بسياري بر اين باورند که نحوه رفتاري که در مقابل تمام تلاشهاي فتنهگران سال ۸۸ براي سقوط نظام جمهوري اسلامي با آنها صورت گرفت، لطف زياد از حد نظام به آنان بود و اين افراد بهخاطر تمام آنچه در حق مردم انجام دادند، مستحق اعدام ميباشند اما رأفت نظام و شرايط جامعه، اجراي اين حکم را به تاخير انداخته است.
جرقهاي شدند براي وقوع حماسه نهم ديماه، حماسهاي که رسما جنبش سبز و جريان فتنه را از فضاي جامعه اخراج کرد و به کنج چند سايت اينترنتي و تعدادي صفحه فيسبوک هدايت کرد.
بگذريم که بايد پرسيد واقعا داستان بازداشت موسوي و کروبي فارغ از خيانتهايي که به بار آوردهاند براي چند درصد از جامعه، اهميت دارد و چند دهم درصد جامعه پيگيري اين موضوع برايشان از سرنوشت پرونده فعاليتهاي صلحآميـــز هسته اي ايـــران مهمتر است که اين خود نمونه گويايي از ديدگاه اين اقليت انگشت شمار نسبت به منافع ملي کشور و مردم است.
آنکه سايتهاي زنجيرهاي اصلاحطلب و حلقه بعد از آنها يعني سايتهاي زنجيرهاي بهجا مانده از آنچه زماني جنبش سبز ناميده ميشد، خبري را در بوق و کرنا کردند با اين مضمون که موسوي و کروبي قرار است عيد غدير از حصر آزاد شوند، سپس بر مبناي اين اصل جنگ رواني که ميگويد «اينقدر بزرگ دروغ بگو که خودت هم آن را باور کني» بعد از يکي دو هفته جريانسازي خبري و از اين و آن اظهار نظر گرفتن، حقيقتا باور کرده بودند که اين دو، در روز عيد غدير آزاد خواهند شد.