شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 18 May 2024
 
۳۱
۲۲۷
متن کامل رنجنامه حسین فدایی خطاب به هاشمی؛

آقای هاشمی! توبه کنید و به قطار انقلاب برگردید/ آتش این فتنه ابتدا دامن خود شما را می گیرد

يکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۲
کد مطلب: 463875
آتش فتنه‌ای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بی‌معناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.
آقای هاشمی! توبه کنید و به قطار انقلاب برگردید/ آتش این فتنه ابتدا دامن خود شما را می گیرد
گروه سیاست جهان نيوز ـ  متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد:

مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.»

مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد.

حمایت از منافقین و جنبشی ها

در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولین‌بار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیته‌ی مشترک به اوین منتقل‌شده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشم‌بند را از روی چشمانم باز کردند، عده‌ای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپی‌ها (مارکسیست‌ها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم به‌طرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علی‌رغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید می‌شد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلب‌توجه می‌نمود سؤال‌های شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانی‌تان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک می‌دانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابل‌توجه بود. البته داستان حمایت‌های شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصله‌گیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آن‌ها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش می‌دانستم.

با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤال‌برانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت شش‌دانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخست‌وزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن‌ هم در خطبه‌های نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرت‌عالی به‌عنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتش‌بیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما به‌هرحال چون تصور ما این بود که حضرت‌عالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم.

اصرار بیش‌ازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره)


آنچه برای ما غم‌انگیزتر بود اصرار بیش‌ازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بین‌المللی و لیبرال‌ها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. این‌که چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگ‌ترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و هم‌عرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول می‌کنند.

تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن

آقای هاشمی
تئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگ‌ترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچ‌گاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .
البته خوب می‌دانید که امام و ملت ایران و بچه‌های حزب الهی هیچ‌گاه جنگ‌طلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچ‌گاه به وعده‌های نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگ‌ترین مصداق و دلیل آن‌هم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعده‌های خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرت‌های جهانی کوک شده و محاکمه‌ی صدام یعنی محاکمه‌ی خودشان و آن‌ها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ...

حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم

جناب هاشمی
حضرت‌عالی در دوران ریاست‌جمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در خط‌مشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ به‌گونه‌ای که در خطبه‌های نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآن‌پس مردم را به مانور رفاه و مصرف‌گرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.
سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصت‌های زیادی از دست رفت. عده‌ای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود می‌دانند و شما نیز خود را برادر معنوی آن‌ها معرفی کردید آن‌چنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمی‌شنیدید و یا حسابی برای آن باز نمی‌کردید. فشار اقتصادی آن‌قدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آن‌ها را ریشه‌یابی نکردید. کسبه‌ی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمت‌ها را افزایش می‌داد و علت را که جویا می‌شدید می‌گفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران می‌کنیم. این در شرایطی بود که عده‌ای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت می‌گفتند که بستگان رئیس‌جمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار می‌داشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولت‌ها با معترضین برخورد می‌کنند و کشتن آن‌ها هزینه‌ای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!!

تهاجم فرهنگی، شکل‌گیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی

وای بر ما. این تذهبون؟
به‌راستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بی‌دردان و دنیاطلبان کجا؟!
آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکل‌گیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فی‌المثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد می‌گفت تو هم سوسیالیست شده‌ای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )
در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آن‌چنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکان‌پذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیده‌بان آن برای رصد کجی‌ها باشد وارد عرصه‌های اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسم‌خورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلوده‌سازی فرزندان آن‌ها است؛ اما دریغا که هشدارها فایده‌ای نکرد.

سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت

جناب آقای هاشمی!
برای ما این نکته نیز بسیار تعجب‌برانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایت‌فقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروه‌ها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت می‌کردند و علیه ارزش‌های انقلاب مطلب می‌نوشتند و شما می‌دانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟

توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!!

توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟

وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین.

ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما!

جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی می‌خوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد!

آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!!

و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست.

- شما دیدید که آن‌ها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.
- شما دیدید که آن‌ها میراث امام را به آتش کشیدند.
- شما دیدید که بیشترین دشمنی آن‌ها با شما بود.
- شما دیدید که آن‌ها دنبال حکومت سکولار هستند.
- شما دیدید که آن‌ها خط امام را تحریف می‌کنند
- شما دیدید که آن‌ها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند
- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آن‌ها دنبال می‌کنند.
- شما دید که آن‌ها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوت‌طلبی معنا کردند.
اما در مقابل چه کردید؟

آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا

و ما علی‌رغم بی‌مهری‌ها و کم‌لطفی‌ها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، به‌عنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمع‌بندی رسیدند ولی در مورد حضرت‌عالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرت‌عالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از:

۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایه‌داران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین می‌شود.
۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.
۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژه‌خواری را تداعی می‌کند.
۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.
۵) در مسائل خارجی سیاست تنش‌زدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!
و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.
پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخ‌گویی همه‌ی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فی‌المجلس واکنش نشان دادند.

جناب آقای هاشمی
ملاحظه می‌فرمایید که بچه‌های حزب‌الله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا.

حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟!

پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همه‌ی نیروهای حزب‌الله را نگران کرد، گروه‌های سیاسی اصول‌گرا گرد هم جمع شدند تا چاره‌اندیشی کنند. آن‌ها وفاق در بین همه‌ی وفاداران به‌نظام را ضروری دانستند و جهت شکل‌گیری این وفاق محوریت شما را جمع‌بندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد به‌نظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالش‌ها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادی‌ها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت می‌شد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوق‌های رأی مردم می‌نویسند خاتمی ولی خوانده می‌شود ناطق؛ شما می‌دانستید و توی دهان آن‌ها نزدید و بلکه آن‌را فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزب‌الله رأی نیاورد.

ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد

القصه؛ ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد و روزبه‌روز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد.

مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدی‌نژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدان‌داری می‌کند؛ البته ممکن است بعضی عوض‌شده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آن‌هم ناقص و با اشکال مختلف عاریه‌ای و وارداتی با الگوهای صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش می‌کند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود.

دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم!

جناب آقای هاشمی
چه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد می‌شد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟!

به‌هرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولی‌های مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرف‌ها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصول‌گرایان وحدت کنند، نمی‌آیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشته‌ایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت می‌کنم و نمی‌آیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحله‌ای می‌شود و نفس دومرحله‌ای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کرده‌اند همین الآن که من تصمیم نگرفته‌ام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرال‌ها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدی‌نژاد را فراهم کردید.

حمایت ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴

جناب آقای هاشمی
چه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوال‌هایی که راه انداختند و برچسب‌های ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ می‌کردند و چه می‌توان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و به‌اصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... .

و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همه‌ی ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدی‌نژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود.

کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؟!!!

در همان زمان مطلع شدیم که اتاق‌های فکر و کمیته‌ی پشت‌صحنه به ستادهای شما خط داده‌اند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابان‌ها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرت‌عالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازه‌ای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.
جالب‌تر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن می‌نشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد به‌عنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.»

البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیس‌جمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را می‌زنیم.

وای بر ما، کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.
پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟!

کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید

آقای هاشمی
چه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کرده‌اید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزب‌الله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأمل‌کنید. کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید و همه را با احمدی‌نژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ می‌دانید بسیاری از بزرگان که از حضرت‌عالی حمایت می‌کنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمی‌بینند بلکه برای بازدارندگی از شکل‌گیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.

خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا می‌داند که چه تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی شد، چه پول‌ها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجی‌ای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدی‌نژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدت‌ها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود.

دردمندانه عرض میکنیم که در همه‌ی صحنه‌های آشکار و پنهان فتنه -از اتاق‌های فکر پشت‌صحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم می‌خورد.

بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کردید؟

قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانه‌ای شد، خطاب به ولی‌فقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهاد‌های شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حال‌آن‌که هیچ‌گاه حاضر نشده‌اید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشان¬هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده می‌کنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید:

سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود.

فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد

فی‌المثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نه‌تنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آن‌ها در فتنه بیشتر شد و ما هیچ‌گاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم.

نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی

کار به‌جایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیت‌الله ری‌شهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضع‌گیری‌هایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.

اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید

در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبی‌ها و منافقین بود، به‌عنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواسته‌های خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً می‌دانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.

به‌راستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسم‌خورده ملت ایران به او دل‌خوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد می‌کردند؟!

آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند!

قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یک‌دندگی‌ها و غرور اصحاب و یاران بنیان‌گذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!

چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟!

قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند


اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما می‌ماند؟!

همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پس‌ازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایف‌الحیل تحت‌فشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما می‌ماند؟!

ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درس‌آموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درس‌ها و عبرت‌هایش برای تاریخ و آیندگان به‌جای می‌ماند، ولی آنچه باعث شد این رنج‌نامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیت‌های انقلاب بود. بسیار برایم رنج‌آور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا می‌داند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمی‌گویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض می‌کنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران می‌شود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانه‌ی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟

سرنوشت مشترک هاشمی و منتظری

وقتی به یاد آقای منتظری می‌افتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی می‌کند. هنگامی که این جمله‌ی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامه‌ی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور می‌کنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور می‌کنم، به این یقین می‌رسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت می‌دهد.

جناب هاشمی
متاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان می‌ایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرت‌طلب را به‌دست گرفته، افول کرده‌اید. این کار مشاوره‌های غلط و اتاق‌های فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینه‌ها مهم است و آن زمینه‌ها این فرصت‌ها را به وجود می‌آورد.

مواضع افراطی سال های اخیر

جناب هاشمی
چگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید.

برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم:

۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفت‌وگویی با فصلنامه مطالعات بین‌المللی می‌گویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، این‌ها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این‌ها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آن‌ها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آن‌ها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آن‌ها را پذیرفتیم، تمام است.»

و جالب اینکه پس‌ازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانه‌ها مواجه می‌شود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحث‌هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را می‌دادند.» (!)

با توجه به‌قاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» می‌توان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کرده‌اید، سخت مبالغه‌آمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که سکوت امام به‌معنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمی‌توان به‌حساب موافقت ایشان با دیدگاه‌های انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست.

۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام می‌گرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحی‌شده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیت‌الله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندان‌ها پر از مردم، زندان‌ها جا ندارد بعضی از ورزشگاه‌ها را گرفتند، آن‌ها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیک‌طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می‌شوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمب‌های آمریکا باید بمانند.»

تنها پس از واکنش رسانه‌ها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقب‌نشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه می‌توان تبعات آن سخنان دشمن‌شادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟

۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجال‌برانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آن‌چنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌دادند، می‌گوید: حق ندارید به بت‌های آن‌ها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌فرماید بت‌ها را سب نکنید، چون آن‌ها هم متقابلاً به خدا بد می‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آن‌ها می‌شوید.»

پس‌ازآن نیز پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت‌عالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش‌های تند بعدی و جوسازی‌های به‌عمل‌آمده در این خصوص تأکید می‌کند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به‌هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»
این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیم‌الشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعه‌ای که به امامت خود حضرت‌عالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد.

مگر از یاد برده‌ایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دست‌نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به‌حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را به‌حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده‌اند!»

و مگر می‌توان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا می‌خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»

امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانه‌ی سال‌های دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟!

گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شده‌اند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند می‌زنند! خدا را شکر می‌کنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیش‌بینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنون‌که من حاضرم، بعضی نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده‌شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»
حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیش‌بینی نکرده بود، تحریف‌گران با میراث فکری او چه می‌کردند؟!

و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند.

۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأمل‌برانگیز است. شما اخیراً در مصاحبه‌ای ادعا کرده‌اید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسان‌های افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام می‌گفتند] می‌زدند. بعضی‌ها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] می‌گفتند: با دولت‌ها کار نداریم و با ملت‌ها کار داریم. این حرف‌های عجیب‌وغریب، باعث شد که کم‌کم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.»

ظاهراً صدام هم بی‌تقصیر بوده و این به قول شما افراطی‌های داخلی بوده‌اند که صدام را ترسانده‌اند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطی‌هایی که از آن‌ها سخن گفته‌اید و آن‌ها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بوده‌اید و احتمالاً باید گفت حضرت‌عالی در رأس افراطیون بوده‌اید.

مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفته‌ام همه توطئه‌های جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»

و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح می‌کنند، می‌فرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می‌کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کرده‌ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع‌گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می‌کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می‌گذارند. این یک نمونه است که خدا می‌خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‌اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‌اندیشی به درآییم و همه‌چیز را به‌حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی‌تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست‌ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند»

اگر هم مقصودتان از افراطی‌هایی که دم از صدور انقلاب می‌زدند، همان خط ۳ ای‌ها و باند مهدی هاشمی معدوم‌اند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیمانده‌های آن‌ها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفته‌اند؟

۵- مواضع و دیدگاه‌های روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأمل‌برانگیز است. بنا بر نقل رسانه‌ها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولی‌فقیه تصمیم‌گیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفته‌اید «ولی‌فقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمی‌شود بگوییم ولی‌فقیه؛ ممکن است نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد... تعدادی علی‌البدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»

این‌گونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح می‌شد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرت‌عالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامه‌ریزی کند؟!

۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمی‌شود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفت‌وگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیه‌ام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آن‌ها هم هست. همه بیایند. حتی آن‌هایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آن‌ها هم هست. ما می‌خواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیم‌هایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آن‌ها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»

چنین به نظر می‌رسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه می‌کنید فعلاً که گزینه دیگری به‌جای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!

۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفته‌اید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً می‌توانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.»

این درحالی است که هم ما و هم شما می‌دانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پس‌ازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!
حال جای این پرسش از حضرت‌عالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام می‌پذیرد؟ ایا می‌توان در این‌گونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند.

۸- موضوع دیگری که نشان می‌دهد به‌زعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشه‌های بنیان‌گذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بین‌المللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی می‌شوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش می‌بردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و توانایی‌هایی که به‌طور روزافزون در کشور افزایش پیدا می‌کند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم».

حال‌آنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشه‌های امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آن‌ها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک می‌شود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر می‌شود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت می‌کند.

آیا با این وضعیت نمی‌توانیم به تغییر ۱۸۰ درجه‌ای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجانی شده‌اند.

البته ما قبول داریم اگر این انقلاب با اندیشه امام و رهبری پیش می رفت و برود دهها برابر این پیشرفت داشتیم. ولی چرا نمی شود؟ چه مانعی وجود دارد؟ به اعتقاد ما تردید اصحاب انقلاب مانع است. به نظر ما دشمنان خار شما و نظام سلطه مانع هستند. به نظر ما عناصر نفوذی و ضد انقلاب و فتنه گران مانع هستند. به نظر ما همان دشمنان دیروز امام(ره) و امروز رهبری که اطراف اصحاب انقلاب و بعضی خواص لانه کرده اند مانع تحقق آرمانهای امام و شهدا و رهبری هستند .

۹- مع‌الأسف باید گفت خاطرات و اظهارات شگفت‌آور و جنجالی شما، گاه در سطح بین‌المللی نیز برای جمهوری اسلامی ایران هزینه‌زا بوده است. برای مثال چندی پیش در مصاحبه با سایت امید هسته‌ای با طرح جملاتی دشمن‌شادکن مدعی شده‌اید: «در سفر پاکستان می‌خواستم با عبدالقدیرخان دیدار کنم اما به من نشان ندادند. او معتقد بود کشورهای اسلامی باید بمب اتم داشته باشند» و یا در ادامه گفته بودید: «در سال ۶۱ ذهنیت ما این بود که باید خود را به عوامل بازدارنده مسلح کنیم» و نیز از شما در این مصاحبه نقل شده است که «درست است که ما اجازه رفتن به‌طرف سلاح هسته‌ای را نداریم، ولی اگر شرایطی پیش بیاید و ضرورتی پیدا کند و یا دشمنی پیدا کنیم که بخواهد از این سلاح استفاده کند، قدرت ما محفوظ است.»

نیاز به یادآوری نیست که این گونه اظهارات موجب شوق و شعف رسانه‌های صهیونیستی شد، به‌طوری‌که آن‌ها مدعی شدند این سخنان سند تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای است.

در همین راستا روزنامه صهیونیستی هاآرتص نوشت: «رئیس‌جمهور پیشین ایران اعتراف کرد که ایران همواره، به‌طور پنهان‌کارانه‌ای به دنبال بمب اتمی بوده است. اکبر هاشمی هدف از برنامه هسته‌ای ایران را بازدارندگی در سایه جنگ طولانی‌مدت با عراق اعلام کرده است.»
پایگاه رادیو سراسری رژیم صهیونیستی نیز در گزارشی با عنوان «گزارش‌ها نشان می‌دهد یک رئیس‌جمهور سابق اعتراف کرده ایران به دنبال بمب هسته‌ای است» نوشت: «رفسنجانی در مصاحبه‌ای گفت که برنامه هسته‌ای ایران با قصد کسب قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای شروع به کارکرده است و گفته که «اوایل که شروع کردیم، در جنگ بودیم و دنبال این بودیم که چنین امکانی برای روزی که دشمن ما بخواهد از سلاح هسته‌ای استفاده کند، داشته باشیم.»

همچنین روزنامه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» نیز با انتخاب این تیتر که «یکی از سران پیشین ایران اعتراف کرده ایران به دنبال سلاح هسته‌ای بوده» نوشت: «بر اساس گزارش‌های رسیده، آن‌ها، این برنامه را در حین جنگ با عراق برای ایجاد بازدارندگی شروع کردند.»
۱۰- در کنار تمام اظهارت فوق، شاید گفتگوی اخیر شما با روزنامه معلوم‌الحال آرمان و چندپاره کردن فضای آرام کشور و تهدید دوباره نظام اسلامی به بحران آتی، قدم دیگری در اجرای پازلی باشد که نشان می‌دهد هاشمی رفسنجانی در حال تکمیل آن است.

جنابعالی در این گفتگو با اشاره به اعتماد مردم به نظام اسلامی (که معلوم نیست منظور از این مردم چه کسانی هستند) و با پیش کشیدن رضایت مردم از نتیجه انتخابات و ربط ان به فضای امن کشور می‌گویید: «دلیل عمده این امنیت را باید در علاقه مردم به وطن و انقلابشان دید. چون اگر مردم علاقه‌مند نبودند، پنجره‌های زیادی برای حضور دشمن وجود داشت و دارد، علاقه مردم فضا را از نفوذ دشمنان تا حدود زیادی حفظ می‌کند. یکی از عوامل رضایت مردم این است که احساس می‌کنند، سرنوشتشان دست خودشان است. معنایش همان است که انتخابات پرشور و حضور هر چه بیشتر مردم، نشان علاقه و امید مردم به کشورشان است و این مسئله خیلی‌ها را مأیوس می‌کند.» حال آن¬که در یکی از دیدارهای خود و جمعی از فعالان سیاسی به ما گفتید: « فرق من با رهبری در آن است که ایشان می خواهند مشارکت حداکثری باشد اما من می گویم اگر دموکراسی را قبول داریم نمی توان بدون دموکراسی مدیریت شده کار کنیم!» و اینقدر این موضع شما بین سیاسیون مشهور بود که جنابتان به انتخابات کنترل شده اعتقاد دارید و ما نمی¬دانیم که چرخش مواضع شما را باید چگونه تحلیل کنیم؟!

شما در این مصاحبه همچنین پا را فراتر گذاشته و رسماً و علناً پروژه دو پاره سازی جامعه در آستانه انتخابات را کلید می‌زنید و با دسته‌بندی مردم به "این طرفی‌ها" (طرفداران دولت و نیروهای فرهیخته و جوانان و تحصیل‌کرده‌ها که مرجع شده‌اند!) و "آن‌طرفی‌ها" (که نیاز به حاکم‌شدن عقلانیت دارند! و فضای امن را ناامن می‌کنند!) می‌گویید: «آنچه که ما هم می‌فهمیم و گزارش‌هایی هم که به ما می‌دهند، این است که امید مردم در این انتخابات بیشتر از انتخابات دو سه دوره گذشته است؛ علتش هم این است که در انتخابات قبلی که حضور پیدا کردند، نتیجه گرفتند و باید این را دلیل خوبی بگیریم. به‌علاوه خیال مردم جمع است. چون "طرفداران دولت" و "طرفداران نیروهای فرهیخته" می‌دانند که در "این‌طرف" اشکالی وجود ندارد و "دیگران" هم نمی‌خواهند در این بخش بیایند. البته آن‌ها هم نمی‌خواهند این کار بشود لذا در "طرف دیگر"، "محدودیت‌هایی" وجود دارد. امیدوارم در "آن‌طرف" هم "عقلانیتی" حاکم شود که فضای خوب و امن حاضر را به جهت خیالات واهی "ناامن" نکنند و "بگذارند هر چه مردم می‌خواهند اتفاق بیفتد" چون اگر این اتفاق بیفتد، "امنیت" ما پایدار می‌شود».

یعنی اگر مردم مورد نظر شما که در نامه بدون سلام در سال ۸۸ به آن‌ها اشاره کردید، این بار هم از عملکرد شورای نگهبان و یا از نتیجه انتخابات احساس رضایت نکنند، بحران نه تنها در سطح داخل بلکه به سطح منطقه‌ کشیده می‌شود و این بار تکفیری‌ها و داعشی‌ها وارد کشور می‌شوند و شما از الآن در حال هشدار به تمامی نهادها هستید، حال‌آنکه باید از جنابعالی سؤال کنیم اگر این بار هم اطلاع شما از آتش بحران آینده درست از آب دربیاید، مردم و مسئولان نظام از خود نمی‌پرسند هاشمی رفسنجانی چه ارتباطی با تکفیری‌ها و داعشی‌های مورد حمایت عربستان، آمریکا، ترکیه و اسراییل دارد؟ و اساساً با خوش بینی به حرفهای شما نگاه کنیم چرا چنین در جامعه التهاب ایجاد می کنید؟ چرا می خواهید ناامنی مسئله و دغدغه شود؟!

آقای هاشمی
آنچه ذکر شد، گوشه‌ای از تطور جنابعالی در دهه هفتاد، هشتاد و نیم دهه نود بود، تطوری که می‌توان از آن به‌عنوان تغییرات نگرشی هاشمی رفسنجانی درگذر تاریخ، یادکرد حال‌آنکه شما ادعا دارید من تغییر نکردم.

به نظر می‌رسد جنابعالی، "سیاست تردید" را یک‌بار در دوران جنگ عملیاتی کردید و به‌واسطه اعتمادی که فرماندهان جنگ به شما داشتند، ماجرای قبول قطع‌نامه را کلید زدید، بعد از دوم خرداد و در میانه دهه هفتاد، توانستید آن‌هایی که معتقد به فرستادن اندیشه امام به موزه‌های تاریخ بودند و حتی دشمنی آشکار با شما داشتند را به‌گونه‌ای تحمل و جذب کنید تا در دهه هشتاد بتوانید به کمک آن‌ها، سیاست تردید نسبت به‌سلامت انتخابات را در سال ۸۸ کلید بزنید تا جایی که تردید در قشر نخبه کشور تأثیراتی داشت و همین تردیدها باعث شد تا نخبگان در حوادث ۸۸ و فتنه بعد از انتخابات، نمره قبولی کسب نکنند لکن مردم در نهم دی سال ۸۸ نشان دادند هنوز همان مستضعفینی هستند که با امام خمینی (ره) بر سر آرمان‌های این انقلاب بیعت ناگسستنی داشته و دارند.

در حوادث سال ۸۸، به‌غیراز فتنه‌گری دشمنان و فریب‌خوردگان داخلی، دشمنان خارجی و شناسنامه‌دار انقلاب نیز وارد میدان شدند و عملاً دشمن داخلی و خارجی بر یکدیگر منطبق شدند.

در انتخابات جدید و به‌واسطه مسئله هسته‌ای، همگان معترف‌اند مدعیان قانون مداری در سال ۸۸، بازهم نیاز به کمک و حمایت طرف خارجی دارند و طرف غربی نیز به‌خوبی می‌داند ضرباتی که در سال‌های اخیر و به‌خصوص در منطقه از محور مقاومت دیده است، متأثر از تدبیرهای ولی‌فقیه زمان است، لذا باید برای موفقیت و رسیدن به اهداف آتی، با جایگاه و شخص رهبری وارد جنگ شود، رقابتی که نیاز دارد به‌واسطه سرپل‌های ایجاد شده در داخل، عملیاتی شود.

بعید است شما ندانید که نفوذ آمریکایی و بزک کردن چهره آمریکا در این سطح با چه هدفی است. آنها در راهبرد خود باید سیاست تردید و اعتماد به آمریکا، از قشر نخبه را، وارد فضای مردمی و کوچه و بازار کنند و برای این مسئله، نیاز دارند تا انتخابات خبرگان رقابتی جلوه کند تا با استفاده از تاکتیک تحریم هراسی، به مردم بگویند مشکل اصلی در مدیریت کلان کشور است لذا باید برای رهبری تصمیم‌گیری شود و رقابت اصلی در مجلس خبرگان است، اینجاست که بحث شورای رهبری، بحث نظارت بر رهبری، بحث دوقطبی کردن فضای جامعه در نزدیکی انتخابات خبرگان، علامت سؤال‌ و نگرانی‌های جدی در ذهن دلسوزان ایجاد می‌کند و نمی خواهند هاشمی رفسنجانی بازی گر یا یکی از بازیگران این صحنه شود.

آقای هاشمی
هنوز فرصت باقی است. به پاس خدمات و مجاهداتی که داشته اید خواهش می¬کنم بروید و پیام های تاریخی حضرت امام خمینی ( ره) در رابطه با آقای منتظری را مطالعه کنید. خصوصاً پیام به اولین خبرگان رهبری و پیام سال ۶۵ به آقای منتظری و پیام به ملت ایران ابتدای سال ۶۸ و پیام عزل آقای منتظری از قائم مقامی رهبری در ۰۶/۰۱/۶۸ که سراسر درس و عبرت است، گویی برای امروز صادر شده.

جناب هاشمی
شما که مرتباً دم از عقلانیت و دوری از ایجاد هزینه با اظهارات غیرلازم می‌زنید، چطور به خود اجازه دادید که با طرح چنین جملات نسنجیده‌ای برای دشمن مستندسازی کنید. هیچ بعید نیست که دشمنان قسم‌خورده این ملت چند صباح دیگر نظام اسلامی را با استناد به همین جملات شما به چالشی جدید وارد کنند؛ در آن صورت چه جوابی برای ملت ایران، تاریخ، آیندگان و از همه مهم‌تر در پیشگاه خداوند متعال خواهید داشت.

جناب هاشمی
آنچه تقدیم شد اشاراتی به مواضع و عملکرد شما بود و قطعاً همه ممکن است اشتباه کنند و متوجه شوند و جبران کنند و این اشکال ندارد . ولی آنچه مورد مذمت است، این است که فرد یا افرادی در شأن و منزلت شما مواضع یا عملکردی داشته باشند که، نقطه¬ای نبوده بلکه دائماً تکرار شود و از حالت نقطه به خط تبدیل شود و بر آن اصرار ورزد. لذا از باب توصیه به حق از شما می خواهم بخاطر خدا با خدای خود خلوت کنید. به اهل بیت معصومین(ع) توسل جویید و مواضع خود را با امام(ره) عزیز و رهبر معظم انقلاب که هر دو نائب حضرت ولی¬عصر(عج) هستند و شما از متصل شدن این انقلاب به نهضت جهانی ایشان سخن گفتید، مرور و مطابقت نمایید و با شهامت آنچه مغایر مبانی انقلاب و این دو بزرگوار در فکر و عمل شماست در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی و حضرات معصومین(ع) توبه کنید و در پیشگاه ملت ایران مواضع خود را اصلاح کنید و به قطار این انقلاب برگردید. والله امت حزب ا... و مردم انقلابی ایران از این بازگشت خشنود می شوند، روح امام راحل(ره) خشنود می شود، قلب رهبری شاد می گردد، دشمنان، نظام سلطه و ایادی داخلی و خارجی شان ناکام مانده و ضربه اساسی را می خورند و خط نظام سلطه، نفوذ، فتنه و انحراف در داخل کور می شود و قطار انقلاب به سمت آرمانهای بلندش با سرعت بیشتر به حرکت در خواهد آمد. ولی اگر چنین نکنید، خدایی ناکرده آتش فتنه¬ای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بی¬معناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان « ظلم بزرگی » که به امام (ره) و شهدا و رهبری و ملت ایران در اثر فتنه سال۸۸ و بعد از آن شد تا اندازه ای جبران کنید.

به قول خودتان: سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل


خدایا به ما توفیق ده که یک لحظه از مسیر امام (ره) و رهبری و شهدا جدا نشویم.
خدایا به ما توفیق ده که یک لحظه از مردم مظلوم و محروم و مستضعف جدا نشویم.
خدایا ما را از شرّ ظواهر دنیا و قدرت طلبی و اشرافیت و تکبّر نجات ده.
خدایا ما را از شرّ ظواهر پرزرق و برق دنیا و قدرتهای جهانی نجات ده.
خدایا ما را از شرّ خنّاسان و دجّالها و شیاطین و نفس اماره و شبکه نفوذ نجات ده.
خدایا ما را از شرّ اطرافیان ناباب و خودخواه که حاضرند برای تأمین منافع خود ملّتی را به آتش بکشند نجات ده.
خدایا مپسند که اصحاب امام (ره) به ملت ایران، به شهدا، به رهبری و به اسلام عزیز خیانت کنند.
خدایا شک و تردید نسبت به مکتب نورانی امام (ره) و رهبری و شهدا را از ما دور کن.
خدایا دنیا و آخرت ما را در مسیر محمّد (ص) و آل محمّد (ص) قرار ده و یک لحظه ما را به خود وا مگذار.
خدایا به امام(ره) و شهدا و رهبری و در رأس آن حضرت بقیه الله الاعظم (عج) را از ما راضی و خشنود گردان.
والسّلام علی من اتّبع الهدی
فرزند کوچک امام خمینی (س)
سرباز رهبر
خادم ملت
حسین فدائی
به مناسبت سالگرد بزرگداشت یوم الله نهم دی
دی ۱۳۹۴
https://jahannews.com/vdca0enym49nia1.k5k4.html
jahannews.com/vdca0enym49nia1.k5k4.html
مرجع : تسنیم
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


راهی ک هاشمی می رود برگشت ناپذیر است
یک رزمنده
هاشمی صدرصد دراه ارمانهای امام حرکت میکند ..
United States
البته يك رزمنده ....
Iran, Islamic Republic of
... اينطور اظهار نظر ميكنيد؟؟؟؟
اسم خود را به دیگران نسبت ندهید. وهاشمی هم بیدی نیست با این بادها بلرزد. ..
زرديني
بزرگتراش در طول تاريخ لرزيدند
Iran, Islamic Republic of
فرمانده كل قواي امام خميني هاشمي قهرمان در خط امام بوده هست و خواهد بود
فرمانده کل قوا خود امام خمینی (ره) بودند همچنانکه امروز هم فرمانده کل قوا آیت الله خامنه ای هستند .
United States
تو که سواد نداری حداقل از بزرگات بپرس که هاشمی در زمان امام فرمانده کل قوا بود یا نه
دوران هاشمی به پایان رسیده است حالا فرمانده بود یا نبود مهم نیست .
هاشمی در زمان جنگ فقط رئیس مجلس بود و بس .
حمزه
Iran, Islamic Republic of
با علی در بدر بودن شرط نیست ... ای برادر نهروان در پیش رو است
حمزه
Iran, Islamic Republic of
در ضمن سواد نداشتن خوب نیست اما بصیرت نداشتن یک باسواد فاجعه است ... پس داداش سوادتو به رخ نکش ، بصیرت داشته باش
زرديني
آقاي باسواد يه بار قانون اساسي بخوان
بي سواد
بين صدر هم زمان امام فرمانده كل قوا بود!
تازشم ،هاشمي ، فرمانده كل قوا نبود ؛ فرمانده جنگ بود . دلبندم !
United States
بازم به تو که قبول کردی هاشمی فرمانده جنگ بود دوستای بی سوادت که اینم قبول ندارن ولی حداقل از بزگتراتون بپرسین بعد اینچا پیام بزارین که کمتر ابروتون بره
باز هم قارقار کلاغها
میگم شما چند میگیری واسه این کامنتا؟
حمزه
Iran, Islamic Republic of
زررشک ...
شما یا رزمنده نیستی یا ساده اندیشی
رزمنده رزمنده نکن اینقدر.همه چیزمونو تباه کردین رفت
Iran, Islamic Republic of
اشتباهی مثبت دادم
دقیقا بگو چه چیزت تباه شد رفت جیگررررررررر
رزمنده نترس و حق گو است ومثل شماها چاپلوسی نمی کند....
هاشمی داره پا جای پای منتظری میزاره و همه ی حسنه هاشو خروار خروار میسوزونه.
خدا عاقبت همه ی ما رو بخیر کنه.غرور و اشرافیگری ادمو میتونه به کجاها بکشونه...‌
Iran, Islamic Republic of
زرشك
يا راه امام رو نميدوني چيه
يا عقايد هاشمي رو
Iran, Islamic Republic of
ادبيات اين قوم جاهل رو كه ميبينم ( زرشك) مطمعن ميشم چيزي به نام عقلانيت در وجود اين اشخاص وجود نداره
حمزه
Iran, Islamic Republic of
اگر ادب شما به جهنم و بیسواد و بی شناسنامه خوندن مردم و روستایی ها رو تحقیر کردنه ، قربون همون بی ادبایی که شما !!! میگید
بچه دهاتي
هرگز زرشك پلو مرغ نوش جان نكن ،‌مباد كه به سرنوشت قوم جاهل دچار شوي ؛حضرت عقلانيت !
محمدمهدی
اگه ( زرشک ) ادبیات جاهلانه است پس بفرمایید ( پدر سوخته بازی ) گفتن به سیستم قضایی کشور چی میتونه باشه؟؟؟؟؟
اگر در جهت آرمانهای امام (ره) حرکت میکرد که آرمان اصلی امام رو تحریف نمیکرد و نمیگفت امام مخالف شعار مرگ بر امریکا بوده است !
درود بر رزمنده دلاور وشجاع ونترس
حسین
هنوز آرمان امام و ولایت رو نشناختید
کدوم امام؟؟؟؟؟؟؟/
محمد
United States
کدام امام؟!!!
ک رزمنده
فکر کنم خودت رو زدی به اون راه
ما دعا میکنیم که هاشمی به مسیر امام و انقلاب برگردد و در جهت آرمانهای امام (ره) حرکت نماید و شعار مرگ بر امریکا را فراموش نکند !
انشاءالله خداوند هاشمی و همه گمراه شدگان از مسیر ولایت فقیه رو به ریل اصلی انقلاب بازگرداند .
باید مراقب باشیم که فتنه بزرگ در راه است .
رحیم
سخن فدایی بسیار روشن است ...
علی
Spain
آقای رحیم سخن فدایی بسیار روشن و بسیار بیشتر از حد و قاصله ای است که ایشان باید بین خودشان و آیت الله هاشمی نگاه می داشتند. جایگاه ایت الله هاشمی در انقلاب را امام تعیین کرده اند.
امام (ره) فرمودند ملاک حال فعلی افراد است و حال هاشمی این روزها خوب نیست .
علیرضا
اینو نگید چی بگید.دفاعی که از اعمال ایشون ندارید,مجبورید این حرفا رو بزنید تا کسی به سلطنت ایشون نزدیک نشه و حضرت روح الله چقدر زیبا وصیت نامه شان را با جمله"میزان حال فعلی افراد" است به پایان بردند
امیر حسین
Iran, Islamic Republic of
عزیزم همون امام خمینی (ره) که امروزه روز بعضی ها هرجا فقط برای منافع خودشون دم ازش میزنن و در عمل سر سوزنی اعتقاد به امام ندارن, فرمودند ملاک ، حاله حاضر افراد است
امام فرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید. به نظر شما آقای هاشمی الان پشتیبان ولایت فقیه اند!!!؟؟
سرباز رهبری
Iran, Islamic Republic of
.. خیانت بزرگ ملون و رنگارنگ بودن است نه خود بودن...
علی
جایگاه را بقول امام میزان حال فعلی افراد است
من موندم الان شما ها دارید از چی هاشمی دفاع می کنید !!!
هاشمی سال هاست خروج کرده ! خودش داره داد میزنه! اونوقت شماها ...
انشالا باهاش محشور بشید
بنده خدا
ميشه لطفا جايگاهي رو كه امام براي آقاي هاشمي در انقلاب تعيين كردند ، به طور دقيق و مستند ،‌اعلان بفرماييد .
ایرانی
به قول معروف حرمت مسجد را متولی نگه میداره که متاسفانه آقای هاشمی ......
ابراهیم
بله همانگونه که در آخرین لحظات قبل از شروع روز رای گیری انتخابات 84، علماء آگاه و دلسوز به ایشان توصیه کردند که آبروی خود را بی جهت هزینه نکند و انصراف بدهد ولی ایشان در پاسخ گفت دیگر دیر است هرچه بادا باد!!!
جهان نیوز لطفا"سخنرانی اخیر سردار نقدی رو منتشر کن که گفته برخی در امریکا خانه ای به قیمت 97 میلیون دلار خریده اند .
آقای فدائی شما این نامه را باید بیست سال قبل خطاب به صادق زیباکلام می نوشتید که هر چقدر در مسیر سیاست اختلال به وجود آمد باعث و بانی آن همین آقای به اصطلاح استاد سیاست باز نظری بود که برای آدم های مختلف سیاست به فراخور اندیشه اش نسخه عملی، ترقی و تکامل و افول پیچید، نه این بنده ی خدا.
United States
روح امام میخواد خاطره کمتر گفته بشه
Iran, Islamic Republic of
هاشمي در خط انقلاب بوده و هست و مورد تاييد امام و رهبري ميباشند
فقط یک پیر مرد بازنشسته پولداره .
که ايران افتاده تو زمينشون
حسین
پس چرا اینقدر بر علیه ولایت سخن می‌گوید؟
بچه دهاتي
احسنتم . لطيفه باحالي بود!
Iran, Islamic Republic of
مردم در انتخابات 92 نشان دادند هاشمي را مانند جان عزيز ميدارند
زهی خیال باطل خخخخخخخخخخخخخ
هاشمی از سال 72 به بعد در تمام انتخابات ها شکست خورده است و این روند همچنان ادامه دارد انشاءالله .
دقیقا همینه
Iran, Islamic Republic of
سال 72 ؟؟؟؟
پس چطوری خبرگان رای آورد ؟
United States
در دوره قبل خبرگان هاشمی نفراول لیست تهران شد با حداقل 500 هزار رای بیشتر از نفر دوم
در دوره قبل که هاشمی در خبرگان رای آورد قبل سال 88 و فتنه بود و هنوز مفاسد اقتصادی فرزندانش آشکار نشده بود .
Iran, Islamic Republic of
شماها واقعا فکر هم می کنید. برام جای سواله چطور ماستی که سفید هست میگید سیاهه. واقعا افراد جالبی هستید فکر کنم علم روانشناسی هم نتونه شماهو رو تحلیل کنه!!!!
اين ها كه به نفع هاشمي پيام دادند يا فاميل دور ند يا فاميل نزديك
البته بيشترشون فاميل مالي اند!!
سیمین
Spain
و در انتخابات اسفند ماه هم نشان خواهند داد؛ البته دوستانی مانند اقای فدایی درس نمی گیرند.
در انتخابات اسفند ماه هم بازنده میشود اما دست از سر این ملت بر نمیدارد .
بچه دهاتي
اي جان! عزيزم!
محمد
Iran, Islamic Republic of
خجالت هم خوب چیزیه
Iran, Islamic Republic of
ایشون برای انتخابات اومدن؟
Iran, Islamic Republic of
نرود ميخ آهنين بر سنگ
Iran, Islamic Republic of
هاشمی هم بای بای
محسن
آقای فدایی دیگر نصیحت وصحبت کردن در رابطه با اینها وخانوادهایشان فایده ای ندارد خرابکاریهای اینها راآب دریا هم نمیتواند پاک کند البته در توبه برای همه مسلمانان باز است خداوند بخشنده ومهربان است
محرم
هاشمی بیدی نیست که با این بادها بلرزد
این آقایان خودشان را مصداق انقلاب و نظام و ورهبری و امام میدانند غافل از آن که هاشمی خود یکی از بنیانگزاران این انقلاب هست و بهتر از شماها انقلاب را میشناسد و دوستش دارد دایه شیرین تر از مادر نشوید
اولا دایه ی مهربانتر از مادر
دوما این که ایشون به فرض این که بنیانگزار بوده چرا رسم براندازی پیش گرفته؟
بنیانگذار انقلاب فقط و فقط شخص امام خمینی (ره) بود و لاغیر .
مهدیه
Spain
نمی دانم شما چند ساله هستید؛ ولی برای ما نسل انقلاب روشن است و مشاهده کرده ایم که یاران صدیق بنیانگزار انقلاب چه کسانی بوده اند. جایگاه درخشان آقای هاشمی برای ما روشن است.
تو یک بچه ای که با نامهای سیمین و مهدیه و علی و غیره کامنت گذاشتی ! خخخ .
Romania
محرم ... محسن .... مهدیه .... ایمان .... وووو برو سکه ات را بگیر !
هاشمی اگر یار امام بود در زمین دشمن بازی نمیکرد و نمیگفت در زمان جنگ بدنبال ساخت بمب بودیم ! و بهانه بدست اسرائیل و غرب برای هجمه به ایران نمیداد .
پاتال
نسل چندم انقلاب؟!
حسین
چرا هاشمی مدام بر علیه انقلاب سخن می‌گوید؟
بچه دهاتي
آقا ما هم جزو بنيانگذاران انقلابيم ها!
مصطفی
حالا چرا میخای همه رو بزنی داداش !! شما که اهل گفتمان هستید عزیزم!!! نکنه الکی میگید و مثل گربه ای که به تنگ افتاده چنگ دندون نشون میدین فدات
Iran, Islamic Republic of
متاسفانه هاشمي رفتارهائي واظهاراتي داشته كه اميد به بازگشت ايشان باقي نمانده و در باره وي اين آيه صدق ميكند كه: ختم الله علي قلوبهم و علي ابصارهم غشاوه و ........يعني دل و چشم آنان بسته شده و
ایمان
چراهرکسی میخواهد برای مطرح کردن خود درجامعه از ایت ال..هاشمی استفادهمی کنند صدالبته کها ایشان بسیار بزرگتراز تصورات این خلق ال..هستند
حجت الاسلام هاشمی .
Iran, Islamic Republic of
حجت الاسلام والمسلمین
مصطفی
نفهمیدیم هاشمی آیت الله یا حجت الاسلام الان ۲۰ ساله بین این دوتا رفت آمد داره بیچاره تکلیفشو روشن کنید اقا این پیرمرد بازنشسته پولدارو
کسانی که تا دیروز ایشان را عالیجناب سرخپوش خطاب میکردند امروز طرفدارش شده اند و این نشانه تغییر مواضع هاشمی است .
زرديني
چقدر بزرگترن؟ خيلي؟ نه بابا يعني اينقدر
United States
هاشمی محبوب قلوب ملت ایران است
فقط دکتر احمدی نژاد دلاور محبوب قلبهاست .
Iran, Islamic Republic of
فقط دكتر احمدي نژاد... کابینه زندان داره
زندان اوین و م ه رو فراموش کردی البته رحیمی هم زیر بلیط هاشمی بود .
Iran, Islamic Republic of
زرشک
Romania
هاشمی محبوب قلوب فتنه گران نه ملت ایران !
زرديني
واي قلبم
Iran, Islamic Republic of
هاشمی تو قطار انقلابه که توسط منحرفین پرمدعا اشغال شده مردم گام بگام بیرونشون می کنن
اگر ایشان و بچه هایش رو بیرون کنیم اوضاع مملکت درست میشود .
والا اين جماعت و باند به اصطلاح اصولگرا را كه من ميبينم جناب فدايي آخرش براي حذف هاشمي از اسلام و انقلاب هم استعفا ميدهند چون جدا كردن هاشمي از اسلام و انقلاب و مردم امكان ناپذير ونشدنيست.
Iran, Islamic Republic of
احسنت
هاشمی در جریان فتنه 88 با نوشتن نامه بی سلام و السلام به رهبر معظم انقلاب و حمایت از فتنه عملا"از مسیر امام (ره) و انقلاب فاصله گرفت و پازل دشمن را تکمیل کرد .
Iran, Islamic Republic of
آخه ادم جاهل 11 روز عبور از ولايت رو ول كردي چسبيدي به نامه بي سلام
جاهل تویی همین نامه بی سلام والسلام باعث جرقه فتنه 88 شد و فرزندان هاشمی هم آتش بیار این شعله شدند .
چقدر هم شما جماعت هفت رنگ به ولايت اعتقاد داريد!!!!!
حمزه
Iran, Islamic Republic of
آخه آدم عاقل آدم یازده روز از ولی فقیه بگذره و پشیمون بشه و دوباره برگرده بهتر از اینه که از ولایت فقیه بگذری و برنگردی و هنوز خاطره گویی بکنی و مقابل ولی فقیه بایستی و دشمنی کنی !!!
بچه دهاتي
عبور از ولايت؟! ؟!
يازده روز؟!
Spain
گل گفتی
گل گفتی اما یک کم شل گفتی ! خخخ .
بله دقیقا ، من هم فکر نمی کنم جدایی ایشان از اسلام مرفهان بدون درد ، اسلام لیبرال ها و به قول امام (ره) در یک کلام جدایی ایشان از اسلام آمریکایی امکان پذیر و شدنی باشد .
هاشمی در فتنه 88 ثابت کرد که منافع شخصی و خانوادگی رو به منافع نظام و انقلاب ترجیح میدهد .
شهروند درجه چندم
مشکل اصلی این است که هاشمی درراس قدرت نیست
و نتیجه اینکه به قطارانقلاب برنمی گردد!
جل الخالق
هنوز که منتشر نکرده شما از کجا فهمیدید؟
از کی تا حالا کسانی مثل مصباح یزدی و رسایی ها و کوچک زاده ها شدن پیشکسوتان جهاد و شهادت؟ ؟؟؟!!!!!
Iran, Islamic Republic of
از دوره قبل مجلس...
بخون تا بفهمی از کی :
در زیارتنامه امام رضا علیه السلام خطاب به حضرتش می خوانیم : لعن الله من قتلک بالایدی و الالسن .( خدا لعنت کند کسانی که با دست و زبان تو را کشتند .) السن یعنی زبان . یعنی لعنت خدا بر آنانی هم باد که تو را با زبان و ... ترور شخصیتی کردند .
این مصباح بود که در کوران خفقان دوم خرداد یک تنه و فقط با توکل بر خدا ، به جهاد فکری و بیانی با جبهه کفر و نفاق پرداخت . پیش از خطبه های نماز جمعه فریاد وااسلاما سرداد و تفکرات امثال سروش را به نقد کشید .
آنگاه :
باران فحش و تخریب و لجن مال شدن از طرف نشریات زنجیره و دوم خردادی ها براو باریدن گرفت . ملقب به تئورسین خشونت گردید . هنگام ترور حجاریان عکسش را در صفحه اول به عنوان عامل اصلی و محرک ترور چاپ کردند. نیک آهنگ کوثر کاریکاتور ایشان را به شکل ت... کشید و او را ایت الله ت..خطاب کرد و . . . و این گونه بود که هرروز او را ترور شخصیت می کردند و در حقیقت هر روز شهیدش می کردند . کسی را که قبل از انقلاب ما هها در کوه وبیابان آواره بود تا ساواکیها بر او دست نیابند .
البته هیچ کس را از تقدیر مقدر شده اش گریزی نیست . تقدیر مصباح انقلاب هم این است که عده ای با فحش و تخریب و سایت و روزنامه و کامنت ناآگاه و بعضا مزدورانه ، او را شهید کنند تا از پیشوایان جهاد و شهادت باشد .
شیر مادرت حلالت باد. گرچه اگر از دست عده ای بربیاید همینجا اعدامت میکنند.
شکوه
گل گفتی خوب روشن شدیم برای مطالب دیگر هم نظر جامع را ارائه کن بخونیم متشکرم
ندا
معلوم است چیزی نمی دانی وبصیرت وشناخت نداری وگرنه برای این نماینده های خدوم که حالا دیگر تمام مملکت وجوانها هم آنها را می شناسند اینطور حرف نمی زدی رسایی همچون آیت ا... مدرس مجلس وعمار انقلاب است دیگران هم همینطور مواظب حرف نسنجیده ات باش آیت ا... مصباح واندیشه نورانی آنرا هم نمی شناسی استغفار کن
درود بر حاج حسین
بقیه مسئولین یاد بگیرن
.. حد خودتو نمیدونی اقلا .. نزن
Romania
ادب داشته باش اگر شعور نداری !
United States
يعني فكر ميكني هاشمي اينا رو نميدونه !
Romania
چرا خوب هم میدونه اما باز هم ادامه میده ....
,,,
United States
بزرگترین ظلم سران فتنه زیر پا گذاشتن قانون و مردم‌سالاری بود

...
رفسنجا ني مقتدر عاشقتيم و بهت راي مي ديم
اگر مقتدر بود فرزندانش رو ادب میکرد که به بیراهه نروند !
....یکی از این اهداف خذف قانون اصل ولایت فقیه از قانون اساسی است.
درود بر هاشمی رفسنجانی
بدرود هاشمی .
درود بر هاشمی رفسنجانی
(اشتباهی مثبت زدم)درودبرفدایی...
زرديني
درود از شهرهاي کدوم استانه؟
محمد
Iran, Islamic Republic of
جريان صدر اسلام مجدداً تكرار مي شود..
نمی شود .
1 - مردم بصیرتر شده اند .
2 - یاران خاص کافی برای حمایت از حق وجود دارد .
انشاالله .
Iran, Islamic Republic of
جناب فدايي كاش انگونه كه مينمايي بودي
..
يك جانباز
Iran, Islamic Republic of
زنده باد هاشمي كه از آبرو و حيثيت خودشان مايه گذاشتند تا جلوي نا محرمان انقلاب رو بگيرند
یکی باید جلوی خودش و خانواده اش رو بگیره که با بی بی سی نامحرم مصاحبه نکنند .
Romania
از کدوم آبرو و حیثیت خودش مایه گذاشته ؟ فعلا که شده نور چشم نامحرمان انقلاب !
Romania
کاش بچه هاش رو کمی جمع و جور میکرد و کمی برای تربیتشان مایه میگذاشت تا آبرویی هر چند کم برایش دست و پا میکرد
هنوز یک نفر باقی مانده است تا از تحقق کامل جذب حداکثری اطمینان حاصل شده باشد..
رشتی
Romania
نه تنها ایشان بلکه اکثر دولتیها و نمایندگان مجلس از سال 70 به بعد باید توبه کنند نتیجه کارهای این مسئولین و نمایندگان چه شد فقر اختلاف طبقاتی تجملگرایی بعضی ازمسئولین ثروت اندوزی و رانت خواری بعضی از مسئولین بیکاری جوانان ...
... همون چند پاراگراف اول رو که خوندم که ایشون محکوم به حمایت از مارکسیست ها و توده ای ها کرده بودین.. .
کاش انقدر جرات داشتی کامنت رو کامل منتشر کنی!!!
کاری به انتقادات وارده به هاشمی ندارم.
...
نسل جوان بداند که هاشمی هیشمه در صحنه انقلاب نفع خود و اطرافیانش بر انقالاب ترجیح مدادی وخواهد اداد
باهات موافقم ولی حین تایپ بیشتر دقت کن .
زرديني
آره نديدي چه جوري به گوش پسرش ورد ميخوندموقع زندان رفتن
عجب.. به هاشمی نامه نوشته! ...
اقای فدایی منتظر رنجنامه دوم هم هستیم
اقای فدایی درود بر شما با این روشنگری
جانباز 70 درصد
واقعا خجالت نمی کشید نزدیک هر انتخابات به آقای هاشمی توهین می کنید...
ایشان و رییس جمهور محبوب ایشان کمی خجالت بکشند و منقدانشان را روستایی ، کلاغ ، بی شناسنامه ، جهنمی و . . . خطاب نکنند .
جانباز 100 درصد
Romania
تو خجالت نمیکشی به جای دفاع از ولایت شدی طرفدار فتنه و فتنه گران
Iran, Islamic Republic of
نه
اين خود آقاي هاشميست كه نزديك هر انتخابات كه مي شود با خط و ربط دادن و گرا دادن به دشمنان بيروني و دنباله هاي اجق وجق آنها در داخل كشور خود را تاحد بزرگتر يك گروه اپوزيسيون كوچك مي كند و خودش را تحقير مي كند.!! تقصير ديگران چيست؟؟
یه آجر خوردم زمان انتخابات از حامیان میر حسین موسوی علتش هم این بود که پارچه سبز به خودم اویزون نکرده بودم!
من هم از همه جا بی خبر، در میدان هفت تیر، از دست شماها کتک خوردم فقط به دلیل اینکه حواسم نبود ژاکت سبز پوشیده بودم
دروغ گو كم حافظه ااست اگه ازشما ها كتك خوردي پس هواست بوده
Iran, Islamic Republic of
اینها خواسته پایه گزاران فتنه است که شما به جان هم بیفتید.
جلبک سبز
اره ، شماها کلاً بی خبرید. ننه جون فقط خبر داره
Iran, Islamic Republic of
اقای فدایی ! در مبارزات قبل از انقلاب ودفاع مقدس ناخن . هاشمی هم به حساب نمیایی...
ملاک حال فعلی افراد است . این صد میلیون مرتبه ولی شما عمدا خودتون رو به نفهمی می زنین .
سحر
Romania
اینقدر هاشمی را بزرگ نکنید کاش کمی از این شاهکارهاش را می دیدید
هاشمی در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس هم نقش موثری نداشت .
Iran, Islamic Republic of
برای هزارمین بار: "میزان حال فعلی افراداست" نه سابقه ! سابقه زمانی میزان وملاک است که با"حال فعلی" شخص مطابقت وهمخوانی داشته باشدوگرنه طلحه وزبیرهم سابقه رزمندگی دررکاب پیامبرراداشتند.
مردم خودشان تشخیص ندارند و دوم خرداد حاصل لجبازی هاشمی بوده انوقت توقع داری دیگران انتخابات 84 و 88 را بدون دخالت و صرفا تشخیص مردم تلقی کنند. والله که امریکا که فکر میکنید با او مخالف هستید از این گونه تحلیل ها کیف میکند و بموقع از این تحلیل ها بر علیه انقلاب استفاده خواهد کرد البته میدانم برایتان مهم نیست و فکر همین دم هستید تا شاخ رقیب را بشکنید
سليمان هادي پور
باسلام شما درور خبردار شده ايد ملت ايران از همان وقت ك شوراي تشخيص مصلحت تشكيل دادند ومجبور امام كردن وقطعنامه ي ٥٩٨ به خورد امام دادن ايشان مى شناختند شما خيلي طول كشيده ايت تا فهميده ايد انها فكر مى كنند ك اين خرند ملت همه مى شناسند همان امام بود ك رفت وشهداي ك قبل از امام وبعد از امام ديگر ملت ايران از اين ٣٨سال جز منفي چيزديگري براي ملت نبوده است ونيست
لطفا با واقعیت ها اضهار نظر کنید نه احساسی. الان موقع جبهه گیری جناح ها نیست قبول کنید که سما هم اشتباه کردهاید. بیان این حرف ها ی تفرقه انگیز اقای فدایی مشکلی را حل نمی کند.
سجاد
آقا کی باشند که در باره شناسنمامه انقلاب چنین افاضات می کنند جلل الخالق
شناسنامه انقلاب در فتنه 88 باطل شد .
Romania
استوانه یادت رفت بگی البته توش خالی شده
المثنی
این شناسنامه باطل شده . این آقایونی که در مدح جناب حاج آقا خاطره کامنت می گذراند از دار و دسته ی خاندان هاشمی هستند که فضای سیاسی کشور رو جو زده کنند تا بگند هنوز هاشمی تو بدنه جامعه طرفدار داره .
... از دست شما بگيرن!!!
Iran, Islamic Republic of
هاشمي عشق ما خانواده ي شهداست
شما عمرا"اگر خانواده شهید باشی ! خانواده شهدا با سردار اشرافیت مخالف هستند .
Romania
حانواده شهدا ؟ لابد از انقلاب و نظام خسته شدند که عشقشون شده هاشمی ؟
Iran, Islamic Republic of
احتمالا همون خانواده شهدای محب کروبی .. خانواده شهدا مهم نیست .. مهم اینه خودتو با این بسنجی که چه میزان در خط و سیره شهدا حرکت کردی .... جملاتت شبیه امثال هاشمی و خانواده ش که انقلاب و کشور رو تخت مالکیت خودشون قلمداد میکنند
خانواده شهدا که دائما"به هاشمی نامه مینویسند و از عملکرد ایشان انتقاد میکنند .
كدام شهدا؟ همان شهدايي كه عكسشان را بر سردر كنگره سناتورهاي آمريكايي نصب كرده بودند و برايش مرثيه سرايي مي كردند؟؟!!!
ولایت چطور؟
عشقتون بهتون خیانت کرده عزیزم!
حمید
خدا به دل رهبرمون نگاه کنه ، که چقدر زخم خورده و دم بر نیاوردن
ادم یاد روزهای خلافت امام علی می افته و خواص بی خاصیتی که نتیجه عملکردشون نهروان و جنگ جمل و....بود
با علی در بدر بودن شرط نیست ای برادر نهروان در پیش است
Iran, Islamic Republic of
نه اتفاقا ادم ياد 11 روز خانه نشيني و عبور از ولايت در زمان محمود خان ميفته
Romania
انشا الله خدا شما دوستداران جناب هاشمی رو با اکبر هاشمی محشور کنه
United States
و جناب هاشمی را هم با اولیایش در صدر اسلام محشور کنه .
Romania
و ما را به عنوان سربازان ولایت با رهبر عزیز و جانبازمان محشور کنه
Romania
با اکبر و خاندانش محشور کنه الهی آمین
Romania
مردم خیلی وقته که هاشمی را شناختند فقط نفهمیدند چطوری یکشبه آیت الله شد ؟احتمالا بعد از تاسیس دانشگاه آزاد که به مثابه بانک چاپ اسکناس و پایگاه فتنه گران براشون عمل کرده !
Romania
خدایا به حق خون شهدا نگذار این انقلاب بدست نااهلان و نامحرمان بیفتد که اگر قدرت بدستشان بیفتد چنان انتقامی از مردم که آنها را از قدرت کنار زدند می گیرند که در تاریخ بنویسند
آزاده
Iran, Islamic Republic of
خوشحال میشیم با آقای فدایی محشور نشیم... و البته هم مسلکان ایشان
شما با فائزه محشور شو. مونث بودی نگفتم مهدی! وگرنه مهدیشون درجاتش بالاتره!
مصور
معلوم نمی فهمی دیگه خدا هدایتت کنه عزیزم برو مطالعه کن روشن شی
علی
دورود بر آیت الله هاشمی رفسنجانی مردی برای تمام فصول
پيرورهبر
United Kingdom
باسلام خدمت آقاي فدايي.امثال هاشمي ها زيادند تادلت بخواهد خود هاشمي بذر افرادمانند خودش را درجامعه كاشته وهيچ كاريش هم نمي توان كردفقط بايددعا كنيم كه هرچه زودتر صاحب اصلي انقلاب وايران بيايد...
یا خیلی زبلی یا خیلی ساده لوح
قائله ۱۸ تیر ۷۸ درست است یا غائله. ای خادم ملت سوادت کو؟!
عباسی
United States
آیا مدافعین هاشمی حاضرند اون دنیا با هاشمی باشند؟ اما بنده از خدا میخوام که خدا ذره ای از ثواب نامه فدایی را به من بده. کار خیلی مهمی کرده.
ایول
ایول قربان قلمت ، ماهم آرزوداریم آقای هاشمی بدامان ملت ورهبری و انقلاب برگردد ، انشاء الله
بد نبود یک رنجنامه ای هم در باره رشوه ها اختلاسها و دزدیهای معاونین احمدی نزاد مینوشت
محمد
Iran, Islamic Republic of
ای هاشمی
پیرمرد پر حاشیه
خخخخخخخخخخ.............
کلا هرچی خوندم تا اینجا پرید....
رنجنامه؟ واقعا چه رنجی می کشند
United States
زنده باد آیت اله هاشمی رفسنجانی بزرگ مرد ایران
حجت الاسلام .
ندا
تمام شد
علیرضا
Iran, Islamic Republic of
به لطف خداوند قادر متعال این انقلاب به برکت پشتوانه های محکمی که دارد به پیش می رود با هاشمی ها یا بدون انها.
زرديني
با تشکر از آقاي فدايي کاش راجع به جريان ترور آقاي هاشمي در اويل انقلاب نيز اطلاع رساني مي کردند تا مردم در جريان واقعي آن قرار گيرند؟ من که باور نميکنم يک زن بتواند با دو و سه تروريست دربيفتد و شوهرش را نجات دهد
برادر زرد انديش ! اولاً كه چه اسم با مسمائى ! ثانياً كه واقعاً زرد كردى !
مهندس
همین که ایشان باعث شده پیشنهادها ی خوانندگان به حدود 50% موافق و مخالف برسد این یعنی نتیجه اختلاف پراکنی ، این یعنی ترس از به جان هم افتادن دوستان امام و در نهایت از خدا بخواهیم که ما مثل گذشته گان تاریخ ، عبرت زمان نشویم.
نسل سوم
Iran, Islamic Republic of
درود بر آقاي فدايي ساير انقلابيون و مبارزين قبل از انقلاب هم بايد دست بكار شوند و از آقاي هاشمي بخواهند كه اين مسير را ادامه ندهد كه عاقبت به خيري در آن وجود ندارد
ايشان را دعوت كنند كه به خط اصيل امام خميني بيوندد
نكته ديگر اينكه آقاي فدايي براي مطالب خود را با سند و مدرك ارائه داده و از نقل خواب و خاطره پرهيز كرده چرا عده اي هنوز نمي خواهند قبول كنند كه ايشان به بيراهه دارد مي رود
خدا همه ما را عاقبت به خير كند انشااله
در صف انتظاریا رو دریاب جهان
هاشمی از همان سال های انتهایی جنگ خودش را با تقلای فراوان از قطار انقلاب پرتاب کرد به بیرون... باید برایش دعا کرد که لااقل عاقبتش به خیر بشه
احمد
توبه گرگ مرگ است.
اگه نظام تا حالا هاشمی رو تحمل کرده واسه اینکه ...
زنده باد عماریون انقلاب
نرود میخ آهنی در سنگ
مرتضی
Iran, Islamic Republic of
سلام.....با تشکر فراوان از برادر خوب و حزب اللهی جناب آقای فدایی عزیز.....رنجنامه بسیار خوب و بجائی بود.پیشنهاد اجمالی این است که استنادات این رنجنامه را که بصورت گذرا به آن اشاره کرده اید ؛ به هر شیوه ای که مناسب می دانید باز و شفاف در معرض دید نسل جوان قرار دهید چرا که این نوشته برای کسانی آشکار و قابل ادراک است که خود در کوران امور، جریانات را دنبال و با دغدغه و دردمندی خار در چشم واستخوان در گلو نظاره گر بوده اند..... البته انتظار امثال من این بود که در دو ساله آخر دوران آن فرد که هر روز خون به دل ولایت می کرد نیز شما رنجنامه ای می نوشتید . تا شاید او هم متذکر می شد... گرچه عاقبت بخیری برای متقین است....(شاید هم مرقوم کرده اید ومن ندیده ام.لذا اگر هست آنرا باز نشر کنید و مرا از ظن رها سازید....)
مهران
سلام
آقای فدایی باید بدانند یکی از اهداف دشمن این است که مسئولین را به جان هم بندازند
که الان متاسفانه موفق شدند بدگویی به هاشمی که ازارکان انفلاب است یکی از این موارداست برای شما متاسفم که راه دشمن را صاق می کنید ونتیجه این میشه باحذف افراد دلسوز راه برای نفوذ افرادی مثل احمدی نژادو دوستانش باز میشه وفاتحه انقلاب خوانده میشه.
انقلاب وایران را هاشمی وتفکر هاشمی به پیش میبرد.
پس توبه کنید وگناه غیبت وافترا را به جان نخرید که به عذاب دوزخ گرفتار می شوید
رهبر معظم انقلاب فرموده بودند که در دولت دکتر احمدی نژاد انقلاب به ریل اصلی خودش بازگشته بود .
جواد
Iran, Islamic Republic of
ما منتظر امر ولی خواهیم ماند.تا تکلیفمان را در مورد این اشخاص روشن نکرده اند .نظاره گر می مانیم با قید هوشیاری
فرهاد
Germany
من و خیلی از ایرانیان خارج که من میشناشم به هیچ حزب و مکتب و مسلکی هم وابستگی نداریم اماروزش که برسد...
Iran, Islamic Republic of
شما کی هستید که اینقدر به خودتون مطمئنید که از هاشمی میخواهید توبه کنه . خدا شفا بده شما را.
شوخی نکن بابا