اعترافات زورگيری كه 500 نفر را تيغ زد
چهارشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۰۱:۵۰
کد مطلب: 313900
يك بار موبايل زني را زدم و دستش را با چاقو خط انداختم. وقتي ترك موتور نشستم شنيدم با گريه مي گويد دخترم بيمارستان است و به تلفنم نياز دارم و قسمم داد برگردم. پس از گذشتن از يك خيابان، دور زدم و گوشي اش را بهش برگرداندم.