اگر دولت آینده در مصر با آمریکا سازش کند، دوباره دچار همین بلایا میشود. آمریکا ثابت کرده که هیچ چیز برایش اصولمند نیست و فقط بهدنبال منافع خود در منطقه است.
گفتوگو با حسین شیخ الاسلام سفیر اسبق ایران در سوریه؛
اخوان المسلمین سوریه تضعیف خواهد شد
30 تير 1392 ساعت 12:10
اگر دولت آینده در مصر با آمریکا سازش کند، دوباره دچار همین بلایا میشود. آمریکا ثابت کرده که هیچ چیز برایش اصولمند نیست و فقط بهدنبال منافع خود در منطقه است.
به گزارش جهان، هفته نامه پنجره با حسین شیخ الاسلام سفیر سابق ایران در سوریه که اینروزها به عنوان مشاور بینالملل رئیس مجلس فعالیت میکند، درباره تأثیرات برکناری مرسی و خروج اخوان از قدرت در مصر بر تحولات سوریه گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید:
آیا سقوط اخوانالمسلمین در مصر بر تحولات سوریه تأثیر خواهد داشت؟
بهعنوان مقدمه در پاسخ شما باید بگویم که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در نتیجه اعتقادی که حضرت امام به نابودی اسرائیل داشتند، این ذهنیت ایجاد شد که چنین ظلم فاحشی به فلسطینیها نباید ادامه یابد و رسمیت پیدا کند. از آن پس بود که منطقه خاورمیانه درباره قضیه فلسطین به دو دسته تقسیم شد.
گروه اول، ملتهایی که افتخارآفرینی و عزتطلبی را حمایت میکردند و از جمله این کشورها، ایران و سوریه بودند. سوریه به این دلیل در این جبهه قرار گرفت که برای بازپسگیری بلندیهای جولان محکم مقاومت میکرد و حافظ اسد هم مانند سادات و ملک حسن سازش نکرد و بهعنوان پشتیبان فلسطین و یار امام (رحمتاللهعلیه) باقی ماند. اگرچه هر تفسیری میتوان از حمایت وی داشت که مثلا بر اساس انگیزههای ملی یا عربی او بود.
اما در مقابل، گروه دومی هم بود که اعضای آن از اوجگیری عزت اسلامی ترسیدند، چون حکومت خود را در خطر میدیدند. حاکمان عربی که بهدلیل مردم سالاری حاکمیت امام (رحمتاللهعلیه) از آن ترس داشتند، سازش با اسرائیل را پذیرفتند، اینها همانهایی بودند که به قدرت آمریکا تکیه داشتند.
با این دستهبندی، میتوان کل سیاست منطقه را تفسیر کرد. حتی حمله صدام به ایران برای به شکست کشاندن موفقیت تجربه مردمسالاری ایران بود. در رأس همه اینها اسرائیل بود که ترسید و پس از آن سایر شاهان عرب و گروه سازشکاران و از جمله حسنی مبارک. لذا از همان زمان آنها با هم متحد شده و توطئههای زیادی علیه جریان اول صورت دادند.
اما آنچه امروز تحت عنوان القاعده و سلفیگری جریان دارد، ریشه در اشتباه شوروی در حمله به افغانستان و بهدنبال آن ایجاد یک گروه سنی از طرف آمریکا به نام طالبان برای مقابله با اشغال شوروی بود. اگرچه این گروه در ظاهر برای مقابله با اشغالگری ارتش شوروی ایجاد و حمایت میشد، اما در اصل بر اساس نقشه آمریکاییها و با هدف ایجاد یک گروه سنی دست پرورده بهعنوان ابزاری برای غلبه بر گروه اول بود که اکثریت داشتند و پیرو مقاومت بودند.
به این ترتیب، القاعده بهوجود آمد که سوپاپ اطمینانی برای آمریکا و اسرائیل در جهت مقابله با محور مقاومت محسوب میشد. پس از تجربه ناموفق طالبان در اداره اسلامی افغانستان، و واکنش مردم به آنها و تغییراتی که با پیشرویهای اسلام ناب در جبهه ضداسرائیلی ایجاد شد، زنگ خطر جدی در گوش استکبار به صدا درآمد و آنها متوجه محور مقاومت شدند.
از این پس بود که از طریق ساختار القاعدهای که خود تولید کرده بودند، شروع به مبارزه با مقاومت کردند، اما دیگر دیر شده بود.
همچنین جا دارد که از برنارد لوئیس نام ببریم که بهعنوان تئوریپرداز تفرقهافکنی میان مسلمانان، اعلام کرد که اگر قرار است در این منطقه بمانیم، باید جنگ شیعه و سنی و تفرقه باقی بماند. ضمن آنکه مارتین ایندیک، سفیر سابق آمریکا در تل آویو، در مصاحبهای با هاآرتص گفت درست است که حزبالله در جنگ ۳۳ روزه از نظر نظامی پیروز شد، اما در مقابل، آمریکا از نظر سیاسی متحدان جدیدی در میان کشورهای سنی پیدا کرد. لذا میتوان تأثیر کاهش قدرت سیاسی اخوان را بر تحولات سوریه با توجه به موارد گفته شده پیشبینی کرد.
برخی ناظران معتقدند هم اکنون اخوانالمسلمین سوریه، بهعنوان مهمترین معارض بشار اسد، پس از سقوط اخوان در مصر در موضع ضعف قرار گرفته، نظر شما چیست؟
با توجه به اینکه اخوان یک مرکزیتی در مصر داشتند، اما اشتباهات اساسی هم در این مرکزیت مرتکب شدند به خصوص که نتوانستند خط مقاومت را از خط سازش تفکیک کنند. متأسفانه اخوان روی همین اشتباه هم برنامهریزی کردند. بنابراین اخوان سوریه هم که تکیه زیادی بر اخوان بینالملل دارد، طبیعی است که با سقوط اخوان در مصر، اخوان سوریه هم تضعیف شود.
این در حالی است که آنچه که در سوریه جریان دارد، جنگ دولت و ملت نیست، بلکه جنگ میان اسرائیل و خط مقاومت است. بهخصوص که حامیان مالی تروریستها کشورهایی مثل قطر و ترکیه هستند که بهظاهر اخوان بینالملل را قبول دارند. در واقع سوریه در این جنگ هزینه دفاع از مقاومت را میپردازد. حتی باید یادآور شد که همین اخوان سوریه در سال ۲۰۰۸، پس از جنگ ۲۲ روزه، بیانیهای صادر کرد و طی آن از سوریه بهخاطر حمایت از حماس تشکر کرد و گفت که از این پس مشکلات خود با سوریه را حل خواهیم کرد. بر این اساس قیام اخوان سوریه علیه اسد بر خلاف آن بیانیه بود.
بهطور کلی چون اخوان ارزیابی دقیقی از شرایط نظام بینالملل نداشت فکر میکرد که اگر مواضع خود را درباره آمریکا و اسرائیل تعدیل کرده و علیه جریان مقاومت موضع بگیرد، میتواند یک جریان حاکمیت اخوانی در منطقه به راه بیندازد.
آیا ممکن است با توجه به پیشرویهای ارتش سوریه و پاکسازی بخشهای زیادی از مناطق این کشور طی روزهای اخیر و تغییر معادلات منطقهای، انتظار موفقیتهای جدی برای اسد داشت؟
باید گفت که مردم سوریه به مرور زمان، بیشتر و بیشتر به بشار اسد متمایل شدهاند. دلیل آن هم این است که اگر مردم از او حمایت نمیکردند، با این همه فشار خارجی، اسلحه، تروریست و غولهای رسانهای که طرف مقابل در اختیار دارد، اسد تاکنون باید سقوط میکرد. از همان ابتدا هم غربیها ارزیابیهای غلطی داشتند و وعده سقوط یکی دوماهه اسد را میدادند. اما میبینیم که پس از نزدیک به سه سال هنوز اتفاقی نیفتاده و این برای آمریکا خیلی هزینه ایجاد کرد، و حتی تغییرات در برخی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا هم که اخیرا انجام شد، بیارتباط با این موضوع نبود.
ایران هم اعتقاد داشت که بشار اسد سقوط نمیکند و پس از آن بود که اسد محکم ایستاد و چین و روسیه هم که در لیبی رودست خورده بودند، محکم ایستادند. اکنون ارتش سوریه با ایجاد نهادی به نام «ارتش دفاع ملی» که نوعی ارتش آزاد مردمی است در حال پاکسازی و تثبیت در همه مناطق این کشور است و پس از جنگ و پاکسازی، این نیروهای دفاع ملی هستند که از مناطق آزاد شده حفاظت میکنند تا دیگر تروریستها بازنگردند. همچنین مردم هم از این تروریستها بیزار شدهاند و این درست عکس آن چیزی است که غربیها انتظار داشتند و فکر میکردند مردم از تروریستها استقبال خواهند کرد. بنابراین اگر این وضعیت تا انتخابات ۲۰۱۴ ادامه یافته و تثبیت شود، پس از آن هر رأیی که مردم سوریه بر اساس قانون اساسی بدهند، اجرا خواهد شد.
اکثریت تحلیلگران مسائل منطقه اعتقاد دارند خروج اخوانالمسلمین از قدرت موازنه را بهنفع محور مقاومت سنگینتر کرده است. نظر شما چیست؟
در این مورد دو موضوع را باید مورد توجه قرارداد. اول اینکه آنچه مرسی و اخوان در مصر انجام دادند، خود اخوان را تضعیف و نهضت را خدشهدار کرد و نشان داد که نهضت به شعارهای اصلی خود و به خصوص قضیه فلسطین وفادار نیست. مثلا مرسی به تل آویو سفیر فرستاد و لوله گازی را که ملت مصر چندین بار منفجر کرده بود، ترمیم کرد و همچنان با قیمت سابق به اسرائیل گاز ارسال کرد. این لطمهای جدی به وجهه اخوان بود.
اما اخوان در آینده از این شکست درس خواهد گرفت و در درازمدت این باعث تقویت مقاومت خواهد شد. همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود پس از بیداری اسلامی فرمودند، ملاک و معیار مقابله با رژیم صهیونیستی است. اخوان باید به ارزیابی خود بپردازد و بهخصوص از اینکه روابط عمیقی با ایران برقرار نکرد، درس بگیرد. همچنانکه مقام معظم رهبری هم فرمودند که علیرغم اشتباهات شما، آغوش ایران باز است و به خصوص در قضیه مبارزه با استکبار و رشد و شکوفایی مسلمانان امیدوارم که اخوان به محور مقاومت نزدیکتر شود. این را شکست نمیدانم، بلکه یک تجربه تاریخی برای اخوان است که در این میان آمریکا هم نزد اخوان منفورتر شده است.
پیشبینی شما از تعامل یک دولت ائتلافی در مصر که شامل لیبرالها، اسلامگرایان و بازماندگان مبارک باشد با دولت بشار اسد چیست؟
اگر دولت آینده در مصر با آمریکا سازش کند، دوباره دچار همین بلایا میشود. آمریکا ثابت کرده که هیچ چیز برایش اصولمند نیست و فقط بهدنبال منافع خود در منطقه است. به همین دلیل هم بود که امام (رحمتاللهعلیه) آن را شیطان بزرگ نامید. دولت آینده مصر هم اگر میخواهد موفق شود، باید به خواستههای مردم این کشور، از جمله روابط منطقی با کشورهای عربی و همچنین سوریه و مخالفت با آمریکا و اسرائیل توجه کند.
کد مطلب: 300790
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/analysis/300790/اخوان-المسلمین-سوریه-تضعیف-خواهد