شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 18 May 2024
 
۰

قویترین مرد المپیک: پیام‎ رهبری از مدال‎هایم با ارزش‎تر بود

شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۱۳
کد مطلب: 236350
پیام‎‎های مقام معظم رهبری همیشه روحیه‎بخش بود و از تمام مدال‎هایم ارزشمندتر. چه آن زمان که ورزش می‎کردم و چه امروز که به‎عنوان رییس فدراسیون فعالیت دارم، حضرت آقا همیشه پس از موفقیت تیم‎هایم پیام داده‎اند.
به گزارش جهان، عناوین قوی‎تر، سریع‎تر و بالاتر، حرف اول را در المپیک می‎زند و افتخار قوی‎ترین مرد المپیک در دو دوره به‎خاطر حضور حسین رضازاده به نام کشورمان به ثبت رسیده است. صحبت‎‎های یکی از پرافتخارترین‎ مردان المپیک در گفت وگو با پنجره درباره حضورش در این رقابت‎‎ها در آستانه المپیک 2012 لندن بدون شک می‎تواند خواندنی‎تر از هر زمانی باشد. 

از جام جهانی 1999 شروع کنیم؛ جایی که رضازاده اولین‎بار چهره شد. 
در جام جهانی 99 یونان رکورد جهان را به میزان نیم کیلوگرم ارتقاء داده و به 206 کیلو رساندم. البته قبل از مسابقات جهانی هم با این ‎که در رده سنی جوانان بودم اما در بازی‎‎های آسیایی بانکوک به مقام سومی آسیا رسیدم. در رقابت‎‎های جهانی یونان با وجود شکستن رکورد یکضرب جهان که در دست رونی بلر بود، سوم شدم و شاهین نصیری نیا نیز به قهرمانی رسید. 

سال 2000 و المپیک سیدنی؛ هیچکس فکرش را نمی‎کرد که در سیدنی وزنه‎برداری ایران به توفیقی دست پیدا کند! 
هیچکس از وزنه‎برداری انتظار آن‎چنانی نداشت و فقط می‎گفتند که نصیری‎نیا می‎تواند در سیدنی به مدال برسد که البته شاهین با بدشانسی مواجه شد و آرنجش در رفت و نتوانست به رقابت ادامه بدهد. در ادامه هم کوروش باقری با بدشانسی و با این‎که مدال طلا در دستانش بود و رکورد یکضرب المپیک را جابه‎جا کرده بود، با اختلاف وزن (120 گرم) به مدال برنز هم نرسید و چهارم شد. کوروش اگر موهایش را می‎تراشید، مدال برنز در چنگش بود. در 105 کیلوگرم حسین توکلی به مدال طلا رسید و فردای مسابقه حسین، من هم به لطف خدا به قهرمانی المپیک رسیدم. البته طلای توکلی روحیه خوبی به من داد. 

از روز رقابت خودتان بگویید. 
المپیک سیدنی 22 سالم بود و اولین المپیکم محسوب می‎شد؛ ضمن این‎که حریفان قدرتمندی در سیدنی حضور داشتند. بر همین اساس استرس زیادی برای حضور روی تخته رقابت‎‎ها داشتم و یادم هست که به‎خاطر نگرانی، شب قبل از مسابقه تنها چهار ساعت خوابیدم. بیشتر حریفانم قهرمانان المپیک و جهان بودند. با این حال در روز مسابقه خدا لطف کرد و در حالی در یکضرب وزنه 5/212 را بالای سر بردم که حتی در تمرینات موفق به مهار آن نشده بودم. در دوضرب هم 260 کیلوگرم را مهار کردم تا به این ترتیب به مدال طلای المپیک سیدنی برسم. 

فضای المپیک 2000 سیدنی چطور بود؟ 
المپیک اسم بزرگی دارد اما از حریفانم شناخت داشتم چراکه با اکثر آن‎ها در مسابقات جهانی وزنه زده بودم. اولین المپیک بود و استرس زیادی داشتم اما توکلم به خدا بود و در نهایت به موفقیت رسیدم. در تمرینات در یکضرب وزنه 210 کیلو بیشتر نزده بودم اما در روز مسابقه 5/2 کیلوگرم بیشتر بالای سر بردم. المپیک جو سنگینی دارد اما با توکل به خدا و با روحیه بالا می‎توان به موفقیت رسید. 

بین دو المپیک سیدنی تا آتن چه گذشت؟ 
پس از سیدنی 2000، در سال 2001 به‎خاطر مصدومیتی که از ناحیه عضله پا برایم به‎وجود آمد، نتوانستم در رقابت‎‎های جهانی شرکت کنم اما در سال 2002 در جام جهانی لهستان یک‎بار دیگر رکورد جهان را جابه‎جا کردم و به‎عنوان قهرمانی رسیدم. در جام جهانی 2003 کانادا باز هم با شکستن رکورد جهان (213 کیلوگرم) به مدال طلا رسیدم. 

قبل از اعزام به آتن از شما به عنوان طلای صددرصد یاد می‎کردند. 
در آتن خیلی باتجربه‎تر بودم و دیگر استرس و نگرانی زیادی نداشتم اما سنگینی جو المپیک باز هم کار را دشوار می‎کرد. در سال 2004 با اطمینان بیشتری روی تخته می‎رفتم که در نهایت منجر به قهرمانی المپیک با یک رکوردشکنی دیگر شد. در آن سال یادم هست که همه می‎گفتند طلای فوق سنگین برای من است و می‎پرسیدند که چند کیلو رکورد می‎زنم. هیچکس فکر نمی‎کرد که این توقعات موجب فشار روحی و روانی روی ورزشکار می‎شود. اعتراف می‎کنم که انتظارات قبل از المپیک، موجب شد تا فشار زیادی را متحمل شوم. در خلوت خودم از خدا می‎خواستم تا شرمنده مردم و مسئولان نشوم. یک ورزشکار 7 تا 8 ماه برای کسب مدال المپیک زحمت می‎کشد و صحبت‎‎ها و خواسته‎‎ها فقط باعث می‎شود که در تنگنا قرار بگیرد و شاید همین موضوع روی کارش تأثیر بگذارد. 

برسیم به المپیک آتن؛ پس از قطعی کردن مدال طلا، برای رکورد شکنی روی تخته رفتید. 
در این المپیک یک‎بار دیگر رکورد جهان و المپیک را شکستم. در دوضرب 250 کیلوگرم را بالای سر بردم تا طلایم قطعی شود. در ادامه وزنه 5/263 کیلویی را انتخاب کردم که 5/3 کیلو بیشتر از رکورد المپیک بود که در سیدنی به ثبت رسانده بودم و نیم کیلو هم بیشتر از رکورد جهان که در لهستان مهار کرده بودم. البته در یکضرب هم وزنه 210 کیلویی را بالای سر بردم. من در هر دو حرکت خوب بودم و نقطه ضعف خاصی در هیچ‎کدام از حرکات نداشتم. 

توانش را داشتید که وزنه سنگین‎تری را بلند کنید؟ 
بله، در تمرینات وزنه 270 کیلویی را بالای سر برده بودم. 

در دوران اوج همیشه رویای 500 کیلوگرم را در سر داشتید؛ ‎رویایی که به سرانجام نرسید. 
بله اما 500 کیلوگرم خیلی سخت بود. البته اگر مریض نمی‎شدم و آن مشکلات پیش نمی‎آمد، می‎توانستم مجموع 480 تا 485 کیلو را به راحتی بلند کنم. در اردوی تیم ملی در لنگرود شمال و دو ماه مانده به رقابت‎‎های المپیک آتن، وزنه 215 کیلو را در یکضرب و 270 کیلوگرم را در دوضرب به راحتی بالای سر بردم و مجموع 485 کیلو را به‎صورت غیررسمی به ثبت رساندم. با این حال توان ثبت رکورد مجموع 480 کیلو را در المپیک داشتم اما حتما حکمتی بود که این رویا رنگ واقعیت نگرفت.

دلیل اصلی‎اش چه بود؟ 
شاید هر 100 سال دو تا سه کیلو رکورد در المپیک‎‎ها جابه‎جا شود. باید در آتن رکورد سنگین‎تری را به ثبت می‎رساندم و افسوس می‎‎خورم که چرا وزنه 270 کیلویی را بالای سر نبردم. حتی یادم هست کوروش باقری که در آتن مربی‎ام بود، به من گفت که وزنه 270 را انتخاب کن اما به همان 5/263 در دوضرب اکتفا کردم. اعتراف می‎کنم که پس از قطعی شدن مدال طلا کمی شل شدم. البته دلیل اصلی این بود که در همه این سال‎‎ها حریفی نداشتم و اگر حریفی داشتم که رقابت پایاپایی با من داشت یا اگر کوروش باقری در کنارم بود، شاید رکورد‎های بیشتری امروز به نام من به ثبت رسیده بود. 

پس از المپیک آتن باز هم قهرمانی‎‎های جهان ادامه داشت. 
در سال 2005 و در رقابت‎‎های جهانی قطر به مدال طلا رسیدم. در آن سال رکورد 264 کیلو از روی سینه‎ام افتاد و نتواستم آن را ارتقاء دهم. البته همه ساله‎ در رقابت‎‎های جهانی برای رکوردشکنی برنامه داشتم که یا موفق به‎جابه‎جایی آن می‎شدم یا این اتفاق نمی‎افتاد. طی 8 تا 9 سال حضور در مسابقات جهانی همیشه به رکورد جهان حمله می‎کردم که یا می‎زدم یا می‎‎افتاد. در سال 2006 و در مسابقات جهانی دومینیکن هم به مدال طلا رسیدم و پس از آن در بازی‎‎های آسیایی 2006 دوحه قطر یک‎بار دیگر به قهرمانی رسیدم. 

و می‎رسیم به المپیک 2008 پکن و عدم حضور رضازاده! 
یادم هست که برای المپیک 2008 پکن خودم را به سختی آماده می‎کردم. به هنگام تمرین چندین بار خون‎دماغ شدم و با افشارزاده که آن زمان رییس فدراسیون بود، برای آزمایش خون به پزشکان مراجعه کردیم که هنوز اسنادش موجود است. نتایج آزمایش نشان می‎داد که قند خون و فشارم بالاست و باید هرچه سریع‎تر به دنیای قهرمانی پایان می‎دادم. هم برای خودم و هم برای تمام مردم این اتفاق ناراحت‎کننده بود. برای سومین مدال طلای المپیک نقشه کشیده بودم. در فوق سنگین المپیک تنها دو نفر (من و آلکسی‎اف روس) دو طلا کسب کرده‎ایم و با سه طلای المپیک، این افتخار فقط به من می‎رسید و در بین چند نفری قرار می‎گرفتم که در سایر رشته‎‎های المپیکی سه طلا کسب کرده بودند. با این حال راضی‎ام به رضای خدا. 

آن زمان شایعاتی مبنی بر دوپینگ مطرح شد و نرفتن شما به المپیک را به همین موضوع ربط می‎دادند. 
حرف و حدیث‎‎های زیادی به‎وجود آمد. وقتی انسان بیکار می‎شود، دهان هر چیزی را می‎گوید و حرف مفت زیاد می‎شود. دوپینگ من، حضرت ابوالفضل (علیه‎السلام) و دعای خیر مردم بود. 

پیام‎‎های مقام معظم رهبری چقدر برایتان روحیه‎بخش بود؟ 
پیام‎‎های مقام معظم رهبری همیشه روحیه‎بخش بود و از تمام مدال‎هایم ارزشمندتر. چه آن زمان که ورزش می‎کردم و چه امروز که به‎عنوان رییس فدراسیون فعالیت دارم، حضرت آقا همیشه پس از موفقیت تیم‎هایم پیام داده‎اند. چهار بار در قهرمانی خودم و چهار بار هم در قهرمانی تیم‎هایم این اتفاق افتاده است که این موضوع لطف ایشان به بنده و وزنه برداری را می‎رساند. 

در حال حاضر موفق‎تر هستید یا زمانی که وزنه می‎زدید؟ 
در هر دو زمان موفق بوده و هستم و این جز با لطف خدا به‎وجود نیامده است. چه آن زمان که وزنه می‎زدم و چه امروز که رییس فدراسیون هستم، با حضور کوروش باقری و سایر اعضای کادر فنی 7 یا 8 قهرمان جهان در وزنه برداری پرورش داده‎ایم که همه آن‎ها عنوان‎دار جهان هستند. 

از شرایط امروز تیم ملی هم صحبت کنیم. در آستانه المپیک 2012 لندن، نتایج پولادمردان ایران در این رقابت‎‎ها را چگونه پیش بینی می‎کنید؟
شش سهمیه کامل المپیک را کسب کردیم و حدود هفت ماه به‎طور شبانه‎روزی برای موفقیت در این رقابت‎‎ها تلاش کرده‎ایم. اردو‎های خوبی با حمایت کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش برگزار کردیم و امیدوارم در روز مسابقه با کمک خدا، بچه‎‎ها رکورد‎های خوبی را به ثبت برسانند. هر شش نفر شانس کسب مدال دارند اما نمی‎توان گفت که در نهایت چه مدالی کسب می‎‎شود چون المپیک است و رقابت سخت و دشوار. 

به‎نظر می‎رسد که بهداد سلیمی با توجه به حضور شما خیلی کار سختی نداشته باشد. 
تجربیات حضورم در فوق سنگین المپیک را به بهداد و سایر ملی پوشان انتقال می‎‎دهم و امیدوارم تک تک آن‎ها در المپیک به موفقیت برسند. 

از این‎که رکورد شما توسط بهداد زده شود، ناراحت نمی‎شوید؟ 
این هم از آن حرف‎هاست که آدم‎‎های حسود و دل‎چرکین می‎زنند. من رکوردهایم را زدم و تمام شد و الان نوبت جوانان است. البته در المپیک، ابتدا کسب مدال در اولویت است و بعد رکوردشکنی. با این حال باید به برنامه‎ریزی کادر فنی احترام گذاشت و قرار هم نیست که من در انتخاب وزنه‎‎ها دخالت کنم. البته نظرات مشاوره‎‎ای خود را مطرح می‎کنم. 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *