خاطره نورانی روحانی که مانع رسیدنش به نماز شد
چهارشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۴۷
کد مطلب: 377334
ﭘﺪﺭﻡ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺴﺠﺪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺻﺒﺢ ﻫﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺣﻮﺽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻭﺿﻮ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﻮﺭﺍﻓﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﺗﺎﺑﺶ ﺩﺭﺁﻣﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺎﻝ ﺣﺲ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﻮﺭ ﺍﺯ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺗﺎﺑﺪ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﯾﮏ ﺷﯽ ﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻣﮑﻌﺐ ﻣﺴﺘﻄﯿﻞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺣﺪﻭﺩ ﺩﻭ ﻣﺘﺮ ﻃﻮﻝ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻭ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺣﺪﻭﺩ ﯾﮏ ﻣﺘﺮ ﺑﻮﺩ، ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﻻ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﺣﯿﺎﻁ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺳﺖ . ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺩﺝ ﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺗﻼﻟﻮ ﻧﻮﺭ ﻧﻤﯽ ﺩﯾﺪﻡ . ﺑﻌﺪ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺷﯽ ﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺷﻤﺎﻝ ﺷﺮﻕ ﺣﯿﺎﻁ ﻣﺴﺠﺪ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ.
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺗﻮﻗﻒ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﺭﺁﻣﺪ . ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺮﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﻮﺩﺝ ﻋﻠﯽ ﺭﻏﻢ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺮﻭﻡ ﺑﯽ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﮑﯿﻪ ﭘﺸﺖ ﺧﻨﺪﻕ ﺑﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﻌﺪﯼ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﯿﺮﻥ ﺩﮊ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﺁﻥ ﺗﮑﯿﻪﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ.
ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺗﮑﯿﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺪﻭﺩ ۲۰۰ ﻣﺘﺮ ﺑﻮﺩ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻮﺩﺝ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻓﻀﺎ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﻡ. ﻫﻮﺩﺝ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺷﺮﻕ ( ﺳﻤﺖ ﻣﺸﻬﺪ) ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﻡ ﻏﺎﯾﺐ ﺷﺪ . ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﯽ ﺧﻮﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﯾﮏ ﺷﻌﻒ ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﺗﺮﺱ ﻭ ﻭﺣﺸﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﻧﻤﺎﺯﺟﻤﺎﻋﺖ ﺻﺒﺢ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺍﺭﻭﺍﺡ ﻣﻄﻬﺮ ﻣﻌﺼﻮﻣﯿﻦ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺩﺝ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﮑﯿﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﻣﺤﻞ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﺳﺎﻻﺭ ﺷﻬﯿﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﺳﺮ ﺯﺩﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩ ﺩﺭ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮐﺎﻣﻼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺩﯾﺪﻡ .»
حسن
۲۸۵۴۶
چشممان به جمال "هاله نور" آقای روحانی هم روشن شد.
اقای نسبتا محترم.....درهمه جای دنیا همیشه خانمها نسبت به اقایون از ارج وتقدم بیشتری برخوردار بوده اند وخواهند بود واین از تفاوت روحیات واخلاقیات میان زن ومرد نشات میگیره.اونیکه از کره مریخ اومده قطعا شما هستید که هنوز به این اداب واصول واقف نیستید.در ضمن من با عقاید سیاسی خاطره کااااااااااااملا مخالفم.
جهان مسائل مهمتری در انقلاب و آرمان ها و اهداف داریم و مساله ما بر سر این حاله ها و این خاطرات نیست حال برای ایشان یا یکی دیگر چنین حالتی رخ داده اصل آن چه بوده یا نه یا در آوردن آن در سایت تحلیلی خبری و درگیر کردن افراد در کامنت گذاری و معطوف کردن ذهن افراد در شان رسانه در طراز انقلاب اسلامی نیست
مرحوم حاج اسداله فریدون پدرگرانقدردکترروحانی ازافرادمورداعتمادمردم سرخه ،متدین ،بی آزارومردمی ومخلص بودوجناب دکترروحانی به واسطه چنین پدری وهمسایگی با مسجدولیعصرسرخه ازکودکی درمسجدومحراب پرورش یافته است،اولا بیان خاطرات مربوط به دوره قبل ازریاست جمهوری می باشد،ثانیا خاطرات مربوط به دوران کودکی واحتمالا 7ال 8 سالگی ایشان است،ثالثا همین که کودکی درچنین سن وسالی نمازصبح رادرمسجدمی خوانده نشانه عمق دینداری واصالت دینی است،رابعامکانهای نام برده ازاماکن مورداحترام مردم سرخه بوده که درطول تاریخ مردم این دیارکرامات زیادی رادیده اند،خامسا ایشان ادعا نکرده که هودج به خاطروی آمده بودندبلکه فرموده اندکه آن رادیده است لذا مقایسه آن با هاله نورمقایسه غلطی است
برادران و خواهران عزیز! به یک نکته توجه کنید. اهل فضل و عرفان فرموده‌اند حتی اگر در حین نماز خواندن برای شما شهودی دست داد مراقب باشید که شما را از اصل توجه به نماز و حضور قلبی در آن غافل نسازد چرا که اینها همه ابتلاء و امتحان است. اگر آقای روحانی در آن زمان در سن تکلیف بوده و نماز بر ایشان واجب بوده، با این کار فقط نماز واجبش قضا شده و این در پیشگاه حضرت حق عمل پسندیده‌ای نیست. زیرا خداوند متعال کسی را عمداً از واجبی منع نمی‌فرماید. اگر هم این اتفاق در سنین کودکی برای ایشان افتاده متعلق به زمانی بوده که ایشان به دنیا مشغول و فریفته نشده بودند. نمونه این اتفاق در محرم سال 1361 برای چند نوجوان از همسایگان ما نیز افتاده بود. اینها به هیچ وجه برای کسی فضیلت نمی‌سازد. به قول حضرت روح‌الله (رمحه‌الله علیه): ملاک حال فعلی افراد است.
مطلبی که آقای احمدینژاد دربارة هالة نور گفت در یک جلسة خصوصی به حضرت آیت‌الله جوادی آملی عرض شد، اما همان‌طور که از درز تصویر آن به خوبی فهمیده می‌شود یک نفر آدم ناباب در آن جلسه بوده که از اظهارات او فیلم‌برداری کرده و برای ریختن آبروی ایشان روی سایت‌ها گذاشته است. اما آقای روحانی، این خاطره را در کتابش و با هدف انتشار نوشته است که عمدی در آن دیده می‌شود. به هر حال با نظر مملی موافقم.
