سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 19 Mar 2024
 
۵
۳

ایران بدون نفت، ژاپن یا افغانستان؟/ نفت، نفرین طبیعت یا تلقین چرا بتوانیم؟!

چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۲۱
کد مطلب: 405587
"سال‌هاست که رهبر معظم انقلاب در بیانات خود دولت‌ها را توصیه به اقتصاد مقاومتی با زیرشاخه‌هایی همچون کاهش وابستگی به نفت، خروج از تک محصولی، توسعه صنایع و سهم‌دهی به رشد صنعتی در تولید ناخلص ملی می‌کنند".
ایران بدون نفت، ژاپن یا افغانستان؟/ نفت، نفرین طبیعت یا تلقین چرا بتوانیم؟!
جهان نيوز - میثم تولایی:  انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم بود که محمود احمدی‌نژاد در اظهاراتی، ادعای آوردن نفت بر سر سفره‌های مردم را مطرح کرد. گرچه این ادعا بعدا از سوی رسانه‌های جریان اصلاحات در قالب مطالبه به صورت چندباره مطرح شد اما در نهایت با تکذیب‌های پی‌درپی رسانه‌های وابسته به دولت وقت مواجه گشت، اینکه دولت به هیچ وجه در جریان رقابت از این ادبیات استفاده نکرده و چنین قولی را به مردم نداده است.

نفت که سال‌هاست متغیری مهم و غیرقابل انفکاک در معادلات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و در آخر اقتصادی به شمار می‌رود از سوی برخی به عنوان نفرین طبیعت، مصیبت اقتصادی و... یاد می‌شود که به عنوان ابزاری برای برقراری و یا عدم برقراری ارکان دموکراسی در یک کشور قابل بررسی است.

سال‌ها قبل بود که مقاله‌ای تحت عنوان"رابطه‌ی دموکراسی و دولت رانت‌خوار نفتی" به واسطه‌ی صعود کم سابقه‌ی قیمت نفت در رسانه‌های مخالف دولت مستقر منتشر شد. در این مقاله بار دیگر نفت به مقوله‌ای جذاب در محافل سیاسی و اقتصادی تبدیل گشت.

از سویی نظریه"دولت رانت‌خوار نفتی" توسط جریان شبه‌روشنفکری به رفرمیست‌های نئولیبرال‌ نسبت داده شد تا این نظریه را تنها تقابلی ابزاری در رویارویی با دولت وقت بخوانند و البته غیرکارشناسی. از همین روست که برخی از این جریانات در نقد و بررسی نظریه مذکور می‌نویسند: "در واقع بورژوازی به خاطر ذات هم‌گرایی خود در سراسر جهان به اتخاذ مواضع هم‌سانی در خصوص ارتباط دموکراسی و نفت رسیده و در قالب نئولیبرالیسم به ارایه‌ی نظریاتی پرداخته است که نه فقط در برگیرنده‌ی کم‌ترین ره‌یافتی به منظور خروج از بحران‌های اقتصادی سیاسی نیست بلکه در نهایت نئولیبرالیسم دست در دست نومحافظه‌کاری؛ درصدد است از طریق فرافکنی؛ ناکارآمدی و بن‌بست‌های روزافزون خود را به سوی مناطق دیگر پرتاب کند."

نظریه‌ی نئولیبرالیستی"دولت رانت‌خوار نفتی" نیز در همین راستا می‌کوشد ضمن شکستن تمام کاسه، کوزه‌های توسعه‌نیافتگی بر سر نفت و متهم کردن دولت‌های نفتی به دیکتاتوری، از یک‌سو رقیب سیاسی خود را هدف بگیرد و از سوی دیگر آلترناتیو مالیات به جای نفت را به عنوان منبع هزینه‌های دولت پیش بکشد."

بازدارندگی از توسعه‌یافتگی و آن‌چه که غرب نام دموکراسی برایش انتخاب می‌کند دو محوری است که در تمام نقدهای به"نفت" شاهد هستیم. همان طور که در سطور مذکور نیز می‌بینیم برخی نفت را عامل اصلی عقب ماندگی در حوزه‌های صنعت و اقتصاد دانسته و برخی نیز این سرمایه را ابزاری برای ادامه وابستگی مردم به دولت یعنی استمرار حاکمیت می‌دانند.

با این نگاه انتقادی است که نفت را مصیبت اقتصادی و یا نفرین طبیعت می‌نامند و عامل اصلی عقب افتادگی یک ملت احصا می‌کنند. نفت در این نگاه باعث بدبختی و تعطیلی عقلانیت اقتصادی تعریف شده و ملت‌های دارای نفت، جوامعی هستند که ناخواسته بر چرخ و فلکی دوار سوار شده‌اند. در حرکت این چرخ و فلک پیشرفت معنا و مفهومی ندارد چرا که حرکت جامعه رو به جلو نیست.

اما جامعه بدون نفت، در مسیر پیشرفت در حال حرکت است. این جامعه نه تنها به خودباوری رسیده بلکه متوجه است که باید با سعی و تلاش خود چرخه صنعت کشور را به گردش دربیاورد.

اینجاست که کشورهایی همچون عربستان، امارات و ... هم به عنوان شاهد، مثال آورده می‌شوند. اما باید گفت پس کشوری نظیر آمریکا که اکنون بیش از چهار برابر ایران نفت تولید و صادر می‌کند و به همان میزان نیز واردات دارد یا کشورهای دیگری همچون نروژ که از کشورهای بزرگ تولید کننده نفت محسوب می‌شوند چگونه در چرخه قدرتمند صنعت قرار گرفته‌اند؟

این نقض نشان می‌دهد نه تنها نفت یک نفرین نیست، بلکه می‌تواند یک تلقین باشد برای نتوانستن، جلو نرفتن و اینکه چرا بتوانیم و اصلا نیازی نیست بتوانیم! اگر نفت تنها یک درصد تولید ناخالص ملی آمریکا را تشکیل می‌دهد و یا کشوری همچون نروژ تمام عایدات ناشی از پول نفت را تماما به حساب‌های بانکی خود در دیگر کشورها سرمایه‌گذاری می‌کند و حتی اجازه ورود سود آن‌ها را به خود نمی‌دهد پس باید گفت یک جور عقلانیت نفتی در این کشورها حاکم است.

عقلانیت نفتی یعنی انقطاع وابستگی نفتی در کشورهای دارای نفت و خروج از تک محصولی. نفت همان‌قدر می‌تواند برای یک کشور به عنوان منابع طبیعی مورد استفاده قرار گیرد که اروپا و به صورت خاص کشوری نظیر هلند با توجه به شرایط محیطی و آب و هوایی خود سالیانه ۱۰ میلیارد دلار گل و گیاه صادر و از این منابع نه به عنوان یک نفرین بلکه به عنوان یک ظرفیت استفاده می‌کنند.

اگر سال‌هاست که رهبر معظم انقلاب در بیانات خود دولت‌ها را توصیه به اقتصاد مقاومتی با زیرشاخه‌هایی همچون کاهش وابستگی به نفت، خروج از تک محصولی، توسعه صنایع و سهم‌دهی به رشد صنعتی در تولید ناخلص ملی می‌کنند حکایتی است که بیش از پیش در این روزگار برای اجرای آن باید اهتمام به خرج داد.

اکنون که کشور در موقعیت تحریم قرار گرفته و البته چند سالی است نقاط آسیب خود را در این وضعیت پیدا کرده بهتر است تمرین ژاپن شدن را آغاز کنیم و به جای دست و پا زدن برای رسیدن به نقطه اوج فروش نفت قبل از آغاز تحریم‌ها و ترس از افغانیزاسیون شدن، فکری برای قطع همیشگی وابستگی ایران به این ماده سیاه و جذاب کنیم. در این حالت است که می‌توانیم بگوییم اگر نفت نداشتیم قطعا ژاپنی اسلامی بودیم وگرنه نباید خود را بیش از افغانستان متصور شویم.
منبع: تسنیم
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


من فقط می دونم نباید به نفت وابسته باشیم
حسین
عالی عالی عالی
Germany
آمریکا هم نفت دارد .داشتن ثروت های طبیعی هیچوقت مضر نیست. اشکال از برنامه ریزی هاست.