پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2 May 2024
 
۰

سناریو گانه درباره سرنوشت اتحاد آل الشیخ و آل سعود

يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۴
کد مطلب: 609450
مروری بر اصلاحات محمد بن سلمان در حوزه‌های زنان، جوانان و دین نشان دهنده این است که این اصلاحات کاملا بر خلاف وهابیت حاکم بر عربستان است. این مسئله سبب شده است تا ادامه پیوند آل سعود و آل شیخ در هاله‌ای از ابهام قرار بگیرد.
سناریو گانه درباره سرنوشت اتحاد آل الشیخ و آل سعود
به گزارش جهان نيوز به نقل از تسنیم، در آخرین بخش از بررسی پرونده آینده وهابیت و آل سعود به سناریوهای پیش روی آن می‌پردازیم، بررسی موردی اصلاحات در عربستان و همچنین واکنش علمای وهابی نشان دهنده مبهم بودن آینده اتحاد نهاد دینی و سیاسی در عربستان است. در واقع اصلاحات محمد بن سلمان تابوهای هشت دهه‌ای وهابیت در مقام قدرت در عربستان را با چالش‌های زیادی روبرو کرده است. این مسئله برای علمای وهابی و این فرقه مذهبی تهدیدی وجودی است. از سوی دیگر علمای وهابی در هشت دهه گذشته از اصول خود بسیار عدول کرده و بسیار منفعت طلب و عمل‌گرا شده‌اند. برای رسیدن به پاسخ سوال درباره  آینده اتحاد آل سعود و آل شیخ احتمالات موجود را در قالب پنج سناریو بررسی و در پایان محتمل ترین سناریو مشخص خواهد شد.
 
سناریوی نخست: یکی از محتمل ترین سناریوهای مطرح شده به همراهی علمای وهابی با اصلاحات محمد بن سلمان بر می‌گردد. طبق این سناریو وهابیت ضمن عقب نشینی از اصول اولیه خود به تدریج هویت وجودی خود را از دست خواهد داد و در نهایت عملا فرقه‌ای به نام وهابیت وجود نخواهد داشت. در قالب این سناریو وهابیت همانند یک مهر تایید بر فرامین پادشاه سعودی عمل خواهد کرد و نباید چندان انتظار مخالفت علمای وهابی با اصلاحات اخیر در عربستان را داشت. در واقع طبق این سناریو وهابیت نه تنها واکنشی سخت در برابر اصلاحات بن سلمان نشان نخواهد داد بلکه همانند دهه‌های قبل به همراهی با این اصلاحات خواهد پرداخت و با صدور فتواهایی آن ها را کاملا منطبق با شرع و فقه وهابی معرفی خواهد کرد. در این سناریو باید شاهد ظهور نسخه جدیدی از وهابیت بود که حساسیت‌های خود را به جامعه از دست داده است.

سناریوی دوم: سناریوی محتمل دیگر در این مورد این است که علمای وهابی در برابر اصلاحات بن سلمان سکوت پیشه کرده و در واقع سیاست صبر و انتظار را در پیش بگیرند. این سیاست البته موقتی خواهد بود و تا زمان روی کارآمدن حاکم جدید در عربستان که همسو با وهابیت باشد ادامه خواهد داشت. در واقع طبق این سناریو وهابیت با اصلاحات بن سلمان مخالف است، اما به دلیل عدم قدرت کافی، توان و اراده ای برای مقابله علنی با اصلاحات در بین وهابیون وجود نخواهد داشت. بنابراین وهابیون همانند آتش زیر خاکستر به همراهی ظاهری با اصلاحات ادامه داده و در فرصت مناسب مخالفت خود را علنی خواهند کرد. این سناریو از آنجا مطرح شده است که بازداشت مخالفان و برخی از علمای وهابی از سوی بن سلمان در ماه‌های گذشته به عنوان یک هشدار به مفتی‌های وهابی تفسیر شده است.

سناریوی سوم: در این سناریو احتمال دارد که شاهد اعتراضات مسلحانه مانند قیام جهیمان العتیبی در عربستان باشیم. همزمان با نخستین روز سال 1400هجری قمری 100 مرد مسلح کعبه را تصرف کردند. این قیام تنها با کمک نیروهای ویژه فرانسه سرکوب شد. اما نکته مهم این است که قیام العتیبی در واکنش به تلاش‌های اصلاح گرایانه در عربستان روی داد. جهیمان از اوضاع جامعه ناراحت بود و مدرن سازی کشور را به عنوان زمینه سازی برای فساد می‌دانست. از نظر آن‌ها جامعه دچار انحطاط و غرق در فساد بود و دین مردم به سوی ضعف و نابودی می‌رفت. در شرایط کنونی نیز یکی از احتمالات این است که اصلاحات گسترده محمد بن سلمان به شروع یک قیامی همانند قیام جهیمان العتیبی منجر شود.

سناریوی چهارم: در این سناریو احتمال انشقاق بین گروه‌های وهابی وجود دارد و در واقع مفتی‌های معترض به اصلاحات به جانب علمای مخالف آل سعود حرکت خواهند کرد. در شرایط کنونی در بین وهابیون نیز طیف‌های مختلف فکری وجود دارد و کاملا طبیعی است که برخی از مفتی ها و علمای وهابی سازش با آل سعود در زمینه اصلاحات اجتماعی را نپذیرند و همین مسئله می‌تواند سبب انشقاق در بین وهابیون شود و جریان‌های فکری جدیدی از درون وهابیت کنونی ظهور کند و به صورت مجزا با آل سعود به مخالفت بپردازند.

سناریوی ممکن و محتمل
بررسی سناریوهای موجود نشان دهنده این است که در شرایط کنونی سناریوی حمله مسلحانه علیه آل سعود بسیار بعید است چرا که بیشتر علمای وهابی و در واقع شاکله اصلی وهابیت هیچگونه اراده‌ای برای پناه بردن به این روش ندارند چرا که علمای وهابی به خوبی می‌دانند که در صورت توسل به این راه حل تمام قدرت خود را از دست خواهند داد و احتمال موفقیت از طریق حمله مسلحانه بسیار اندک است. بنابراین این سناریو درصد احتمال وقوع اندکی دارد. سناریو انشقاق در بین علمای وهابی هرچند محتمل، اما درصد وقوع آن بسیار اندک است. پیش از این گروه‌های مخالف با وهابیت کنونی وبه اصطلاح جریان‌های نواندیش دینی مسیر خود را از وهابیت کنونی جدا کرده و علمای کنونی وهابیت در واقع به نوعی در بیشتر مسائل همسو هستند. البته هر چند جریان‌های فکری مختلفی در بین وهابیون وجود دارد اما با توجه به هدف مشترک همه آن ها یعنی حفظ قدرت بسیار بعید است که اتحاد داخلی وهابیون با خدشه‌ای روبرو شود.

به نظر می رسد محتمل ترین سناریویی که با واقعیت نیز همخوانی داشته باشد یک سناریوی تلفیقی است. در این سناریوی تلفیقی علمای وهابی با هدف حفظ قدرت خود سعی خواهند کرد که از اصلاحات بن سلمان دفاع کرده و آن را بپذیرند. در ماه‌های گذشته علمای وهابی برخی از اصلاحات بن سلمان مانند رانندگی برای زنان را مجاز اعلام کرده‌اند. علاوه بر این علمای وهابی همزمان با همراهی با اصلاحات بن سلمان سعی خواهند کرد که سیاست صبر و انتظار را پیشه کرده و به نوعی منتظر فرصت مناسب برای مقابله با اصلاحات ضد وهابی باشند. در واقع علمای وهابی سعی خواهند کرد تا زمان روی کارآمدن پادشاهی نزدیک به افکار وهابیت صبر پیشه کرده و خودرا برای نقطه عطف تاریخی آماده کنند. به همین دلیل است که هیئت کبار العلما با وجود حرام اعلام کردن رانندگی برای زنان در سال‌های گذشته پس از اصلاحات اخیر محمد بن سلمان اعلام کرد که رانندگی برای زنان وابسته به نظر پادشاه است و در واقع حرام و حلال در این مورد وابسته به نظر پادشاه سعودی است.
بنابر این به صورت کلی می‌توان نتیجه گرفت که اتحاد نهاد دینی و سیاسی در پرتو اصلاحات بن سلمان همچنان تداوم خواهد داشت و نیاز وهابیت به حمایت های سیاسی و امنیتی آل سعود مانع از هرگونه تقابل خواهد شد. اما نمی توان این واقعیت را نیز نادیده گرفت که طیف سنتی جامعه عربستان می‌تواند به عنوان یک پشتوانه برای علمای وهابی در جهت برنامه‌ریزی برای تلطیف کردن اصلاحات اخیر باشد.
دوران بن سلمان را می توان به عنوان «دوران گذار» در عربستان مطرح کرد.
پایان سخن
در جمع بندی می توان گفت که اصلاحات اخیر بن سلمان جامعه سعودی را وارد دوران جدیدی کرده است. دورانی که پادشاهی سعودی با چالش‌ها و تهدیدات امنیتی زیادی روبرو شده است. در واقع اقدامات و اصلاحات بن سلمان بسبب نوعی تغییر و دگر دیسی در اولویت‌های جامعه سعودی شده و همین مسئله می‌تواند بقای پادشاهی سعودی را با خطر روبرو کند.
موجودیت عربستان بر چهار رکن مبتنی است:
-رکن اول: آل سعود: مهمترین رکن بقای پادشاهی عربستان هفت هزار شاهزاده سعودی است. در صورتی که این رکن با تغییراتی روبرو شود بقای آل سعود نیز با ابهام روبروخواهد شد. محمد بن سلمان با دستگیری و برکناری شاهزاده‌های قدرتمندی مانند ولید بن طلال، متعب بن عبدالله و محمد بن نایف ابهت شاهزاده‌ها را در هم شکست. این مسئله سبب شده است تا رکن نخست با چالش روبرو شود.

-رکن دوم: آل شیخ: در تاریخ سیاسی عربستان، مفتی‌ها همواره شریک حکومت بوده‌اند؛ محمد بن سلمان با اصلاحاتی که در تناقض آشکار با آموزه‌های وهابیت است، هیمنه وهابیون را نیز از میان برد. این رکن نیز دچار تغییر شده و نمی توان گفت که حمایت دائمی وهابیون همیشه با بن سلمان خواهد بود.

-رکن سوم: پترو دلار: 90درصد حیات اقتصادی عربستان به نفت و سرمایه‌گذاری‌ها وابسته است. ثروت نفتی عربستان مهمترین دلیل بقای خاندان سعودی در هشت دهه گذشته بوده است. ماجراجویی‌های بن سلمان در منطقه به ویژه جنگ یمن سبب کسری بودجه 97 میلیارد دلاری عربستان شد و از سوی دیگر بن سلمان با مصادره اموال شاهزاده‌ها امنیت اقتصادی برای سرمایه‌گذاری خارجی در عربستان را از میان برد.

-رکن چهارم: حمایت آمریکا: از زمان ملاقات روزولت با ملک عبدالعزیز بر روی عرشه کشتی در سال 1945 تاکنون، بقای عربستان زیر چتر حمایتی‌ آمریکا تداوم یافته است. به قدرت رسیدن محمد بن سلمان و کنار زدن بن نایف هم با حمایت ترامپ صورت گرفت. بنابراین کنار رفتن ترامپ از ریاست جمهوری آمریکا (به سبب استیضاح، عدم انتخاب مجدد و...) می تواند به معنای نابودی محمد بن سلمان باشد.

در کل محمد بن سلمان از چهار رکن امنیتی عربستان سه رکن یعنی حمایت شاهزاده‌های آل سعود، آل شیخ و اقتصاد را به چالش کشیده است. در واقع بن سلمان سه رکن دیگر قدرت را به امید رکن چهارم یعنی حمایت آمریکا از دست داده و ساختارهای سیاسی، دینی و اقتصادی را برهم زده که این مسئله می‌تواند عربستان و بن سلمان را با چالش‌های زیادی روبرو کند. بن سلمان در حالی به دنبال معرفی خود به عنوان زعیم جدید جهان عرب است که هیچ کدام از مولفه‌ای این امر را ندارد. الگوی جهان عرب شدن در درجه اول محبوبیت داخلی و در درجه دوم حمایت از منافع مردم کشورهای عربی را می طلبد که بن سلمان فاقد این دو مورد است. بنابراین مجموعه‌ای از عوامل داخلی و خارجی می‌تواند دوران بن سلمان را به عنوان «دوران گذار» در عربستان مطرح کند، دوران گذاری که دیگر قبایل رقیب آل سعود می‌توانند برای رسیدن به قدرت به رقابت بپردازند.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *