در صحنههای مثلا سانسورشده و شطرنجی فیلم نیز تنها چیزی که به ذهن میرسد تمسخر سانسور کردن صحنه های اروتیک و پالایش جنسی فیلم های هالیوودی توسط عطاران است؛ نکته ای که معلوم نیست چگونه توانسته مجوز اکران را به این فیلم برساند.
نقدی بر "رد کارپت" رضا عطاران؛
برند توالتی و عقدههای یک فیلمساز مرعوب غرب / "ایرانی تروریست" در مقابل "تفاخر غرب"
19 تير 1393 ساعت 12:20
در صحنههای مثلا سانسورشده و شطرنجی فیلم نیز تنها چیزی که به ذهن میرسد تمسخر سانسور کردن صحنه های اروتیک و پالایش جنسی فیلم های هالیوودی توسط عطاران است؛ نکته ای که معلوم نیست چگونه توانسته مجوز اکران را به این فیلم برساند.
گروه فرهنگی جهان نیوز - زهره مرادزاده: هر چند دست اندرکاران ساخت "ردکارپت"، خلاصه قصه را برای رسانه ها اینگونه بیان کرده اند: "شما که غریبه نیستی، من ۳۸ سال از خدا عمر گرفتم، ۱۳ سال تئائر کار کردم، هنوز وضعیتم اینه، هیچی به هیچی، بالاخره باید کاری میکردم دیگه، اونور فکر میکنم میتونم کار کنم، میتونم شکوفا بشم..."اما فیلم نشان میدهد که این خلاصه لایه ظاهری و دم دستی فیلمساز برای بیان دغدغههایی است که غرب را به عنوان "رویای فیلمساز" معرفی میکند تا تمام عقدههای درونی خود را به عنوان یک ایرانی بیان کند و در یک جمله نشان دهد که چقدر فرنگ زرق و برق دارد و با حال است! و ایران چقدر سیاه وایرانیها دورو هستند!
اینکه ما هویت چند هزار ساله خود را در تهران جا بگذاریم و به عنوان یک "هالوی ایرانی " به فرنگ برویم و عظمت آن و ساختمانها و فرهنگ آنها را در سراسر فیلم به رخ هموطنانمان بکشانیم (و دریغ از به نمایش گذاشتن اندکی از تمدن ۲۰۰۰ساله ایران و هویت غنی فرهنگ ایرانی-اسلامی )، نمی تواند نشان از کج سلیقگی باشد، بلکه این نکته به ذهن متبادر می شود که ظاهرا فیلمساز سالها مقهور فرنگ بوده و با بدست آوردن ایده "ردکارپت" سعی در بیان عقاید کرده است.
کد مطلب: 369009