ماجرای فرای و تناقضی دیگر از اصلاح‌طلبان
شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۲۲
کد مطلب: 355789
۱- سال‌ها پیش وقتی جمعی از دانشجویان بسیجی در فضای سیاست‌زده و مشوش دانشگاه، پیگیر خاکسپاری شهدای گمنام دفاع مقدس در صحن دانشگاه بودند، جماعت اصلاح طلبی که اتفاقاً عربده ملی‌گرایی هم سر می‌دادند، سرسختانه موضع‌گیری کرده و تمام توان خود را برای جلوگیری از حضور شهدایی که جان خود را برای حفظ خاک و دین خود فدا کردند، به کار می‌گرفتند که مگر دانشگاه قبرستان است؟!
در دوره‌ای که دولت و دانشگاه در دست اصلاح طلبان بود، نه تنها روسای دانشگاه‌ها که حتی وزیر علوم دولت هم در این باره صراحتاً می‌گفت: دانشگاه که قبرستان نیست ...
این مقابله بعد از دوران اصلاحات اگرچه کمی کاسته شد اما باز هم همیشه عده‌ای از اصلاح طلبان افراطی با توهین به مساله تدفین شهدای گمنام در دانشگاه‌ها، حتی گستاخی را به آنجا می‌رساندند که مراسم تشییع و تدفین شهدا را نیز به اغتشاش می‌کشاندند. فراموش نمی‌کنم در همین ماجرای تدفین شهدای گمنام در دانشگاه یزد، چقدر نشریه زدند و چقدر مطلب نوشتند و استدلال آوردند که جای شهدا در دانشگاه نیست، چون دانشگاه قبرستان نیست...!
به هرحال این مخالفت‌ها اگرچه موجب تکدر خاطر اقشار معتقد به انقلاب می‌شد، اما چون کف روی آب گذشت و همان مکانی در دانشگاه یزد که وزیر دولت خاتمی پایش را به زمین زده بود و گفته بود دانشگاه قبرستان نیست، پس از چندسال محل آرامیدن ۵ شهید گمنام دفاع مقدس شد تا دانشگاه و دانشجو از فیض حضورشان بهره‌مند شوند.
۲- نمی‌خواهم به این مساله بپردازم که ریچارد فرای جاسوس بود یا نبود. به هرحال عده‌ای از اساتید، او و استادش آرتور پوپ را به جاسوسی و غارت اموال ملی و آثار باستانی ایران متهم کرده‌اند. متاسفانه در دولت سابق ریچارد فرای مورد تقدیر ویژه رئیس جمهور قرار گرفت و احمدی نژاد نه تنها با تدفین او در کنار زاینده رود موافقت کرد، بلکه خانه‌ای اعیانی در اصفهان به وی اهدا کرد.
حال که وی فوت کرده و وصیت کرده در کنار زاینده رود دفن شود، طیف وسیعی از مردم با دفن وی مخالفت کرده و مخالفت خود را به انحای مختلفی نشان داده‌اند(که البته برخی از روش‌های مخالفت هم دور از عقل و منطق است). از سوی دیگر گروه فشار رسانه‌ای اصلاح طلبان با مانور وسیع روی اقدامات و تالیفات فرای درباره تاریخ ایران، وی را در حد یکی از بزرگترین کسانی که به این کشور خدمت کرده بالا برده و سینه چاک دفنش در کنار زاینده رود شده‌اند و البته یادشان رفته که کنار زاینده رود قبرستان نیست!
روزنامه پشت روزنامه و ویژه‌نامه پشت ویژه‌نامه که ریچارد فرای باید در حاشیه زاینده رود دفن شود. حتی یکی از سایت‌ها آبروی فرهنگ و تمدن ایران را در گروه دفن کردن یا نکردن جنازه فرای قرار داده است(+)!!
جالب است که یک بار هم نگفته‌اند مگر حاشیه زاینده رود قبرستان است؟!
- به هيچ عنوان قصد مقايسه شأن و منزلت شهداي عزيزمان را با ريچارد فراي نداريم كه تفاوت از زمين تا آسمان است، صرفا بيان اين موضوع را جهت نشان دادن سياسي كاري برخي اصلاح طلبان و فراموشي آرمان هايشان، مورد توجه قرار مي دهيم.
وقتی این دو را کنار هم بگذاریم، جز تعجب و البته تاسف خوردن نمی‌توان کاری کرد. چطور می‌شود برای مخالفت با تدفین شهدایی که استقلال و امنیت و پیشرفت خود را مدیون آنها هستیم، هزارجور دلیل و منطق سر هم کنید، و از آن طرف برای موافقت با تدفین کسی که اولاً ایرانی نیست، ثانیاً اتهام جاسوسی به وی وارد است، هزار جور دلیل و منطق بیاورید؟!
دم خروس‌تان را باور کنیم یا قسم حضرت عباس‌تان را؟!
چطور هنگام تدفین شهدای گمنام، دانشگاه نباید قبرستان باشد اما برای دفن ریچاردفرای زاینده رود باید قبرستان باشد؟!
در این بین برخی استمدادها نیز از مسئولین دولت شده تا هرچه سریع‌تر جنازه فرای را در کنار زاینده رود دفن کنند. مسئولین دولت بهتر است به فکر پذیرش ابوطالبی، نماینده معرفی شده خود به سازمان ملل باشند که بعد از این همه خوش و بش با آمریکایی‌ها و مکالمه تلفنی رئیس جمهور با اوباما و ...، حتی از صدور روادید هم برای نماینده مورد نظرشان خودداری کرده‌اند.
ای کاش برخی از این مدعیان، اندکی از غیرت خود نسبت به جنازه ریچارد فرای را در مورد حمید ابوطالبی هم نشان می‌دادند...
