جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۱
۱

حاج حسین

سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۰۸
کد مطلب: 391711
این چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ اسمش چیه این؟
حاج حسین
به گزارش جهان، عمار ذابحی در گوگل پلاس نوشت:
حاج حسین
رفتم بیرون . . . برگشتم . . . هنوز حرف می زدند.
پیرمرد می گفت: جوون! دستت چی شده؟ تو جبهه این طوری شدی یا مادرزادیه؟
حاج حسین خندید، آن یکی دستش را آورد بالا گفت: این جای اون یکی رو هم پر می کنه. یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم.
پیرمرد ساکت بود. حوصله ام سررفت. پرسیدم: پدرجان! تازه اومده ای لشکر؟
حواسش نبود گفت: این چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ اسمش چیه این؟
گفتم: حاج حسین خرازی
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


عاشقتم حاج حسین..دعا
کن ماهم شهید شیم