شیعه به اصطلاح خاص امروزی آن – که مدتها هم زمان بُرد تا به شیعیان اهل بیت علیهم السلام اختصاص پیدا کند – در زمان امام مجتبی علیه السلام بسیار محدود و انگشت شمار بود
کس می خواهد به معدن علم من دست یابد تنها از طریق علی می تواند به این مهم دست پیدا کند.
بیعت مردم با امام مجتبی علیه السلام همراه با بصیرت عمیق نبود بلکه تنها به دلیل جریحه دار شدن احساساتشان در شهادت امیر مومنان علیه السلام بود
ولی با پاسخ کوبنده امام مجتبی علیه السلام روبرو شد که تو برو و به همان عیاشی هایت ادامه بده تا آن زمانی که جسدت را در همین جنگ در وضعیت بدی خواهیم دید. و بدین ترتیب با صلابت و ایستادگی امام مجتبی علیه السلام تیر معاویه به سنگ خورد.
خیلی دردناک است وقتی انسان تصور می کند که آن مرد عظیم الهی در میان عده ای از اراذل و اشرار، قرار گرفته و آن جسارتها را می شنود. البته آن حضرت به لطف الهی، آنها را بی پاسخ نگذاشت و از پس آنها برآمد
برای رسیدن به هدفش، از هر وسیله ای استفاده می کرد و از خداوند هم هیچ ترسی نداشت، با اموال هنگفتی که در طی این سالها جمع کرده بود، برای جذب افراد فاسد به سوی خود در جهت ضربه زدن به امیرالمومنین علیه السلام استفاده می کرد و تا حدود زیادی هم موفق شد، چنانکه در جنگ صفین می بینیم که امیرالمومنین علیه السلام را وادار می کند تا تن به آتش بس ناخواسته ای بدهد.
صحنه ی تأسف آوری از لحظه ی خروج امام از کوفه، در تاریخ ثبت شده است، مردمی که پشیمان از کرده خویش بودند، با گریه به بدرقه امام آمدند و آن حضرت همانطور که از شهر خارج می شد، با چشمی گریان، نگاهی به مردمی که هنوز در بدرقه حضرت ایستاده بودند، انداخت و شعر غم انگیزی فرمود
از هم پاشید. این خبر به همراه با نامه هایی از طرف سران سپاه امام، به معاویه رسید، مبنی بر اینکه هرگونه که تو بخواهی ما حسن بن علی را برایت می آوریم، مرده یا زنده. معاویه ملعون نیز همین نامه ها را برای امام مجتبی علیه السلام فرستاد و گفت که تو می خواهی با اینها با من بجنگی؟ و در همین جا به امام پیشنهاد صلح را، بدون هیچ قید و شرطی، به امام داد.
این مظلومیت امام مجتبی علیه السلام هنوز هم در بین شیعیان ایشان جریان دارد و برخی فکر می کنند که امام حسین علیه السلام مرد جنگ و جهاد و دلاوری بود ولی امام حسن علیه السلام مرد سازش و محافظه کاری و گوشه نشینی
آنها از روی هیجان صرف است و اگر پای عمل برسد، دوباره همان رفتارها را خواهند داشت، فرمود که آن موقع که عهدی بر گردن ما نبود، پشت ما را خالی کردید ولی حالا که پیمانی بر عهده ماست دیگر کاری نمی شود انجام داد.