هفتهنامه تایمز در دفاعی تمامقد از فیلم جدایی نادر از سیمین آن را واکنش به خفقان حاکم بر ایران دانست!
به گزارش جهان، هفتهنامه انگلیسی تایمز در مقالهای به قلم "کیت میور" نوشت: گاهی اوقات ماده تحت فشار باورنکردنی گوهر و گنجینهای تازه پدید میآورد. مثل کربن که در شرایط فشار به الماس تبدیل میشود. "جدایی نادر از سیمین" به عنوان داستان یک خانواده طبقه متوسط در ایران نیز این چنین است.
مادر، آموزگاری بلند پرواز که میخواهد به خارج برود که برای دخترش آزادی و آموزش بهتری فراهم کند. پدر، کارمند بانک که به همسر و دخترش عشق میورزد ولی مجبور است بماند تا از پدرش مراقبت کند؛ پدری که بیماری آلزایمر دارد. با هم روبروی دوربین می نشینند، به وضوح به شما خیره مینگرند، شما را قاضی میکنند و ناامیدی، دلتنگی و اندوهشان از صفحه نمایش به بیرون تراوش میکند!
تایمز جدایی نادر از سیمین را مستمسک حمله به نظام جمهوری اسلامی ایران و اسلام قرار داده و مینویسد: "به این معضلِ زندگی انسان دوره مدرن، نیروهای یک حکومت سرکوبگر، قوانین سختگیرانه مذهب و نابرابری زنان با مردان را نیز بیفزایید. داستان زندگی این خانواده در آپارتمانهای خفه و شعبههای دادگستری پیش میرود و تصادف خانمان براندازی در داستان اتفاق میافتد. بگذارید هر شخصیتی نسخه متفاوتی از حقیقت را بازگو کند و مثل یک کارآگاه به لایههای درونی شخصیتهای پوست انداخته نفوذ کنید. این همان کاری که کارگردان ایرانی فیلم، اصغر فرهادی در فیلم جدایی نادر از سیمین انجام داده است."
تایمز در ادامه تمجید خود از این فیلم مینویسد: درام چنان قدرتمند است که جایزه برتر خرس طلایی جشنواره امسال فیلم برلین و جایزه جشنواره فیلم سیدنی را ماه گذشته از آن خود کرد. معجزه است که اصلا فیلم جدایی نادر از سیمین ساخته شد.
بنابراین گزارش، دو فیلمساز ایرانی، جعفر پناهی و محمد رسولاف به خاطر اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ ضد جمهوری اسلامی هر کدام به شش سال زندان محکوم شده اند و اکنون درخواست تجدید نظر آنان در دست بررسی است. همچنین هردوی آنان برای مدت بیست سال از فیلمسازی محروم شده اند. ماه گذشته نیز مهناز محمدی در تهران بازداشت شد. این سومین بار است که در طی سه سال اخیر دستگیر میشود.
تایمز با تشبیه سینمای ایران به سینمای دوران اختناق شوروی، میافزاید: فرهادی با نبوغ خود اجازه میدهد که شخصیتها از زبان خودشان برای خود سخن بگویند. این شخصیتها بیشتر فریاد میزنند و کمتر تماشاگر را با تلمیح و اشاره میان کلمات گم میکنند. آنان بیننده را در جایگاه قضاوت مینشانند.
فضای دلتنگ و خفقان آور جدایی نادر از سیمین،خود، یک بیان سیاسی است و فیلمبردار، "محمود کلاری"، صحنهها را چنان بسته و از نزدیک گرفته که میتوانید اضطراب را درک کنید. احساس خفقان کاری و دلتنگی خودِ فرهادی نیز در کارش بی کم و کاست باقی میماند. هرچند، به هر حال او هنوز کار میکند و مثل جعفر پناهی از کار محروم نشده است.
فیلم مزبور حتی پیش از نمایش عمومی نیز به شدت مورد تجلیل ضدانقلاب بود که البته در اکران عمومی از نظر میزان فروش مغلوب اخراجیهای ۳ شد. این در حالی بود که حتی نسخه قاچاق اخراجیها نیز به بازار آمده بود تا فروش آن را بشکند.
جدایی نادر از سیمین با فروش بالایش بدجوری برجک امثال شما ها رو زد. قطعا اگر تعداد سینماهایی که اونو نمایش دادند به اندازه ی اخراجی ها بود ، فروشش از اخراجی ها هم بیشتر می شد.
اولا افتخار اخراجی ها اینه که دشمنان قسم خورده ملت براش میوه پوست نمی کنن و نوشابه براش باز نمی کنن
ثانیا اگر فیلم اظهارات شریفی نیا رو دیده باشید لو داده که پشت پرده خیلی از همین حضرات فعال در عرصه هنر و پخش فیلم سینمایی با دور زدن اخراجی ها و اختصاص سالنهای کم جمعیت برای این فیلم سعی کردن در فروشش تاثیر محسوس بذارن که به لطف خدا تیرشون به سنگ خورد
شما طرفداران فتنه سبز که فیلم جدایی رو نماد خودتون می دونید بیشتر شبیه طبل تو خالی می مونید که با سر و صدا می خواید ثابت کنید بیشمارید تا با واقعیت
"کمتر بودن سینما" این هم از اون حرفهاست!
یعنی واقعا کسی بوده که به خاطر کمبود سینما نتونسته فیلم جدایی رو ببینه!؟
سینما بهمن میدان انقلاب که به جز روزهای اول همیشه خلوت بود!
تمام این فیلمها وآثار ایرانی است،عده ای درداخل باهدف کسب سودهای دنیوی اعم از اقتصادی وسیاسی ووو...بدنبال ایجاد خط کشی های سیاسی وشقه شقه کردن افرادجامعه ازهمدیگر هستندوبا زمینه سازی آگاهانه یا ناآگاهانه این افرادکه بیشترشان هم وابسته به مراکز قدرت وتصمیم گیر میباشند،میخواهند اعلام کنند هرآنچه خودشان انجام میدهند درست است و به عبارت دیگر ملاک حق وباطل خودشان هستند.متاسفانه تعدادی هم دراین میان، ناآگاهانه وارداین خط بندی ها وجناح بندی میشوند. شما ببینیددرجامعه خط کشی های موجود را؟! این هنرمند اینطرفی است ،آن هنرمند آن طرفی. این ورزشکار این طرفی است ، آن ورزشکار آن طرفی. این رئیس فدراسیون فوتبال مال این طرف است ،آن رئیس فدراسیون مال آن طرف.و.....
دوستان عزیز همه اینها ایرانی هستندوعزیز و زحمتکش وهرکدام هم از زاویه دید خودشان مسایل رامورد کنکاش قرارمیدهند.شمارابخدا همین فیلم سیمین و...وکارگردانش آقای فرهادی را اگر از ابتدامانند آقای ده نمکی و فیلمش مورد حمایت وتقدیر قرارمیگرفت آیا امروز هفته نامه تایمز وسایر هم قطارانش از این فیلم که باسرمایه خودمان ساخته شده برعلیه خودمان استفاده میکردند؟؟؟؟ عزیزان چرا دوستانمان را هل میدهیم وبه زور به اردوگاه دشمن میاندازیم؟؟چرا سرمایه های خودمان را علیه خودمان بکارمیگیریم؟؟؟
یقینا مخاطبین همین فیلم دراروپا وسایرنقاط دنیااز خود خواهند پرسید که اگر واقعا درایران آزادی وجود ندارد پس چگونه چنین آثاری تولید وپخش میشود؟؟؟
براي مسوولان سينماي ايران متاسفم كه پول بيت المال را خرج فيلمهاي سراسر توهين مثل جدايي مي كنند و سرشان را هم بالا مي گيرند تا امثال فرهادي به صورتشان آب دهان پرت كنند...
از اين همه ذكاوت و هوش مسوولان سينما بايد به خود بباليم!!!!!!
دوستی که گفته خط بندی ها و جناح بندی ها درست نیست حرفشون قابل قبوله اما وقتی خود اقای فرهادی میگهمن جنبش سبزی ام دیگه حرف ایشون دارای اعتبار خواهد بود؟
وقتی خود طرف با ما مرز درست می کنه دیگه ما نمی تونیم بگیم رفتار ما اونو هل داده سمت دشمن
متاسفانه غالب هنرمندان با نظام اسلامی همراه نیستن و غرب و مبانیشو آمال رفتار خودشون می دونن هرچند در ظاهر سعی می کنن خودشونو اسلامی نشون بدن
فيلم جدايي نادر از سيمين يك فيلم كاملاً مذهبي است. مگر هميشه براي مذهبي بودن بايد ظاهري مذهبي نشان داد. شما در فيلم عاشق رابطه اين پدر و پسر هستيد و تلنگري به رفتار و رابطه خود با پدر و مادر خود مي زنید.
خانمي در پايين شهر با وجود فشار زياد به زندگي شخصياي و احتمال زنداني شدن همسر حاضر به وارد شدن آن پول در زندگي اش نيست كه مبادا حرام باشد و خانم بلندپرواز تا آخر در بلندپروازي خود ميماند.
مرد خانه با فشاري كه رويش باقي است حتي حاضر نيست بگويد كبودي دست پدر به خاطر نبود آن خانم بود و مبادا اشتباه كرده باشد
اينها همهاش يعني خدا
آن ور آب هر چه ميخواهد بگويد
كدام سياست؟
جدایی گرچه که بی عیب نیست و افتخار سینمای جمهوری اسلامی ایران است.
عده ای می خواهند بین افراد حزب اللهی با همه دعوا بیاندازند
چه با فرهادی چه با حاتمی کیا و چه با کیارستمی
مواظب باشیم و متعادل رفتار کنیم
سلام دوستان
پیشنهاد می کنم تا نظرات شهید بزرگوار سید مرتضی آوینی رو حتما مطالعه کنید در ضمن فیلم این سخنرانی هم موجوده که میتونید از راویان فتح تهیه کنید تا بدونید این سینمای امروز هیچ ارتباطی با اسلام و آرمانهای انقلابی نداره!!
این سینما هنوز آمال و آرزوهاش هالیوودی بودنه و فکر می کنند مردم ایران هم مخاطبان هالیوودی هستند
تعریف از این فیلم از جانب عوامل استعمار نشان می دهد که در جهت اهداف انها قدم بر می دارد این فیلم تحفه چندانی هم نیست و البته فرهادی مثل یک کودک تشنگی خود برای تشویق غربی ها را هنگام دریافت خرس طلایی نشان داد.
بنده جزو كوچكي از خانواده سينما هستم. فقط يك نكته در مورد اصغر فرهادي بگويم : اين كه ايشان در فرم يا تكنيك كارگرداني از فيلم چهارشنبه سوري به اين طرف يك روند نزولي را طي كرده است و اگر قرار بر اين صورت باشد ايشان آينده خودشان را، فقط و فقط خودشان تباه ميكند.
شما يك مقدار مطالعه كن برادر!
تهيه كننده اين فيلم يك سازمان دولتي است و همه پولها را از بيت المال پرداخت مي كنند....
كلا در ايران به ندرت فيلم غير دولتي پيدا مي كنيد... به همين خاطر هم هست كه يك فيلم اگر هم نفروشد، كسي ورشكست نمي شود.... سينماي ما اساسا سوبسيدي است...