پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۲

عاقبت نافرجام دو رگه های تیم ملی

يکشنبه ۹ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۳۸
کد مطلب: 414689
ماجرای عاقبت به خیر نشدن دورگه های تیم ملی موضوعی است که در شماره نوروزی هفته نامه همشهری تماشاگر مورد بررسی قرار گرفته است. این نشریه در ابتدای گزارش خود می نویسد: «مروری بر سرنوشت این بازیکنان تا حدودی نشان می دهد این ادعا خیلی هم غیر منطقی نیست!»
به گزارش جهان، در سال های اخیر بازیکن های خارج نشینی که به تیم ملی ایران می آیند، در عرصه باشگاهی عاقبت به خیر نمی شوند به بهانه همین ادعا نگاهی به سرنوشت خارج نشین هایی داشتیم که در دوره های مختلف به تیم ملی آمدند.

فریدون زندی

نام فریدون زندی اولین بار در سال ۱۳۸۳ بر سر زبان ها افتاد. آن زمان برانکو ایوانکوویچ کروات که هدایت تیم ملی ایران را برعهده داشت، دست روی فوتبالیست دو رگه ای گذاشت که پیراهن شماره ۱۰ کایزرسلاوترن را در بوندس لیگا بر تن می کرد و سابقه پوشیدن پیراهن تیم ملی جوانان آلمان را هم در کارنامه داشت. زندی که از پدری ایرانی و مادری آلمانی متولد شده، در بهمن ماه سال ۸۳ بالاخره به دعوت برانکو جواب مثبت داد و با سر و صدای فراوان به ایران آمد. بازیکن خوش صحبت کایزرسلاوترن که ۱۰ سال پیش اولین بازی رسمی اش را برای تیم برانکو انجام داد و مقابل بحرین در مقدماتی جام جهانی به میدان رفت، خیلی زود پس از حضور در ایران جایگاهش در بوندس لیگا را از دست داد.

او تنها یک سال پس از انجام اولین بازی ملی اش به کوبلنزی منتقل شد که در بوندس لیگای دو حضور داشت و در این لیگ برای بقا می جنگید. لیگ قبرس مقصد بعدی زندی بود، لیگی که حتی در بین لیگ های درجه سوم اروپا هم جایی نداشت. زندی پس از حضور در سه تیم قبرسی به یاران آمد و به تیم کهکشانی استیل آذین رفت، تیمی که با ستاره هایش راه سقوط را پیش گرفت و در نهایت راهی لیگ دسته یک شد. فریدون پس از این سر استقلال درآورد تا محبوبیت از دست رفته اش را زنده کند اما در نهایت به هدفش نرسید و راهی فوتبال قطر و باشگاه الاهلی شد. جالب اینکه زندی که روزی شانس حضور در تیم ملی آلمان بود، حالا پس از ۱۰ سال تنها یک جام در کارنامه اش می بیند که آن هم مربوط به قهرمانی اش با استقلال در جام حذفی است!

دانیال داوری

نام داوری زمانی بر سر زبان ها افتاد که اینتراخت برانشوایگ با او به بوندس لیگا صعود کرد. کی روش که نشان داده بود علاقه خاصی به ایرانی های خارج نشین دارد، بلافاصله سراغ داوری رفت و او را هم راضی کرد تا به تیم ملی ایران بیاید. رسانه ای شدن این خبر خیلی زود مهدی رحمتی را از تیم ملی فراری داد تا داوری صاحب پیراهن شماره یک تیم ملی شود. البته او هم همانند نظری در تیم ملی ایرانی به حدی ناامید کننده ظاهر شد که کی روش در جام جهانی قید استفاده از او را زد و حتی پس از این رقابت ها به اردوهای تدارکاتی هم دعوتش نکرد. داوری پس از حضور در تیم ملی ایران از بوندس لیگا به لیگ سوئیس رفت تا در گراس هاپرز هم نیمکت نشین شود. داوری چهار ماهی می شود که حتی یک بازی رسمی هم برای گراس هاپرز انجام داده و بیشتر حکم یک تماشاگر را داشته تا دروازه بان!

امید نظری

پس از حضور موفق دژاگه و گوچی در تیم ملی، کی روش سراغ بازیکنی به نام این نظری رفت؛ بازیکنی که در مالموسوئد توپ می زد و برای تیم ملی این کشور ۲۱ بازی ملی در رده پایه انجام داده بود. برخلاف پیش بینی ها این بازیکن ایرانی – فیلیپینی به کی روش جواب منفی داد اما سرمربی پرتغالی تیم ملی با دست پر از سوئد برگشت و امید نظری برادر بزرگتر او را ملی پوش کرد؛ برادری که در لیگ دوم سوئد فوتبال بازی می کرد و هیچ سابقه ملی هم نداشت. امید نظری که این روزها در لیگ سوم سوئد حضور دارد، در ترکیب کی روش جواب نداد و خیلی زود از تیم ملی کنار گذاشته شد. این روزها بیشتر از اینکه فوتبال بازی کند در شبکه های اجتماعی فعالیت می دارد و هیچ بعید نیست خیلی زود فوتبال را کنار بگذارد! او در تیم ملی تنها ۵ بازی انجام داد و یک گل ملی هم در رقابت های غرب آسیا به ثمر رساند.

رضا قوچان زاده

کی روش پس از دعوت دژاگه به تیم ملی و گرفتن نتیجه مثبت، پروژه پیدا کردن فوتبالیست های ایران در سطح جهان را کلید زد و در اولین گام سراغ بازیکنی رفت که ۹ بازی برای تیم ملی هلند در رده پایه انجام داده بود. این بازیکن کسی نبود جز رضا قوچان زاده که در سنت ترویدن بلژیک توپ می زد و با گلزنی هایش در لیگ دوم این کشور چهره شده بود. او هم همانند دژاگه با توپ پر به تیم کی روش آمد و خیلی زود به ستاره تیم ملی تبدیل شد. در ابتدا حضور در تیم ملی ایران برای گوچی آمد داشت و زمینه ساز انتقال او به استاندارلیژ در لیگ اول بلژیک شد. البته این تمام ماجرای ناجی فوتبال ایران نبود.

بازیکنی که با گل هایش ایران را به جام جهانی برزیل رساند، در تیم باشگاهی جدیدش سکونشین شد تا به چارلتون انگلیس کوچ کند. او در این تیم هم عملکرد ناامید کننده داشت تا به الکویت کویت قرض داده شود. او حتی در کویت هم نتوانست خودی نشان دهد تا راهی الوکره قطر شد. هر چند او این روزها کماکان یکی از ستاره های تیم ملی و به گلزنی هایش در این رده ادامه می دهد اما در رده باشگاهی، راهی را می رود که آینده خوبی ندارد. گوچی اگر همین روند را ادامه دهد فصل آینده در لیگ برتر ایران روی نیمکت یک تیم اسمی می نشیند و پس از آن هم سر از لیگ یک خودمان در می آورد!

امیر شاپورزاده

با رفتن برانکو ایوانکوویچ از تیم ملی، امیر قلعه نویی روی کار آمد و در همان آغاز کار تصمیم گرفت راهی را برود که مربی کروات رفته بود. در همین رابطه نام امیر شاپورزاده در دوره مربیگری ژنرال بر سر زبان ها افتاد، بازیکنی که آن زمان سابقه حضور در تیم دوم هامبورگ را در کارنامه داشت و برای هانزاروستوک در بوندس لیگای یک و دو توپ زده بود. پیش از جام ملت ها بود که این بازیکن بر حضور در غرب آسیا به تیم ملی «ب» دعوت شد و زیر نظر مظلومی ۴ بازی رسمی انجام داد. البته عملکرد شاپورزاده در این تورنمنت به حدی درخشان نبود که قلعه نویی نام او را در فهرست مسافران جام ملت ها قرار دهد. شاپورزاده پس از این یک بار هم در زمان دایی به تیم ملی دعوت شد و یک بازی مقابل زامبیا انجام داد که این بازی اولین و آخرین حضور او در تیم بزرگسالان ایران بود! جالب اینکه او پس از این حضور از بوندس لیگای دو به لیگ ایران دیپورت شد تا با استیل آذین کهکشانی راهی لیگ دسته یک شود و بازی های این رده را از روی نیمکت تماشا کند. شاپورزاده حتی از لیگ ایران هم دیپورت شد تا به آلمان برگردد و در لیگ های منطقه ای این کشور به فوتبالش ادامه دهد. این بازیکن در حال حاضر ۳۲ سال سن دارد و همان طور که عنوان شد در لیگ های منطقه ای آلمان توپ می زند.

اشکان دژاگه

این طور که امیر قلعه نویی می گوید او اولین نفری بوده که روی اشکان دژاگه دست گذاشته و عملکرد او را برای حضور در تیم ملی زیر نظر گرفته است. ژنرال حتی مدعی است با پدر اشکان مذاکراتی هم داشته اما نتوانسته او را برای حضور پسرش در تیم ملی راضی کند. جالب اینکه قطبی هم ادعا می کند با دژاگه برای حضور در تیم ملی ایران صحبت هایی داشته، صحبت هایی که هیچ وقت به نتیجه نرسیده است. به هر حال این بازیکن که در آلمان بزرگ شده و ۵۰ بازی برای تیم های ملی این کشور در رده های پایه انجام داده، اسفندماه ۱۳۹۰ به دعوت کی روش جواب مثبت داده تا پیراهن تیم ملی ایران را مقابل قطر بر تن کند و۲ گل تماشایی بزند. او زمانی که شاگرد کی روش شد، بازیکن فولام بود و با سابقه ۱۳۲ بازی بوندس لیگایی، در لیگ فوتبال جزیره توپ می زد اما حالا بازیکن العربی قطر است و در لیگ ستارگان این کشور فوتبال بازی می کند. پس از جام جهانی دژاگه با قراردادی قرضی و نجومی از فولام به العربی پیوست تا در سن ۲۷ سالگی شانس حضور در سطح اول فوتبال باشگاهی جهان را از دست بدهد. البته او برخلاف شاپور زاده و زندی هنوز که هنوزه یکی از ستاره های فوتبال ایران است، ستاره ای که نبودش تیم ملی را با مشکل روبرو می کند.

مهرداد بیت آشور

یکی دیگر از ایرانی های خارج نشین که نتوانست در تیم کی روش برای خودش جایگاهی پیدا کند، استیون مهرداد بیت آشور بود. این بازیکن که در فصل ۲۰۱۲ به تیم ستارگان لیگ آمریکا رسیده تا مورد توجه یورگن کلینزمن، سرمربی تیم ملی این کشور قرار بگیرد و به اردوی تدارکاتی این تیم دعوت شود، پس از مذاکره با کی روش حاضر شد به تیم ملی ایران بیاید. آن زمان گفته می شد بیت آشور در تیم ملی جانشین خسرو حیدری می شود اما خیلی زود کی روش از دعوت او پشیمان شد و در جام جهانی برای همیشه از تیم ملی خط خورد تا در ونکوور وایتکپس کانادا به فوتبالش ادامه دهد. البته بیت آشور برخلاف داوری کماکان در تیم باشگاهی اش مهره فیکس است و در لیگ آمریکا بازی می کند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *