پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2 May 2024
 
۴
۵

جمع کنید این بساط شعر گفتن را!

سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۳۷
کد مطلب: 331968
به این هفت میلیارد تومان باید اعتراض کرد یا به صدها میلیارد تومانی که در فوتبال حرام می‌شود یا حتی به پولی که صرف فیلم و شعرهای بی‌مصرف می‌شود. آیا وقتی تلویزیون و ارشاد برای شعر گفتن و شعر خواندن و گعده شاعرانه برگزار کردن پول خرج می‌کنند، نباید فریاد زد جمع کنید این بساط شعر گفتن را؟!
به گزارش جهان به نقل از تابناک، هفته آخر آذرماه به نام هفته پژوهش نام‌گذاری شده است و مقامات و مسئولین کشور در همه این سال‌ها از ضرورت توجه بیشتر به پژوهش و کاربردی‌تر کردن آن سخن گفته‌اند.

 سهم پژوهش از بودجه و هزینه‌های عمومی به معیاری تقریبا جهانی برای سنجش میزان تطابق مسیر حرکت یک کشور با مسیر پیشرفت و تعالی به رسمیت شناخته شده است. شاید به همین سبب است که اسناد بلندمدت کشور بر افزایش تدریجی بودجه پژوهش و رسیدن آن به چند درصد از بودجه کشور تاکید دارند.

به عنوان یک مثال به روز از اهمیت پژوهش می‌توان به پیش‌نویس قانون اساسی جدید مصر اشاره کرد که در آن لازم دانسته شده که دولت باید حداقل ۴ درصد از تولید ناخالص ملی را به آموزش، دو درصد دیگر را برای آموزش عالی و حداقل یک درصد دیگر را به پژوهش اختصاص دهد.

البته در همین شرایط نیز مسئولان وزارت علوم به شدت از وضعیت منابع مالی دانشگاه‌ها شاکی و نگران هستند. رضا ملک زاده معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت گفته است که «مسئولان ما اعتقادی به علم ندارند. از۱.۵ درصد بودجه ای که باید به پژوهش تعلق می گرفت تنها ۰.۴ درصد اختصاص یافته و نباید فکر کرد این کار فقط به عهده وزارت بهداشت است، همه ما باید تلاش کنیم و این باور را به وجود بیاوریم که برای پژوهش باید سرمایه گذاری کرد.». فراتر از این، فرجی دانا نیز در توصیف وضعیت دانشگاه‌ها گفته است که: « هزینه غذای دانشجویی کمر دانشگاه‌ها را خم کرده است».

این که بودجه کافی برای پژوهش و یا حتی غذای دانشجویی وجود ندارد جای نگرانی دارد ولی این که راه فراهم کردن آن چیست سوالی دیگر است.

اگر طبق تعریف موجود، اقتصاد را علم تخصیص بهینه منابع بدانیم، وقتی به دولتی اعتراض می‌شود که وضع اقتصاد کشور را به هم ریخته است، معنای آن حیف و میل شدن منابع عمومی است. به زبان دیگر اگر در جایی از کشور فقر دیده می‌شود یا اگر در خیابان کودکی بدیرپرست یا بی سرپرست دیده می‌شود یا این که دانشگاه‌ها در تامین منابع ضروری خود به مشکل خورده‌اند، باید به دنبال چاه و چاله‌ای گشت که بودجه و منابع عمومی در آن تلف می‌شود و فایده‌ای هم برای کشور ندارد.

سهیل محمودی شاعری که عامه مردم را بیش از هر چیز با برنامه‌ »با کاروان شعر و موسیقی» و به خصوص با برنامه‌های با حضور علیرضا افتخاری می‌شناسند، طبق مطلبی که از زبان وی منتشر شده است، در همان روزی که خبر فرستادن دومین میمون به فضا توسط سازمان فضایی ایران منتشر شده، «برای خرید خُرده ریزهای خانه و مقداری مواد غذایی و چهارتا خِرت و پِرت یخچالی» از چند تا خیابان و چهارراه گذر کرده است و بدون استثنا پشت هر چراغ قرمزی که ایستاده ،تعدادی مرد و زن و دختر بچه هایی ده یازده ساله را دیده است که یا فال حافظ می فروختند یا گُل ... و یا گدایی می کردند !

شاعر و نویسنده از دیدن این صحنه‌ها دلگیر شده است و فریاد بر آورده است که «جمع کنید این بساط ماهواره‌ی میمون هوا کردن را»

دوست داشته باشیم یا نه، این روزها تعداد این کودکانی سر چهار راه‌ها نگران‌کننده شده است و ظاهرا این مساله چنان عادی شده است که کسی هم توجهی به آن نمی‌کند. ولی آن چه که پذیرفتنی نیست و باید به آن اعتراض کرد سخنان آقای شاعر است که برای رفع مشکل کودکان مورد نظر کارامدترین و موفق‌ترین بخش‌های علمی و پژوهشی کشور را هدف قرار داده است.

طبق گفته محمد ابراهیمی مدیر پروژه اعزام انسان به فضا، ۳۰۰ نفر از متخصصان رشته های فیزیولوژی، دامپزشکی،الکترونیک و مخابرات ،آیرودینامیک، کنترل عملیات پرواز و دیگر رشته‌ها با صرف هزینه هفت میلیارد تومانی، کاوشگر حامل یک میمون را با موفقیت به فضا فرستاده‌اند. کیفیت و اهمیت کار این متخصصان به گونه‌ای است که رئیس جمهور ایران چه محمود احمدی‌نژاد باشد و چه حسن روحانی، از به ثمر رسیدن آن تشکر و قدردانی می‌کنند و آن را به مردم تبریک می‌گویند.

سوال این است که اگر کسی از سر دلسوزی و تعهد به جامعه قصد اعتراض به وضعیت کودکان سر چهار راه‌ها را دارد باید به کجا حمله کند؟ به هفت میلیارد بودجه این پروژه موفق فضایی یا برای مثال به صد و پنجاه میلیارد تومان ارزان فروختن یک نیروگاه به تامین اجتماعی؟ به این هفت میلیارد تومان که صدها ذهن و مغز مفید را برای فکر کردن برای افزایش قدرت و پرستیژ کشور در ایران حفظ کرده است باید معترض بود یا به صدها میلیارد تومانی که در پروژه‌های عمرانی بی سرانجام هزینه می‌شود؟ به این هفت میلیارد تومان باید اعتراض کرد یا به صدها میلیارد تومان بودجه فرهنگی که مجلس هم نمی‌دانست در کجا هزینه شده است؟ به این هفت میلیارد باید اعتراض کرد یا به هزاران میلیارد تومانی که در فساد مالی و یا در تصمیمات غلط اقتصادی از بین می‌رود؟

به این هفت میلیارد تومان باید اعتراض کرد یا به صدها میلیارد تومانی که در فوتبال حرام می‌شود یا حتی به پولی که صرف فیلم و شعرهای بی‌مصرف می‌شود. آیا وقتی تلویزیون و ارشاد برای شعر گفتن و شعر خواندن و گعده شاعرانه برگزار کردن پول خرج می‌کنند، نباید فریاد زد جمع کنید این بساط شعر گفتن را؟!
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


مهدی
Iran, Islamic Republic of
بنظرم دستور رسیده که علاوه بر فناوری هسته ای فنا وری فضایی نیز زیر سوال رود سایت های اصلاح طلبان در این مورد هماهنگ عمل می کنند به عصر ایران یه نگاهی بکنید!!
نیماراسخ
سهیل محمودی همیشه سرنا را از سرگشادش می زند.همیشه ی خدا شاعرانی مثل او برخوردار از تنعمات دولتی بوده اند نه امثال علیرضا قزوه و خوش عمل کاشانی و میرشکاک و هزاران شاعر مثل اینها
هادی
حرف مقاله بسیار نکته بینانه و عالی بود.رسانه ها هر چند وقت یکبار باید اهمیت پژوهش را به مردم گوشزد کنند.
نادر
Iran, Islamic Republic of
بسیار خرسندم که با خبر گذاری متعد شما آشنا شدم پس از دوران دانشجویی دلم برای چنین فضایی تنگ شده بود
محمد
United Kingdom
شعر هم خوب است موشک بالا کردن هم خوب است ولب بهتر از هر دوی اینها همون بچه های سر چهار را ه اند که اگر رسیدهگی بشوند هم موشک با هزینه کمتر بالاتر می رود وهم وضع شعر و شاعری بهتر می شود که هر کسی مدعی ان نباشد