جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰

نظر آيت الله مهدوي در مورد بولتن تخريبي

سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۳۲
کد مطلب: 208802
ایشان جزوه را دیدند و نظرشان این بود که این‎طور کارها نه به نفع انقلاب است و نه به نفع انتخابات و تفرقه و جدایی و انشقاق ایجاد می‎کند بین نیروهای انقلابی.
به گزارش جهان، ابراهیم انصاریان متخصص حقوق بین الملل؛ از جمله نامزدهای جبهه متحد اصولگرایان در حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر است. وی در گفتگوی تفصیلی با پایگاه اطلاع رسانی جبهه متحد اصولگرایان بر پیگیری حقوق هسته ای کشورمان و همچنین حقوق اتباع جمهوری اسلامی ایران در سایر کشورها تاکید دارد و می گوید: «قطعا حق هسته‎ای ما یک حق صلح‎آمیز هست و آمریکایی‎ها و اروپایی‎ها هم اذعان دارند ولی چون ما یک کشور مسلمان انقلابی هستیم و احساس آن‎ها این است که توان هسته‎ای ما باعث رشد مسلمانان هم می‎شود با ما مخالفت می کنند. البته حتما رشد و پيشرفت ايران اسلامي و پافشاري بر اصول، حتما موجب الگوگيري كشورهاي منطقه مي شود.» در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید:
 
* آقاي انصاريان بسياري شما را به برادر شيخ حسين انصاريان مي شناسند. قدري از زندگي و دروان تحصيلتان بگوييد.

من در سال 1337 در تهران به دنیا آمده‎ام. در یک خانواده مذهبی و متوسط به لحاظ مسائل مالی. ولی هم مذهبی و هم انقلابی. پدرم علی‎رغم این‎که کاسب جزء بود و با مرحوم شهید نواب صفوی دوست بود و در مبارزات شهید نواب همکاری می‎کرد و از همان ابتدای زندگی با مسائل انقلاب آشنا شدم. توسط هم پدرم و هم مدرسه‎هایی که ما می‎رفتیم بیشتر مدرسه‎های اسلامی و انقلابی بود. لذا از شروع نهضت امام خمینی با خود حضرت امام(ره) آشنا شدیم تا الان که در خدمت شما هستیم. تحصیلاتم در مدارس اسلامی طي شده است. دوره دانشگاه را بعد از انقلاب به‎عنوان اولین دانشجویان دانشگاه علوم قضایی که مرحوم شهید بهشتی تأسیس کردند برای قوه قضاییه تحصیل کردم و کارشناسی‎ ارشدم را در دانشگاه تهران گرفتم. رشته لیسانسم حقوق است و فوق‎لیسانسم فقه و مبانی حقوق اسلامی. بنده از بعد دوران دبستان، بعدازظهرها در مدرسه آیت‎الله مجتهدی مشغول تحصیل شدم . ادامه داشت تا بعد از انقلاب که در مدرسه عالی شهید مطهری و مدرسه مروی و تحصیلات حوزوی‎ام را آن‎جا انجام دادم تا به سطوح سطح حوزه که مربوط به انتهای سطح است را خواندم.

* سوابق كاريتان چطور بود؟

در بحث سوابق کاری خودم، در ابتدای انقلاب به‎توصیه مرحوم شهید رجایی که با پدرم نزدیک بودند و رفت و آمد داشتند، به آموزش و پرورش آمدم و به‎عنوان مربی امور تربیتی در منطقه 14 مشغول شدم. منطقه 14 منطقه‎ای بود که منافقین در آن خیلی فعال بودند لذا یکی از کارهای مهم در منطقه چهارده مبارزه با منافقین بود که شروع کردیم. بعد از آن به منطقه 12 آمدم به‎عنوان مدیر مدرسه در منطقه محروم مولوی در حقیقت از ابتدا شروع کردیم و چیزی حدود پنج سال به‎عنوان مدیر مدرسه آن‎جا فعالیت کردم. بعد از آن به سازمان امور اداری و استخدامی کشور رفتم و چون تخصصم حقوق بود مدیرکل امور اداری و استخدامی کشور شدم. از سال 70 به‎طور کامل به وزارت امور خارجه آمدم به‎عنوان کارشناس حقوقی وزارت خارجه و در بخش حقوقی مشغول شدم. پنج سال مدیرکل امور اجتماعی وزارت خارجی بودم و در دولت اصلاحات به علت این‎که ما گرایش به ولایت و حزب‎اللهی داشتیم بنده و جمعي از دوستان را به‎صورت کامل کنار گذاشتند؛ ولی ما ایستادگی در مقابل اصلاحات و دوم خردادی‎ها را تكليف خود مي دانستيم لذا در مقابلشان ماندم و با دوستانی که همفکر بودیم توانستیم تا یک‎مقدار از مسائلی که لازم بود جلوگیری کنیم. در دولت نهم که آقای متکی وزیر امور خارجه شدند بنده شدم مشاور حقوقی ایشان و تا پایان تصدی ایشان به‎عنوان مشاور حقوقی ایشان بودم.

* ظاهرا قرار بود سفير هم بشويد؟

بله. چند ماه قبل از رفتن آقای متکی از وزارتخانه، يكي از سفارتخانه ها به بنده پيشنهاد شد که به‎لحاظ مسائلی نپذيرفتم. ولی  در نهايت اكنون به‎عنوان کارشناس ارشد در وزارت خارجه مشغول هستم.
 
* با توجه به سوابق جنابعالي در مورد علم حقوق و سياست خارجه، آيا وزارت خارجه در اين زمينه فعاليتي دارد؟

در مورد مسائل حقوقی اگر اجازه بدهید من دو بخشش کنم؛ مسائل حقوق بین‎الملل و مسائل حقوق داخلی. در مسائل حقوق بین‎الملل چیزی که مهم است دفاع از حقوق جمهوری اسلامی ایران مهم است. شاید در دوران انقلاب ما هیچ حقی بالاتر از حق هسته‎ای برای ما نبود و جمهوری اسلامی ایران که حالا به تعبیری بگوییم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دفاع از این حقی بود که در حقیقت ابرقدرت‎ها و دشمنان نظام دنبال این بودند که ما این حق را نداشته باشیم. نمونه‎هایش هم در سازمان ملل در مجامع بین‎المللی ما از این حق دفاع کردیم و امروز هم سیاست خارجی ما بر همین مبنا در حال حرکت است که دفاع از حقوق جمهوری اسلامی ایران به‎عنوان دفاع از حق هسته‎ای بودن ماست. قطعا حق هسته‎ای ما یک حق صلح‎آمیز هست و آمریکایی‎ها و اروپایی‎ها هم اذعان دارند ولی چون ما یک کشور مسلمان انقلابی هستیم و احساس آن‎ها این است که توان هسته‎ای ما باعث رشد مسلمانان هم می‎شود با ما مخالفت می کنند. البته حتما رشد و پيشرفت ايران اسلامي و پافشاري بر اصول، حتما موجب الگوگيري كشورهاي منطقه مي شود. این بیداری اسلامی به‎نظرم از آن پافشاری‎هایی ماست که به‎وجود آمد. یعنی پافشاری جمهوری اسلامی ایران بر هم تفکرات و نظراتش و هم حقوقی که دارد. حتما همین است که ما احساس می‎کنیم که بیداری اسلامی آن برآیند آن مقاومتی است که در جمهوری اسلامی ایران و به‎نام انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در حال انجام است. این بزرگترین حق است. حقوق دیگری که ما داریم؛ حقوق دانشمندان ماست که در خارج از کشور تاکنونچندتای‎شان دستگیر شده‎اند و الان در زندان‎های آمریکا و یا جاهای دیگر هستند. این وزارت امور خارجه است که باید این را پی‎گیری کند و برای آزادی و دفاع از این‎ها محکم بایستد و دفاع کند. بخش دیگری که در حقوق جمهوری اسلامی ایران در بخش بین‎الملل می‎شود مثال زد دفاع از ایرانیان خارج از کشور است. ما می‎دانیم که مقام معظم رهبری در نوبت‎های مختلف گفته‎اند که دفاع از ایرانیان خارج از کشور وظیفه جمهوری اسلامی ایران و وزارت خارجه است. یعنی وزارت خارجه است که باید حقوق شهروندان ایران را در خارج از کشور پی‎گیری کند و به‎عنوان یک حق کنسولی که در کنوانسیون وین مطرح است و در سایر حقوق بین‎الملل ما این را داریم که هر کشوری باید نسبت به شهروندان خودش دفاع کند و محکم هم بایستد و از حقوق ایرانیان خارج از کشور دفاع کند. حالا اگر مسائلی در مورد ایرانیان باشد این سیاست جمهوری اسلامی است که باید این دفاع را داشته باشد و وزارت خارجه هم مجری این سیاست‎های دفاع از ایرانیان خارج از کشور است.
 
* به نظر مي رسد مجلس هم مي تواند در اين زمينه اهرمي براي وزارت خارجه جهت پيگيري هاي حقوقي در عرصه بين الملل باشد.

در مجلس چون ما پیوسته‎ایم به کنوانسیون‎های مختلف در مجاری بین‎المللی، از همان مجاری بین‎المللی کنوانسیون‎ها را می‎شود استفاده کرد. منتهی از راه‎هایی که می‎شود در مجلس استفاده کرد این است که کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی و کمیسیون حقوقی مجلس که می‎تواند قوانین و مقرراتی را بر اساس همان کنوانسیون‎ها انجام بدهد و وزارت خارجه را مکلف کند که این حقوق را انجام بدهد و پی‎گیری کند.
 
* رهبر انقلاب همیشه روی مشارکت گسترده در انتخابات تأکید داشته‎اند مباحث داخلي جبهه متحد و يكي از دغدغه هاي جدي جبهه، تلاش در جهت مشاركت گسترده است چه محورهايي را در مورد اين موضوع مي توان مدنظر داشت؟

بحث حضور گسترده مردم بحثی است که هم حضرت امام(ره) روی آن خیلی تکیه داشتند و هم مقام معظم رهبری بارها این را تأکید کردند که حضور مردم اقتدار نظام است و اقتدار نظام با حضور مردم شکل می‎گیرد. هرکجا که حضور مردم بوده نظام هم اقتدارش محکم بوده و زیاد بوده و هم این‎که در برابر دشمنان توانسته بایستد و در حقیقت نظام را از گزند دشمنان نجات دهد اما چه روش‎هایی را می‎شود انجام داد. یکی این‎که به‎نظر می‎آید که اگر مسئولین وحدت داشته باشند و همگرایی و همدلی داشته باشند مردم هم به حضور در صحنه‎های مختلف دلگرم می‎شوند. حالا مثالش را می‎شود در بحث دفاع مقدس زد که تأکید امام(ره)  هم همین بود. آن‎جا می‎بینیم که هرکجا که مسئولین ما وحدت داشتند و اختلاف نداشتند مردم هم پشت سرشان حرکت کردند. یعنی در درجه اول این مسئولیت مسئولین هست که نسبت به همدیگر وحدت داشته باشند. دوم این‎که در اجرای آن‎چه را که نظام خواستار است. حالا نظامی را که ما می‎گوییم در رأسش رهبری و سایر قوانینی که ما داریم اجرای آن‎ها می‎تواند مردم را دلگرم کند. مسأله سوم مبارزه با فساد است. یعنی اگر مردم احساس کنند که نظام و به‎خصوص مسئولین همت دارند برای مبارزه با فساد، این دلگرمی به‎وجود می‎آید که حضورشان را بیشتر کنند و شاید مطلب دیگری که راجع به حضور گسترده می‎شود انجام داد این است که مردم احساس کنند که حضورشان تأثیرگذار است و در قانون‎گذاری تأثیر قوه مجریه که همین‎طور هم هست و تأثیر را دارد منتهی افرادی که در رأس قوه مجریه، مقننه و قضاییه هستند افرادی هستند که مطالبات آن‎ها را پی‎گیری می‎کنند و انجام می‎دهند.

 نقش رسانه‎ها نقش بسیار مهمی است به‎خصوص اگر ما نگاهی به 20 سال گذشته کنیم نسبت به رسانه‎ها. بیشتر رسانه‎های ما به‎صورت مکتوب بوده و به‎صورت روزنامه‎ها و مجلات بوده و حتی رسانه ملی ما و صداوسیما یک محدوده یکی دو شبکه بیشتر نبوده. اما امروز رسانه‎های مجازی ما شاید دارد جای رسانه‎های مکتوب و حتی رسانه‎های صدا و تصویری را دارد تا حدودی می‎گیرد. چون دسترسی به آن آسان و راحت و سریع‎تر است لذا این رسانه‎ها یک تکلیفی دارند نسبت به جمهوری اسلامی و نسبت به مردم که در درجه اول با صداقت برخورد کنند. اگر خبری می‎خوانند صداقت را در آن‎ها ببینند. پس اولین وظیفه یک رسانه این است که صداقت را به خرج بدهد و اخباری که نشان می‎دهد درست باشد. و موجب تشویق و در هم ریختگی افکار مردم نشوند. سیاه‎نمایی نکنند و در حقیقت مردم را ناامید نکنند چون ناامیدی از همین رسانه‎ها و بعضی از سیاه‎نمایی‎ها موجب ناامیدی مردم می‎شوند. در واقع مردم را دلگرم کنند و اگر نقد و انتقادی نسبت به قوای سه‎گانه دارند می‎توانند منصفانه نقد کنند و به شکلی نباشد که تخطئه و يا خدايي نكرده تخريب باشد. در مورد رسانه‎ها در حقیقت اگر رسانه‎ای خلاف‎گویی کند و سیاه‎نمایی کند شاید گناهش از گناه‎های فردی هم بیشتر است. تخریب و افترا و تهمت زدن و حرف‎های غیرواقعی نسبت به افراد و گروه‎ها این‎ها اصلاحش و درست کردنش خیلی زمان می‎برد و مشکلات زیادی دارد تا درست شود.
 
* متاسفانه بولتن سازي هاي اخير به نوعي يك حركت سازماندهي شده تخريبي را نشان مي داد.

بله همین بولتنی که اخیرا نسبت به جبهه متحد اصول‎گرایی و شخصیت‎هایی که در جبهه متحد اصول‎گرایی هستند. خب این خیلی‎هایش با واقعیت منطبق نبود و خیلی‎هایش نظرات درستی نبود که شنیده شده که اعضای جبهه پایداری هم خودشان انتقاد داشتند به تعبیری به ادبیاتش انتقاد داشتند. در حالی‎که مخاطبین وقتی می‎خوانند فقط بحث ادبیاتش نیست. بحث مطالب خلاف واقع و دروغي هم که در بولتن بود مطلوب نیست این‎طور حرکت‎هایی که در جمهوری اسلامی ایران ما همه خودمان را مؤمن می‎دانیم و انقلابی می‎دانیم صحیح نیست که ما نسبت به بزرگان و افراد اينگونه ناروا سخن بگوييم و قلم بزنيم. حتی بحث شخصیت‎های مهم نیست بلکه همه افراد هم در اسلام، محترم هستند و نباید شخصیت‎شان ولو به اشاره تخریب شود و در احکام اسلامی وقتی بحث غیبت را مطرح می‎کنیم و بحث مسخره کردن و استهزا را مطرح می‎کنیم حتی به یک اشاره هم فقها تلقی‎شان این است که غیبت و استهزاء محسوب می‎شود. لذا حالا ما بیاییم یک جزوه‎ای یا بولتنی یا خبری را در رسانه پخش کنیم که حیثیت یک گروهی یا جمعی یا شخصیتی از بین برود دیگر نابخشودنی است و امکان این‎که شما بخواهید اصلاحش کنید دیگر نیست و به قول معروف آبرویی که ریخته شده دیگر جمع‎شدنی نیست.
 
* در اين بولتن يكي از شخصيت هاي برجسته كه مورد هجمه قرار گرفت آيت الله مهدوي كني بودند. ايشان بولتن را ديدند؟ چه واكنشي داشتند؟

ایشان جزوه را دیدند و نظرشان این بود که این‎طور کارها نه به نفع انقلاب است و نه به نفع انتخابات و تفرقه و جدایی و انشقاق ایجاد می‎کند بین نیروهای انقلابی. البته تاكيد داشتند كه جبهه متحد و افرادي كه در اين بولتن مورد تخريب قرار گرفته اند براي وحدت نيروهاي انقلاب از پاسخ خودداري كنند.
 
* البته برخي اين بولتن را تضارب آرا و ارايه يك فكر ديگر مي دانند.

حالا تضارب آرا فرق می‎کند با این‎که شما بیایید و تخریب کنید. تضارب این نیست. تضارب آرا این است که شما در کلاس درس و دانشگاه می‎نشینید با استاد بحث می‎کنید. یک نظریه او می‎دهد و شما نظریه را نقد می‎کنید یا در دروس حوزه. در دروس حوزه یک مرجع تقلید با 40، 50 سال سابقه در درس خارج شروع می‎کند به درس دادن و یکی از شاگردانش شروع می‎کند و نقد می‎کند آن قضیه را اما هیچ‎موقع آن مرجع را تخطئه و تخریب نمی‎کند؛ این چیزی است که ما در حوزه‎ها داریم. نقد نظریات در حوزه خیلی سابقه طولانی دارد. شاید مشابهش در دانشگاه‎ها و یا مجامع علمی دیگر کمتر دیده شود. اما یک طلبه‎ای که شاید سنش هم کم باشد اما نظر استادش را که مرجع تقلید هم هست نقد می‎کند و او هم پاسخ می‎دهد. اما هیچ‎موقع آن طلبه نمی‎آید بیرون که تخطئه کند و تخریب کند مرجع را و بگوید که این حرف من را قبول ندارد. ما یک‎موقع می‎خواهیم نقد کنیم و یک‎موقع می‎خواهیم تنازع کنیم. تضارب آرا و نقد فرق می‎کند با تنازع. تنازع یعنی از بین بردن و کندن بیرون انداختن طرف. ولی تضارب آرا این‎طور نیست.
 
يكي از دغدغه هاي كنوني بدنه جريان اصولگرا ادامه كار جبهه متحد اصولگرايان است. آيا انتخابات پاياني بر اين جبهه است؟

بايد در مورد آن بحث شود ليكن حدس من این است که نظر دو بزرگوار حضرت آیت‎الله مهدوی‎کنی و حضرت آیت‎الله یزدی این است که از سوي جبهه متحد، نظارت بر جريان اصولگرا در مجلس استمرار داشته باشد حالا نه نظارت به‎معنای رسمی و قانونی بلكه نظارتی که مسئولیت‎شناسی نمایندگان را این جبهه پی‎گیری کند. این پیشنهاد بنده است كه یک عده‎ای در جبهه متحد اصول‎گرایی بمانند به‎عنوان اتاق فکر برای فکر دادن به لوایح و پشتیبانی کردن از لوایح و طرح‎ها و هم این‎که نظارت بر عملکرد این کاندیداهایی که از طرف همه طيفهاي اصول‎گرایی و ليست اصلي يعني جبهه متحد كه وارد مجلس مي شوند؛ یک نظارتی هم از بیرون بر این‎ها داشته باشند و عملکرد این‎ها را به‎صورت مثلا هرسه ماه یک‎بار یا شش ماه یک‎بار یا سالانه ارزیابی کنند و تذكرات لازم را به آنها منتقل نمايد كه خیلی مهم است. به هر صورت یک پایگاهی باشد برای انتقال نظرات حقوقی، علمی براي لوایح و طرح‎ها که بتواند یک پشتوانه فکری هم برای نمایندگان مجلس باشد.
 
* تحريم، بيداري اسلامي و الگو گيري از جمهوري اسلامي از سوي ملت هاي منطقه موضوعي است كه نياز به تحليل دارد. نظر شما در این باره چیست؟

از ابتدایی که نظام ما یعنی 22 بهمن 1357 شکل گرفت، تفکر نه شرقی نه غربی را امام پایه‎گذاری کرد. البته از ابتدای نهضت 15 خرداد 1342 امام(ره) اين تفکر جدا شدن از جبهه غرب و شرق را داشت و سخنرانی‎های 15 خرداد به بعدشان هم به نسبت آمریکا حملاتی را داشتند و انتقاداتی داشتند و هم به نسبت نیروهای شوروی سابق. البته چون در آن زمان انگلستان هم خودش یک قدرت تقریبا بلامنازعه‎ای در جهان بود؛ یک جمله‎ای را امام دارند که خیلی جالب است و امام می‎فرمایند که آمریکا از شوروی بدتر است و شوروی از آمریکا بدتر است و انگلستان از هردوی این‎ها بدتر است. این نشان می‎دهد که امام از ابتدای نهضت و شروع کار خودشان نظام سلطه را در دوطرف می‎دیدند یعنی هم در شرق هم در غرب. خب اين خیلی مطلوب نیست برای ابرقدرت‎ها و سلطه که وابستگی نداشته باشیم. مطلب بعدی قدرت جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی ایران اكنون از یک موقعیت ویژه‎ای برخوردار است آن‎هم قدرت تفکری‎اش است که تفکر انقلاب اسلامی را دارد و به هیچ‎عنوان حاضر نیست که سلطه هیچ کشوری را بپذیرد لذا در قانون اساسی ما هم این تبیین شده به‎عنوان یک اصل از اصول قانون اساسي كه نه زیر بار سلطه می‎رود و نه حاضر است که کسی را به زیر سلطه خودش بکشد. مقاومت‎هایی هم که در طول 30 سال شده از جمهوری اسلامی یک قدرت بسیار بزرگی درست کرده است. تبلور آن را در اظهار نظر برخي از سیاست‎مداران غربي و آمریکایی شاهد هستيم. آنها به روشني اذعان مي كنند که جمهوری اسلامی ایران یک قدرتی است که نمی‎شود این قدرت را به‎سادگی عوضش کرد. لذا مقاومت جمهوری اسلامی و مردم ایران و مسئولین ما در اين سه دهه‎، یک اقتدار بسیار عظیمی را برای نظام درست کرده‎اند. این اقتدار باعث شده که کشورهای اروپایی و غربی این را اذعان کنند که ایران تأثیرگذار است روی مردم منطقه و جهان دارد. این بیداری اسلامی از همین مقاومت ما و مقاومت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است. وقتی که مردم مسلمان در سراسر جهان می‎بینند که جمهوری اسلامی ایران در مسائل علمی و هسته‎ای‎اش پیشرفت کرده و در نانو پیشرفت کرده و دارد خودکفا می‎شود؛ این را احساس می‎کنند که یک نظام کارآمد اسلامی در تحت زعامت ولی فقیه دارد مدام پیشرفت می‎کند و حاضر هم نیست که این پیشرفتش را از جهان غرب بگیرد و خودش دارد انجام می‎دهد. لذا به ابزارهاي پوسيده اي چون تحریم‎ روي آورده است و با جنگ نرم به تقابل با نظام اسلامي مي پردازد. و به تعبيري که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‎الله خامنه‎ای فرمودند شبیخون فرهنگی و ماهواره و فضاهای مجازی، همه این‎ها در مقابل این است که جمهوری اسلامی ایران در پای اصول خودش ایستاده است.

بحث تحریم هم که امروز ما داریم می‎شنویم بحث جدیدی نیست. آمریکایی‎ها درست از ابتدای شروع انقلاب بحث تحریم را مطرح کردند. الان هم در بین اروپایی‎ها این مسأله هست که تحریم به‎ضرر آن‎ها تمام خواهد شد.

خوشبختانه الان ما در خیلی از صنایع نظامی‎مان و صنایع دارویی و مختلف‎مان خودکفا شده‎ایم به‎نسبت سال‎های گذشته و تحریم تأثیراتش بسیار کم است. مردم به این تحریم‎هاي ناكارامد و كاغذي عادت کرده‎اند و خیلی برای‎شان اهمیتی ندارد. با اين همه تحريم و فشار هم شاهد روند رو به جلوي انقلاب هستيم امام جمله‎ای که دارند كه انقلاب را صادر می‎کنیم. الان دارد آن واقعیت جلوه بيروني پيدا مي كند. این بیداری اسلامی همان صدور انقلابی است که امام فرمودند و الان دارد انجام می‎شود. لذا ابرقدرت‎ها تمام تلاش‎شان را برای این می‎کند که این تأثیر روی مردم مسلمان جهان گذاشته نشود. ایران‎هراسی و اسلام‎هراسی و این مقوله‎ای که این‎ها در جهان راه انداخته‎اند، در همين راستاست.

امروز شما در کشورهای منطقه در مصر و تونس و لیبی و بحرین و جاهای دیگر شعارهایی که مردم می‎دهند شعارهایی است که ما در شروع انقلاب‎مان می گفتیم. مي پرچم‎هایی که شما می‎بینید شعارهای اسلامی دارد و شبیه همان پرچم‎هاست و این همان صدور انقلابی است که امام فرمودند. شاید خیلی‎ها آن روز به این جمله امام باور نداشتند. اما امروز این باور رسیده اند.

* جمهوری اسلامی ایران چه اقداماتی در تهدیدهای می‎توانند انجام دهند؟

ببینید جمهوری اسلامی ایران قدرت دفاعی‎اش به حدی هست که اگر آن‎ها خدای‎ناکرده بخواهند ما را تهدیدی کنند در بیانات وزیر دفاع و سایر مسئولین دفاعی و سیاسی ما این است که ما به اندازه کافی این قدرت را داریم که در مقابل تهدیدی که دشمن کند، بتوانیم مقابله کنیم و دشمن را به عقب‎نشینی وادار کنیم. بیاناتی هم که مقام معظم رهبری در خطبه ها فرمودند بازتابش در مقامات سیاسی آمریکا و اسراییل کاملا مشهود بود که عقب‎نشینی جدی کرده‎اند. این‎که اوباما در یک سخنرانی می‎گوید که اسراییل توان حمله ندارد یا حمله نمی‎کند یا اصلا در فکر این نیست؛ نشان می‎دهد که قدرت بیان رهبر انقلاب و صلابت ایشان باعث شد که این‎ها بلافاصله موضع‎گیری کنند و یک عقب‎نشینی جدی کنند که ما اصلا دنبال حمله به ایران نیستیم. در ضمن مشکلاتی که خود اروپایی‎ها و آمریکایی‎ها دارند مانع از حتي طرح تهديدها در آينده شود. چندي است كه مي بينيد كه اعتصاب سراسری اسراییل را دارد فلج می‎کند و قطعا مشکلات آن‎ها آن‎قدر زیاد هست که این تهدیدات‎شان در آينده حتي به مرحله بيان هم نرسد

* یکسری کلماتی هستند که دوست داریم نظر شما را درخصوص آنها در حد چند کلمه بدانیم:

شیخ حسین انصاریان: خطیب ماهر و تأثیرگذار
آیت‎الله مهدوی کنی: پیر انقلاب و مورد حمله دشمنان نظام
مجلس خبرگان: عصاره ملت
حداد عادل: مرد فرهنگ
ولایتی: مرد سیاست
 فدایی: مرد کم‎حرف
زاکانی: فعال به‎تمام معنا
 باهنر: نفر دوم همیشگی مجلس. نایب‎رییس همیشگی.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *