از ادعای رقابت تا تشدید خصومت؛
چرا زاکانی هدف بیشترین و تندترين تخریب‌هاست؟
پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۸:۴۳
کد مطلب: 211255
قبل از اینکه به این سوال پاسخ داده شود، مرور برخی از فعالیتهای مهم سیاسی، غیرسیاسی و عدالت خواهانه دکتر زاکانی طی سالیان گذشته جالب توجه است.
علیرضا زاکانی پس از پیروزی انقلاب و همزمان با شروع جنگ تحمیلی در حالی که ۱۵ سال از زندگیش نمی گذشت به دفاع از دین و میهن پرداخت و با استقامتی مثال زدنی ۶۲ ماه حضور داوطلبانه و اثرگذار در دفاع مقدس را در کارنامه زندگیش ثبت کرد و مدال جانبازی بر سینه اش نصب شد.
پس از جنگ و شروع صحنه ای دیگر از مبارزات و امتحانات ملت ایران و لزوم تلاش برای سازندگی با محوریت علم و ارتقاء علمی، پس از مدتها دور بودن از فضای درس و تحصیل، در کنکور سراسری شرکت کرد و در بهمن‌ماه سال ۱۳۶۸ رشته پزشکی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران شروع و در تابستان سال ۱۳۷۶ دکترای عمومی را اخذ کرد و بعد از آن با شرکت در آزمون تخصص، به‌عنوان دانشجوی دوره تخصصی پذیرفته شد. در سال ۱۳۸۰ دوره تخصصی پزشکی هسته‌ای را آغاز و در اسفند ۱۳۸۲ آن را به پایان رساند و هم‌اینک بعنوان عضو دانشگاه علوم پزشکی تهران در مرکز پزشکی هسته‌ای مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) خدمت می‌نماید، علاوه براینکه عضو هیات مدیره انجمن علمی پزشکی هسته‌ای ایران و عضو کمیته مرکزی دهمین کنگره بین المللی آسیا و اقیانوسیه پزشکی هسته‌ای و بیولوژی نیز می باشد.
حضور مستمر در بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و سازمان بسیج دانشجویی و ایجاد تحولات بنیادین در آن، مقابله فعال با جریانات تجدیدنظرطلب در دوران اصلاحات در قالب فعالیتهای دانشجویی، تحقیق و تفحص از آزمون دستیاری پزشکی، آموزش عالی و دانشگاه آزاد، مقابله با امپراتوری دانشگاه آزاد و شکستن تابوی انتقاد از آن، عضویت در هیات تحقیق و تفحص از قوه قضائیه، مقابله با فساد در قوه قضائیه و پیگیری مسایل مربوط به دادستان سابق تهران، مقابله با جریان انحرافی در دولت، مقابله با عناصر مساله دار در دولت (وزیر سابق کشور، وزیر سابق راه و ترابری، معاون اول رییس جمهور)، مقابله مستمر با فتنه و فتنه گران، تلاش برای خاموش کردن فتنه از طریق جداكردن صف معترضان از اغتشاشگران، عضویت در کمیته پیگیری مجلس، آزاد کردن بيش از 130 دانشجویی که قرار بود به کهریزک فرستاده شوند و ... از دیگر فعالیت های اوست.
صریح و قاطع
وی از اولین شخصیت هایی بود که علیه فتنه موضع صریح و قاطع گرفت و در راستای تبعیت از رهبر معظم انقلاب، خواص بی بصیرت را به چالش کشید. با ظهور انحراف در دولت هم سکوت را جایز نشمرد و بی توجه به هجمه اصولگرایان تندروی حامی دولت، وارد میدان شد و به روشنگری علیه حلقه انحرافی و ریشه های آن پرداخت. دکتر زاکانی در اینجا هم هرگز موضع 2پهلو نگرفت، حتی به قیمت ناراحت شدن خودی ها.
جریان اصولگرایایی هر زمان که به چهره هایی چون او نیاز داشته، بدون در نظر گرفتن منافع شخصی و هر نوع مصلحت سنجی وارد گود شده که نمونه بارز آن در ستاد جبهه متحد اصولگرایان در سال های 1384 و 90 بوده است.
به میدان آمدن او هم نه فقط سخنرانی و فریاد زدن که کار پایه ای و تشکیلاتی در صحنه های مختلف نظام هم بوده است. اقدام به تشکیل بسیج دانشجویی با همراهی سعید جلیلی و کاظم جلالی از جمله اقدامات ماندگار اوست.
بزرگترین تحقیق و تفحص مجلس
توفیق انجام بزرگترین تحقیق و تفحص مجلس در دوره صد ساله خود با عنوان تحقیق و تفحص از نظام آموزش عالی کشور-از جمله دانشگاه آزاد- و همچنین تحقیق و تفحص از آزمون دستیاری و قوه قضائیه، از دیگر فرصت‌های خدمتگزاری وی در دوران نمایندگی در مجلس هفتم بوده است.
حتی کلید تغییرات اساسی در مدیریت دانشگاه آزاد که این روزها کام مردم را شیرین کرده با همت وی زده شد. آنچنان که دکتر زاکانی چند روز پیش عنوان کرد، وی اسناد مربوط به فساد دانشگاه آزاد را خردادماه سال 85 به احمدی‌نژاد داده است، "البته رئیس جمهور هم از قبل از کلیات بسیاری از مفاسد این دانشگاه اطلاع داشت اما متاسفانه از طرف ایشان خیلی دیر اقدام شد. در نهایت نیز با یک نیت بهره برداری به این اسناد نگاه شد."
بر این اساس زاکانی همواره مورد محبت بزرگانی چون آیت الله العظمی مکارم شیرازی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله خوشوقت، حجج اسلام سید احمد خاتمی، صدیقی، پناهیان، و... و دکتر حداد عادل بوده است.
پاسخ سوال
به یقین هر کاندیدایی باچنین سوابقی می تواند مورد تایید هر فرد دوستدار نظام و انقلاب باشد. اما برگردیم به پاسخ سوالی که در بالا مطرح شد. به چه دلیل فردی با این سوابق باید مورد حمله کسانی قرار گیرد که اهدافشان را بخشی از همین موارد اعلام کرده اند؟ آیا جرم زاکانی مقابله با جریان منحرف در دولت است؟ آیا خطای وی دعوت به وحدت است؟ آیا چون او دایره نیروهای انقلاب را بازتر از دیگران می بیند، تخریب می شود؟ چرا انتقاد از زاکانی برای برخی ها از مقابله با فتنه، انحراف و هر از گاهی بیگانگان هم مهمتر شده است؟
حمله به زاکانی تازگی ندارد، او را پیش از این بعثی ها در دهه شصت مجروح کرده بودند، در دهه هفتاد از سوی مدعیان اصلاحات نوازش شد و در دهه هشتاد نیز از سوی مفسدان سیاسی اقتصادی دانشگاهی و این اواخر دیکتاتورهای مخملی مورد حمله قرار گرفت اما حالا از سوی چه کسانی هدف هتک و حمله قرار می گیرد؟ چه شده که برخی دوستان متعهد با غیرخودی ها در یک جبهه قرار گرفته اند؟
به نظر می رسد علت اصلی تخریب دکتر زاکانی دقیقا به سوابق انقلابی و عدالت خواهانه وی بر می گردد. محبوبیت دکتر زاکانی در بین جوانان حزب اللهی و به خصوص بچه های قدیمی بسیج دانشجویی که وی را عنصری انقلابی و مدافع ولایت فقيه می دانند موجب شده است تا برخی ادعاها درخصوص انتخاب اصلح زیر سوال برود و این پرسش بی جواب مطرح شود که پس اسامی امثال زاکانی با آن سوابق درخشان عدالت خواهانه در لیست هایی که مدعی اصلح بودن هستند، کجاست؟ از آنجا که فعلا سایر دوستان سکوت پیشه کرده اند و خون دل می خورند و فقط زاکانی در میانه میدان است و از عمل به تكليف خود بدون توجه به انتقاد ها دفاع مي كند، پس به او حمله می کنند تا با زدن او كل جبهه متحد اصولگرايان را تخريب كرده باشند و كرسي سبز بيشتري در مجلس براي خود دست و پا كنند.
نماینده واقعی
دکتر غلامعلی حدادعادل روز گذشته با بیان اینکه دکتر زاکانی را یکی از شایسته ترین، کارآمدترین، سالم ترین نمایندگان مجلس می دانم، اظهار داشت: بنده اگر بخواهم چند نماینده شاخص در مجلس را نام ببرم که به معنای واقعی کلمه نماینده مردم باشند قطعا" یکی از آنها آقای دکتر زاکانی است که تلاش زیادی را در ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان انجام داده است.
