با توجه به این موارد بهتر است که اگر درخواستی برای اجرای بانکداری اسلامی در کشور وجود دارد از سایر دستگاههای نظارتی و اجرایی هم انتظار همکاری داشت.
هر حال تمام این مباحث براساس تجارب و انتقال تجارب و جلسات مختلفی که اکثر نخبگان جامعه در این زمینه داشتند حاصل شده است.
هماکنون نظام بانکی با مشکلات فراوانی مواجه است که برای حل این مشکلات باید با نظام قانونی مشخص راهکار و الگوی اقتصادی مشخصی را تعیین کنیم و بر همان مبنا روش و مبنای رفتاری نظام بانکی را تدوین نماییم.
قانونگذاری کنند (در حقیقت این موضوع از بالا به پایین است) و یک موقع و برعکس حالت پایین به بالا هم وجود دارد که شرایط اقتصادی و مشکلات و موانعی که در واقعیت و رفتار نهادها وجود دارد تعیین کنندهی اولویتها و برنامههاست.
برگزاری آنها از جمله بانکداری اسلامی و ... به شرح وظایف پژوهشکدهی پولی و بانکی و مؤسسهی آموزش عالی بانکداری تبدیل شده است. زمانی بر مبنای تقاضای واقعی و سؤالهایی که در سطح جامعه وجود داشت به برگزاری همایش میپرداختیم چراکه نیاز بود این همایشها و نشستها برگزار شود تا به سؤالهای جامعه پاسخ داده شود ولی هماکنون و در شرایط فعلی معلوم نیست که صورت مسئلهای وجود داشته باشد؟
اجرای بانکداری بدون ربا را فقط بخواهیم پیگیری کنیم و اصلاً کاری به بانکداری اسلامی نداشته باشیم. باز هم باید دهها نهاد دیگر هم در کنار آن تأسیس یا اصلاح کنیم تا بتوانیم بانکداری بدون ربا را پیش ببریم. از این رو با صرف تصویب قانون نمیتوانیم خود را گول بزنیم. ما کار چندانی در راستای تحول بانکداری متعارف به سمت بانکداری بدون ربا انجام ندادهایم و این همان مشکلی است که بانکهای ما هماکنون دچار آن هستند.
اگر ما نتوانیم بانکداری اسلامی را کامل تعریف کنیم شاید به صلاح باشد از این اصطلاح استفاده نکنیم. اگر استفاده میکنیم باید تبعاتش را هم بپذیریم؛ وقتی کسی عنوان مسلمان را استفاده میکند باید التزام عملی به چارچوبهای اسلامی داشته باشد.
باشد تازه کسی که بر مبنای قوانین و روشهای عادی عمل میکند بازخواست خواهد شد و کارش خلاف تجلی میکند و باید به هیئت تخلفات اداری معرفی شود.