جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
 
۸
۲۶

حمله عربستان به یمن کاملا مرتبط با مذاکرات هسته‌ای است

شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۲۵
کد مطلب: 414579
صدور مجوز حمله یمن از سوی امریکا و همراهی آشکار امریکا با این حمله بلافاصله پس از آغاز آن، هیچ تردیدی در این باره باقی نمی گذارد که این حمله از این جنبه کاملا مرتبط با مذاکرات هسته ای و در واقع حاوی دو پیام است.
حمله عربستان به یمن کاملا مرتبط با مذاکرات هسته‌ای است
به گزارش جهان، مهدی محمدی کارشناس امور بین الملل در یادداشتی به بررسی جوانب و دلایل حمله عربستان به یمن و پیامد های آن پرداخت. متن یادداشت به این شرح است:

جنگ در یمن به احتمال بسیار زیاد، سرآغاز یک سلسله تغییرات ژئوپلتیکی مهم در منطقه خاورمیانه خواهد بود.

این تغییرات به یک معنا ادامه تغییرات پیشین است ولی به معنایی دیگر، می تواند مستقل از بهار عربی و تبعات آن فهم و تحلیل شود.

سعودی قدرت نمایی چندانی در یمن نکرده است و اساسا نمی تواند بکند. سرباز سعودی توان حفاظت از سرحدات خود را هم ندارد چه رسد به اینکه سودای گشودن کشوری دیگر را در سر بپرورد؛ همچون همتای مصری اش که در کنترل صحرای سینا درمانده اما به خود حق می دهد برای شیعه یمنی که از مادر چریک زاده می شود خط و نشان بکشد.

چه اتفاقی رخ داده است؟

آغاز سراسیمه حمله هوایی به یمن محصول ترکیب چند عامل است:

قبل از هر چیز این نکته بسیار مهم است که توجه کنیم در اینجا با یک پروژه مشخصا امریکایی مواجهیم. امریکا ماه هاست از سوی سعودی و اسراییل متهم است که سیاست منطقه ای خود را تغییر داده و «عوض شده است». اساسا همین فهم مشترک ژئوپلتیکی هم هست که اسراییل و سعودی را تا این حد به هم نزدیک کرده است. فهمی که می گوید امریکا متحدان منطقه ای خود را تنها گذاشته، در خفا مشغول معامله با ایران است، جرأت، توان و انگیزه مداخله به نفع متحدانش و یکسره کردن منازعات منطقه ای را از دست داده و در حال نوعی اخراج خودخواسته از منطقه است. مبنای مخالفت رادیکال سعودی واسراییل با توافق هسته ای احتمالی ایران و امریکا هم در اصل همین است. این دو، مذاکرات هسته ای و توافق احتمالی را خروجی یک معامله ژئوپلتیکی کلان –والبته پنهان- می بینند که ایران در آن از حالت دشمن خارج می شود و در بدترین حالت یک رقیب منطقه ای برای امریکا خواهد بود؛ والا چنانکه پیش از این گفته ایم مخالفت اسراییل و عربستان با مذاکرات هسته ای منطق هسته ای ندارد چرا که از دید این دو کشور هیچ روشی وجود ندارد که بتواند به معامله ای با ایران ختم شود بهتر از آنچه امریکا اکنون در پی محقق کردن آن است.

سعودی –به دلیل ضعف مفرطی که از آن رنج می برد- بیشتر، و اسراییل کمتر، ماه هاست از امریکا می خواهند تضمین بدهد که توافق هسته ای به یک توافق ژئوپلتیکی و به رسمت شناختن قدرت منطقه ای ایران بدل نخواهد شد. با نزدیک شدن مذاکرات هسته ای به یک توافق احتمالی، می توان حدس زد که فشار بر اوباما در این باره بیشتر هم شده باشد. در واقع، دولت اوباما همزمان با مذاکرات هسته ای فینال با ایران، باید به نوعی متحدان منطقه ای اش را متقاعد می کرد که همانطور که جان کری چند هفته قبل در جده گفت هیچ معامله بزرگی با ایران وجود ندارد و هر چه هست تلاشی است برای مهار توان هسته ای ایران که آن هم بیش از آنکه یک تهدید مرتبط با اشاعه باشد یک تهدید ژئوپلتیکی است.

صدور مجوز حمله یمن از سوی امریکا و همراهی آشکار امریکا با این حمله بلافاصله پس از آغاز آن، هیچ تردیدی در این باره باقی نمی گذارد که این حمله از این جنبه کاملا مرتبط با مذاکرات هسته ای و در واقع حاوی دو پیام است. یک پیام برای ایران؛ که همانطور که جان برنن مدیر سیا سه روز پیش به فاکس نیوز گفت دریابد که از لحاظ ژئوپلتیکی امریکا آن را کاملا به مثابه یک دشمن تحلیل می کند و پیامی هم برای سعودی و اسراییل. پیام به سعودی و اسراییل که در واقع می توان آن را نوعی تضمین ژئوپلتیکی خواند مشخصا این است که توافق هسته ای احتمالی با ایران هماوردی منطقه ای ایران و امریکا را نه فقط کاهش نمی دهد بلکه آن را تشدید خواهد کرد و بویژه سعودی باید مطمئن باشد که همچنان از حمایت امریکا در مقابل رشد اعجاب آور قدرت منطقه ای ایران برخوردار است.

به جز مسئله تضمین دهی ژئوپلتیکی که این حمله را به مذاکرات هسته ای مرتبط می کند، تهاجم هوایی به یمن از یک جنبه دیگر هم به امریکا مرتبط است. برای فهم این جنبه باید ابتدا نکات کلیدی سخنرانی اوباما در دانشکده نظامی وست پوینت نیویرک را که اصلی ترین خطوط راهبرد امریکا در دوران نوین سیاست خارجی اش را مشخص می کند، به یاد آورد. اوباما در آن سخنرانی گفت:

اولا- به دلیل تنفر شدید مردم امریکا از آغاز هرگونه جنگ جدید

ثانیا- به دلیل ضعف و خستگی مفرط ارتش امریکا

ثالثا- به دلیل مشکلات جدی اقتصادی

و رابعا- به دلیل تغییر جنس و ماهیت تهدیدهای نوین

امریکا در سیاست خارجی اش، استراتژی مداخله مستقیم را کنار گذاشته و به جای آن بر

۱- مدیریت از راه دور

۲- واگذار کردن حل مشکلات منطقه ای به بازیگران منطقه ای

۳- تلاش برای نزدیک کردن عملیات های نظامی به عملیات های اطلاعات پایه و در نتیجه کوچک کردن ارتش

۴- تشکبل ائتلاف های منطقه ای

۵- اجتناب از مداخله مستقیم

۶- استفاده جدی تر از ابزار هایی مانند تحریم ها و مجازات های چند جانبه

متمرکز خواهد شد. استراتژی وست پوینت اگرچه ظاهری تر و تمیز و مرتب داشت ولی در اصل اعترافی صریح به پایان دوران ابرقدرتی نظامی امریکا (پس از پایان ابرقدرتی سیاسی که مربوط به سال های پیش است) محسوب می شد و به همین دلیل، همان زمان، بسیاری در منطقه حساب کار دستشان آمد که آن قدرت مداخله کننده یکسره کننده، برای همیشه صحنه بین المللی را ترک کرده و خود باید فکری به حال خویش بکنند.

از آن زمان، امریکا چندین بار تلاش کرده این استراتژی را با متحدان منطقه ای اش تمرین کند. در تشکیل ائتلاف علیه داعش موضوع خیلی زود به ابتذال کشیده شد چرا که اساسا قرار نبود با داعش مبارزه جدی بشود و مهم تر از آن، آنها که قرار بود برای مبارزه با داعش ائتلاف تشکیل بدهند خود حامیان اصلی آن بودند و نگفته پیداست که کارد دسته خود را نمی برد. با این حال، این حیث راهبردی، در همان مسئله داعش هم روشن بود که امریکا نمی خواهد مداخله کند و قصد دارد هدف های خویش را به دست بازیگران منطقه ای محقق سازد. در موضوع یمن، شاید برای اولین بار، دولت اوباما در حال اجرای کامل استراتژی وست پوینت است. یک بحران حاد ژئوپلتیکی بروز کرده، امریکا نه می خواهد و نه می تواند مستقیما مداخله کند، نمی تواند هم مسئله را به حال خود رها نماید و در نتیجه از بازیگران مرتبط خواسته است ائتلافی تشکیل بدهند و خود دست به کار شوند؛ و در مقابل، روی کمک سیاسی، اطلاعاتی و حداکثر لجستیکی امریکا حساب کنند. امریکا تصور می کند به این ترتیب می تواند مشکلاتش را حل کند بی آنکه با دشواری های حل مشکل رویارو یا مجبور به مواجه شدن با تبعات آن گردد.

امریکا در یمن می خواهد یک مشکل حاد ژئوپلتیکی را با ابزار سعودی، قطر، کویت، مصر و سودان حل کند تا دوباره گرفتار تجربه عراق نشود. ظاهر موضوع معقول هم هست: کسانی درگیر موضوع می شوند که در حل آن منفعت مستقیم دارند، منطقه را به خوبی می شناسند و بر ریزه کاری های طبقاتی، قومی و جغرافیایی مشرفند. اما آنچه امریکایی ها در طرح ریزی خود به آن دقت نکرده اند مفهومی به نام مهارت است. وقتی ارتش امریکا که خود را ارتش درجه یک جهان می داند از بیم تکرار تجربه های گذشته، رسما شمشیر را غلاف کرده، چگونه توقع دارند شرته های سعودی و سربازهای آفتاب ندیده مصری، از عهده حل بحرانی با این درجه از شدت و پیچیدگی برآیند؟ همانطور که استراتژیست های منتقد دستور کار وست پوینت همان موقع گفتند اشکال اصلی این راهبرد این است که حل بحران هایی بسیار عمیق را به بازیگرانی به شدت فاقد مهارت می سپارد و از آنها توقع دارد مشکلی را حل کنند که امریکا در مقام پدرخواندگی از رویارو شدن با آن عاجر مانده است.

کیس یمن، به خوبی نشان خواهد داد که عدم مداخله همانقدر ناکارآمد است که خود مداخله، به بازی گرفتن بازیگران منطقه ای همانقدر احمقانه است که به کلی نادیده گرفتن آنها، اقدامات ائتلافی با همان شدتی شکست خواهد خورد که اقدام یک جانبه شکست خورد و متحدان منطقه ای امریکا همانقدر ناتوانند که خود امریکا. یمن، جزو معدود کشورهایی در منطقه است که به امریکا خواهند فهماند نمی تواند ضعف استراتژیک را با هوشمندی تاکتیکی بپودشاند و استراتژی وست پوینت لااقل در منطقه خاورمیانه در حد تصرف و اداره یک قریه هم کارایی ندارد.

درباره بحران یمن گفتنی فراوان است. این یادداشت صرفا تلاش کرد موضوع را از جنبه راهبرد منطقه ای امریکا و با نگاهی به مذاکرات هسته ای تحلیل کند. در روزهای آینده و به موازات پیشرفت موضوع، آن را از جنبه امنیت منطقه ای و ژئوپلتیک شیعه هم بررسی خواهیم کرد.
منبع: مهر
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


خیلی تحلیل زیبایی بود.
تحلیل دکتر فواد ایزدی هم دیروز توی فارس گذاشتن خیلی جالبه.
حتما رفقا بخونید
مهردادبابصیرت و نابغه و متفکرواسلام شناس
Iran, Islamic Republic of
ایران باید به جای ساختن بمب اتم به صرافت رفع مشکلات اقتصادی و معیشت مردم بیفتد
ایران ؟؟؟؟
بمب اتم؟؟؟؟
بابا شما دیگه کی هستین؟ایران هیچوقت این کارو نمیکنه
تیرداد بی بصیرت و لا نابغه و لا متفکر ولا اسلام شناس!
سعید ممقانی
جالبه که در گزارش NSA آمریکا (آژانس امنیت ملی آمریکا) مسئله ساخت بمب اتم توسط ایران کاملا مردود دانسته شده و حالا متوهمی به نام "مهرداد با بصیرت" توصیه به کنار گذاشتن ساخت بمب اتم میکند!
آدم نمیدونه حواسش به خط حمله آرژانتین باشه یا غضنفر رو مهار کنه.... یا مهرداد رو.
ابوذر
مهرداد= اسلام شناس آمریکایی
مطمئنی؟
مطمئنی که نابغه ای ؟ از نظرت که عکس این معلوم میشه
Iran, Islamic Republic of
عجب بصیرتی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
خفه نشی از این همه وفور بصیرت!!!!!
بسیار بد بود انجه که بطور شفاف وروشن به ان پرداخته نشد همان ارتبا ط با مذاکرا ت هسته ای بود در مذاکرات هسنه ای فقط امریکا حرف نمی زند روسیه چین و کفتار پیر انکلیس در بعضی موارد حرف هایشان از امریکا بیشتر است و نقش مخفی ريیم غاصب اسراییل خیلی پر رنک استو و... که اصلا به ان پرداخته نشد -خیلی ضعیف بود
حسن موحدی
هر چه خدابخواهد همان میشود.با وجودی که هنوز انقلاب اسلامی به دلایلی به همه اهداف خود نرسیده است؛ماشا الله چنین مفسرانی خوش فکر میوه داده است.به امید توفیق بیشتر.والسلام
این هتلی که توش دارن مذاکره میکنن همون هتلی که ترکهای عثمانی توش قراردادی امضا کردن که باعث شکست و فرو پاشی امپراتوری شون شد. انتخاب این هتل از طرف غربیها بی دلیل نبوده. خواهشا تیم مذاکره کننده ایرانی مراقب باشه که دودمانمونو بر باد ندن.
این غربیها خبیث تر از اونی هستند که روحانی و دولتش فکر میکنند.
بعدشم حالا که کار به اینجا کشیده که آل سعود رسما برای ضربه زدن به ایران وارد شده ، باید ایران محکم تر از قبل بایسته. به قول امام ، آل سعود از صهیونیستها بدترند.
همین عربهای وهابی هستند که نمی گذارند فلسطینیها به حقشون برسن.
آقا، جلوی این عربهای مفت خور بی غیرت کوتاه نیاین.
چه ربطی داره ؟! چون مثلا غرب توی اون هتل با عثمانی مذاکره کرده و عثمانی فرو پاشیده ما باید بریم یه جای دیگه مذاکره کنیم تا مثلا فرو نپاشیم؟!!!!!!
داره میگه حواسشونو باید جمع کنن این هتلو به خاطر خوش یمنی برای به زانو دراوردن ما انتخاب کردن
مهدی
Iran, Islamic Republic of
از عربستان انتظاری نداریم ! از ترکیه انتظاری نداریم ! از برادران پاکستانی هم دیگر نداریم! لطفا شما برادر ایرانی عمره مستحبی رو دوباره راه نینداز و جیب قاتلان مردم یمن و عراق و سوریه رو پر نکن!!
مسافر
جالب بود
به امید پیروزی ملت یمن بر مزدوران منطقه ای
عالی بود
United Kingdom
خوشمان آمد
تحلیل دلچسبی بود
حسین
Netherlands
این نظر مشکلات زیادی دارد:
-فرض بر اینکه معامله با ایران آنچنان شیرین است که نوکران منطقه را بخطر بیاندازد؟ در اینجا ، یا ما در ژنو باید خیلی باخته باشیم و با دشمن بسیار ساده لوح
-مورد دوم وست پونت "" ۲- واگذار کردن حل مشکلات منطقه ای به بازیگران منطقه ای"". اگر چنین است چرا سعی در بازگشت و ماندن دارد، در عراق و افقانستان... ، چرا در حل مشکل داعش و ئی اس کارشکنی میکند و چرا این گروها تجهیز میشوند؟ بکلام خودتان "" کارد دسته خود را نمی برد"" .
با در نظر گرفتن همه این امکانات و در تمام جهات آن ، اگر آنان از ضعف خود آطلاع داشته باشند ، این ضعف را چگونه درمان /مخفی خواهند کرد؟ مثلا یک نیرو در مقابل نیروی دیگری ضعیف است ، اما اگر نیروی مقابل بقدر کافی ضعیف شود. ، ضعف پوشانده خواهد شد. پس در گیری منطقه ای باعث ضعف منطقه و قرصت تجدید قوا برای آنان است.
مشکل اساسی دیگر مدت کوتاه باقی مانده اوباما و طولانی بودن این برنامه هاست. حماقت های بوش درس ارزشنهادن به زمان را به اوبامای متفکر داده است.
آز لغت ""کیس"" استفاده کردید ، آیا خود کفائی با زبان و ادبیات و فرهنگ و تعفل و عزم شروع نمی شود؟
ان شاء الله جسارت را خواهید بخشید
یا حق
مثل اینکه فقط آقا باید بگه بیداری اسلامی و بقیه چه ولایی و چه غیر ولایی باید بگن بهار عربی . هر دوستان توقعات دیگه ای میره . حالا که نمی تونیم اصل سیاستهای آقای مظلوممون رو پیاده کنیم حداقل توی واژه هامون دقت کنیم !!!!!
مصطفي
اين تحليل غلط دارد و كاملا درست نيست.
1- ارتشهاي منطقه اي مثل مصر و اردن و ژاكستان بسيار قدرتمند و منظم هستند و احمق نيستند.
2- ريشه جنگ يمن شايد به مذاكرات مرتبط باشد اما بيش از 50 درصد علت اصلي جنگ در يمن، هراس اعراب از يك قدرت شيعي و تابع ايران است كه با توسعه نفوذ ايران ايجاد شده آن هم درحد و اندازه كشوري مهم و استراتژيك. و اين خطر بيخ گوش براي آنها محسوب مي شود.
3- در يمن اينطور نيست كه انصارالله كاملا باهوش و درست حركت كرده باشند و اصلا خطايي كه ذهنيت خطر را در سر اعراب بياندازد كه بعضا هم قابل درك است وجود نداشته باشد مسلما آنها نيز در دوره اي جاه طلبي، اشتباه عمدي و سهوي و نگاه حزبي داشته اند.
پیش فرض های شما کاملا غلط است؛ ارتش پاکستان اگر قدرتمند است پس چرا نمی تواند امنیت فرزندان خودش را تامین کند؟ قدرت ارتش مصر هم تنها در مقابل فلسطینی هاست وگرنه چندین سال است که در صحرای سینا درگیر است و کاری از پیش نبرده؛ ارتش اردن هم تنها یک شوی بزرگه.
انصار الله عرب است؛ انگار این را فراموش کرده اید که نوشته اید خطر در ذهن اعراب به وجود آورده؛ انصارالله می گوید مرگ بر امریکا؛ پس تنها در مقابل مرتجعین است
بی طرف
تازه داره معلوم میشه تحریمها برای ما چه تلخ وبرای دشمنان چه شیرین بوده ،.همون کاغذ پاره های معروف......جان آقا سانسور نکن،.
Iran, Islamic Republic of
خوب هراس از قدرت شیعه ارتباط مستقیم با مذاکرات دارد دیگه!!
شما آقای محمدی مخالف توافق هسته ای بودید و باید از تحلیلهای گذشته تان دفاع کنید. دولت جدید مبدع توافق است.
حسین
آقای محمدی یک نکته ی دیگه هم هست؛ تحولات یمن کفه ی ترازوی مذاکرات رو به نفع ایران سنگین کرده بود و این برای جریان داخلی که بدنبال تضعیف نظام جمهوری اسلامی هست خوشایند نبود. چه بسا این تجاوز به یمن به سفارش همین جریان چکمه لیس بوده باشه، بخاطر اینکه به نظام فشار بیارن بگن ما تو شرایطی نیستیم که برای آمریکا شرط بذاریم، باید هرطور شده توافق کنیم حتی توافق بد. انقلاب فرزند ناخلف کم نداشته...
Finland
حمله به تكريت و ازاد سازي ان و شيطنت امريكاييان در فراري دادن بعثي ها و داعشي ها هم قسمتي از معادله است كه با حمله به يمن سعي در تحت تأثير قرار دادنش دارند ، ولي در مجموع ايران را دارند وارد مخاصمه اي جديد ميكنند كه هوشمندي ما را ميطلبد . در هرصورت توافق با ٥+١ بسيار كم خطر تر از كوتاه امدن با جمعي تازه ژاندارم موش و ملخ خور و كاسه ليساني مثل تركيه و مصر و پاكستان ميباشد چون انها حداقل به يك اصولي در ظاهر پايبندند و كشتن شيعيان را مايه بهشت رفتن خود نميدانند .