خانم فرشته هاشمي - همسر مهدي هاشمي - در پاسخ به خبر جهان، جوابيه اي نوشته اند كه البته اشتباها بجاي جهان، آنرا به دوستان رسانه اي خود ارسال كرده اند؛اما جهت اطلاع مخاطبان محترم، جوابیه خانم هاشمي به همراه پاسخ ما ذيلا مي آيد:
در اين جوابيه آمده است:
باز قلم دروغ به کار افتاد و قلم بدستی دیگر، اتهامی ناروا به خانواده هاشمی رفسنجانی روا داشت. کم نبود هر چه درباره همسرم، مهدی هاشمی نوشتید و نوشتند، که اینک خبر از خروج من و دو فرزندم نیز از ایران میدهید.
وي در ادامه نوشته است: از پاسخگویی به تهمتهایی که به همسرم زدهاید، میگذرم و جواب را به خود او وا میگذارم که میدانید و بالاتریهایتان نیز میدانند که پاسخهای بسیار برایتان دارد و روزی آنها را، نه تنها با شما، که با همگان، مطرح خواهد کرد.
خانم فرشته هاشمي در ادامه نوشته اند: 1- من در لندن نیستم. 2- من هرگز به کسی نگفتهام « قصد بازگشت به ایران را ندارم. » و اصولا چرا گفته باشم؟ ایران، خانه ماست، و ما خانهمان را به دروغگویان واگذار نمیکنیم.
ایشان در ادامه، ادعاي جديدي را هم درخصوص وقايع پس از انتخابات نوشته اند كه عينا مي آيد:
خبر از دستگیری من در جریان به گفته شما «ناآرامی های» اخیر دادهاید. من، از باب احترام به انقلاب و آرمانهای آن، داستان دستگیری خود را آنگونه که روی داد، اعلام عمومی نکردهام، اما اینک که قلم در دست دروغگویان است، و «اصولگرایی» نامی شده است برای پایگذاری برهمه اصول دینی و اخلاقی، از فرصتی که شما فراهم کردهاید، استفاده میکنم تا ماجرای دستگیری خود را «اعلام عمومی» کرده باشم و همانگونه که روی داد، نه آن طور که شما نوشتهاید.
در ادامه آمده است: در روز موردنظر، برای خرید به خیابان رفته بودم که ناگهان، چند نفری برسرم ریختند و به تحکم گفتند: به آن طرف خیابان نرو! به آنان مودبانه گفتم: ماشین من در آن سوی خیابان است ..اما هنوز کلام منعقد نشده، آقایان با مشت و لگد برسر من ریختند، چادر از سر عروس رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کشیدند، بر موهای عروس رئیس مجلس خبرگان نظام، چنگ زدند، او را بر زمین کشیدند و عاقبت نیز بردند. داستانی که بازگوییش، انداختن تف سربالا بود. در کشوری اسلامی که در آن حجاب، نشانه عفت است و تقوی، با زنان چنین میکنند و برآنان چنین روا می دارند.
همسر مهدي هاشمي در پايان نوشته اند: من از کودکی آموختهام که اصولگرایی و رهپویی راه دین و اسلام، قواعدی دارد و آدابی. حفظ حجاب، از جمله این اصول بوده است. شما را اما چه شده است که نام اصولگرا و رهپوی انقلاب با خود به این سو و آن سو میبرید، اما به خاطر منافع زودگذر مادی، در برابرکشیدن چادر از سرزنی، سکوت میکنید و به دروغ آن را وارونه جلوه میدهید؟ چه شده است که در خانه بنا شده بر دروغ، سخن از اصولگرایی میگویید؟
وي در پايان نوشته است: آقایان! منتظر«اخبار تکمیلی» باشید. آن روز دور نیست.
جهان:
خبر جهان تنها يك خط بود؛ آن را هم خانم هاشمي تكذيب نكرده اند. در اين خبر بدون هرگونه پيش داوري آمده بود: در حالي كه دستگاه قضائي حكم دستگيري مهدي هاشمي را در دست دارد خانواده وي نيز از كشور خارج شدند.
اساسا خبر خروج شما (همسر مهدي هاشمي) به تنهايي اهميتي ندارد؛ اما در شرايطي كه دستگاه قضا و مردم به تعبير جنابعالي ، منتظر پاسخ هاي دندان شكن فرزند آقاي هاشمي هستند، تعلل در بازگشت و بعد هم بردن خانواده شان از كشور سؤال برانگيز است.
ماجراي لندن و اظهار نظر براي بازگشت به ايران هم ،خبر جهان نبود و لازم است خانم هاشمي به اخبار سايت هايي كه اين ادعا را مطرح كرده اند، جواب دهند.
نوشتيد ايران را به دروغگويان نمي سپاريد، كه بسيار ارزشمند است؛ البته اگر تنها نگران دروغگويان هستيد، ما مي توانيم اين اطمينان را بدهيم كه دروغگويان ماهها است در دادگاه ملت مجازات شده اند و بزودي در دادگاه عدل قضا نيز به جزاي خود خواهند رسيد.
از برداشتن حجاب و غيره در آن روز كذا نوشته ايد اما بالأخره نگفتيد براي چه دستگير شديد.
اگر چه بر سر قبرهای خالي گريه كردن ها و دختران فراري را شهيد خواندن ها و چادر از سر كشيدن هاي نمايشي امثال دختر آقای جواد امام، باور اين ادعا ها را سخت كرده است، اما جهان بدون هرگونه پيش داوري با شما همدردي مي كند و براي اتفاقاتي كه براي جنابعالي افتاده است اظهار تأسف مي نماید.
گرچه از كساني كه در روز عاشورا به پرچم امام حسين هم رحم نكردند، انتظاري بيش از اين نيست كه حرمت چادر زنان محجبه را نگاه دارند.
اما اي كاش اين مصيبت نامه خود را، يكبار هم به گوش فرماندهان اصلي آشوب مي رسانديد و مهمتر اينكه به همسر محترمتان كه از مشاوران اصلي "طرح دروغ بزرگ تقلب" بودند مي گفتيد، آتشي كه افروخته شده دامن همه را خواهد گرفت و حتي به حجاب خانواده وي هم كشيده مي شود. از سر شما چادر كشيدند و صدها پله بالاتر چه خون ها كه نريختند!
در انتها از شما كه در سراسر نامه تان از عدالت گفته ايد تقاضا داريم همسر محترمتان را براي دفاع از آنچه مي گوييد واقعيت دارد، به ايران دعوت كنيد.
پس تا زمانی به این راه ادامه می دهید (هرچه الان به ظاهر در ذهن خودتان پیروزید )هیچکس پاسخگو شما نخواهد بود...