دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 13 May 2024
 
۰

انگیزه‌های نتانیاهو از حمله به غزه

پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۰۲
کد مطلب: 254943
انگیزه‌های نتانیاهو از حمله به غزه هم دارای جنبه‌های داخلی و هم جنبه‌های منطقه‌ای است و البته وی برای کاخ سفید نیز پیامی را به این وسیله ارسال کرده است.
به گزارش جهان به نقل از فارس، رژیم اسرائیل در طول تاریخ ۶۴ ساله خود بیش از هرچیز با کلمه «جنگ» خو کرده است. چهار جنگ بزرگ با اعراب، تجاوزات متناوب به لبنان و جنگ‌های ۳۳ و ۲۲ روزه علیه مقاومت لبنان و فلسطین، نشان از آن دارد که ماهیت رژیم صهیونیستی با جنگ عجین شده است.

چهارشنبه شب، جهان شاهد دور جدیدی از جنگ‌طلبی‌های رژیم صهیونیستی بود که تا زمان تنظیم این یادداشت نیز ادامه دارد. حمله به «احمد جعبری»، از فرماندهان مقاومت اسلامی فلسطین و ترور وی سرآغاز موجی از درگیری‌های جدید بین رژیم صهیونیستی و فلسطینیان شد.

در چنین شرایطی، باید انگیزه‌های رژیم صهیونیستی از راه انداختن جنگی دیگر در منطقه را مورد بررسی قرار داد. این انگیزه‌ها در دو سطح قابل بررسی هستند، سطح داخلی و سطح منطقه‌ای. البته در کنار این دو سطح تحلیل، باید به این واقعیت نیز اشاره کرد که پیروزی مجدد اوباما در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و شروع این جنگ تنها چند روز پس از آن برای کاخ سفید نیز پیام‌هایی دارد که محل مداقه خواهد بود.

* نتانیاهو، جامعه صهیونیستی و حمله به غزه


عضو سابق نیروهای مخوف «سایرت متخل» که این روزها رئیس کابینه رژیم صهیونیستی است و احتمالا در این سمت نیز باقی خواهد ماند، نیاز دارد که همواره رژیمش را در ناامنی و تهدید بقا جلوه دهد. این تهدیدات که با کمک رسانه‌های غربی به نحو گسترده‌ای مورد تبلیغ قرار می‌گیرند، توجیه‌گر سیاست‌های راست‌گرایانه و غیرمنطقی کابینه تندروی بنیامین نتانیاهوست.

از سوی دیگر، اسرائیل در آستانه انتخابات قرار دارد و نتانیاهو به‌خوبی به این اصل تجربی آشناست که در شرایط تهدید امنیتی، رای‌دهندگان کمتر به‌دنبال تغییر می‌روند و ترجیح می‌دهند که همان دولت با همه نقاط ضعف خود بر سر کار بماند. جورج بوش، رئیس‌جمهور سابق آمریکا برای انتخاب شدن در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ۲۰۰۴، از همین سیاست و تهدیدات بن‌لادن استفاده کرد.

به این ترتیب، رقبای نتانیاهو اکنون کمتر می‌توانند با انتقادات شدید از وی موقعیت او را در انتخابات آتی به خطر افکنند. با این حال، این بازی می‌تواند یک «نقطه عطف» داشته باشد و این نقطه عطف زمانی رخ می‌دهد که یک شکست سنگین نظامی در این جنگ متوجه نتانیاهو شود. هرچند وی ایهود باراک، وزیر دفاع را مقصر این شکست معرفی خواهد کرد اما به‌هرحال اعتماد صهیونیست‌ها به دولتی که شکست مشخص نظامی از گروهی چون حماس خورده باشد، به‌سختی کاهش می‌یابد.

بنابراین، نتانیاهو دست به ریسک زده است. اگر بتواند جنگ را به‌خوبی مدیریت کند و آن را تنها محدود به حملات هوایی نگه دارد، می‌تواند به پیروزی در انتخابات آتی مطمئن باشد اما اگر در این میان اتفاق خاصی بیفتد، افکار عمومی صهیونیست‌ها وی را مجازات خواهد کرد.

* حمله به غزه، قدرت‌نمایی در برابر تغییرات منطقه‌ای

تغییراتی که پس از انقلاب‌های عربی ناشی از «موج بیداری اسلامی» در خاورمیانه رخ داده است، با هیچ منطقی به نفع رژیم صهیونیستی نیست. رسانه‌های اسرائیلی از اینکه «بهار عربی» مورد استفاده رسانه‌های غربی را «زمستان اسلام‌گرایی رادیکال» بخوانند ابایی ندارند.

اسرائیل از یک‌سو مهم‌ترین رژیم عرب متحد خود در منطقه یعنی رژیم سابق مصر را از دست داده است و از سوی دیگر، با احساسات اسلام‌گرایانه مردم عرب در کشورهای مختلف منطقه مواجه است که همگی با هر گرایشی در مخالفت با اسرائیل و نفرت از آن اتفاق نظر دارند.

در سوریه نیز، اگرچه برای یکی از دولت‌های محور مقاومت مشکلات و بحران‌هایی ایجاد شده است اما مخالفان حکومت سوریه نیز حتی اگر بر فرض بتوانند قدرت را در سوریه در دست بگیرند، نمی‌توانند متحدان قابل اعتمادی برای تل‌آویو باشند. ملت سوریه سال‌ها با اسرائیل در حالت جنگ و مخاصمه قرار داشته است و این به جزئی از هویت آنان تبدیل شده است و در ضمن در میان مخالفان حکومت سوریه، گروه‌هایی هستند که مدعی دشمنی با اسرائیل‌اند که گروه‌های سلفی‌مسلک از این جمله‌اند.

طی ماه‌های اخیر، صحرای سینا به عرصه دردسرهای جدی برای اسرائیل تبدیل شده بود. قدرت گرفتن گروه‌های اسلام‌گرا در منطقه پس از شکست پان‌عرب‌ها، دومین موج تهدید جدی برای بقای رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود که اتفاقا متکی به قدرتی چون شوروی نیست و به این راحتی از عرصه بیرون نخواهد شد.

این‌چنین است که اسرائیل در عرصه منطقه‌ای، آن‌گونه که منطق رئالیستی سرانش اقتضا می‌کند، به دنبال «مکانیزم خودیاری» رفته است و در سه‌ سیاست مطرح شده از سوی «مورگنتا»، سیاست «نمایش قدرت» را در پیش گرفته است. البته طبعا سعی خواهد کرد این نمایش قدرت آن‌قدر ادامه پیدا نکند که به نوعی تهدید دیگر برای امنیت اسرائیل بدل شود.

* پیام حمله اسرائیل به غزه برای اوباما

اوباما در مبارزات انتخاباتی با جمهوری‌خواهان متهم بود که «اسرائیل را زیر اتوبوس افکنده است»، کنایه از آنکه حمایت لازم از اسرائیل را به عمل نیاورده است. حال آنکه رئیس‌جمهور آمریکا بر این باور است که سطح روابط با اسرائیل در دوران حضورش در کاخ سفید، به سطحی بی‌سابقه رسیده است.

در این شرایط، نگاه تندروی حاکم بر اسرائیل که همواره نیازمند حمایت‌های ایالات متحده است، می‌خواهد به اوباما بگوید که قادر است بدون حمایت وی نیز امنیت خود را تامین کند و در ضمن با این حمله اوباما را مجبور می‌کند که در برابر افکار عمومی ساخته رسانه‌های صهیونیستی، حمایت بیشتری را از اسرائیل ابراز کند.

به عبارت دیگر، سیاست نتانیاهو در قبال رئیس‌جمهور آمریکا از همان ابتدای انتخاب مجدد وی به ریاست‌جمهوری، به سیاست «هل دادن» تغییر کرده است. اوباما با چنین اقداماتی از سوی اسرائیل، ابتکار عمل را در کنترل نتانیاهوی تندرو از دست می‌دهد.

به این ترتیب، گرفتن ابتکار عمل از اوباما در مجادله با نتانیاهو، احتمالا می‌تواند یکی از انگیزه‌های نتانیاهو از ترتیب دادن حملات هوایی به غزه باشد. البته باید دید که پاسخ اوباما به این سیاست نتانیاهو، تا چه حد زیرکانه خواهد بود؟
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *