از رئال تا ريال...
شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۰
کد مطلب: 339580
دلشان را خوش کرده بودند به تيم دايي جان که قرار بود انعکاس سرخ روياهايش قهرماني باشد و خوشبختي اما ... در تموح باد و خاکستر هم چيز دود شد و رفت هوا انگار! حالا نه غولهاي رئال و نه هيچ کس ديگر، نمي‌توانند آتشپاره‌‌هايي که در امپراتوري زمستان با خوابهاي تعبير نشده نفس مي‌کشند را آرام کنند. جام هر هفته از تيمي که مي‌خواست از ارتفاعات غروز بالا رود دورتر مي‌شود. اين يعني مويه‌هاي بچه‌هايي که عکس‌هاي تمام قد ستاره‌هاي خود را به سينه ديوار اتاق‌هايشان چسبانده‌اند. اين يعني تبعيد دوباره به سياره اندوه چه سرنوشت غم‌انگيزي پرسپوليس مدل ۲۰۱۴ با اين همه توپچي پرادعا و اين نيمکت ... و اين مديرعامل پر سر و صدا اگر به راه خود اينگونه ادامه دهد بايد به تماشاي توفان ديگران بنشيند و آفتاب بي‌خورشيد را تقديم دوستدارانش کند و اين براي مردان مغمومي که از روز نخست ليگ را همه مدعيان خط و نشان کشيدند و از کادو کردن جام سخن گفتند. تلخ است آنقدر تلخ که گريستن رونالدو و کريم بنزما نيز نمي‌توانند براي تسلاي عشق قرمزها کاري کنند.
روزگار سپري شده ارتش پرطمطراقي که مي‌خواست يلداي رستگاري را به زمستان آرزوهاي خود سنجاق کند. طعم ناکامي به خود گرفته است. کهنه سربازي در دامنه سهند تير خلاص را به سوي عشق باستاني‌اش شليک مي‌کند و شهريار در شطرنج با تارتار مات مي‌شود و ... با تل خاکستر روياها چه مي‌کنيد آقاي دايي؟ خودتان بگوييد لطفا! خودتان که به اين بچه‌ها ياد نداديد به خاطر ريال نبايد تعصب به يک پيراهن خيس را از ياد برد.
