پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 9 May 2024
 
۱
تداوم عزتمندانه روند استقلال طلبی در سیاست خارجه و تحقق حماسه سیاسی؛

راهکارهایی برای حماسه آفرینی در سیاست خارجی

دوشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۱۳
کد مطلب: 286297
انقلاب ایران که سنگ بنای اصلی آن متکی به ویژگی‌های ایرانی و اسلامی خود بود توانست در عرصه سیاست خارجه بر پایه اصل "نه شرقی نه غربی" جمهوری اسلامی عرض اندام کند.
راهکارهایی برای حماسه آفرینی در سیاست خارجی
جهان نيوز - محمد نظری:
تداوم عزتمندانه روند استقلال طلبی در سیاست خارجه و تحقق حماسه سیاسی به عنوان الگویی برای سیاست خارجه ایران در بردارنده مفاهیم و چهارچوبی علمی و تایید شده در سیاست بین دول می باشد. در تعیین سیاست خارجه و روابط بین الملل تئوری های مختلفی شکل گرفته است. بطور مثال جان پلامنتاز در بررسی سیستماتیک چگونگی عمل کرد حکومت‌ها و اهداف آنها را به ارائه عنصری اصولی اقدام می‌کند. مطالب وی از یک سو شامل چند تئوری دربارۀ چگونگی و علت رفتار حکومت‌ها و نهادها و از سویی دربرگیرندۀ تحلیل مفاهیم و اصطلاحات سیاسی نیز هست. مورتن کاپلان تاکید را بر رقابت بین افراد و گروه ها می نهاد، منظور وی اشاره به رقابت هایی هست که در جهت پر کردن نقش های تصمیم گیری یا به منظور مسائل سیاسی و یا برای تغییر قواعد نظام ظهور می کند. دوید ایستون، هر فعالیت سیاسی را عبارت از اقدامی می داند که با تخصص اقتدار آمیز ارزش ها برای یک جامعه ارتباط داشته باشد. در عصر جهانی و در نظریه های کلاسیک رویکرد واقع گرایانه در سطح جهان حاکم بود. این نظریه مهم ترین و پایدارترین نظریه روابط بین الملل محسوب می شود. از این حیث که به فهم متعارف از نظام بین الملل نزدیک است. مفاهیم کلیدی این نظریه عبارتند از: قدرت، منافع ملی، دولت محوری، خودیاری و بقا.

قدرت طلبی تلاشی است هدفمند برای کسب بقا، که این قدرت خواهی خود مستتر در نهاد و سرشت آدمی است. منافع ملی چراغ راهنمای رفتار دولت هاست. دولت ها بازیگران اصلی و مرجع محسوب می شوند. نظام بین الملل آنارشیک و فاقد اقتدار مرکزی است. ابهام و عدم قطعیت حاکم بر این محیط آنارشیک، دولت ها را به سوی خودیاری و انباشت قدرت سوق می دهد. چرا که تنها با اتکای بر توانایی های خودی است که یک دولت می تواند به بقای خود امید داشته باشد. در این محیط آنارشیک، توسل به زور، میان دولت ها مشروعیت  می یابد و جنگ به یک خصوصیت مهم نظام بین الملل بدل می شود. این رویکرد مدعی است که سیاست بین الملل را در صورتی می توان شناخت که به تبیین های واقع گرایی سنتی که بر سطح واحد های متکی است اثرات و نتایج ساختار را نیز بی افزایم. تجدید نظر مهمتر، کابرد مفهوم قدرت در نظریۀ نو واقه گرایی یه عنوان ویژگی تعریف کنندۀ ساختار است شاید در عصر حاضر و در رویکردهای متاخر در روابط بین الملل توجه به فرهنگ، تفاهم و گفتگو  وارئ عرصه تبادل قدرت شده است ولی همچنان نگاه حاکم در سطح بین الملل رویکرد واقع گرایانه است.

انقلاب اسلامی ایران در عصری به پیروزی رسید که جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم می‌شد، اکثر تحولاتی که در عرصه جهانی صورت می‌گرفت در پناه و پرتو این دو قدرت جهانی بود. انقلاب ایران که سنگ بنای اصلی آن متکی به ویژگی‌های  ایرانی و اسلامی خود بود توانست در عرصه سیاست خارجه بر پایه اصل نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی عرض اندام کند، چهارچوب سیاست خارجه ایران نیز بر اساس ویژگی رهبری امام خمینی و انقلاب ایران شکل گرفت از سه ویژگی اصلی برخوردار بودند.

1- از اقتدار لازم برخوردار بودند. منظور از اقتدار، قدرت و نیروی تغییر وضعیت موجود یعنی توانایی تخریب ساختارهای قدیم و قدرت ایجاد ساختار جدید به نحوی که مردم این ساخت جدید را بپذیرند، انقلاب اسلامی از این قدرت برخوردار بود، که ساختار جهان را تغییر دهد و به ملتها و دولتهای جهان بفهماند که می توان به طریق دیگری زیست. 

2- آگاهی و علم به گذشته و بیداری وجدان های بیدار، امام خمینی نسبت به دین مبین اسلام آگاهی کامل داشتند، از گذشته‌ی ایران بالاخص از مشروطه به بعد و تحولات جهان، استعمار و اسثتمار دول و ملل اطلاعات لازم را دارا بودند و به این اصل اساسی ایمان داشتند که برای تغییر جهان ابتدا باید خود متحول شد.

3- ایدئولوژی جدید، انقلاب اسلامی ایران اقدام به ایجاد ایدئولوژی و هدفی جدید برای مردم ایران، منطقه و حتی جهان در قالب جمهوری اسلامی بر پایه اصل ولایت فقیه -که نائب امام عصر (عج) در زمان غیبت بود - ایجاد نمود. این ایدئولوژی برگرفته از اسلام و بالاخص اجتهاد ایشان از اصول فقه شیعه جعفری و از طرفی تلقی جدید از حکومت مردم سالاری بر پایه ارزشهای اسلامی بود.

با توجه به این عناصر، مردم به ارزشهای انقلاب اعتماد کردند. اما متاسفانه انقلاب نوپای ایران که بر پایه دموکراسی و ارزش‌های دینی بنیان شده بود از طرفی با دشمنان مرتجع منطقه که بر پایه حکومت‌ استبداد دینی بنا شده بودند و از سوی دیگر با دیگر کشورهای بین المللی که مهترین آنان آمریکا و غرب که بر پایه لیبرال دموکراسی - ارزشی متفاوت با ارزش‌های ایران اسلامی شکل گرفته، مواجه بود- متاسفانه هشت سال جنگ تحمیلی ضربات سنگین بر انقلاب نوپای ایران وارد آورد. دشمنان خارجی و بعضی از داخل ناخواسته از انقلاب ایران چهره‌های زشت و متخاصم جو در عرصه‌ی جهانی معرفی می‌کردند، کشوری که در فکر جنگ با تمام جهان است. اما واقعیت انقلاب ایران چیز دیگری بود، انقلاب ایران انقلاب فرهنگی بود. انقلابی که در فکر ساختن کشوری نمونه در سطح جهانی و برپایه استقلال و آزادی بود، انقلاب ایران خواستار روابط با دیگر کشور‌ها در چهارچوب استقلال، مفاهمه و گفتگو در حالت برابر بود. اما دشمنان منطقه ای و جهانی ایران سر ناسازگاری با  ایران داشتند آنان خواهان تغییر مواضع ایران و دست کشیدن از ارزشهای او را بودند، به گواه تاریخ و تجربه دیگر انقلاب‌ها ثابت کرده بود انقلابی موفق و ارزشمند می‌تواند باشد که بتواند بر ارزش‌های خود ثابت بماند. 
 
چالش‌های پیش روی تدوام عزتمندانه روند استقلال طلبی در سیاست خارجه و تحقق حماسه سیاسی

1- کم‌کاری مسئولین کشور در معرفی انقلاب و ارزش‌های انقلاب اسلامی ایران در عرصه منطقه‌ای و جهانی
2- تلاش‌های بی وقفه برخی کشورهای مرتجع منطقه در تخریب چهره ایران
3- تهدیدهای اقتصادی و سیاسی ایران به وسیله دیگر کشورها.
 
راهکارهای موفق در عرصه سیاست خارجه برای رسیدن به اهداف:
1- نگاه به درون و توجه به ارزش‌های داخلی
2- توجه به مردم به عنوان ذخیره و پشتوانه همیشگی انقلاب و نظام
3- برپایی انتخابات پرشور مانند دیگر دوره‌ها
4- نگاه به سایر جریانات سیاسی
5- تبلیغ گسترده تر از انقلاب ایران در سطح جهان و منطقه 
6- گسترش ارتباطات و رسانه ایران در جهان و حضور فعال تر در مجامع بین الملل 
7- تاکید بر حق هسته ایران و کوتاه نیامدن از حق غنی سازی 
8- جذب نخبگان و جوانان جویای نام منطقه و تبلیغ ارزشهای انقلاب ایران.  
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *