دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 May 2024
 
۲
۲
مردم‌فریبی به مثابه یک سنت دمکراتیک؛

همه چیز از ژست سیاسی آغاز می‌شود

یوسف سیفی
شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۱۴
کد مطلب: 269631
با عنایت به نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری، نسبت ما و انتخابات ما با این سنت عوام فریبی چگونه نسبتی است و ما چگونه می توانیم با این آسیب مهم مواجه شویم؟
همه چیز از ژست سیاسی آغاز می‌شود
جهان نيوز - یوسف سیفی: حتما این تصاویر را دیده اید که یک رئیس جمهور یک فرد عادی را در آغوش کشیده و عکس یادگاری گرفته است و یا اینکه با گروهی از مردم در یک رستوران عادی و یا یک خانه روستایی غذا می خورد و صمیمانه گفتگو می کند و در تمام لحظات آن دوربین ها نیز حضور دارند. این قبیل صحنه ها بیش از هر زمان در جریان مبارزات انتخاباتی دیده می شوند و بخشی از تبلیغات نامزدهای یک پست انتخابی، در هر سطحی، به حساب می آیند. کار ویژه خلق این قبیل صحنه ها ایجاد حس نزدیکی میان فردی است که خود را در معرض رای عمومی قرار داده و کسانی که قرار است او را به قدرت برسانند. به نظر نزدیکترین رخدادی اینچنین به ما، انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست که در آن از این دست نمایش های عامه پسند بسیار رایج است.

آنچه در این موضوع محور نگاه ما خواهد بود، وجه نمایشی این اقدامات است. یعنی یک سیاستمدار
همراه افراد و گروه هایی بوده اند که سعی کرده اند احساسات مردم را تحریک کنند و به هر وسیله ای متوسل شده اند تا خود را آنگونه ای بنمایند که جامعه پذیرای آن باشد و پس از آن در عمل سیاسی خود حتی ذره ای از آنچه نمایش داده اند مبدل به واقعیت نشده است
بدون اینکه سیره و سبک زندگی اش اقتضا کند و اساسا اینطور آدمی باشد برای اینکه توجه عموم را به خود جلب کند کارهایی می کند و سخنانی می گوید که تنها به اندازه یک نمایش جذاب می توانند حقیقت داشته باشند. بعد این رفتار ها هویتی را برای مالک خود به ارمغان می آورند و چون به شناخت مردم از آن فرد شکل داده اند، او را وادار می کنند تا بخش اعظمی از حیات سیاسی خود را، چه در هنگامی که در قدرت است و چه در ایامی که برای دستیابی به آن تلاش می کند، آن گونه وانمود کند که نیست. یک زندگی دروغین، با باور های دروغین، و شخصیتی که در حقیقت هیچگاه وجود نداشته است. این را در محترمانه ترین تعبیر، "ژست سیاسی" می گویند.

این وجه غیر واقعی شخصیت برخی سیاستمداران که در اوج خود در دمکراسی نمایان می شود، طبیعتا دایره ای از رفتارها و گفتارها را در بر می گیرد که وعده های بی سرانجام نیز جزئی از آن خواهد بود. برنامه هایی که تنها در شعارهای انتخاباتی مطرح می شوند و تصاویری غیر واقعی از آینده ای که هرگز محقق نخواهند شد، ارائه می کنند.

در همه نظام های انتخاباتی در دنیا از ابتدا تا کنون همواره درصدی از این فضا وجود داشته است. همراه افراد و گروه هایی بوده اند که سعی کرده اند احساسات مردم را تحریک کنند و به هر وسیله ای متوسل شده اند تا خود را آنگونه ای بنمایند که جامعه پذیرای آن باشد و پس از آن در عمل سیاسی خود حتی ذره ای از آنچه نمایش داده اند مبدل به واقعیت نشده است.
در چارچوبی که این رفتار ها و گفتار ها، به وضوح مصداق کذب، ریا، نفاق و معاصی کبیره ای از این دست به حساب می آید، آیا می توان این کار ها را بخشی از مبارزات انتخاباتی به حساب آورد و بر آن صحه گذاشت
این رویه نامبارک در مقاطعی بزرگترین آسیب ها را به جوامع وارد کرده و مصائب بزرگی را برای انسانها به یادگار گذاشته است. به قدرت رسیدن چهره های سفاکی همچون هیتلر، موسیلینی، چرچیل، ریگان، جرج بوش و ... در دنیایی که خود را مهد آزادی انسان می داند، و آن هم در یک فرایند انتخاباتی و با اتکای به آرای عمومی، ملموس ترین نتیجه ای است که این سنت گناه آلود، به آن منتج شده است. سنتی که می توانیم از آن تحت عنوان "عوام فریبی" یاد کنیم.

بدیهی است، جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام سیاسی که انتخابات عمومی را به عنوان یکی از ارکان مهم خود پذیرفته است هیچگاه به طور کامل از این آسیب مهم مصون نبوده و نخواهد بود. در همه مبارزات انتخاباتی که در گذشته و در سطوح مختلف در کشور برگزار شده، میزانی از این قبیل رفتارها نیز قابل مشاهده بوده است. همواره عده ای تلاش کرده اند تا با تحت تأثیر قرار دادن احساسات مردم، با یک هویت غیر واقعی و کاذب، خود را به قدرت برسانند و چه به این هدف دست یافته اند یا نه، حداقل این تجربه را از خود بر جای گذاشته اند، که تنها فریبی بیش نبوده اند. این نتیجه ای بوده است که مردم از عملکرد آنها گرفته اند و در نهایت تنها یک رسوایی عمیق باقی مانده که برخی از این سیاستمداران را برای همیشه به نقاهتگاه تاریخ فرستاده است.

نکته مهم و قابل توجه
از نگاه ارزشی، عوامفریبی در زمره آن دسته از گناهان قرار می گیرد که یک جنبه اجتماعی قوی دارد و خیانت به مسلمین و ظلم به دین تلقی می شود
با عنایت به نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری، در این مجال این است که نسبت ما و انتخابات ما با این سنت عوام فریبی چگونه نسبتی است و ما چگونه می توانیم با این آسیب مهم مواجه شویم؟
واقعیت این است که این رفتارها و گفتار ها در فرهنگ دموکراسی سنتی پذیرفته شده و مقبول است. کسی که می خواهد رای بیاورد باید توجه مردم را به خود جلب کند و برای این کار به هر شیوه ای نیز می تواند متوسل شود. اما آیا در نظام اسلامی ما نیز این گونه است؟ در چارچوبی که این رفتار ها و گفتار ها، به وضوح مصداق کذب، ریا، نفاق و معاصی کبیره ای از این دست به حساب می آید، آیا می توان این کار ها را بخشی از مبارزات انتخاباتی به حساب آورد و بر آن صحه گذاشت.

قطعا این گونه نیست. ما و دین ما و نظام سیاسی ما و سیره الگوهای شاخص ما هیچگاه چنین رفتاری را بر نمی تابند. از نگاه ارزشی، عوامفریبی در زمره آن دسته از گناهان قرار می گیرد که یک جنبه اجتماعی قوی دارد و خیانت به مسلمین و ظلم به دین تلقی می شود. گناه بزرگی که حتی تصورش نیز برای انسان متقی هولناک است. لذا نمی توان حتی با کمترین حد آن نیز کنار آمد.

جالب آنکه این رفتارها حتی در ماهرانه ترین حالت خود رگه های محسوسی از
سیاستمداران فاسد هر قدر هم که استادانه نمایش خود را اجرا کنند، و هر میزان که در فریب اطرافیانشان موفق باشند، نمی توانند ژست سیاسی بگیرند و بعد به طور کامل القا کنند که این تصویر دروغین کاملا بر آنها منطبق است
کذب را در خود نمایان می کند که مشروط به دقت و توجه، برای مردم قابل تشخیص خواهد بود. ما اگر خوب نگاه کنیم و با اطلاعات درست، گذشته و حال افراد را مورد بررسی قرار دهیم و یا حتی با حدی از واقع بینی، وعده ها و شعار های انتخاباتی را بنگریم، می توانیم حداقل به این تشخیص برسیم که ژست انتخاباتی گرفتن و نمایش عامه پسندانه اجرا کردن، برای کدامیک از نامزدها، مباح است و اشکالی ندارد. چه کسی در این میان، حاضر است چنین معصیت بزرگی را به جان بخرد تا به قدرت برسد؟ سیاستمداران فاسد هر قدر هم که استادانه نمایش خود را اجرا کنند، و هر میزان که در فریب اطرافیانشان موفق باشند، نمی توانند ژست سیاسی بگیرند و بعد به طور کامل القا کنند که این تصویر دروغین کاملا بر آنها منطبق است.

ما چون انتخابات برگزار می کنیم، و پذیرفته ایم که مردم در یک سطح وسیع، حق تأثیرگذاری دارند و می توانند به گونه ای موثر در نظام سیاسی مشارکت کنند، باید بپذیریم که این آسیب مهم توان اثرگذاری مردم را تهدید می کند. باید به سمتی حرکت کنیم که این بار معنایی خنثی و بیطرف ژست سیاسی گرفتن به عنوان مرتبه ای از عوام فریبی جای خود را به قباحتی بدهد که تمسک به آن به اندازه خود عمل زشت و ناپسند به نظر برسد. تا دیگر کسی جرأت نکند با دروغ های بزرگ، با تمسک به رفتار های منافقانه و ریا کارانه، خود را به جامعه عرضه کند. چه برسد به اینکه بخواهد به قدرت دست یابد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


مسعود
همه اينها را نوشتيد اما اين را نگفتيد
همين چند سال پيش زياد هم نگذشته از آن پير خون دل خورده انقلاب ميگفت وقتي مسئولي خود را خادم مردم ندانست وقتي مسئولي يک پله از پايين ترين قشر ملت بالاتر نشست وقتي مسئولي حقوقش هزار تومان بيشتر از کم درآمد ترين ملت بود ديگر فاتحه همه چيز خوانده شده است....
اينهايي که نوشتيد را همه ملت با گوشت و پوست خود لمس کرده اند و خيلي بهتر از شما قلم بدستان و تريبون داران آن را آگاهند ولي چه بايد کرد که تا بوده چنين بوده که تاسي کرده ايم به مقتدايمان اميرالمومنين که 25 سال سکوت اختيار کرد ولي دم از زجري که براي اسلام بجان خريد بر نياورد
جلالی
جهان نیوز عزیز سلام
خیلی رک و پوست کنده حرف دل ها را زدی. ولی به این نکته توجه نکردی که بسیاری از این تصاویر و گفته ها، واقعی اند و نمی توان با نیت خوانی خدشه ریا را به آن وارد کرد. البته اولاً برخی سیاست های غلط و غافلانه و ثانیاً تهاجم بی وقفه برخی سیاسیون صاحب منصب و بی منصب به این دولت موجب شده که نتایج خلاف به قول شما ژست اولیه را شاهد باشیم.
یاحق