جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۳
۱۷
گفت‌وگو با ملازم شخصی امام خمینی(ره):

امام راحل با هیچ‌ فردی خصوصی دیدار نمی‌کردند تا بعدها سوء‌استفاده نشود

سه شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۹
کد مطلب: 425747
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت:‌ حضرت امام(ره) به قدری زیرک بودند که در تماس سال‌های مبارزه با یک نفر خصوصی ملاقات نکردند تا بعدها سوء‌استفاده نشود.
امام راحل با هیچ‌ فردی خصوصی دیدار نمی‌کردند تا بعدها سوء‌استفاده نشود
به گزارش جهان، آیت‌الله علی اکبر مسعودی خمینی ۵ سال ملازم شخصی امام (ره) و سال‌ها با ایشان زندگی کرد و رابط بین امام و آیت‌الله بهجت بود و پس از انقلاب اسلامی حدود ۲۰ سال تولیت آستانه حضرت معصومه (س) را برعهده داشت.

آیت‌الله مسعودی خمینی با این سابقه و با شاگردی علمی امام و به عنوان یار دیرین ایشان در انقلاب صحبت‌ها و حرف‌های نگفته‌ای را در این مصاحبه برایمان بازگو کرد که بسیاری از مسائل روز جامعه از جمله خاطره پراکنی‌های بی‌مورد در خصوص امام (ره) را مشخص می‌کند.

آیت‌الله مسعودی خمینی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس در مورد آشنایی خود با امام (ره) اظهار داشت: حدود ۶ الی ۷ سال بعد از ورودم به قم از خیابان ارم و کنار مسجد محمدیه قم رد می‌شدم،‌ که دیدم صدای غرّائی از مسجد بلند می‌شود. من در خمین شنیده بودم که یک روحانی‌ای هست به نام حاج آقا روح‌الله خمینی که مکتبِ درس خوبی دارد. منتظر ایستادم تا درس تمام شد و طلبه‌ها خارج شدند و آقای سبحانی،‌ مرجع تقلید فعلی،‌ آمدند بیرون و از ایشان پرسیدم که این آقایی که اینجا درس می‌دهند چه کسی هستند؟ گفتند آقا روح‌الله خمینی هستند.

وی ادامه داد: وقتی امام از مسجد بیرون آمدند من دورادور ایشان را تا درب منزل شان مشایعت می‌کردم، آن وقت هنوز دقیق ایشان را نمی‌شناختم و آن قدر شخصیت ایشان برای من پر‌هیبت و دوست داشتنی بود که من تا حدود ۲ ماه این کار را انجام می‌دادم؛ در خمین آقای پسندیده برادر حضرت امام که رابطه خوبی هم با ایشان داشتم یک پاکتی به من دادند که مبلغی پول در آن بود تا این را به امام در قم بدهید.

*منتقدان فلسفه می‌گفتند این علم انسان را از خدا دور می‌کند/ ظرف آقا مصطفی را آب می‌کشیدند


آیت‌الله مسعودی خمینی در پاسخ به این پرسش که عده‌ای در حوزه علمیه با امام قبل از انقلاب به خاطر تدریس فلسفه مشکل داشتند، آیا این مسائل و اختلافات شخصی بود و یا جنبه علمی داشت، گفت: در سابق در حوزه برخی با فلسفه مشکل داشتند و می‌گفتند این علم انسان را از خدا دور می‌کند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اضافه کرد: برخی‌ها معتقد بودند علم فلسفه قائل به وحدت وجود است و همه چیز را خدا می‌داند و حرام است. که البته این حرف‌ها درست نیست. از این جهت کسانی که فلسفه می‌دانستند از سوی برخی نجس و ضد دین دانسته می‌شد. البته الان هم کم و بیش پیدا می‌شوند.

وی با بیان اینکه حضرت امام هم از شاگردان مرحوم آقای شاه آبادی بودند، تصریح کرد: امام(ره) عرفان و فلسفه را پیش مرحوم شاه آبادی خواندند و خودشان هم اسفار و حکمت می‌گفتند و آقا مصطفی هم که آقازاده ایشان است از سوی برخی مورد کینه‌توزی قرار می‌گرفت و ظرف شان را آب می‌کشیدند.

آیت‌الله مسعودی خمینی اضافه کرد: کم کم وقتی ایشان فلسفه گفتند و علامه طباطبایی هم آمدند و فلسفه شروع کردند،‌ دیگر آن دشمنی‌ها به آن شدت ادامه پیدا نکرد و دیدند که فلسفه هم یکی از علوم انسانی ست و کفر آور نیست. که خود این مباحث یک کتاب تاریخی می‌خواهد. امام بعد از آن فلسفه را ترک کردند و به فقه و اصول روی آوردند، ما هم این دروس را خدمت ایشان خواندیم.

*سلوک عرفانی امام(ره) به لب و دهان نبود


عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در مورد شیوه فردی سلوک عرفانی امام(ره) نیز اظهار داشت: امام(ره) هیچ وقت سلوک عرفانی شان به لب و دهان نبود. با عمل سلوک می‌کردند.

«یادم هست وقتی منزل ایشان در همین باغ قلعه بود،‌ آن طرف منزلشان یک باغ اناری بود که از خیابان جوب شور می‌آمدیم و از باغ رد می‌شدیم و می‌رفتیم حرم. یک وقت آخرهای شب بود و نزدیک سحر بود و من می‌خواستم بیایم حرم و آمدم از باغ که البته جایی ترسناکی بود، داخل باغ صدای ناله‌ای را شنیدم و متوجه صدا شدم. این‌ور و آن‌ور را گشتم و دیدم که یک آقایی گوشه‌ای ایستاده و سر به سجده ناله می‌کند و گریه می‌کند. برایم سئوال پیش آمد و کمی که به سمت ایشان راه رفتم دیدم از جای‌شان پا شدند و رفتند منزل. صبح از دوستان پرسیدم و گفتند منزل آقا روح‌الله خمینی است. من آن زمان امام را نمی‌شناختم. سلوک این است که امام داشت. هوای نفس را مقابل مردم نمی‌کشت، در داخل نفس و بدون حضور کسی می‌کشت. بعد هم با خدای متعال راز و نیاز می‌کند. آن هم کی؟‌ وقتی که همه خواب بودند. غالبا در حال ذکر بود. نه در حال ذکر زبانی، بلکه در حال ذکر و توجه متعال در تمام احوالاتشان. این بهترین سلوک عرفانی است.»

وی با اشاره به کتاب ۴۰ حدیث امام راحل گفت: امثال امام و علامه گاهی اوقات مباحثات و بحث‌های کلامی و لفظی انجام می‌دهند، و یا گاهی استدلالی مطرح می‌کنند مثلا در فلسفه یا اصول و یا فقه و علت و معلول می‌آورند. اما یک وقتی عده‌ای هستند که مشاهداتشان را بیان می‌کنند. البته این مشاهده برای وی مشاهده است و برای دیگری نیست.

به گفته آیت‌الله مسعودی خمینی امام (ره) کتاب ۴۰ حدیث را بر اساس مشاهدات و از احادیث مشاهده و درک شده نوشته‌اند؛ ایشان به اعتقاد بنده در کتاب چهل حدیث مشاهدات شخصی‌شان را نوشتند. باز تکرار می‌کنم اگر کسی به وظیفه‌اش عمل کند حتما مشاهده قوی نیز خواهد داشت. که البته بیش از ۹۹ و نیم درصد ما نمی‌توانیم این کار را بکنیم.

*امام قبل از تبعید با هیچ‌کس ملاقات خصوصی نمی‌کردند تا بعدا سوء‌استفاده نشود

وی در ادامه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا خاطره‌ای قبل از تبعید امام به ترکیه دارید اظهار داشت: بله. حضرت امام به قدری آینده‌نگر بودند که با هیچ کسی قبل از تبعیدشان به ترکیه دیدار خصوصی نمی‌کردند. البته این مربوط به قبل از دوران تبعید ایشان به ترکیه است و مربوط به زمان حضورشان در قم است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: حتی ایشان با آقای طالقانی هم که درخواست ملاقات خصوصی در آن دوران را داشتند امام فرمودند که عده‌ای دیگری هم بیایند و در ملاقات بنشینند.

آیت الله مسعودی خمینی در ادامه تاکید کرد: این بحث صرفا مربوط به دوران قبل از تبعید و حضور حضرت امام ( ره ) در قم و همچنین در خصوص دیدار با سیاسیون وقت به خصوص در ماجرای تقاضای ملاقات امینی نخست وزیر وقت، از حضرت امام (ره) است. ضمن اینکه پاکروان، رئیس ساواک هم آمد و گفت می‌خواهیم ملاقات خصوصی داشته باشیم. ایشان گفتند ما ملاقات خصوصی و حرف خصوصی با کسی نداریم. عده‌ای بیایند و بنشینند.

وی در ادامه به ذکر خاطره‌ای از علامه طباطبایی پرداخت و گفت: ایشان در تمام جلسات مبارزاتی که در منزل امام(ره) برگزار می‌شد شرکت می‌کردند. آقای مرعشی نجفی، گلپایگانی، علامه طباطبایی و شریعتمداری همه در جلسات شبانه امام شرکت می‌کردند. ایشان هیچ‌گاه خودشان را به شمار نمی‌آوردند. این یکی از خصوصیات علامه طباطبایی بود. با آن همه وضعیت علمی بالا و عرفان و تقوی وقتی می‌دیدند که امام خمینی هستند می‌گفتند اظهار وجود اینکه من هم هستم نمی‌کرد. در جلسات مکرر شرکت می‌کردند. عقیده‌شان این بود که امام در رأس کار هست و من وقتی امام هست دیگر چه کار باید بکنم؟ امام هست و امور در دست ایشان هست.

*گلایه شدید امام از آقای شریعتمداری


وی در مورد رابطه امام (ره) با آیت‌الله شریعتمداری نیز گفت: یک روز بعد از ظهر امام مرا صدا کرد: مسعودی! پاکتی به من دادند و مهر کرده بودند و گفتند این را ببر به آقای شریعتمداری بده و جواب آن را بگیر و بیاور. رفتم منزل آقای شریعتمداری ملازم ایشان گفتم نامه را بده من به ایشان می‌دهم. گفت نمی‌شود. باید خودم تحویل ایشان بدهم. اگر نمی‌خواهی بروم. رفتم داخل و نامه را به ایشان دادم و ایشان ۳ کلمه زیر نامه نوشتند و در نامه را بستند و چسب زدند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: من نامه را به امام دادم و ایشان نامه را باز کرد و من پشت در بودم. امام با عصبانیت گفتند: «نگفتم. نگفتم.» آقای لواسانی هم پیش امام بودند که از رفقای قدیمی امام بودند. آقای لواسانی آمدند و از ایشان پرسیدم جریان چیست؟ ایشان گفتند ۲ شب قبل در جلسه‌ای که علما بودند بنا شد که هیچ یک از علما با رئیس دربار شاه ملاقات نکنند و از دربار شاه هم هیچ کس را نپذیرند. ولی دیروز بعد از ظهر با رئیس دربار شاه با آقای شریعتمداری ملاقات کردند. امام در نامه نوشتند که ملاقات صورت گرفته یا خیر؟ که آقای شریعتمداری نوشته بودند بله صحیح است. و امام گفتند که نگفتم؟ نگفتم؟ منظور اینکه نگفتم که ایشان ملاقات کرده است.

آیت‌الله مسعودی خمینی در پاسخ به این پرسش که آیا آقای شریعتمداری با انقلاب همراه بود یا خیر، اظهار داشت: امام معتقد بودند که آقای شریعتمداری خیلی با روش امام موافق نیستند. قطعا چیزی که من می دانم این بود که با روش انقلابی امام خیلی موافق نبودند و با دستگاه شاه و امام هم خیلی رفت و آمد داشتند.

وی اضافه کرد: یک روز به امام گفتم:‌‌ آقا! آقای شریعتمداری با شما نیست. امام گفتند هست. گفتم آقا نیستند. امام باز گفتند هست و چند مرتبه تکرار شد و در آخر گفتند اگر هم آقای شریعتمداری با ما نباشند ما با انقلاب هستیم. البته ایشان می‌دانستند که آقای شریعتمداری همراه ایشان نیستند. امام شخصیت عجیب و غریبی بود.

*ماجرای نفوذی امام در دربار شاه


«یک روز امام در منزل بودن و بنده که در زدند. من رفتم در را باز کردم و دیدم که یک پلیسی از شهربانی آمده و گفت که با آقا کار دارم. به ایشان گفتم یک پلیسی آمده است از شهربانی و می‌گوید که من با آقا کار دارم. امام فرمودند برو ببین آقای فلانی هست؟ اگر هست بگو بیاید. رفتم و گفتم که اسم‌تان چیست؟ گفت آقای فلانی. گفتم بفرمائید داخل. حدوداً ده دقیقه با امام صحبت داشتند و برگشتند. من خیلی ترسیده بودم و آخر به امام گفتم که چرا ایشان را قبول کردید؟ گفتند که ایشان از خودمان است. اخبار سیاسی را از داخل دربار به امام می‌آوردند.»

وی در مورد نامه امام به شهید مطهری در خصوص شریعتی نیز گفت: امام در نجف نامه‌ای به شهید مطهری می‌فرستند و در آن نامه می‌خواهند که یا شریعتی را تعدیل کنید یا بیرونش کنید.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پاسخ به این پرسش که منظور امام از این نامه چه بود، ادامه داد: منظورشان این است که آدم سالمی ست و خوبی هایش را هم بگوئید. ببینید اگر خوب است متعادلش کنید و اگر قابل اصلاح نیست طردش کنید. اگر قبولش دارید که هیچ. اگر ندارید خب چرا به او بلندگو می‌دهید در حسینیه ارشاد. البته این برداشت‌های بنده‌ست از نامه چند خطی امام. این در همان زمانی بود که آقای مصباح هم شدیداً علیه آقای شریعتی فعالیت می‌کردند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
چرا وقتی خصوصی ترین اتفاقات زندگی حاج آقا در کتاب خاطراتشان به جزییات درج شده، در هیچ جا حرفی از ملاقاتهای دو نفره و خصوصی با امام سخنی به میان نیامده
محمد
حاج آقا کیه الان؟!
Iran, Islamic Republic of
چرا امام به حاج آقا اینقدر اطمینان می کرد که سری ترین و خصوصی ترین مسایل را با وی در میان بگذارد ولیکن با شخصیتهای عظیم الشان و جلیل القدری که به مراتب از آقای هاشمی به ایشان نزدیکتر بودند، موضوعی را در میان نگذاشته اند...
خودتو وارد بازی بزرگها نکن
Iran, Islamic Republic of
جسارتا اگر ممکن است بفرمایید غیر از مرحوم حاج احمد آقا، چه کسی و کدام شخصیت جلیل القدری را می توان نام برد که به امام از آقای هاشمی نزدیک تر بوده اند؟
Iran, Islamic Republic of
ای کاش این نکته را هم می فرمودید ...
یک نفر از این شخصیت های عظیم الشان و جلیل القدر را که از هاشمی به امام نزدیک تر بودند خواهشنا نام ببر تا ما هم بفهمیم
محمد
Iran, Islamic Republic of
بنظرم حرف درستی نیست که امام با کسی تنها گفتگو نکرده مگرمیشود اسرارنظامی و جنک را و گزارشات جنگ و اتفاقات و مسایل کشورا درجلسات علنی درحضور چندنفرچار زد؟؟/
منظورشان از خصوصى ديدارهاى دونفره است!
واين مسائلى که فرموديد را ميشود در جمع سه يا چهار نفره که اون افراد مورد اطمينان امام هم بودند بيان کرد!
Romania
یاد امام و شهدا گرامیباد
Iran, Islamic Republic of
چرا حرف های ایشان را قبول می کنید ولی حرف های هاشمی را نه!!!
محمد
Romania
فکر کنم بحث سر صحته؟افتاد صحت می دونی چیه؟ چی؟؟ شامپو؟ نه بابا بی خیال یعنی درستی
براى تشخيص درستى و نادرستى خاطرات هاشمى به صحيفه امام مراجعه کن! حتى يک خط از صحيفه امام را نخواندى حرفهاى هاشمى را براحتى باور ميکنى؟ امام آمريکا رو شيطان بزرگ ناميد و گفت هرچه فرياد داريد برسر آمريکا بکشيد! اونوقت ميشه اون خاطره حاج آقا رو قبول کرد؟
هاشمى اگر حرفى داره بهتره از جانب خودش بزنه نه امام
United States
حالا چرا اين قدر زور ميزنيد اقاي هاشمي را خراب كنيد بس كنيد
محمد
Romania
شما بهتره بگی چند مکی گیری تا بیای تو سایتا مجیز هاشمی رو بگی؟
Finland
همون مقداری که تو میگیری تا بد اقایاه هاشمی و.....بگی
اشتباه مثبت زدم !