پنجشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۳ - 23 May 2024
 
۴
۳۳
روایت‌های تراب‌نژاد از فیلم‌نامه «پرده نشین»؛

سنت‌شکنی ناب با پرداخت ظریف و هنرمندانه

پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۴
کد مطلب: 398028
نویسندگان فیلمنامه سریال «پرده نشین» در یک سنت‌شکنی، راه بدعت را در پیش گرفته و موضوعی را دستمایه نگارش قرار داده‌اند که کمتر به آن پرداخته شده و به نوعی بکر و ناب است؛ روحانیت.
سنت‌شکنی ناب با پرداخت ظریف و هنرمندانه
به گزارش جهان، این‌بار روحانیون تمام‌قد به میدان آمده‌اند، نه در حاشیه که در بطن و اصل ماجرا با حضوری پررنگ، پررنگ‌تر از همیشه. دیگر به مانند گذشته قهرمان اصلی را فقط بشارت و انذار نمی‌دهند که خود قهرمانان اصلی‌اند در «پرده‌نشین» اثر خوش‌ساخت بهروز شعیبی. نویسندگان فیلمنامه این سریال در یک سنت‌شکنی مبارک، راه بدعت را در پیش گرفته و موضوعی را دستمایه نگارش قرار داده‌اند که کمتر به آن پرداخته شده و به نوعی بکر و ناب است؛ روحانیت.

حسین تراب‌نژاد، نویسنده سریال‌ها و تله‌فیلم‌های تلویزیونی است که نگارش آثاری چون شوق پرواز، بیدارباش، ترور، هفت‌سنگ و... را در کارنامه هنری خود دارد. فیلمنامه پرده‌نشین حاصل کار او و دو همکارش، مهدی شیرزاد و مهدی حمزه است.

چگونه شد که در پرده‌نشین به سراغ روحانیون رفتید؟


طرح ابتدایی سریال پرده‌نشین را عبدالرسول گلبن ارائه کرده و قرار بود کار نگارش فیلمنامه را هم خودش به عهده بگیرد که بنا به دلایلی انصراف داد. برای همان طرح ابتدایی تحقیقات مفصلی صورت گرفته بود، حتی عده‌ای از طلبه‌های حوزه علمیه خاطراتی را برای استفاده در فیلمنامه گرد آورده بودند. پس از انصراف آقای گلبن، من و همکارانم از سوی آقای رضوی، تهیه‌کننده سریال برای نگارش فیلمنامه دعوت شدیم و شروع به کار کردیم. همزمان با نوشتن فیلمنامه، مطالعه کتاب‌هایی مرتبط با زندگینامه علما و معرفی سبک زندگی ایرانی مثل «مفتاح‌الحیات» را نیز آغاز کردیم و تا جایی که قصه اجازه می‌داد برداشت‌هایمان از این کتب را در دل سریال به کار بردیم و استفاده کردیم.

می‌‌توان گفت برای اولین‌‌بار است که در یک اثر تلویزیونی به‌طور مستقیم و بی‌واسطه به روحانیت پرداخته شده است، نگران نبودید که با واکنش‌ها و حساسیت‌هایی مواجه شوید؟


این نگرانی که وجود داشت، اما به نظرم خودش به جذابیتی برای این سریال تبدیل شده بود. باید با همه این نگرانی‌ها و احتمال بروز حساسیت‌های سریال را به پایان می‌رساندیم، آن‌هم به گونه‌ای که برای مخاطب جذاب باشد. اتفاقا یکی از دلایل ورود من به فرآیند ساخت پرده‌نشین این بود که بتوانیم به‌‌رغم ریتم کندی که قصه‌های اینچنینی دارند و معمولا اتفاق‌های خیلی ویژه‌ای در فضای آنها رخ نمی‌دهد، مجموعه‌ای جذاب را به مخاطبان ارائه کنیم. در عین حال، موضوع تازه و حساس فیلمنامه هم خیلی دست و پای ‌ما را نبسته بود. خودمان هم به سمتی نمی‌رفتیم که احساس کنیم ممکن است سریال به مشکل بخورد و از خط قرمزها عبور کنیم. آن چیزی را که فکر می‌کردیم باید در داستان سریال بیاید، می‌نوشتیم و خدا را شکر نتیجه کار هم آنچنان نشد که حساسیت‌برانگیز باشد. تمام ممیزی‌های فیلمنامه این سریال شاید شامل یکی دو دیالوگ شد و در حد یکی دو سکانس. به‌عنوان نویسندگان فیلمنامه سعی کردیم حواسمان جمع باشد.

هنگام طراحی شخصیت و نوشتن نقش حاج‌آقا شهیدی کدام خصوصیت و ویژگی بود که دوست داشتید بیشتر در او نمود داشته باشد؟


مردم‌داری این شخصیت برایمان خیلی مهم بود و البته تقوا و پایبندی‌اش به اخلاق. این روحانی حتی در زمانی که مشکلی به آن بزرگی گریبان پسر و اطرافیانش را می‌گیرد حاضر نمی‌شود اخلاقیات را زیر پا بگذارد و از امکاناتی که در اختیارش است برای منافع شخصی‌اش استفاده کند.

آیا برای پردازش شخصیت او روحانی مشخصی را الگو قرار داده بودید یا فقط زاییده تخیل شما و همکاران‌تان است؟


نه، نمی‌توانم بگویم شخص خاصی را در نظر داشته‌ایم. زندگینامه بسیاری از علما را خواندیم و ویژگی بارز هر یک را لحاظ کرده و تجمیع‌شان کردیم در شخصیت این روحانی.

باتوجه به موضوع فیلمنامه و احتمال حساسیت‌برانگیز بودنش، قبل و بعد از نگارش آن با اشخاص یا نهادهایی مذاکره و رایزنی نکردید؟

وقتی فیلمنامه سریال آماده شد به چند سازمان ذی‌نفع و اشخاص معتمد واگذارش کردیم تا نظراتشان را بدانیم و پیشنهادهایشان را بشنویم. خدا را شکر که هیچ واکنش و بازخورد منفی هم نگرفتیم. سعی کرده بودیم طراحی قصه طوری باشد که به شخص یا اشخاصی برنخورد و باعث بروز سوءتفاهم نشود. در عین حال، مشاورانی مثل آقایان رحیم‌زاده، اسدی‌زاده، اصغرزاده و ارگانی را که در طراحی قصه به ما کمک کرد در کنار خود داشتیم و از همفکری‌ و مشورت با آنها بهره می‌بردیم.

شما با دو همکار دیگرتان فیلمنامه پرده‌نشین را نوشته‌اید. باتوجه به اپیزودیک نبودن کار و پیوسته بودنش، کارها را چگونه بین خودتان تقسیم می‌کردید؟

من و آقایان شیرزاد و حمزه تجربه همکاری در چند مجموعه را داشتیم و می‌شود گفت به یک زبان مشترک رسیده بودیم. داستان هر قسمت از سریال را با هم طراحی می‌کردیم و یکی از دوستان مسئول نوشتن خلاصه سکانس‌ها می‌شد، اما نگارش دیالوگ‌ها بیشتر به عهده خودم بود. در مجموع فیلمنامه پرده‌نشین واقعا محصول یک کار گروهی است. باوجودی که معمولا نگارش کارهای اپیزودیک را چند نویسنده انجام می‌دهند، اما از آنجا که من و همکارانم به یک زبان مشترک رسیده بودیم و می‌دانستیم که باید در چه جهت حرکت کنیم، دچار مشکل و مساله‌ای نشدیم.

شخصیت حاج‌آقا مهدوی با بازی هومن برق‌نورد شبیه حجت‌الاسلام شهاب‌الدین مرادی درنیامده است؟

واقعیتش را بخواهید نه. شاید بروز این شبهه به نحوه گریم و شباهت فیزیکی هومن برق‌نورد با ایشان برمی‌گردد.

یعنی در زمان طراحی شخصیت و نقش حاج‌آقا مهدوی، حجت‌الاسلام شهاب مرادی در پس زمینه ذهن شما و همکاران‌تان نبود؟

نه، اصلا. هیچ عمدی در کار نبوده است. اتفاقا ما روحانیون دیگری را نیز داریم که در رسانه‌های ملی راجع به ازدواج صحبت می‌کنند.

چقدر تلاش کردید حوادث و اتفاقات فیلمنامه برای بیننده ملموس و باورپذیر به نظر بیاید؟

بخشی از این مساله به فیلمنامه بازمی‌گردد و مابقی به اجرا. ما سعی کردیم جزئیاتی را به متن فیلمنامه اضافه کنیم تا واقعی و باورپذیر باشد. آنچه را که فکر می‌کردیم درست است نوشتیم و خدا را شکر که نتیجه کارمان به واقعیت نزدیک است. البته نقش و هنر بهروز شعیبی را در اجرا و به تصویر کشیدن این جزئیات نباید نادیده گرفت. او سعی کرده از بازیگرانش بازی‌های مصنوعی نگیرد و ریتم سکانس‌ها به ریتم زندگی نزدیک باشد.

فرآیند بهینه شدن رابطه مائده و مادرش خیلی سریع و بی‌مقدمه اتفاق نمی‌افتد؟ چگونه است که با یک جلسه صحبت با خاله‌اش نظرش درباره مادرش تغییر می‌کند؟ به هر حال او خاطرات خیلی خوبی از زندگی با پدر دارد.

اگر این اتفاق طوری طراحی می‌شد که رفع کینه مائده از مادر همزمان می‌بود با تغییر نظرش نسبت به پدر، حق با شما بود اما اطلاع او از آنچه در گذشته بر مادر رفته، تمام معادلات ذهنی‌اش را در مورد رابطه پدر و مادرش بر هم می‌زند. او تازه متوجه می‌شود که شرایط ایجاب کرده که مادر رهایش کند و از ایران برود و حالاپس از سال‌ها بازگردد.

ولی مائده با محرومیت‌های زیادی مواجه بوده از بابت فقدان مادر و حتی عقده‌هایی در درونش شکل گرفته است؟

درست است اما به مادرش هم حق می‌دهد. در عین حال از پدرش هم متنفر نمی‌شود. خاطرات خوبی از پدر دارد. حتی حاج‌آقا شهیدی هم به او می‌گوید که پدرت ممکن است شوهر خوبی برای مادرت نبوده، اما برای تو پدر دلسوز و مهربانی بوده است. ناراحتی مائده از پدرش هم در حد همان دلخوری باقی می‌ماند. ما سکانس یا حتی دیالوگی نداریم که نشان دهد مائده از پدرش کینه به دل گرفته و در اثر آن، جای پدر را با مادر عوض کرده باشد.

حضور همزمان مائده و هدی بر سر مزار پدر پس از آگاهی‌اش از گذشته نشانه چیست؟ گویا مائده با پدر خداحافظی می‌کند و به مادر سلام می‌دهد؟

نه، اصولا اتفاق‌های اینچنینی را در فیلمنامه قبول ندارم. مائده طبق روال همیشگی‌اش که مزار پدر را خلوتگاهی برای خود می‌داند به سراغ او می‌رود، شاید حتی به نیت بازگو کردن گلایه‌ها و دلخوری‌هایش. هدی هم که از این موضوع خبر دارد بر سر مزار همسر سابقش می‌رود و مائده را پیدا می‌کند و این ملاقات بهانه‌ای می‌شود برای آشتی مادر و دختر.

اصولا تغییر فضاها در سریال سریع و ناگهانی و حتی گاهی غیرمنطقی نیست؟ مثلا هدی که گویا مهر مادری را در خودش کشته و فقط آمده سهم‌الارثش را بگیرد و برود، ناگهان تمام هم و غمش را برای نجات مائده می‌گذارد و حتی حاضر می‌شود از حاج‌آقا شهیدی که همیشه خود را وامدار او می‌داند، شکایت کند.

در این مورد من نمی‌توانم نظر بدهم، باید دید مخاطب چه حسی داشته است. اگر شما به این نتیجه رسیدید پس شاید بخشی از کار ما ایراد داشته است. هدی پس از بازگشت به ایران دخترش را می‌بیند که به علت نبود او کمبودهایی را در زندگی تجربه کرده است. او شاید قبلا به این موضوع فکر می‌کرده اما حالا حسش می‌کند و این دو تفاوت زیادی دارد. با خودش می‌گوید من الان می‌توانم با این کارم غیبت و نبودم را جبران کنم و لااقل حس دخترم را نسبت به خودم ترمیم کرده و بعد بروم. بیننده در ادامه سریال خواهد دید که هدی زنی نبوده که براحتی بی‌خیال فرزندش شده باشد و تمام تلاشش را به کار برده که او را با خود ببرد، اما شرایط این امکان را به او نداده است. مهر مائده در قلب هدی وجود داشته و گذشت سال‌ها و دیدن دوباره دخترش و نزدیکی فیزیکی‌شان تنها بهانه‌ای است برای تغییر رویه در رفتار او و نه لزوما بروز یک تحول بزرگ و اساسی. اتفاقا در همان قسمت‌های ابتدایی سریال که محمدحسین به او می‌گوید مائده از آنجا که از مادر شدن می‌ترسد نمی‌خواهد این حس را تجربه کند، یکسری از درونیاتش را بازگو می‌کند و می‌گوید بگذار مدتی بمانم، شاید به دخترم نزدیک شوم و حسش را اصلاح کنم. هدی شاید در ظاهر خشک و جدی باشد اما دخترش را دوست دارد.

شخصیت‌های پرده‌نشین عموما خاکستری‌اند و همین به مقبولیت‌شان در بین مخاطبان کمک می‌کند، اما یکی دو استثنا هم پیدا می‌شود؛ مثلا شخصیت میرزایی در میانه راه از خاکستری به سیاه مطلق تغییر رنگ می‌دهد. در ادامه سریال، چرخش و تغییر مواضعی از سوی میرزایی خواهید دید که شخصیتش را تلطیف و دوباره خاکستری می‌کند.

در فیلمنامه بلایا و مصائب یکباره بر سر خانواده شهیدی نازل می‌شود. آیا خلاصی‌شان ناگهانی خواهد یود؟

نه، دفعتا خلاص نمی‌شوند. البته تمام بلایا هم بر سر خانواده شهیدی نازل نشده است. اصلی‌ترین موضوع بحث زمین‌ها و پروژه آب‌نما است. مابقی ماجرا تبعات این اتفاق است در زندگی آنها که البته برای حل و فصلش تلاش می‌کنند.

فیلمنامه‌های تلویزیونی معمولا شروع خوبی دارند، اما در میانه راه ملال‌آور و فاقد جذابیت می‌شوند و کل اتفاقات داستان هم در قسمت پایانی جمع می‌شود.

ما تلاش‌مان را کرده‌ایم که این اتفاق در پرده‌نشین نیفتد، اما نظر نهایی با بینندگان است. خودمان سعی کردیم قصه به بهترین شکل آغاز شود و ادامه یابد و به پایان برسد. اما آن رویه‌ای که می‌گویید در خیلی از سریال‌ها اتفاق می‌افتد به علت مشکل ‌بودن و زمان‌ بردن طراحی بدنه داستان است. معمولا سریال‌ها با هفت تا هشت قسمت ابتدایی فیلمنامه که آماده است و پنج تا شش ماه هم برای تحقیق و نگارش آن زمان گذاشته شده آغاز می‌شوند و کلید می‌خورند، اما بقیه فیلمنامه به علت فشردگی کار در یکی دو ماه نوشته می‌شود و طبیعتا نویسنده هم وقت و انرژی کافی را نخواهد داشت برای نگارش قسمت‌های میانی و پایانی سریال و این‌گونه می‌شود که یک اختلاف سطح کیفی فاحش در ابتدا و میانه و پایان سریال دیده می‌شود. این خود یک آفت است در نگارش فیلمنامه‌های تلویزیونی.

شبهاتی هم از زبان شخصیت‌های حاضر در سریال پرده‌نشین از جمله اصغرآقا با بازی محمود پاک‌نیت مطرح می‌شود. خاستگاه این شبهات چه بود و از کجا آمده بودند؟

سعی کردیم شبهات مطرح شده در سریال همان‌هایی باشد که گاهی از زبان مردم هم شنیده می‌شود، اما هیچ‌گاه پاسخ مناسبی به آنها داده نشده است. سعی کرده‌ایم پاسخ‌هایی هم به این شبهات بدهیم. البته طرح این شبهات به دلیل اقتضای قصه سریال بوده است و این‌گونه نبوده که ابتدا یکسری شبهات را آماده و دسته‌بندی کرده باشیم و بعد در میان داستان پخش کنیم. مثلا در همان سکانس خواستگاری که اکبرآقا شبهاتی را مطرح می‌کند این طرح در دل داستان است، یعنی می‌گوید من داماد طلبه نمی‌خواهم با دلایلی که خودش مطرح می‌کند. ما در پرده‌نشین سعی کردیم با کمک مشاوران پاسخگوی بخشی از شبهات مطرح شده در جامعه نسبت به روحانیت باشیم.
منبع: باشگاه خبرنگاران
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


ها ى
سريال خوبى بود و تا حد زيادى هم به واقعيات جامعه ما نزديك بود از لحاظ پيام و محتوا هم خيلى خوب بود متاسفانه بيشتر سريالهاى اجتماعى چنين مشخصه هايى ندارند اميدوارم كه از اين دست سريالها بيشتر توليد شود قطعا اثرات خوبى هم در اجتماع خواهد گذاشت.
انشاا...
عسل
Iran, Islamic Republic of
ای کاش یک فیلم پیرامون نفاق ساخته میشد....
به نظر من بدترین قسمت سریال، قسمت آخرش بود که همه چشمها به اون هست تا نتیجه را دریافت کنند. روضه خوانی سید طلبه، واقعا افتضاح بود و اشعار بی محتوا و بی وزن و کاملا جاهلانه انتخاب شده بود. اجرای اشعار هم بسیار ضعیف و خسته کننده بود. انتظار می رفت که متن سخنرانی حاج اقا شهیدی، خیلی بهتر و تأثیر گذارتر تدوین می شد. عملا قسمت آخر، نقاط قوت سریال را از بین برد.
ان شاءا... موفق باشن
حسين
اين سريال يكي از بهترين سريالهايي بوده كه تو اين چند سال نشان داده شده است . حداقل اينكه از زندگي لوكس و مجلل و خودروهاي ميلياردي خبري نبوده است .
ﻋﻠﻲ
ﺧﻴﻠﻲ ﻋﺎﻟﻲ ﺑﻮﺩ ﺧﺪا ﻛﻨﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭاﻗﻌﻴﺖ ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻨﻂﻮﺭ ﺑﺎﺷﻪ ...
Iran, Islamic Republic of
فیلم زیبایی بود اما هر فیلمی که اکران میشه حتی ناب ترین فیلمهای مذهبی یک سری ایراد فنی مذهبی بر فیلم وارده ان شاء ا.. که در فیلمهای بعدی به مراتب کمتر بشه و یک فیلم مذهبی با کمترین انحراف در اینده داشته باشیم
بله. به عنوان مثال از نظر مشاوره حقوقی ضعیف بود. این باعث میشه بیننده به نظام حقوقی اسلام بدبین بشه. ولی در مجموع حرکت رو به جلویی بود. خدا کنه سازنده آن همیشه به فکر بهتر شدن باشه و به تعاریف از کار فعلی قانع نشه
فیلم بسیار جالب و زیبایی بود .
...کاین هنوز از نتایج سحر است . ...
طنازخانم
در این سریال روحانیت را افراد قشری و بیسواد نشان دادند روحانیونی که جزموعظه کردن آنهم حرف های پیش پا افتاده و کلیشه ای هنری نداشتند نه اهل تفکر ومباحث عقلی بودند و نه اهل اتخاذ مواضع سیاسی چه خوب بود در این سریال به عنوان مثال نظرات روحانیون را درخصوص تعلیق هسته ای و فحاشی سردمداران نظام سلطه و موضع انفعالی دولت دربرابرآنها بیان میشد مگرنه این است که سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست
هر چند این مطلب دقیق نیست ولی قبول دارم که باید عمق عقلانیت در روحانیت را بیشتر نشان داد. به امید کار بهتر از شعیبی عزیز
شما سریال رو با تریبون نماز جمعه اشتباه گرفتید. قار نیست که مردم هرشب بشینند پای تلویزیون و شعار نگاه کنند که !!!!!
عزیز دلم بهروز شعیبی که برای دفاع از قصاص در زمانیکه همه فیلم ضد قصاص می ساختن فیلم ساخت. روحانیه فیلم طلا و مس رو به زیبایی بازی کرد. آقا دریابیدش برای سینما یه نعمتیه
علی
سلام
یه مشکل داشت این سریال تعداد فرزند خانواده ها خیلی کم بود خصوصا روحانیون
تنها تعداد دخترای اکبر آقا زیاد! بود اونم سه تا
بقیه یکی یا دو تا و یا هیچی
دقیقا
رضا
Latvia
سریال خیلی خوبی بود، هرچند برخی از شخصیت ها را می توان شبیه سازی کرد، یا بر فرض البته نظر شخصی است که بعدا در پایان فیلم تغییر پیدا کرد ولی همیشه در طول داستان این حس را داشتم که بیشتر این فیلم برای تطهیر برخی از مقامات ساخته شده. حتا نوع لباس پوشیدن مائده شبیه لباس پوشیدن فرزند یکی از مقامات بود، یا عنوان آقازاده که برای محمد حسین انتخاب شده بود و همه می گفتند نباید به او تهمت زد او بی گناه است. یا خود حاج آقا شهیدی که هر موقع از او می خواستند وساطت کند این کار را نمی کرد ولی از یک سو همه نگران آبروی حاج آقا بودند و خیلی از مسایل دیگر باعث می شود که این نظریه تقویت شود برای تطهیر برخی از مقامات ساخته شده است. اینکه خود حاجی هم در جایی از فیلم عنوان کرد، به کسی تهمت نزنید واز او خواستند که از پسرش اعلام برائت کند ولی این کار را نکرد حالا می توان شبیه سازی کرد؟
شما خوب نفهمیدی پس!!!!!!!!!!!!!! چون جایی که حاجا اقا بچه ش میره زندان اصلا وساطت نمیکنه چون میدونه و به بچه ش هم اعتماد کامل داره چون میدونه که خلاف نمیکنه وهمه مقامات شهر هم پیش منبر ایشونن ولی اشون کمک نمیگیره بهشون تا کار دادگاه خودشو بکنه ولی اون اقایونی که گفتی برعکسن تادخترش یا پسرش دستگیر میشدن با فشار بر دستگاه قضایی و اطلاعاتی ازاد میشدند!!!
قیاس شما خوب نیست عزیز
Kuwait
از همه عوامل ساخت این سریال بخصوص نویسندگان خوب و کارگردان محترم تشکر میکنم. بااینکه تایم هر قسمت کوتاه بود ابدا بیننده رو ناراحت نمیکرد و علتش اینه که مثل بقیه سریالها بیخودی بهش آب نبسته بودن.. و درحالیکه پیام های اصلی سریال که با اهمیت هم بودن ارائه میشد بهیچ وجه دچار شعارزدگی نبود. در کل عالی بود ممنون
بسیار از دیدن این سریال لذت بردیم انشاالله آخرین سریال از این دست نباشه
...
پشت پرده ظاهر زیبای این سریال، هدفی جز تطهیر آقا زاده های گرامی بنوده و نخواهد بود.
.....
شبنم
Iran, Islamic Republic of
به نظرمن اگر بخواهیم فیلمی درخصوص روحانیت بسازیم باید طلبه ای که ده پانزده سال در حوزه درس خوانده و از نزدیک با طلبه ها و اساتیدشان حشرو نشر داشته و روحانیون شریف و یا خدای نکرده وضیع را کماهوحقه شناخته این حق را دارد که فیلم نامه ای بنویسد تا کارگردان زبده ای ازروی این فیلم نامه سریال بسازد نه افرادی که دراین فضا بزرگ نشده اند و معرفت مجمل و مبهمی به روحانیون دارند
محض اطلاع شما ایشون تو همه صحنه ها از طلبه هامشاوره میکردند
البته شعیبی خیلی سعی کرده بود به واقعیت نزدید شود. ان شاالله این کار شروع خوبی باشد برای یک راه طولانی در جهت شناساندن خدمات روحانیت اصیل به مردم در طول تاریخ داریم
حامد
دست مریزاد.
واقعا سریال خوبی بود. خدا خیرتان دهد.
اسلامی
ظاهرا جهان فقط موارد خنثی را درج میکند (منظور مثبت یا منفی نیست )... مظلبی که ماهیت واقعی فیلمسازان چند پهلو ساز را روشن میکنند اخ هستند و غیر قابل انتشار!!!!!!
آیا هنوز درکی در مورد مخالفین موافق نمای فیلمساز نظیر سازندگان " زیر نور ماه و طلا و مس و همین پرده نشین و حتی گاو ندارید ؟؟ متاسفم .....................
از دانشکده الهیات دانشگاه تبریز
Iran, Islamic Republic of
دست مریزاد و خدا قوت بر سازندگان این سریال زیبا و دلنشین.
اما چرا تعبیر به بدعت شده بدعت بار معنایی منفی دارد بنیان گذاری زشت را بدعت گویند آنجه را که در دین نیست وارد به دین کردن و آنچه در دین هست از آن خارج ساختن... برخی البته بدون اطلاع از آن برای مطلق نوآوری استفاده می کنند که صحیح نیست. با وجود اینکه هنوز با ایده آل های ساخت فیلم در باره فرهنگ روحانیت خیلی فاصله داریم اما این سریال به سهم خود گام موثری بسوی آن بود .... نکته مهم این بود که بوی خلوص از عوامل آن بویژه کارگردان عزیزش جناب شفیعی بزرگ به مشام می رسید.... اجرتان با امام عصر (عج).
حبیب
یه عده همیشه جز ایراد گرفتن کاری ندارن...نه از قصه چیزی می فهمن ...نه از ظرفیت محدود یک سریال...فکر می کنن باید تو یه سریال همه چی رو و در تمام ابعاد نشون بدن....بهروز جان خسته نباشی...نقد ها رو بشنو ولی دلسرد نشو...منتظر فیلم های قشنگ دیگتم هستیم
مهدی
Iran, Islamic Republic of
خوب بود مخصوصا نقش حاج آقا شهیدی
یکی از ایرادهای مهمی که داشت ریخت قبح ارتباط روحانیون با زنان بدحجاب بود
سرباز
سریال خوبی بود ولی بهتر بود مکان حوزه و رفتار طلبه ها به روزتر نشان داده میشد چراکه واقعیت چنین است؛الان در برخی حوزه ها مقالات نوشته میشه؛مکالمه زبان و عربی تدریس میشه...
محمد
Netherlands
در کنار ویژگی های مثبت زیادی این فیلم . دو تا نقد به نظرم جدی است. فضای مدرسه علمیه و حجره طلبگی فضای مجاهده علمیه چیزی که در این فیلم نه تنها شاهد اون نبودیم بلکه حجره مساوی بود با خواب و خوردن و مطایبه های طلبگی..
و البته علاوه بر ظلمی که به فضای مدرسه و حجره های طلبگی شد به تبع او به طلبه ها هم همین ظلم شد. طلبه را در حال درس خوندن ندیدیم... معمولا یه عده آدم های فربه و علاف که خیلی هم تکلیفشون با خودشون معلوم نیست!!!
یک طلبه
بنده به عنوان یک طلبه مدتهاست که در آرزوی یک فیلم در مورد جامعه روحانیت بودم ولی متاسفانه تابحال فیلمی که درخور زندگی این قشر باشد ساخته نشده بود و این فیلم را میتوان بهترین فیلم در این عرصه دانست. بنده واقعا لذت بردم. به همه دست اندرکاران فیلم علی الخصوص آقای شعیبی تبریک میگویم. ایشان نشان دادند که میشود یک فیلم ارزشی ساخت. یک فیلم خوب در مورد سبک زندگی!