سه شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳ - 21 May 2024
 
۰

قرار نیست شخصیت مختار برابر واقعیت باشد!

گفتگو با نویسنده سریال مختارنامه
سه شنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۲۳
کد مطلب: 149689


مردم سریال مختارنامه را دنبال می‎کنند. جمعه شب‌‎ها قشر‎های مختلف مردم پای تلویزیون می‎نشینند و مختارنامه را می‎بینند، یعنی این سریال از خیلی جهات، قابل‎توجه است. البته موضوع ویژه و تقارن زمانی با محرم وصفر در این اقبال عمومی بی‌تأثیر نیست، اما در همین فضا هم پیش از این سریال‌‎های تاریخی زیادی پخش شد که عده کمی از مردم با آن ارتباط برقرار کردند. 

محمد بیرانوند، نویسنده سریال مختارنامه صحبت درباره شخصیت مختار و سوالاتی که این روز‎ها درباره پرداخت نمایشی این شخصیت طرح می‎شود، را به پایان سریال واگذار کرد و همان‎طورکه انتظار می‎رفت به‎شدت از کار گروه سازنده مختارنامه، دفاع کرد. 

این گفتگو را در ادامه میخوانیم:

نکته مهمی که این روز‎ها درباره مختارنامه مطرح می‎شود، این است که به لغزش‌‎ها و نقطه‎‎های ضعف و تردید شخصیت مختار، خیلی خوب پرداخته نشده و مختار مثل یک شخصیت آرمانی و 100 درصد مثبت دیده شده. چرا لغزش و بی‌بصیرتی مختار در مواجهه با قیام عاشورا در سریال مختارنامه درست نشان داده نشد؟
درباره نقد این سریال تا تیتراژ پایانی قسمت چهلم بالا نیاید، هر حرفی پیش‎داوری است و درست نیست. می‎شود درباره جزییات صحبت کرد یا در هر اپیزود درباره ماجرای خاص آن بخش حرف زد، ولی مثلا درباره شخصیت‌پردازی مختار زمانی‎که یک‎چهارم از تمام کار - که شاید مقدمه یا پیش پرده داستان است - دیده شده، قضاوت کمی زود است.
نکته دوم این‎که؛ در بافت هر کاری، نقاشی، موسیقی یا هر کار هنری، باید ببینید نقطه نظری که دارید در چهارچوب زیباشناسی آن اثر درست است یا نه؟ شما دنبال مختار تاریخی هستید یا مختاری که به زعم شما آن ویژگی را دارد؟ درباره این تردید و لغزش مختار هم، فقط خداوند عالم به اسرار است، بر فرض که این تردید باشد، باید بببینیم حرفی که می‎‎زنیم در چهارچوب این تابلو درست است یا نه؟ در این چند قسمت که پخش شده، شخصیتی که می‎بینیم در حد خودش و در چهارچوب این قصه خوب تعریف شده. فکر می‎کنم تا این‎جای کار - اگر نخواهم قصه را لو بدهم - مقدمه آن تردید‎ها بیان شده است. علاوه‎بر این در سریال برای کسانی‎که بیشتر دنبال ابعاد معماگونه و شخصیت شبهه‌ناک و تاریخی مختار هستند، تا حالا اشاره‎‎هایی شده و مکث‌‎هایی که آقای میرباقری در دکوپاژ و حالت‌‎های چهره مختار کرده، این وجه را تأمین می‎کند. در کلیت اثر چنین نقصی نمی‎بینم، ضمن این‎که می‎خواهیم نمایشی دیده شود. قرار نیست همه‎چیز خیلی واقعی و 100 درصد منطبق بر واقعیت باشد و بخواهیم مستند واکاوی روحیات مختار را در بیاوریم! ماجرای مختار قصه‎ای است با ابعاد عاشورایی، حماسی، عرفانی و ایرانی که در چهارچوب این قصه و این تابلو تا این حد می‎توان از تردید‌‎های این شخصیت گفت. 

می‌گویید بخشی از حقایقی که در تاریخ هست، به‎واسطه آن درام داستانی و بحث زیبایی شناسی و... در سریال گفته نمی‎شود. اما شما یک قصه تخیلی یا داستان ذهنی یا حتی یک ماجرای خنثای تاریخی را انتخاب نکردید. روی بخشی از تاریخ دست گذاشتید که اتفاقا مردم نسبت به آن حساسند. درزندگی مختار نکته مهم همین تردید‎ها و لغزش‌‎هایش است. این‎که بعد‎ها قاتلان کربلا را مجازات می‎کند، شاید از نظر سینمایی جذابیت‌‎های تصویری داشته باشد، اما از نظر شخصیت‌شناسی خیلی وجهی ندارد، درست است؟
در قسمتی که میثم تمار و ابن عفیف بودند، آن‎‎ها آدم‌‎هایی بودند که خالصانه شیعه بودند و مختار بار‎ها با خودش-سبحان الله- از شیفتگی آن‎‎ها می‎گوید. مختار شاید یک پله از میثم پایین‌تر است که شهید نمی‎شود و تردید او در همین حد جزیی است. تردید در داستان آمده و باز توصیه می‎کنم بگذارید با داستان جلو برویم، مطمئنا جواب خیلی از سئوال‌های‎تان را درباره شخصیت مختار در ادامه سریال می‎گیرید، می‎ترسم اگر چیزی بگویم از جذابیت ادامه قسمت‌‎ها کم شود وگرنه جواب صریح برای شما دارم. 

خب این نکته را به ادامه داستان واگذار می‎کنیم، گرچه هنوز تأکید دارم لغزش اصلی مختار در مسأله کربلا بود.
خب من از شما می‎پرسم، آیا کنتراست شخصیت مختار در برابر میثم تمار و زهیربن قین به چشم نیامد؟ آیا او برابر همسر زهیربن قین کم نیاورد؟ باور ما این است که تردید آدم‌‎های بزرگ - چون مختار آدم کمی نبوده، انسانی که نام داشته، پسر ابوعبید ثقفی و خوشنام و مقبول بوده - در شکل نمایشی، چیزی غیر از این نمی‎تواند باشد. 

مثلا در قضیه صلح امام حسن(علیه‎السلام) و گفت‌وگو‎هایی که بین مختار و کیان درگرفت، خیلی خوب مشخص شد مختارآدمی است که با عقل خودش استدلال می‎کند و نتیجه‎ای را که می‎گیرد به تشخیص امامش ترجیح می‎دهد. اما درباره کربلا این تردید‎ها و دودلی‌‎ها در ماجرا‎های دیگر سریال گم شد و از حالا به بعد، مثلا در مواجهه با همسر زهیربن قین، فقط آن وجه ندامت و پشیمانی، برجسته می‎‎شود، این‎طور نیست؟
شاخصه شخصیت مختار زیرکی و کیس بودنش است و ما در چهارچوب قصه‎ای که هم از تاریخ الهام گرفته و هم پرداختی از زاویه نگاه ما و آقای میرباقری دارد، آن را نشان دادیم. درباره نظر شما فکر می‎کنم هنوز موردش پیش نیامده که ما تردیدی از او نشان دهیم. او بر اساس عقل جلو می‎رود و تا حالا هم روشن شده که مختار هنوز درگیر استدلال‌‎ها است. شاید اگر صبر کنیم و در ادامه سریال پیش برویم، این پیش داوری‌‎ها کمتر شود. شما یک فیلم نود دقیقه‎ای را می‎بینید؛ در چهارچوب هدفی که فیلم‎ساز دنبالش بوده، در دقیقه نود چیزی را رو می‎کند که نظر شما را کاملا برمی‌گرداند. بنابراین بگذارید با صحبت‌‎های ما پیش‎داوری برای بیننده ایجاد نشود. وقتی قسمت چهلم هم پخش شد، آن وقت بگوییم در این 40 قسمت توانستیم به‎عنوان نویسنده و کارگردان ابعاد مختلف شخصیت را نشان بدهیم یا نه. 

درباره بعضی شخصیت‌‎های منفی سریال مثل عمر سعد، در تاریخ ما چنین شخصیتی از او نمی‎بینیم. عمر سعد واقعا از آدم‌‎های ظاهرالصلاح و وجیه مسلمانان بود و بعد در ماجرای کربلا بین دنیا و آخرتش ماند و نتوانست درست تصمیم بگیرد. اما در سریال، عمر سعد کاملا منفی است. از رفتار، گریم و نماز‎های ریاکارانه‌ای که می‎خواند واضح است که اهل باطل است. ایراد این‎که این آدم را تا این حد منفی نشان دهیم این است که برای عوام تشخیص حق و باطل خیلی دقیق نمی‎شود و مردم عادت می‎کنند آدم‌‎ها را با ظاهرشان بشناسند. چرا شخصیت عمر سعد را این‎قدر منفی نوشتید؟
سریال «آخرین دعوت» را من نوشته بودم. در آن‎جا هم شما عمر سعد و شمر را می‎بینید که آدم‌‎های موجهی هستند، اما رودرروی امام قرار می‎گیرند. در «آخرین دعوت» فرامرز قریبیان آدمی منطقی است که از امروز به آن زمان رفته، برای همین عمر سعد درون او، عمر سعدی است که به ما نزدیک‎تر است. در گریم و نوع بازی هیچ شاخصه منفی بودن و حالت‌‎های ضد قهرمان کلاسیک در او نبود. باز هم شما را ارجاع می‎دهم که در چهارچوب زیبایی‌شناسی هر اثری قضاوت کنید. آقای میرباقری از اول ذهنیتش این بوده که نمایش تعزیه کار کند. همین عنوان مختارنامه را شما ببینید مثل حمزه‌نامه مثل شاهنامه و... این یعنی این‎که ایشان عامدا خواستند از دل یک نگاه تعزیه‌وار، نمایشی بر اساس کنتراست، کلاسیک، قهرمان و ضدقهرمان خلق کنند. این عمر سعد، عمرسعدی است که در دل این قالی که ما به‎نام مختارنامه می‎بینیم تعریف شده، یعنی شما باید ببینید در کلیت اثر چه جایی دارد. در هرقصه‎ای آدم‌‎های دیگر ابعاد درونی شخصیت اول قصه هستند. مثلا شما به اتللو یا هملت که نگاه می‎کنید همه آدم‌‎ها وجوه شخصیتی او را کامل می‎کنند. عمر سعد به مال‌دوستی و وجهی که از ملک ری برایش تعریف می‎شود، شناخته شده. از این گذشته در داستانی که همین الان هم می‎گویند داستان خشنی است اگر سکانس‌‎های عمر سعد هم با همان عاقلانگی و وجاهت و سنگینی بحث‌‎های دیگر می‎آمد، چه می‎شد؟ ما سکانس‌‎های سنگین داشتیم و این نشان می‎دهد که چه نویسنده و چه کارگردان بلد است کارش را انجام دهد. عامدانه روی بعضی چیز‎ها دست گذاشتیم، جا‎هایی ارکستر می‎نوازد، برای این‎که دلنواز شود. طنز می‎خواهد برای این‎که غم داستان کم شود، مثلا شخصیت زربی- غلام مختار-، حتی رابطه عبیدالله و معقل، رابطه امیر و سیاه در نمایش‌‎های ایرانی است که در این کار می‎بینید. همه این وجوه و این طنز‎ها و شیرینی‌‎ها برای تکمیل کار است. اگر این شیرینی‌‎ها نبود سریال قابل‎تحمل نمی‎شد، چون مسأله عاشورا به‎شدت تراژیک است. به ما حق بدهید کمی دل‎مان برای مخاطب‎مان بسوزد! 

مسأله عاشورا حتی از صلح امام حسن (علیه‎السلام) و صفین امام علی (علیه‎السلام) برای مردم جدی‌تر است. محرم و صفر رسما دو ماه از زندگی مردم است. ما چه قدر حق داریم یک مسأله تاریخی را که تا این حد برای مردم جدی است، با اقتضائات سینمایی و درام و... محدود و متفاوت کنیم؟ حماسه مختار، حماسه شمشیر است. می‎گوییم در روزگاری یک سری آدم به حیوانی‌ترین شکل ممکن نوه پیامبرشان را می‎کشند و چاره‎ای نیست که با ذهنیت شعر و روضه و شاعرانگی یک سری محدودیت‌‎ها را برای خودمان ایجاد کنیم. ضمن این‎که نباید بدبینانه نگاه کنیم. کار ابعاد دیگری دارد که آن‎‎ها خیلی مهمتر است. آقای میرباقری ثابت کرده که استاد است و بلد است کار را به هر سمت و سویی ببرد. کار ارتباط برقرار کرده و حرف‌‎های خودش را می‎زند. اگر سئوال ایجاد کند و یک سری اطلاعات درباره واقعه‎ای دهد که به قول شما دو ماه از سال را مردم عمیقا با آن سر و کار دارند، سریال کار خودش را کرده است. حالا این‎که زاویه نگاه آقای میرباقری این بوده، به سلیقه فرد بر می‎گردد. از یک کار انتظار داشته باشیم که همه حرف‌‎ها را بزند؛ اثر کامل وجود ندارد. صحنه‎‎های اکشن کار مثلا در مبارزه زهیربن قین بسیار ایرانی و زیبا بود. برای اولین‎بار درگیری را می‎دیدید که معنایش ایستادگی یک نفر بر اساس ایمانش است. اصلا قرار نبود صحنه‎‎های اکشن هالیوودی کار شود. نبرد عارفانه یک نفر به تصویر کشیده شد. همه این اتفاق‌‎ها در چهارچوب سریال افتاده و در کلیت آن دیده شده و قابل تحمل است. نباید به اجزایش خرده بگیریم.
در ادبیات و بیان بازیگران مختارنامه، هم وجه تاریخی حفظ شده و هم به ادبیات امروز مردم نزدیک است، برخلاف خیلی از سریال‌‎های تاریخی که جمله‎‎ها خشک و قالبی و ناملموس نوشته و بیان می‎شود. به‎عنوان نویسنده، چطور به این مدل رسیدید؟
ادبیات هر دوره‎ای را بخش آخر روابط سیاسی- اجتماعی می‎دانم. مثلا ادبیات دوره قاجار با این‎که تا حدودی شلم شوربا و درهم است، در آن نوعی تفاخر و فخرفروشی هم دیده می‎شود. ادبیات کلیله و دمنه، احترام سلطنتی دارد و... ادبیات دوره ما ادبیاتی است که به تبع اتفاقی که افتاد و روابط جامعه بیشتر شد و از دل آن شعر نو و شعر سپید در آمد و شکسته شد، حالت پست مدرنی از ادبیات قدیم است در«مختارنامه»، بانی این نثر آقای میرباقری بود و من هم کنار او بودم. برای دیالوگ‌‎های مختارنامه سعی نکردیم دیالوگ زیبا بنویسیم. دیالوگ مثل موسیقی در کار است. نباید بیرون بزند. ما قصه را پیش بردیم. مختار در مقایسه با سریال امام علی (علیه‎السلام)، چون قصه را سریع‌تر پیش می‎برد و آدم‌‎ها با ایجاز از اتفاقی می‎گویند و بعد وارد اتفاق بعدی می‎شوند، دیالوگ‌‎های بهتری دارد.
 
درباره شخصیت مختار در تاریخ و منابع تاریخی چقدر تحقیق و کارشناسی شد؟ چقدر با کارشناسان دینی مشورت کردید؟
کار‎های تحقیقی مختار را بیشتر آقای داود میرباقری انجام داد. با علمای حوزه جلسه‎‎هایی را می‎نشستند و صحبت می‎کردند و ما با شخص آقای میرباقری در رابطه بودیم. در کار‎های تاریخی نیازی نیست روی منابع تاریخی تکیه کنیم. خیلی از ویژگی‌‎های فطری آدم‌‎ها و باور‎های اسلامی و شیعی ما، در همه دوره‎ها مشترک است. این‎جا معجزه هنر است که تخیل را به تصویر می‎کشد. می‎توانیم بگوییم به اندازه عمر خودمان و اجدادمان روی آدم‎‎های تاریخ کارشده، چون جزو باور‎های ما است و عاشورا به قول شما، سهم کمی در باور‎های ما ندارد. کافی است بگوییم حالا اگر من جای مختار بودم، وقتی خبر شهادت امام حسین (علیه‎السلام) را در زندان می‎شنیدم چه واکنشی نشان می‎دادم؟ اگر یک کار به اندازه‎ای که برایش زحمت کشیده شده، طرح مسأله کند، کافی است. و مختارنامه این کار را کرده است.
 

نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *