گاهی وقتها ناسزاگویی ها در عرصه ارتباطات بین فرهنگی و از طریق شبکه های مجازی رخ می دهد مثلاً پس از همگروه شدن تیم ملی فوتبال ایران با آرژانتین برای حضور در بازی های جام جهانی ۲۰۱۴، کاربران ایرانی در صفحه فیس بوک فوتبالیست آرژانتینی، لیونل مسی کامنت هایی گذاشتند که بخش زیادی از آنها ناسزاهای شخصی و خانوادگی علیه آن فوتبالیست بود
این سنخ شناسی می تواند براساس تمایز زمینه استفاده از دشنام در حوزه خصوصی و در حوزه عمومی باشد.
بارها در برخی کشورهای اروپایی دیده ام که وقتی گروهی از نوجوانان و جوانان اروپایی به همدیگر می رسند به جای سلام و احوالپرسی از واژه های رکیک به نشانه صمیمیت و رفاقت استفاده می کنند اما لحظه ای بعد با دیدن یک جوان مهاجر و برای آزار و اذیت وی مجدداً از همان واژه ها استفاده می کنند معنای دشنام ها در این دو وضعیت یکسان نیست
منطقی و معقولی نیست اگر چه خیلی هم در گفتمان روزمره رواج پیدا می کند. یک مقداری هم با مبالغه کردن و قطبی کردن همراه است. این نوع قیاس خیلی به ما کمک نمی کند. البته این موضوع نافی سوال شما نیست. این نسل دشواری ها و مشکلاتی به لحاظ اجتماعی، روانشناسی و فرهنگی دارد که آن ها را باید فهم کرد و شرح داد. این مشکلات جلوه ها و انواع متنوعی دارند. یکی از آنها همین بحث زبان ارتباطی است که از آن صحبت شد. می توان به صورت های دیگر رفتارهای خطر ساز، ضد اجتماعی و با ریسک اشاره کرد که بعدا به آن می پردازیم.
اینکه چرا یک همچنین وضعیتی امروز بر فرهنگ جوانی حاکم شده است، به نظر می رسد که پاسخ آن تا حدی مربوط به موقعیت، هندسه و منطق تجربه جوانی جدید و فرهنگ جوانی جدید در دوره معاصر است
آنها را پیشتر نداشتیم. این نسل متفاوت یک ویژگی های پارادوکسیکال را هم به نمایش می گذارد. ویژگی هایی که در آنها هم مولفه های رفتاری و ارزشی خوب و هم بد وجود دارد. عرض کردم در تصویر سازی رسانه ای ما به یکی از دو طرف می غلطیم که عموماً بیشتر به سمت نگاه منفی یا سویه منفی آن است. اما عناصری از واقعیت را درعین حال دارد. مولفه های پارادوکسیکالی را در این سیاهه هویت نسلی جوان امروزی می توان دید که اگر بخواهیم به برخی از این مولفه ها اشاره کنیم، به درک آن رفتارهای به اصطلاح دشوار وخرده فرهنگی می تواند کمک کند.
دموکراتیک شدن رفتارهای خانوادگی و کاهش تورم هنجاری که در روابط فضای خانواده حاکم است، می تواند در رفع بخشی از مشکلات رفتاری و اختلالات رفتاری که امروز می خواهیم از آنها صحبت کنیم کمک کند
هم در دنیای جوانی و هم در بیرون از دنیای جوانی وجود دارد که اتفاقاً نسل بزرگسال مسبب آنهاست. مثلاً آن چیزهایی که جامعه شناسی کلان نگران آن است. به فرض مثال انواع فساد ها و به ویژه فساد اقتصادی، تبعیض ها، فقر، آلودگی ها و مسائل مختلفی که الان ما دچار آن هستیم.
لذت موقت به کار بردن یک ناسزا، دست انداختن و آزار کلامی دیگران، دست برد به سایت های شخصی دیگران و ابتکارات منفی مشابه را می توان در مواردی نوعی واکنش به این محرومیت نسبی هم تلقی کرد
یک گروه خاص است. تسلط بر یک سری کدهای پیچیده که فقط محرم ها یا خودی های یک گروه از آن سردرآورند لازمه خود ابرازی فرهنگی است. این تسلط بر کدهای فرهنگی درون گروهی به تعبیر خانم سارا تورنتون نوعی سرمایه خرده فرهنگی (Subcultural capital) محسوب می شود که باعث می شود، عضویت یک فرد در یک خرده فرهنگ از سوی اعضای همان گروه به رسمیت شناخته شود.