سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 30 Apr 2024
 
۸
۲
اقتصاد مقاومتی؛

افزایش صادرات‌برق راهی برای گریز از تحریم

شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۴۱
کد مطلب: 350101
صادرات برق می‌تواند جایگزین مناسب صادرات گاز طبیعی گسترده ایران باشد، که نه تنها از مجازات تحریم‌ها در امان مانده، بلکه می‌تواند از سیاست‌های آرمانی ایران در منطقه پشتیبانی و حمایت بکند.
افزایش صادرات‌برق راهی برای گریز از تحریم
به گزارش جهان، سایت برق نیوز در گزارشی نوشت: در اکتبر ۲۰۱۲، ایران قراردادی را با دو کشور هند و پاکستان برای صدور برق به این دو کشور امضا کرد. این قرارداد اگر چه با تهدیدات سخت از جانب ایالات متحده مواجه شد، اما دولت پاکستان ازعبور جریان انرژی از مسیر کشورش به شدت استقبال کرده و به همین منظور قرادادی برای احداث یک خط، بین ایران و پاکستان امضا شد.

این توافقنامه جدیدترین توافقنامه صادرات برق ایران به شمار می رود. قبل از این نیز ایران با کشورهای افغانستان، ارمنستان، عراق، سوریه و ترکیه، نیز قرادادهایی مشابه برای صادرات برق امضا کرده است و این در حالی است که این کشور با تحریم های سختگیرانه از سوی غرب، به دلیل فعالیت های هسته ای مواجه است.

در یک دهه گذشته ایران گسترش ظرفیت برق خود را، به منظور پاسخگویی به تقاضای رو به رشد مصرف داخلی و همچنین فرصت هایی برای صادرات منطقه ای، دنبال کرده است. این کشور با سرمایه گذاری قابل توجهی در حال احداث خطوط انتقال بلندمدت در سراسر مرزهای تحریمی خود است، که نمی توان به راحتی مانند صادرات نفت خام یا گاز طبیعی آن را تحریم کرد.

در حال حاضر، صادرات برق ایران در سال ۲۰۱۲ در مقایسه با مدت مشابه در سال قبل، بیش از ۴۵ درصد افزایش یافته است. این استراتژی، تلاش ایران برای تبدیل خود به عنوان یک بازیگر برجسته منطقه ای را آشکار می سازد که افزایش وابستگی کشورهای همسایه در بخش انرژی به این کشور را باید در این زمینه ارزیابی کرد.

پیامدهای استراتژی منطقه ای ایران را باید درسه سطح بررسی کرد: نخست اینکه ایران دیگر برای اجرای پروژه های انرژی خود به شرکت های اروپایی وابسته نیست؛ دوم، سیاست منزوی کردن ایران توسط اروپا و آمریکا، به احتمال زیاد با ایجاد یک منطقه وابسته به ایران، تضعیف می شود. سوم، پیامدهای ژئوپولیتیک قدرت منطقه ای ایران می تواند به شکنندگی استراتژی های اروپا و آمریکا در اوراسیا کمک کند.

تغییرات در برنامه صنعت برق ایران

ذخایر انرژی ایران، که شامل حدود ۹ درصد از ذخایر اثبات شده نفت و قریب به ۱۶ درصد از ذخایر گاز طبیعی اثبات شده در جهان است، تاکنون توجه زیادی را به خود جلب کرده است؛ اما درباره ماهیت استراتژیک بخش برق ایران چیزی گفته و یا نوشته نشده است.

ایران در این بخش اهداف فراملی دارد و از این طریق قصد دارد اهداف سیاست خارجی خود را عملیاتی نماید. این تغییرات استراتژیک به طور آشکار از اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی با تغییرات ساختاری، فنی و اقتصادی شروع شده است.

از سال ۲۰۰۷، مازاد تجارت خالص برق ایران بیش از شش برابر افزایش یافته است. با وجود تقاضای رو به رشد داخلی، بازسازی بخش برق و افزایش ظرفیت شبکه سراسری در ایران منجر به افزایش قابل توجهی در تولید برق در این کشور شده است و هدف ایران در استفاده از بخش برق، برای اثبات قدرت منطقه ای اش را مهیا کرده است.


تا سپتامبر ۲۰۱۲، ایران صادرات برق خالص خود را در مجموع به ۵۲۹۰ گیگاوات ساعت افزایش داده است. بر اساس گزارش سامان انرژی اصفهان ـ یک شرکت مهندسی ایرانی ـ اگر صادرات برق ایران همچنان به رشد متوسط سال های گذشته خود ادامه بدهد، این کشور خواهد توانست بیش از ۱۶ درصد از کل برق مورد نیاز منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را تا سال ۲۰۱۴ تأمین نماید.

در حال حاضر، بیش از ۷۰ درصد از برق تولید شده در ایران با گاز طبیعی تولید می شود؛ این در حالی است که ایران دارای دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی در سراسر جهان است. البته افزایش مصرف داخلی و ظرفیت محدود تولید داخلی، روند روبه رشد اشتهای صادرات برق ایران را با چالش هایی مواجه کرده است.

در همین راستا دولت ایران در تلاش برای ایجاد ظرفیت صادرات بیشتر، به اقداماتی نظیر افزایش تولید، ایجاد ظرفیت انتقال، تلاش برای محدودکردن تقاضای داخلی و تشویق برای صرفه جویی در انرژی پرداخته است.

رشد مصرف برق داخلی در ایران، این کشور را به عنوان یکی از بالاترین کشورهای نرخ رشد برق در سراسر جهان تبدیل کرده است؛ به طوری که میزان مصرف برق در سال ۲۰۰۰ از ۶/۸۸ میلیارد کیلووات ساعت در این کشور ـ با نرخ رشد مرکب سالانه در حدود ۸ درصد ـ به رقم ۲۰۶/۷ میلیارد کیلووات ساعت در سال ۲۰۱۱ رسیده است. این کشور تنها در سال ۲۱۰ درحدود ۲۳۳ میلیارد کیلووات ساعت برق تولید کرد.

خصوصی سازی ساختار بازار برق داخلی ایران را به طور چشمگیری تحت تاثیر قرار داده است؛ به گونه ای که در حال حاضر، بالغ بر چهار صد نیروگاه و چهل شرکت توزیع برق در ایران در حال فعالیت هستند.

یکی از انگیزه های اصلی برای خصوصی سازی نیروگاه های برق، تلاش برای افزایش تولید به منظور حفظ میزان مصرف کنونی و حفظ رقم فعلی صادرات است.

برنامه سوم توسعه ایران ( ۲۰۰۰- ۲۰۰۴) نقش بزرگتری برای بخش خصوصی به طور خاص در بخش برق در نظر گرفته است. تنها پس از گذشت یک سال بخش خصوصی توانست در حدود ۳ درصد از ظرفیت کل تولید نیروگاهی ایران را ایجاد کند.

بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰، در مجموع ظرفیت تولید برق (ظرفیت اسمی) در کشور به طور متوسط نرخ رشد سالانه ۷ درصد را تجربه کرده است. ده سال بعد، در سال ۲۰۱۰، حدود ۱۰ درصد از کل ظرفیت اسمی (بیش از ۵ هزار مگاوات در مقایسه با مجموع ۵۰ هزار مگاوات) با استفاده از توان بخش خصوصی ایجاد شده که این رقم در دو سال گذشته باز هم افزایش یافته است.

تولید برق ایران از سال ۲۰۰۴ از طریق گسترش نیروگاه های سیکل ترکیبی ـ گاز طبیعی همراه با سایر سوخت های مکمل مانند زغال سنگ ـ با بهره وری قابل توجهی همراه بوده است.

نیروگاه های سیکل ترکیبی از بهره وری چشمگیری برخوردار بوده (بازده ۶۰ درصد در مقایسه با حدود ۳۰ درصد برای نیروگاه های سیکل گازی) و به افزایش تولید برق کمک بسزایی کرده است.

با احداث تعداد بیشتری از نیروگاه های سیکل ترکیبی، سهم نیروگاه های گازی به ۲۹ درصد از ظرفیت اسمی کل در سال ۲۰۰۹ کاهش یافته، که این رقم در سال ۲۰۰۳ در حدود ۴۲ درصد بوده است.

در حالی که سایر منابع انرژی در حال حاضر ضریب نفوذ کمی را در ایران داراست، دولت ایران هدف گذاری برای تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر را در برنامه چهارم توسعه خود گنجانده است که شامل استفاده از باد و منابع برق آبی کوچک، زیست توده، زمین گرمایی، سلول های حرارتی، فتوولتائیک و سوخت خورشیدی است.

رشد صادرات برق تا حد زیادی ناشی از ظرفیت های عظیم ایران در میادین پارس جنوبی در خلیج فارس است، که با اولویت بالا از اواسط دهه ۱۹۹۰ در حال توسعه است.

براساس برنامه پنجم توسعه (۲۰۱۰-۲۰۱۴)، این کشور تا سه سال آینده به دنبال افزایش ظرفیت صادرات گاز طبیعی به ۱۰۰ میلیون متر مکعب در روز یعنی تقریبا چهار برابر تولید امروز است.

برای رسیدن به نقطه هدف گذاری شده صادرات و همچنین مصرف داخلی، این کشور به دنبال افزایش توانمندی تولیدی خود از ۵۴۰ میلیون متر مکعب در روز (۲۰۱۲) به بیش از ۱ میلیارد متر مکعب درسال ۲۰۱۵ است. امروز گاز پارس جنوبی، بیشتر برای مصارف داخلی استفاده می شود.

با این حال، با اعمال جدیدترین تحریم های غرب علیه بخش نفت و گاز، از این پس ایران شاهد سرمایه گذاری های خارجی در این منطقه نخواهد بود؛ که این موضوع یک چالش اساسی برای رسیدن به اهداف صادراتی این کشور است.

با وجود همه این مشکلات برای صادرات گاز طبیعی به کشورهای همسایه، ایران ظرفیت برق تولیدی پارس جنوبی را افزایش شدیدی داده است. ساخت یکی از این پروژه ها برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ به پایان رسید و تا سال ۲۰۱۰ شش توربین گازی با ظرفیت اسمی ۱۰۰۰ مگاوات، متعلق به شرکت مپنا، نصب شد.

این نیروگاه ها به شبکه انتقال برق ایران متصل شده و نقش بسزایی در مصرف برق داخلی و نیز صادرات به کشورهای همسایه ایفا خواهد کرد.

چرخش به شرق: بازی جغرافیایی سیاسی ایران به عنوان جامعه بین المللی

تحریم های سخت

تحریم ها بر روی بخش انرژی ایران اخیرا شدت یافته است و به دلیل اثربخشی این تحریم ها بوده که دولت ایران درپی یافتن شرکای تجاری جدید است.

تحریم های اروپا در سال ۲۰۱۲، در دو مرحله اعمال شدند که دو موضع اصلی را هدف قرار دادند: بخش انرژی ایران، به منظور تضعیف درآمد دولت. ممنوعیت واردات نفت و محضولات پتروشیمی در اول ژوئیه ۲۰۱۲ اجرا شد و سپس به دنبال آن در اکتبر ۲۰۱۲، این تحریم ها به بخش مالی و بخش های باقی مانده از بخش انرژی گسترش یافت.

در نتیجه، بیش از سی شرکت در ایران از روابط تجاری با اروپا ممنوع شدند و واردات گاز طبیعی از ایران ممنوع شد.

این اقدام منجر به پیامدهای منفی برای اتحادیه اروپا شد؛ زیرا در سال های اخیر، ایران به عنوان یک جایگزین مطمئن روسیه، برای امنیت انرژی اروپا درآمده است.

منطقه دریای خزر و خلیج فارس، مهم ترین ذخایر نفت و گاز طبیعی در سراسر جهان را داراست و ایران تنها کشوری است که به هر دوی این مسیرها دسترسی داشته و این دو منطقه برای این کشور یک موقعیت ایده آل برای تجارت انرژی فراهم آورده است.

در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ ایران با هدف به دست آوردن سهم مناسب برای تأمین عرضه گاز در نظر گرفته شده سالانه ـ در حدود ۳۰ میلیارد مترمکعب ـ در پروژه خط لوله گاز نابوکو وارد مذاکره شد، این خط، گاز را آسیا به اروپا انتقال می داد.

کنسرسیوم اروپایی در اصل به دنبال توسعه یک منبع جایگزین گاز روسیه از طریق ترکیه، بلغارستان، رومانی، مجارستان، اتریش و احتمالا ایران است. با این حال تحریم های ایالات متحده و همچنین تحریم های اخیر اتحادیه اروپا موانع جدی برای مشارکت ایران قرار داده است.

اگر چه پروژه نابوکو با مسائل دیگری مواجه است، اما دستیابی به ظرفیت عرضه آن بدون ذخایر گاز ایران با تردیدهای جدی روبروست .

با این اوضاع، بازار برق به یک فرصت بی نظیر برای تقویت موقعیت استراتژیک ایران تبدیل شده است. از اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی، غرب به یک شریک تجاری نامطمئنی برای ایران تبدیل شده است.

تحریم های سال ۲۰۱۲، تجارت بین ایران و اتحادیه اروپا تا حدود زیادی کاهش داده، که در درجه اول شامل انرژی ایران و محصولات مرتبط با انرژی است.

ارزش تجارت فیمابین ایران و اروپا در سال ۲۰۱۰ بیش از ۱۳ میلیارد یورو بود که در سال ۲۰۱۲ این رقم به ۶/۴ میلیارد یورو کاهش یافته است.

با ممنوعیت و محدودیت تجاری بین اروپا و ایران، فرصت هایی در بازارهای خاورمیانه و آسیای مرکزی برای ایران جذاب تر شد.

تغغیرات سیستماتیک منطقه ای، اگرچه چالش های جدید ایجاد کرده است، اما به همان نسبت فرصت های جدیدتری را نیز بوجود آورده است. واقعیت های ژئوپولیتیک در غرب ایران، ایجاد آتش بس با عراق و گسترش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه پس از عملیات طوفان صحرا در سال ۱۹۹۱، نیاز به رویکرد جدید منطقه ای ایران برای حفظ و گسترش موقعیت خود در منطقه را ایجاب می کند.

ارمنستان، آذربایجان و ترکمنستان

هنگامی که در مرز ایران و عراق دیگر گزینه ای برای تجارت و حمل و نقل نبود، در دهه ۱۹۹۰ ظهور چهار کشور جدید در مرز شمالی ایران با انحلال اتحاد جماهیر شوروی، روابط تجاری در اطراف دریای خزر را تسهیل کرد. روابط تیره ایران با آذربایجان در دهه ۱۹۹۰ باعث ارتباط نزدیکتر میان ارمنستان و ایران شد.

از سال ۲۰۰۶، ایران از طریق بانک توسعه صادرات برای سرمایه گذاری تجدید ساخت دو خط انتقال قدیمی و یک خط انتقال برق جدید بین ارمنستان و ایران وارد مذاکره شد. دو کشور برای احداث یک نیروگاه برق - آبی بر روی رود ارس، واقع در مرزهای بین دو کشور، اعلام همکاری کردند.

ترکیه

در رقابت های منطقه ای و سنتی بین ترکیه و ایران، ترکیه به دلیل کمبود منابع انرژی خود، همواره انگیزه قوی تری برای همکاری های اقتصادی داشته است.

همکاری بین دو کشور در آغاز قرن ۲۱ افزایش یافت؛ به طوری که معاملات تجاری طرفین، به رقم ۵/۱۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ رسید، که در مقایسه با ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۴، رقم قابل توجهی بوده است.

به گفته وزیر نیروی ایران، اتمام یک خط انتقال برق جدید در شمال ایران تا پایان ماه مه سال ۲۰۱۲، صادرات برق ایران به ترکیه را از رقم فعلی ۱۹۰ مگاوات در ساعت به رقم ۴۰۰ مگاوات در ساعت افزایش خواهد یافت.

از مجموع واردات برق ترکیه (۵.۸ میلیارد کیلووات ساعت )، ایران توانست سهم مهمی را ـ در حدود ۱۳ درصد ـ در سال ۲۰۱۲ را از آن خود کند. علاوه بر این، ترکیه هنوز هم به شدت وابسته به واردات نفت خام و گاز طبیعی ایران است.

ایران ۵۱ درصد از نیاز نفت خام ترکیه را در سال ۲۰۱۱ تأمین کرد. تحریم ها تا حدودی نیاز ترکیه به نفت و گاز ایران را کاهش داده است، ولی هنوز جایگزین کاملی برای انرژی ایران پیدا نشده است.

پاکستان

الگوی مشابهی را می توان در روابط ایران و پاکستان مشاهده کرد. روابط اقتصادی بین دو کشور از زمان حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، قوت گرفت. در این روابط، همکاری بخش انرژی به یک رابطه فنی تبدیل شده است.

اگر چه برنامه «خط لوله صلح » برای انتقال گاز طبیعی ایران از پارس جنوبی به پاکستان و هند، از اواسط قرن بیستم مطرح شد، ولی عمده مراحل پیشرفت آن مربوط به آغاز قرن ۲۱ میلادی می شود.

در حالی که مسیر ایران تقریبا کامل شده، اما هیچ پیشرفتی در بخش پاکستان انجام نشده است. در سال ۲۰۰۸، هند تحت فشار ایالات متحده اعلام کرد دیگر در این پروژه حضور نخواهد داشت. با این حال، کشور پاکستان به همکاری با ایران، به ویژه در بخش برق همچنان ادامه می دهد.

در سال ۲۰۰۹، ایران و پاکستان یک یادداشت تفاهم برای ساخت۱۷۰ کیلومتر خط انتقال برق از ایران به پاکستان برای انتقال هزار مگاوات امضا کردند. تهران موافقت کرده است تا در این پروژه ۵۰ میلیون دلار سرمایه گذاری کرده و با احداث یک نیروگاه در استان زاهدان در مرز پاکستان، تولید برق به منظور صادرات به پاکستان را عملیاتی کند.

با توسعه این تفاهم نامه، ایران به دنبال صادرات ۱۰ هزار مگاوات برق در طی چند سال آینده می باشد. چشم انداز آینده این تفاهم نامه با پیوستن کشور هند خواهد بود، که در سال ۲۰۱۲ طی قراردادی با این کشور قرار است ۶ هزار مگاوات برق از طریق پاکستان به هند صادر شود که بخشی از این برق در اختیار پاکستان قرار خواهد گرفت. بدون این برق، پاکستان شاهد قطعی برق خواهد بود.

عراق

پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، ایران فرصت های زیادی را برای افزایش نفوذ خود در کشور همسایه خود به دست آورد. ایران با صادرات برق به استان واسط در عراق، کار خود را آغاز کرد. منطقه ای که برق محدودی را از شبکه ملی عراق دریافت می کند و با عنوان منطقه خاموشی مشخص شده است.

انتقال برق از ایران در اواسط سال ۲۰۱۱ در حدود ۴۵۰ مگاوات بوده است که در اواسط سال ۲۰۱۲ به رقم ۱۱۳۹ مگاوات رسید. بی شک بدون این عرضه، نگرانی های ناشی از کمبود برق بیشتر بروز خواهد کرد.

همچنین از همکاری با عراق، برای راه اندازی یک خط انتقال برق ایران به سوریه استفاده شده است. بر اساس توافق امضا شده در اواسط ۲۰۱۲، ایران در فاز نخست به دنبال صادرات ۵۰ مگاوات به سوریه و با هدف گذاری دویست مگاوات است.

در این پروژه قرار است شرکت های ایرانی عملیات ساخت نیروگاه و خطوط انتقال در سوریه را انجام دهند. وزیر نیروی ایران، آشکارا اظهار داشت که این پروژه کوچک است، اما از اهمیت استراتژیک برای بخش انرژی ایران برخوردار است.

افغانستان

صادرات برق ایران به افغانستان به طور متوسط ۳۰ مگاوات است، ایران تامین کننده اصلی برق در استان های زابل و نیمروز افغانستان در طی قطعی های مکرر سال ۲۰۱۱ به شمار می آید. استان نیمروز قادر به تأمین برق مورد نیاز خود از سایر منابع نیست. اگر چه افغانستان درصدد احداث منابع دیگر برای تأمین انرژی خود است، اما تاکنون موفق به انجام این پروژه ها نشده است.

در تلاش برای گسترش نقش محوری ایران، این کشور توافقی را با دو کشور افغانستان و تاجیکستان در سال ۲۰۱۲ امضا کرد که طی آن ایران عملیات احداث یک نیروگاه و توسعه شبکه ای را انجام می دهد که در نهایت این شبکه می تواند به کشور ترکیه و سپس از آنجا به اروپا متصل شود.

کشورهای خلیج فارس

طرح های جدید ایران در گسترش نقش منطقه ای خود در سراسر خلیج فارس، از جمله امارات متحده عربی، عمان و قطر، از طریق توسعه میدان گازی فیروز B در خلیج فارس بنا نهاده شده است.

شرکت نفت فلات قاره ایران طی قراردادی به ارزش ۳.۸ میلیارد دلار با شرکت مپنا برای توسعه یک نیروگاه بر اساس گاز طبیعی وارد مذاکره شد، که پیش بینی می شود تولید این نیروگاه بالغ بر ۳۰۰۰ مگاوات برق خواهد بود، که عمدتا به همین کشورهای خلیج فارس صادر خواهد شد.

دور زدن تحریم ها و اهرم فرصت های جدی

در چند سال گذشته، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا با تکیه بر سیاست های انزوای سیاسی و اقتصادی این گونه فرض کرده است که در دراز مدت، ایران مجبور خواهد شد به خواسته های آنان در خصوص توان بالقوه هسته ای این کشور تن دهد.

به طور مشخص بخش انرژی ایران یک هدف خاص برای غرب است. البته نمی توان انکار کرد که تحریم ها از اواسط سال ۲۰۱۲ تاثیر خود را بر روی این بخش گذاشته است.

بر اساس گزارش آزانس بین المللی انرژی، صادرات نفت خام ایران ۱.۳ میلیون بشکه در روز در نوامبر ۲۰۱۲ تخمین زده می شود، که نزدیک به ۲.۳ میلیون بشکه کمتر از مدت مشابه سال قبل از آن است. برخی منابع حتی اعلام کرده اند با اعمال تحریم های اروپا در ماه ژوئیه ۲۰۱۲، فروش نفت خام ایران به مشتریان آسیایی خود بین ۱۰ تا ۳۰ درصد کاهش یافته است.

وزیر نفت ایران، رستم قاسمی، گفت که ایران۴۰ درصد از فروش نفت خود را از دست داده و برای بازگرداندن ۴۵ درصد از پول نفت فروخته شده با محدودیت مواجه است، حتی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور، اذعان کرد که تحریم های اقتصاد ایران را به میزان قابل توجهی تحت فشار قرار داده است، اما آن را فلج نکرده است.

در همین حال ایالات متحده فعالانه درصدد تشویق متحدان منطقه ای خود برای پایبندی این کشورها به تحریم های اعمال شده علیه ایران است. در نتیجه این اقدامات، برخی از کشورهای همسایه ایران دست به اتخاذ سیاست های عملگرایانه زده اند که سیگنال های متفاوتی را مخابره کرده اند. آنها با تقویت روابط اقتصادی با ایران، هنوز کاهش واردات انرژی از ایران را در دستور کار خود قرار نداده اند.

تحریم ها، اقتصاد ایران را به طور قابل توجهی تحت فشار قرار داده است، اما به هیچ وجه آن را فلج نکرده است. با وجود آنکه بخش انرژی ایران به دلیل تحریم های اروپا دچار زیان شدیدی شده است، اما این کشور با استفاده از راه های جایگزین در بخش انرژی، همچنان به دنبال گسترش نفوذ منطقه ای خود است.

تحریم اروپا و ایالات متحده در حال حاضر موافقت نامه های صادرات برق و یا ساختار شبکه های منطقه ای بلندمدت را تحت تاثیر قرار نمی دهد. این بخش می تواند جایگزین مناسب صادرات گاز طبیعی گسترده ایران باشد، که نه تنها از مجازات تحریم ها در امان مانده بلکه می تواند از سیاست های آرمانی ایران در منطقه پشتیبانی و حمایت بکند.

ارتباط ژئوپولیتیک ایران، بین دریای خزر و خلیج فارس، عامل تضمین منابع انرژی قابل توجه و دسترسی به راه های مهم تجاری برای این کشور به شمار می رود.

با وجود تحریم های وسیعی که علیه ایران اعمال شده است، ایران برای به دست آوردن نفوذ منطقه ای خود در دهه گذشته به شدت نسبت به تجارت با کشورهای منطقه اوراسیا تغییر وضعیت داده است.

استراتژی ایران فشار برای به عقب راندن سیاست های انزواگریانه غرب و مبتنی بر توسعه وابستگی های نزدیک منطقه ای است. البته بدون شک این وابستگی ها یک سویه نیست (به طور مثال وابستگی ایران به سرمایه گذاری های چین و و کالاهای ترکیه و ..)، اما مهم است تا بدانیم نفوذ ایران در حال ایجاد یک منطقه جغرافیای سیاسی مربوط به خود است. بخش برق دقیقا همان نقطه ای است که ایران با استفاده از آن می خواهد به سیاست های نفوذ خود در منطقه دست یابد.

ساخت خطوط انتقال و سایر زیرساخت های مورد نیاز برای برق نشان می دهد یک تعهد بلندمدت بین کشور ایران و همسایه های آن در جریان است تا بدین وسیله نفوذ خود را در منطقه حفظ نماید. این اقدام ایران در واقع واکنش شدید این کشور دربرابر تصور غرب برای انزوای ایران از کشورهای منطقه و جامعه بین المللی است.

نکته بسیار مهمی که غرب نسبت به آن بی اعتنا بوده است، این است که ایران هرگز یک کشور منزوی نبوده است؛ بلکه واقعیت این است که ایران هم اکنون یک قدرت با نفوذ انکارناپذیر منطقه ای است.

در حالی که بخش انرژی مورد تحریم قرار گرفته است و تجارت بین ایران و غرب تاحدود بسیار زیادی کاهش یافته است، اما بخش برق کمترین تأثیر را از تحریم ها دیده است به همین دلیل این بخش می تواند به عنوان انرژی جایگزین این کشور و منبع نفوذ منطقه ای ایران محسوب شود.

اروپا و ایالات متحده آمریکا در نهایت مجبور به رسمیت شناختن موقعیتی است که در آن ایران به طور چشمگیری به دنبال یک استراتژی یکپارچه سازی منطقه ای برای افزایش نفوذ خود در آن است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


م
Iran, Islamic Republic of
آیا فکر نمی کنید این گزارش به دشمن گراد میدهد؟!
Hungary
با تبديل انرژى فسيلى از مبدا به انرژى الكتريكى هم بازدهى در توليد بالا خواهد رفت و هم در مصرف و هم صادرات بلادرنگاز خطوط هوايى انتقال انرژى، مقاله جالبى بود.