سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 19 Mar 2024
 
۴۹
۵۰

دیدار بسیار جالب و شنیدنی مقام معظم رهبری با خانواده یک شهید ارمنی

شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۳۴
کد مطلب: 352048
دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده معظم شهدا از دورانی که ایشان در اوایل جنگ نماینده امام در وزارت دفاع بود، یعنی معاون شهید «چمران» بود، شروع شد هم‌چنان هم ادامه دارد.
دیدار بسیار جالب و شنیدنی مقام معظم رهبری با خانواده یک شهید ارمنی
گروه فرهنگی جهان نيوز - دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده معظم شهدا از دورانی که ایشان در اوایل جنگ نماینده امام در وزارت دفاع بود، یعنی معاون شهید «چمران» بود، شروع شد هم‌چنان هم ادامه دارد. در استان تهران، خانواده دو شهید به بالا نداریم که آقا خانه‌شان نرفته باشد. حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاری‌ام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا بودم. بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیه عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازی‌آباد. خانواده خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر، دو فرزند و داماد خانواده. مادر این شهیدان این‌قدر قدرتمند و باصلابت با آقا صحبت می‌کرد که یکی دو بار آقا گریه کرد. این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. چه شيعه، چه سني، چه مسيحي و...

صبح روز کریسمس یعنی عید پاک ارامنه، آقا فرمودند که خانه چند شهید ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم. سری به کلیساها زدیم که آنها از ما بی‌خبرتر بودند! بنیاد شهید هم اطلاعی در این مورد نداشت! رفتیم گشتیم توی محله مجیدیه شمالی و دو سه تا خانواده پیدا کردیم. در منزلشون را زدیم و با آن‌ها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمان‌ها خود را هیئتی یا بسیجی معرفی می کردیم. بین ارمنی‌ها بگوییم که از بسیج آمدیم که نمي شود، کارت صدا و سیما نشان دادیم و گفتیم از صدا و سیما هستیم و امشب شب کریسمس، می‌خواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.

برای نماز مغرب‌ و عشا با یک تیم حفاظتی وارد مجیدیه شدیم. گفتیم اسکورت که حرکت کرد به ما ابلاغ می‌کند. اسکورت هم به هوای این‌که ما توی منطقه هستیم، برای اینکه مسیر لو نرود، با بی‌سیم زیاد صحبت نکرد . یکدفعه مرکز مرا صدا کرد: «مورد(آقا) سر پل سیدخندان!» . پل سیدخندان تا مجیدیه کم‌تر از سه چهار دقیقه راه است. سریع از ماشین پیاده شدم. در خانه را زدم. خانمی بزک کرده در را باز کرد. با یاالله یاالله وارد شدیم . چند لحظه بعد، بی‌سیم اعلام کرد که ما سر مجیدیه هستیم. من هم براي اينكه آن خانم این‌جوری جلوی آقا نیاید،گفتم:« ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف می‌شوند منزل شما.»

گفت: «قدم روی چشم، تشریف بیاورد. گفتید کی؟!» من اسم حضرت آقا را دوباره گفتم . تا شنيد، افتاد وسط زمین و غش کرد!! بیچاره شدیم ! فکر کردیم چه کنیم، داد و بیداد کردیم، دو تا دخترآمدند، پرسيدند:«چه شد؟» گفتم: «ببخشید! ما همان صدا و سیمای صبح هستیم که آمده بودیم. ولی الآن فهیمدیم که مقام معظم رهبری می‌آیند منزلتان، به مادرتان گفتیم غش کرد!»

دختران اين خانم سعي کردند مادر را به حال آوردند. بی‌سیم اعلام کرد که آقا پشت در است. من دویدم در خانه را باز کردم. کارهای حفاظتی‌مان
بعد از بازرسی به او گفتیم که رهبر نظام آمده این‌جا، این‌ها چون بزرگتری نداشتند، خواهش کردیم که شما هم تشریف بیاورید. او را داخل كه بردیم اما وقتی آقا را که دید، غش كرد ! او را بردیم نشاندیم روی صندلی کنار آقا. با مکافاتی بالاخره با آقا سلام و احوال‌پرسی کرد. رفتیم بالای سر مادر، مادر را هم راه انداختیم، لباس مناسب پوشید و آمد.
را انجام دادیم. آقا از ماشین پیاده شدند و آمدند دم در و گفتند:«سلام علیکم»

گفتم: «بفرمایید!» گفتند:« شما؟!» نه این‌که ما را نشناسند، منظورشان این بود که تو اینجا چه کاره‌ای؟ گفتم: «صاحب‌خانه غش کرده.»گفتند:«کس دیگری نیست؟»گفتم:« آقا شما بفرمایید داخل»گفتند:« بدون اذن صاحب‌خانه داخل نمی‌آیم.»

ضدحفاظت‌ترین شکل ممکن این است که مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهارراه، با لباس روحانیت با آن عظمت رهبری خودشان بایستند، همة مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن وارد خانه کسی نشوند.

دویدم و رفتم به یکی از دخترها گفتم:«آقا دم در است بیایید تعارف کنید بیایند داخل.»گفتند: «لباسمان را عوض کنیم، میایم» به آقا گفتیم که رفته‌اند لباس مناسب بپوشند، شما بفرمایید داخل.گفتند:« نه می‌ایستم تا بیایند.» چند دقیقه‌ای دم در ایستادند. ما هم سعی کردیم بچه‌هایی که قد بلند دارند را بیاوریم، مثل نردبان دور ایشان بچینیم که ایشان پیدا نباشد. راه دیگری نداشتیم. چند دقیقه معطل شدیم. چون دانشجو بودند لباس دانشجویی مناسب داشتند. يكي از دخترها، دوید و آقا را دعوت کرد و آقا رفتند داخل اتاق . دخترخانم پیش آقا رفت و خوش‌آمد گفت و رفت بیرون .

آقا من را صدا کرند گفتند:« این‌ها پدر ندارند؟» گفتم که نمی‌دانم چون صبح نپرسیده بودم. گفتند:« بزرگ‌تر یا برادر ندارند؟» رفتم ازشون پرسیدم.گفتند که پدرشان مرده و یک برادر داشتند که شهید شده و عمویشان در خانة بغلیست.

فکر کردیم بهترین کار این است که عمو را بیاوریم . حالا چه کلکی بزنیم عمو را از خانه بیرون بیاوریم؟! با این هیبت و این تیپ و قد و قواره و اسلحه. هرچه هم بخواهی بگویی من کسی نیستم، قیافه‌ات تابلو است. در خانه ی بغلی را زدیم. آقایی آمد دم در سلام کردم.گفتم:«ببخشید! امر خیری بود خدمت رسیدیم.» این بندة خدا نگاه کرد، یک مسلمان بسیجی، خانة یک ارمنی آمده، چه امر خیری؟! رفت لباس پوشید آمد . محترمانه باهاش پیچیدیم توی خانة برادر خودش. داخل خانه که شدیم، نگهبان او را بازرسی کرد. نگاه کرد، پیش خودش گفت، برای امر خیر مگر آدم را بازرسی می‌کنند؟!

بعد از بازرسی به او گفتیم که رهبر نظام آمده این‌جا، این‌ها چون بزرگتری نداشتند، خواهش کردیم که شما هم تشریف بیاورید. او را داخل كه بردیم اما وقتی آقا را که دید، غش كرد ! او را بردیم نشاندیم روی صندلی کنار آقا. با مکافاتی بالاخره با آقا سلام و احوال‌پرسی کرد. رفتیم بالای سر مادر، مادر را هم راه انداختیم، لباس مناسب پوشید و آمد . وقتی وارد اتاق شد، آقا تعارفشان کردند در کنار خودشان، کنار همان عمویی که نشسته بود. بعد هم گفتند: «مادر! ما آمده‌ایم که حرف شما را بشنویم؛ چون شما دچار مشکل شده بودید، دوستان عموی بچه‌ها را آوردند.»

دخترها آمدند نشستند. آقا اولین سؤالشان این بود که شغل دخترها چیست؟ گفتند: دانشجو. آقا خيلي تحسینشان کرد و با آن‌ها كلي صحبت کردند، توی این حالت، یکی از دخترها سؤال کرد که آقا چیزی برای خوردن میل می کنند؟

نمی‌دانستم چه بگویم، آقا خوراکیهای آنها را می‌خورند یا نه ؟ رفتم کنار آقا، از ايشان سؤال کردم، آقا گفتند:«ما مهمانشان هستیم. از مهمان می‌پرسند چیزی بیاورند یا نیاورند؟ خُب اگر چیزی بیاورند ما می‌خوریم.» بعد رو به دخترگفتند:«بله دخترم؛ اگر زحمت بکشید چایی یا آب‌میوه بیاورید.» این‌ها رفتند چایی، آب‌میوه و شیرینی و میوه آوردند. آقا از همه چيزهايي
ضدحفاظت‌ترین شکل ممکن این است که مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهارراه، با لباس روحانیت با آن عظمت رهبری خودشان بایستند، همة مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن وارد خانه کسی نشوند.
كه آورده بودند خوردند. مثل بقیة جاها، آقا فرمودند:«عکس شهیدتان را من نمی‌بینم. عکس شهید عزیزمان را بیاورید ببینم.»

توی خانه مسلمان‌ها معمولا چند تا عکس بزرگ شهید هست. دختر خانواده يك آلبوم عکس‌ آورد كه مربوط به شب عروسی شهید بود! آلبوم را گذاشتند جلوی آقا. آقا همین‌جوری که نگاه می‌کردند، شروع کردند به صحبت کردن، صفحه‌ها را ورق ‌زدند تا تمام شد بعد گفتند:«خُب ! عکس تکی شهید را ندارید؟» بالاخره یک عکس تکی از شهید پیدا کردند و گذاشتند جلوی آقا ! آقا شروع کردند از شهید تعریف کردن و گفتند: «خُب! نحوة اسارت، نحوة شهادت اگر چیزی داشته به من بگویید.»

نام این شهید بزرگوار، شهید «مانوکیان» بود، به اندازة شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران» پرواز عملیاتی جنگی داشته است. هواپیمایش F۱۴، بمب‌افکن رهگیر بوده و بالاي صد سُرتی پرواز موفق در بغداد داشته. هواپیمایش را توی دژ آهنی بغداد می‌زنند. شهید، هواپیما را تا آن‌جا که ممکن است، اوج می‌دهد. هواپیما در اوج تا نقطة صفر خودش، که اتمسفر است بالا می‌آید و بقیه‌اش را به‌سمت ایران سرازیر می‌شود. چهار تا موتور هواپیما منهدم می‌شود و چون دیگر سیستم برقی هواپیما کار نمی‌کرده‌، نتوانسته «ایجکت» کند و چتر نجات شهید کار نکرده ... . اوحتی حاضر نشد، لاشة هواپیمای جمهوری اسلامی به‌دست عراقی‌ها بیافتد و کاری کرد تا توی خاک ایران سقوط کند.

مادر شهيد گفت: «امروز فهميدم كه علي(ع) كيست، من می‌توانم جمله‌ای به شما عرض کنم؟» آقا گفتند:« بفرمایید، من آمدم این‌جا که حرف شماها را بشنوم.»

گفت:« ما با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم اما در روضه‌هایتان شرکت می‌کنیم و خیلی مواقع هم داخل نمی‌آییم. روز شهادت امام حسین(ع)، روز عاشورا و تاسوعا به دسته‌های سینه‌زنی امام حسین(ع) شربت می‌دهیم. می‌آییم توی دسته‌هایتان می‌نشینیم و بعضی از حرف‌ها را می‌شنویم. من تا الآن نمی‌فهمیدم بعضي چيزها را. می‌گفتند، در دین شما بانویی ـ که دختر پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) است ـ را بین در و دیوار گذاشته‌اند، میخ به سینه‌اش خورده. نمی‌فهمیدم یعنی چی. می‌گفتند مسلمان‌ها یک رهبری داشتند به نام علی(ع). دستش را بستند و در سه دورة ۲۵ ساله، حکومتش را غصب کردند. نمی‌فهیمدم یعنی چی. گفتند، در ۲۵ سالی که حکومتش غصب شده بود، شغلش این بود، آخر شب نان و خرما می‌گذاشت روی کولش می‌رفت خانه یتیم‌هایش. این را هم نمی‌فهمیدم. ولی امروز فهمیدم که علی(ع) کیست.

امروز با آمدن شمابه منزلمان، با وجود این همه گرفتاریي كه داريد، من فهمیدم علی(ع) که خانة یتیم‌هایش می‌رفت چه‌قدر بزرگ است، شما رهبر مسلمین‌ جهان هستید، وقت گذاشتید و به خانة منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید و این در حالیست که اُسقُف ما، کشیش محلة ما هنوز به خانة ما نیامده !!»

پس از خروج از منزل ايشان آقا بچه ها را صدا كردند و گفتند: «این کار چه بود كه شما کردید؟ ما مهمان این خانواده بودیم. وقتی خانه‌شان رفتیم چرا غذایشان را نخوردید؟ این اهانت به این‌ها محسوب می‌شود. نمی‌خواستید، داخل نمی‌آمدید.»
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


نوری
Iran, Islamic Republic of
خیلی زیبا وقشنگ بود اشک از چشمم سرازیر شد
صدا
سلام
ممنون واقعا عالی بود خدا رهبرمونو حفظ کنه
سید حسین
Iran, Islamic Republic of
برایم خیلی جالبه که یک مرجع تقلید با آنهمه احتیاط در احکام و دانستن ظرافتهای فقه، میرود در خانه یک ارمنی از پذیراییشان استفاده میکند و اینقدر صریح به دیگران هم انتقاد میکند که چرا خشک مقدس بازی درآورده اید...
افتخار میکنم به تقلید از چنین فقیه متخلقی و نیز افتخار میکنم به چنین رهبر مقتدر، عزیز و در عین حال مظلومی و همچنین افتخار میکنم به چنین همشهریهای ارمنی دوست داشتنی و با معرفتی که از بعضی از به ظاهر مسلمونا حتی تو ولایت مداری نسبت به ائمه هدی و حتی رهبری نیز منصف تر و صادقترند...
بیژن منتقد
Iran, Islamic Republic of
منفی میخوای بدی لطفا دینت رو هم البته اگه داری بگو!
United States
به نظرت کار بدی کردن که منفی میدی؟
مهدی
United States
جانم فدای رهبری که تمام سخنان و اعمالشان برای ما درسهای بزرگی ست که از انها غافل هستیم .
علیرضا
Iran, Islamic Republic of
خداییش مطالب برام خیلی جالب بود. هم کلی خندیدم هم بعضی جاها اشکم در اومد...
اونجاییش که کلی خندیدم وقتی بود که دخترها رفتند عکسای عروسی شهید را آوردند و رهبر هم بدون نشان دادن حساسیت خاصی که منجر به حالگیری دخترها بشود، آلبوم را تا آخر ورق زده اند و احتمالا با تمرکز روی عکس خود شهید دیده اند که البته کلی آموزش و تربیت در این رفتار ایشان برای ما نهفته است ولی با اینحال کلی نسبت به حال حضرت آقا در آن لحظه خنده ام گرفت...
Iran, Islamic Republic of
یاعلی (ع)درصف محشر ز پی عفو گناه
دوستان چشم به لطف و کرمت دوخته اند
Iran, Islamic Republic of
اللهم احفظ وانصر قائدنا وامامنا الامام السید علی الحسینی الخامنه ای بحق محمدو واله
Iran, Islamic Republic of
شبیه ترین رهبر در سیره وعمل واقتداگر به مولای متقیان امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع)
احسنت
Iran, Islamic Republic of
خداوند رهبر عزیزمان را در سایه توجهات حضرت بقیه الله اعظم ( روحی فدا ) بر نظام نگهدار دارد و به ایشان طول عمر عنایت فرماید
مهدی
انهایی که منفی میدن ناراحتن که چرادعابه رهبرانقلاب میکنید!حال اگرمیخواهید خوشحال بشن دعابرای سلامتی سران انگلیس واسراییل وامریکا بکنین خوشحال میشن !
hamid
بنازم به این رهبر جهانی
و چه روضه ای خواند ان مادر شهید ارمنی
sana
Iran, Islamic Republic of
روحی لک الفدا یا مولای یا سید علی
ابوالفضل
Iran, Islamic Republic of
یا علی (ع)
غیرت الله
محمد
United Arab Emirates
سلام
دست شما درد نکند خیلی ممنون و هزاران بار تشکر از محبت شما عزیزان با خواندن این خاطره روحم شاد و جدا خاطرات دوران زندگی بزرگان که خوانده بودم تازه کردید خدا می داند با گریه عشق از وجود چنین رهبر و از لطف خدا که من در دوران این بزرگوارن زندگی می کنم من دبی زندگی می کنم نمی دانم چطور تشکر کنم فقط پیشنهاد می کنم یک ستون جهت زندگی روزمره آقا که بتوانیم الگو رفتار خودمان قرار دهیم که مثل بزرگان زندگی کردن هم ساده است و هم سخت التماس دعا
غلامپور
صادقانه و بدون تملق ميگويم با خواندن اين خاطره لحضات زيادي گريه كردم. من خود جانباز و برادر دو شهيد هستم. آفرين بر رهبرم كه حركات و سكنات و رفتارش همواره عزت بخش و مايه عبرت است. عزتش زياد و پاينده باد.
جانم فدای حضرت آقا
محمد
Iran, Islamic Republic of
سلام خیلی ممنون از نتشا این خاطره
محمود
Iran, Islamic Republic of
علی رغم اینکه میدانستم و خارج از تصورم نبود ولی اشکم سرازیر شد.
خدایا از عمر من بکاه و بر عمر ایشان بیافزا و خدایا تمام عمر من برای یک لحظه سلامتی ایشان
علی
عظمت وکرامت شخصیت رهبرفرزانه انقلاب همیشه بی نظیر ودرس آموز بوده است لکن این بخشی از خاطرات آقای شاپسندی محافظ مقام معظم رهبری است
سرباز
Iran, Islamic Republic of
اباالفضل علمدار خامنه ای نگهدار

جانم فدای امام خامنه ای
مرتضی
من هم اشک ریختم
محمد
جهان ممنون
علوی
رهبرا جانم فدایت
عاشق مخلص سیدعلی خامنه ای
Iran, Islamic Republic of
مردم هميشه نور خدا منجلي شود/
در سينه اي كه مملو مهر ولي شود/
من افتخار ميكنم آري ،خدا كند/
جانم فداي حضرت سيد علي شود/
خسرو
United States
درود بر فرزند خلف مادر بزرگوارمان حضرت فاطمه (س)،انشاالله در پناه جده سادات سلامت باشند.
gladiator_vahidi@yahoo.com
United States
این خاطره مال چن سال پیشه.هرسالم شما همینو تو سایتتون می زارین.
حضرت آقا که از این دیدارا زیاد دارن چرا خاطرات جدیدشونو گزارش نمیکتی آقای جهااااااان.
Iran, Islamic Republic of
بازم اشکم رو در آوردید.........
سید
Iran, Islamic Republic of
جانم به فدای رهبرم،حال کردم،ما باید به وجود رهبرمان ، افتخار کنیم(ایشان که نایب امام زمان هستند را دیدند غش کردند؛ اگه خود امام زمان روحی له الفداه را ببینند ،چه خواهند کرد)
خداكرم
آقا جان جان عالم بفدايت،
امیررضا آل حبیب
Iran, Islamic Republic of
بـا خامنــــــــه ای کسـی نگـــــردد گمــــراه
او در شبـــــــ تـار می درخشـــــد چون مـــاه
در هـــــــر نفســـــم برای او می خوانــــــم
لـا حـــــــــول ولـا قـــــــــوه الـا باللــــــــــــه
Iran, Islamic Republic of
خدا رحمتش کنه این شهید ارمنی رو
حسین
جان ما باد به قربان تو یا خامنه ای
United States
ابولفضل علمدار
....
انشاالله انقلاب خمینی و خامنه ای به انقلاب صاحب عصر متصل شود
رضا
اشگ در چشمم جمع شده و بغضی غریب گلویم را میفشارد.
متاسفانه خیلی از هئیت های ما، مداحان، سخنرانان گوش به فرمان آقا نیستند باید این مطلب را بخوانند تا یاد بگیرند
رمضانی
جانم فدای علی زمان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
منتظر گمنام
Iran, Islamic Republic of
باسلام ، خيلي عالي بود . افتخار ميكنم به چنين رهبري ، چشم دشمنان آقامون كور . جانم فداي رهبر
حسین
از اینگونه اعمال حضرت اقا زیاد دارند لطفا جهت اطلاع عموم بیش از پیش اطلاع رسانی منمایید
حامد
عالی بود جهت تعجیل در فرج حضرت صاحب الزمان و سلامتی و طول عمر امام خامنه ای و شادی روح این شهید بزرگوار سه صلوات محمدی یادت نره.
سید محمد
دشمنانمان بدانند اگر از سرهایمان کوه بسازند
هرگز فرزندانمان در کتاب تاریخ نخواهند خواند
که خامنه ای تنها ماند ..
محمد
United States
اللهم عجل لولیک الفرج.
جانم فدای رهبرم.
بنده خدا
Iran, Islamic Republic of
سیره مردان خدا . . .
افسر جنگ نرم
عالی بود فقط میتونم همینو بگم .....خدا رهبرمان سید علی را حافظ و نگه دار باشد ان شاالله
حسینیان
جانم فدای رهبر
مصطفي
خدايي من تا حالا نديدم كسي براي كسي گريه كند جز براي اولياء خدا و اين نشان از سيد خراساني بودن آقا دارد
ر ب
چقدر رهبر عزیز ما مرد بزرگ هستند و چه فکر روشنی افتخار میکنم به داشتن چنین رهبری و هموطنان عزیز مسیحیم که شهید دادند و همیشه با احترام با هم زندگی کردیم. خداوند روح این شهید عزیز رو شاد بکنه و به خانواده گرامیشون اجر بده ان شالله