«مهاجرت به فلسطین به منزله خونی است که ادامه حیات اسرائیل را بیمه میکند و ضامن امنیت و آینده اسرائیل است.» این جمله‌ای از سخنان بن گورین، اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی است که ضرورت مهاجرت به سرزمین‌های اشغالی را برای صهیونیستها نشان می‌دهد. ضرورتی که مدتی است صهیونیستها را به تکاپو انداخته است.
به گزارش جهان به نقل از دیدبان، «مهاجرت به فلسطین به منزله خونی است که ادامه حیات اسرائیل را بیمه میکند و ضامن امنیت و آینده اسرائیل است.» این جمله خودش به وضوح گویای اهمیت مهاجرت برای ادامه حیات رژیم صهیونیستی است، تا جایی که رژیم صهیونیستی وزارتخانه ای به نام جذب و مهاجرت دارد که ۲۶ معاونت دارد و تسهیلات بسیاری را برای مهاجران فراهم می‌آورد.
مهاجرت حتی به صورت قاچاق
در سال ۱۸۸۰ میلادی جمعیت یهودیان ساکن در فلسطین بسیار اندک بود یعنی ۲۲ هزار یهودی در مقابل چهارصد هزار عرب. اما در اواخر دهه ۸۰ قرن نوزدهم، به دلیل تقاضای گسترده یهودیان برای مهاجرت به فلسطین، سلطان عثمانی دستور منع مهاجرت گروهی را صادر کرد و تنها به افراد اجازه ی مهاجرت داده شد و اکثر یهودیان تا قبل از کنگره ی بال در سال ۱۸۹۷ بصورت قاچاقی به فلسطین می‌آمدند.
در اواسط دهة ۱۹۶۰، اکثریت اسراییلی‌ها یهودیانی بودند که متولد آسیا یا آفریقا بودند. در این دورة زمانی ۶۰ درصد از کل یهودیان اسراییل و تقریبا تمام جمعیت بزرگسال در خارج از اسراییل به دنیا آمده بودند. بر عکس در ۱۹۸۵، ۶۰ درصد از کل یهودیان و ۹۴ درصد از افراد یهودی بین سنین ۱ تا ۱۹ سالگی در اسراییل متولد شده‌اند. در سال ۲۰۰۶ جمعیت یهودیان متولد اسرائیل به ۶۸ درصد کل یهودیان ساکن مناطق اشغالی رسید. دیگر اسرائیل تنها یک محل زندگی برای یهودیان نبود بلکه به وطن و سرزمین مادری برای یهودیان تبدیل شده بود.
روند مهاجرت با توجه به شرایط زمانی و مکانی یهودیان و عرصه بین الملل، هر روز ابعاد تازه ای به خود می‌گرفت و تا آنجا پیش رفت که در عرض کمتر از صد سال، جمعیت یهودیان فلسطین صد و پنجاه برابر شد! البته برای درک صحیح از این میزان رشد باید متذکر شد ملت یهود جزء اقوام کم زاد و ولد است و میزان زاد و ولدشان تاثیر زیادی بر افزایش تعداد آنان ندارد.
کاهش مهاجرت به سرزمین های اشغالی
قبل از اینکه مهاجرت معکوس مساله صهیونیست ها شود، کاهش چشمگیر روند مهاجرت به سرزمین های اشغالی ذهن آنان را به خود مشغول کرده بود. به گونه ای که در سال ۱۹۹۱ نیز ۱۷۶ هزار یهودی به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند. پس از آن میانگین سالیانه مهاجرت ۷۴ هزار نفر بود. اولین نشانه های کاهش مهاجرت یهودیان از سال ۲۰۰۱ میلادی شروع شد. در این سال تعداد مهاجران یهودی به ۶۰ هزار نفر رسید. در سال ۲۰۰۱ نیز این رقم به ۴۳ هزار و در سال ۲۰۰۲ به ۳۳ هزار و در سال ۲۰۰۳ به ۲۳ هزار تا این که در سال ۲۰۰۴ به ۲۱ هزار نفر رسید و هم اکنون حدود ۶ هزار نفر در سال است.
مرکز آمار رژیم صهیونیستی اعلام کرده است: این کم ترین آمار از سال ۱۹۸۹ تاکنون بوده است. میانگین سه سال اخیر مهاجرت یهودیان به "اسرائیل" مشابه آمار مهاجران در سال های دهه هشتاد است. در آن زمان میانگین مهاجرت یهودیان سالیانه ۹ تا ۲۰ هزار نفر بود. در سال های دهه نود یعنی از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۹ حدود ۹۵۶ هزار یهودی وارد فلسطین شدند. بیش ترین مهاجرت در سال ۱۹۹۰ میلادی بود که در آن سال حدود ۲۰۰ هزار یهودی به اسرائیل مهاجرت کردند.
البته ناگفته نماند که صهیونیست ها برای جذب مهاجرین دست به هر کاری می‌زدند برای مثال شمار بزرگی از یهودیان شوروی که به فلسطین منتقل شده‌اند، پس از تحقیق و بررسی معلوم گردیده است که اصلاً یهودی نبوده‌اند و هیچ ارتباطی با مذهب یهود ندارند. یا برای جذب یهودیان اوکراین، در کنار کاخ سفید در مقابل روسیه قرار نگرفته‌اند.
یا نامه هایی که ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل نامه هایی به ۲۰ هزار یهودی ساکن در ایران ارسال کرده و از آنها خواسته برای نجات جان خود فورا این کشور را ترک کنند.
مهاجرت معکوس یا فرار از سرزمین مقدس
از مشکلات مهم جامعه صهیونیستی، مهاجرت های معکوس یا مهاجرت از اسرائیل است. این پدیده که در عبری یریداه (yerida) ـ به معنی هبوط ـ نامیده می‌شود. تعریف رژیم صهیونیستی از مهاجران اینگونه است که هر فردی فلسطین اشغالی را به مدت یک سال یا بیشتر ترک کند و طی این مدت حتی یک روز هم به فلسطین اشغالی نیاید، مهاجرت کرده، محسوب می‌شود اما بر اساس قوانین این رژیم از این اشخاص سلب تابعیت نمی‌شود تا ترکیب جمعیتی مورد نظر صهیونیست ها در فلسطین که اسراییل در پی آن است و پیوسته می‌خواهد شمار یهودیان بیشتر از مسلمانان باشد را حفظ کند.
هم اکنون میزان مهاجرت معکوس صهیونیست ها را به شدت نگران کرده است تا جایی که شبکه ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی، با انتشار گزارشی درباره گرانی در فلسطین اشغالی، فاش کرد که میانگین یهودیانی که به فلسطین اشغالی سفر می‌کنند، در مقایسه با کسانی که آن را ترک می‌گویند، به حد میانگین منفی رسیده است.
طبیعی است که سران رژیم صهیونیستی تنها به میزان مهاجرت به سرزمین های اشغالی اشاره می‌کنند و هر کس در رژیم صهیونیستی در این خصوص سخن بگوید، خود را تحت پیگرد قانونی قرار داده است. به این دلیل که پرداختن به مسأله «مهاجرت معکوس یهودیان» خیلی از شهرک نشینان متردد را به خصوص با توجه به اوضاع بد معیشتی و امنیتی "اسرائیل" به ترک آن وا می‌دارد و یا موجب کندی روند جذب یهودیان می شود.
اما با این حال گاهی اوقات خبرهایی هم در این خصوص منتشر می‌شود برای مثال یوسی بیلین از نمایندگان کنست در جلسه ای سری از آن ها پرده برداشت و بخش هایی از آن به رسانه ها درز پیدا کرد، اشاره می‌کنیم. وی در این جلسه گفته بود که ۶۵ درصد از صهیونیست ها از اندیشه مهاجرت به خارج فلسطین اشغالی حمایت می‌کنند و تعداد زیادی از کسانی که برای تحصیل به خارج می‌روند، درصدد بازگشت نیستند.
همچنین بر اساس آخرین تحقیقات انجام شده،۶۰ درصد شهروندان صهیونیست برای گرفتن گذرنامه با سفارت‌خانه‌های کشورهای خارجی تماس گرفته یا تصمیم به چنین کاری دارند، بگونه‌ای که حدود ۱۰۰ هزار صهیونیست هم اکنون دارای گذرنامه آلمانی و در حال حاضر بسیاری از شهروندان رژیم صهیونیستی دارای تابعیت‌های دوگانه هستند، در این میان بیش از نیم میلیون شهروند صهیونیست تابعیت آمریکایی دارند و بر اساس گزارش دایره مهاجرت آمریکا ۲۵۰ هزار اسرائیلی خواهان دریافت کارت سبز (گرین کارت) و اخذ تابعیت آمریکایی هستند.
یا تازه ترین نظرسنجی شبکه ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی، تازه ترین نظرسنجی این شبکه نشان می‌دهد که ۵۰ درصد از صهیونیست ها گزینه مهاجرت به خارج را به عنوان یکی از برنامه های آتی خود در دست بررسی دارند. این شبکه تلویزیون رژیم صهیونیستی خاطر نشان کرد که این گروه از صهیونیست ها بیشتر در گروه سنی ۲۵ تا ۴۴ سال قرار دارند و تقریبا ۵۰۰ هزار نفر از آنها تصمیم جدی برای ترک فلسطین اشغالی دارند.
بر اساس تجزیه و تحلیل آینده پژوهانه سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا (سیا) که به نمایندگان سنای منتخب در امور اطلاعات و کمیته منتخب دائم مجلس نمایندگان در امور اطلاعات ارائه شده است، اسرائیل تا ۱۵ سال دیگر(یعنی تا سال ۲۰۲۹) بیشتر دوام و بقا نخواهد یافت. براساس این تحلیل طی ۱۰ سال آینده بیش از دو میلیون اسرائیلی از جمله ۵۰۰ هزار شهروند اسرائیلی دارای کارت سبز یا گذرنامه آماده عزیمت به آمریکا خواهند بود. همچنین براساس اطلاعات منتشر شده از سوی سازمان سیا حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار اسرائیلی مستعد و متمایل به بازگشت به سرزمین آبا و اجدادی‌شان در روسیه، اروپای شرقی و اروپای غربی هستند.
جالب است که این اقدام از سوی برخی کارشناسان یهودی همچون پروفسور چارلز لیبمن از دانشگاه بارایلان و برنده جایزه تحقیق، مهاجرت در مورد یهودیان آمریکا قابل سرزنش نیست. وی در این مورد می‌گوید: مهاجرت معکوس از فلسطین اشغالی منطقی و قابل توجیه است.
دلایل مهاجرت معکوس
اختلاف مذهبی، ریشه دار ترین علت مهاجرت معکوس
یهودیان اسرائیل به دو دسته کلی "اشک نازی" و "سفاردی" تقسیم می‌شوند و بین این دو دسته دشمنی دیرینه ای وجود دارد. سفارد یا سفاردا واژه‌ای عبری به معنای اسپانیاست. سفاردی ها یهودیانی هستند که در شبه جزیرة «ایبریا» شامل اسپانیا و پرتغال می‌زیستند و پس از سقوط خلافت اسلامی اندلس در سال ۱۴۹۲ میلادی، از آن کشور گریختند و در جنوب اروپا، شمال افریقا و شهرهای لندن، آمستردام و هامبورگ سکونت گزیدند. امروزه واژه سفاردی از نظر معنایی توسعه یافته و تمامی جوامع یهودیان شامل افریقا، عراق، سوریه، یونان، ترکیه و سایر یهودیان (غیر اشکنازی) را شامل می‌شود. سفاردی‌ها از فرهنگ بالاتری نسبت به اشکنازی‌ها برخوردار بودند. زبان سفاردی ها «لادینو» است. زبان عبری که امروزه در اسرائیل متداول است، عبری سفاردی است؛ زیرا سفاردی‌ها پیش از اشکنازی ها به فلسطین آمدند و با یهودیان مقیم فلسطین مخلوط شدند. برخی از سفاردی‌ها دارای مهارت‌های مدیریتی و سرمایه‌های زیادی بودند که در تجارت بین‌المللی نقش داشتند. در واقع سفاردی‌ها یک شبکه تجارت بین‌المللی ایجاد و در سرمایه داری عرب نقش بسیاری ایفا کردند. آنان از لحاظ شعائر دینی و نماز و عبادت دارای آداب خاصی هستند و زبان عبری آنان نیز با عبری اشکنازی متفاوت است. سفاردی ها در محیط تمدن خود بیشتر ادغام شده و تمدن عبری را بیش از تمدن غربی فرا گرفتند.
اشکنازی ها نیز گروه بانفوذ دیگر اسرائیل هستند. واژه اشکناز نام عبری آلمان است و بنابراین اشکنازی در اصل به معنی «یهودی آلمانی» است که به تدریج بر همة یهودیانی که از تمام اروپا و آمریکا به فلسطین آمدند اطلاق شد. امروزه اشکنازی، یهودیان آلمان، اروپای شرق و شوروی را نیز شامل می‌شود؛ بنابراین اصلیت آن ها آلمانی بود. هرچند اغلب اشکنازی ها به زبان «یدیش» صحبت می‌کردند، اما عده‌ای از آنها هم به دیگر زبان‌های اروپایی سخن می‌گفتند. طرز لباس پوشیدن و مدل موی آنها از دیگران متمایز بود و دین آنها از دین سفاردی کاملا جدا بود. تمامی جنبش‌های فکری معاصر یهودیان در میان اشکنازی ها ظهور کردند. جنبش صهیونیسم در ابتدا یک جنبش اشکنازی و با هدف تأسیس دولتی اشکنازی شکل گرفته بود ولی بعد‌ها یهودیان سفاردی و جهان اسلام جنبش مزبور را قبضه کردند.
به طور کلی اشکنازی ها در پنج زمینه علیه سفاردی‌ها تبعیض قائل می‌شوند. اعمال سیاست‌های تبعیض آمیز بر ضد سفاردی‌ها در زمینة اسکان و میزان بهره مندی از امکانات اعتبار خارجی. سیاست غربی کردن اسرائیل به مثابه دولتی غربی که در آن روش ها، آداب و رسوم اشکنازی ترویج می‌شود. از نظر سیاسی راه نیل به مناصب عالیه حکومتی برای سفاردی ها مسدود و یا حداقل همراه با دشواری‌های بسیاری است. در حوزه مسایل نظامی نیز اکثر مناصب مهم تحت کنترل اشکنازی ها قرار دارد و امور سخت و جانفرسای نظامی معمولا به عهدة یهودیان سفاردی است.
از نظر اقتصادی سیاست‌های کلی به گونه‌ای طراحی شده‌اند که منجر به تقویت بنیان اقتصادی اشکنازی ها و فقر و بیکاری و ناامیدی سفاردی ها می‌شود. نتیجة آن ایجاد دو طبقة فرادست و فرودست در میان جامعة یهودیان می‌باشد.
روزنامه «یدیعوت آحارنوت» اسرائیل به نقل از «اوراهام بورگ» رئیس سابق مجلس (کنست) رژیم صهیونیستی نوشت: «اسرائیل در حال تجزیه است و به زودی شاهد صف آرایی «اشکنازی ها» در مقابل «سفاردی ها»خواهیم بود».
به عبارت دیگر تفاوت مذهبی بین یهودیان باعث شده تا تبعیض در زمینه های اقتصاد و جایگاه اجتماعی ریشه بدواند. این تبعیض ها باعث شد تا یهودیان سفاردی جایی برای خود در سرزمین های اشغالی نبینند و انگیزه بالایی برای مهاجرت معکوس داشته باشند. این موضوع به قدری ریشه دار است که حتی در اسناد ساواک هم به آن اشاره شده است. (سند ساواک، شماره ۲ـ۳ـ۳۱۷۸، تاریخ ۲۹/۷/۱۳۳۷)
علاوه بر این موضوع، زمانی بازسازی معبد حضرت سلیمان(ع)، عاملی برای جذب یهودیان به سرزمین های اشغالی به شمار می‌رفت اما هم اکنون پس از حدود ۶۶ سال و محقق نشدن این وعده، خود به عاملی برای مهاجرت معکوس تبدیل شده است.
مشکلات اقتصادی، دلیل یهودیان برای مهاجرت معکوس
مشکلات اقتصادی همواره یکی قوی ترین انگیزه ها را برای مهاجرت معکوس ایجاد میکند و این مقوله در نظر ساکنان اسرائیل، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است و با توجه به ضعف اقتصادی رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر، مهاجرت معکوس را سرعت بخشیده است.
هم اکنون گرانی مواد غذایی به نگرانی ساکنان رژیم صهیونیستی تبدیل شده است، قیمت مواد غذایی در رژیم صهیونیستی دو برابر قیمت مواد غذایی در ترکیه و چهار برابر قیمت اجناس در بلژیک و ۱.۸ برابر میانگین اتحادیه اروپا است. و این درحالی است که نزدیک به ۲۳.۶ درصد از جمعیت اسرائیل، زیر خط فقر هستند و کسر بودجه ای ۸.۳ میلیارد دلاری بر این رژیم حاکم است و پس از تجاوز به غزه، تعداد بالایی از موسسه های تجاری تعطیل شدند. برای تایید این نظر می توان به موج گسترده صهیونیست ها برای مهاجرت به آلمان اشاره کرد و یاد آور شد که آلمان تسهیلات ویژه ای برای یهودیان دارد که برای هیچ اقلیت دیگری درنظر نگرفته است.
علت مهاجرت منحصر به اقتصاد نیست
روزنامه 'القدس العربی' چاپ لندن نیز ۱۴ اکتبر به نقل از روزنامه 'هاآرتص' چاپ فلسطین اشغالی نوشت مسئولان رژیم صهیونیستی معتقدند که گرانی و ویرانی اقتصاد تنها یکی از دلایل مهاجرت و به واقع، سرپوشی بر سایر مسائل است و به نقل از سرمقاله هاآرتص در ۱۳ اکتبر نوشت: مشکلات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی که کابینه این رژیم را فلج کرده است، در سیر صعودی مهاجرت معکوس از سرزمین های اشغالی دخیل دانست.
محدود کردن علت مهاجرت معکوس از رژیم صهیونیستی به اقتصاد دو نکته را مورد غقلت قرار می دهد: اول آنکه آیا در کنار شرایط نه چندان وخیم اقتصادی (درآمد سالیانه هر صهیونیست نزدیک به ۱۹ هزار دلار است که ۱۷ برابر درآمد یک شهروند فلسطینی ساکن کرانه باختری و نوار غزه است.) آیا مسائل دیگری بوده که روند مهاجرت معکوس را سرعت دهد؟
نکته دوم آنکه اگر مسائل اقتصاد را یکی از عوامل پررنگ در این زمینه بدانیم چه مساله ای باعث اختلال در اقتصاد رژیم صهیونیستی شده است؟
در پاسخ به سوال اول می بینیم که تعصب یهودیان نسبت به دین و رژیم اشغالگر کاهش یافته است و برای ۴۹.۵ درصد از ساکنان رژیم صهیونیستی مسائل دینی بی اهمیت جلوه می کند. و این میزان بالا در حالی است که ۱ملیون و ۲۹۰ هزار نفر (۱۷.۷ درصد) از این جامعه را مسلمانان تشکیل می دهند و یا روند ازدواج یهودیان با غیر یهودیان به شدت افزایش یافته است به گونه ای در دهه ۱۹۴۰ این پدیده ۷ درصد بود در دهه ۱۹۶۰ به ۱۷ درصدد رسید و هم اکنون نیمی از یهودیان و یا بیشتر را شامل می شود.
در کنار کاهش اهمیت دین در بین یهودیان نگاه ایدئولوژیک آنها به رژیم صهیونیستی کم رنگ شده است و ساختارهای اجتماعی جامعه اسرائیل با مشاهده تغییرات جهانی تغییر کرده است، حتی انگیزه‌های مهاجرت به اسرائیل و اسکان در آن نیز عوض شده و صهیونیستها به جامعه‌ای سرمایه داری تبدیل شده‌اند که ارزش های مادی و جستجوی رفاه مهم‌ترین اهتمام آنهاست. مفاهیمی چون هواداری از صهیونیسم جهانی دیگر در اسرائیل غریب است. آنها دیگر به مفهوم ملت کاری ندارند و معتقدند که وطن برای آنها جایی است که بتواند امنیت حال و آینده و ثبات و شکوفایی آنها را تامین کند.
اما در پاسخ به این سوال که چرا اقتصاد رژیم صهیونیستی دچار اختلال شده است، می توان به دو علت عمده اشاره کرد. اول آنکه همان گونه که اشاره شد، صهیونیستها به جامعه ای سرمایه داری تبدیل شده اند و به دنبال ارزش های مادی هستند و هنگامی که احساس کنند سرمایه آنها در معرض خطر قرار خواهد گرفت، اقدام به خروج سرمایه های خود از رژیم صهیونیستی می کنند که موجب رکود می شود.
دوم آنکه رژیم صهیونیستی مجبور است برای تامین امنیت خود هرچه بیشتر بودجه را به سمت فعالیت های نظامی روانه سازد، تا جایی که روزنامه "القدس العربی" چاپ لندن نیز ۱۴ اکتبر به نقل از روزنامه "هاآرتص" چاپ فلسطین اشغالی نوشت: در سایه اختصاص بودجه کلان برای مصارف جنگی به جای خدمات رفاهی، اسراییلی ها دلیلی برای ماندن در فلسطین اشغالی نمی‌بینند.
نتیجه گیری
بنابراین می توان گفت این مسائل همه ریشه در احساس ناامنی و وضعیت کنونی یهودیان است و اینگونه عمق سخن مقام معظم رهبری درک می شود که فرمودند: کرانه‌ی باختری نیز باید مانند غزه مسلح شود و کسانی که علاقه‌مند به سرنوشت فلسطین هستند، در این زمینه فعالیت کنند تا رنج و محنت مردم فلسطین، در پرتو دست قدرتمند آنها، و ضعف دشمن صهیونیست، کاهش یابد.
منابع:
۱. اصغر افتخاری، جامعه‌شناسی سیاسی اسرائیل، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه ۲. روزنامه تایمز چاپ لندن ۱۷ نوامبر ۱۹۹۰ ۳.http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۳۰۱۲۸۰۰۰۱۵۲ ۴. http://www.asriran.com/fa/news/۲۷۵۸۸ ۵. http://zionism.pchi.ir/show.php?page=contents&id=۵۲۰۵۱۰. ۶. http://pal.nedawiki.ir/index.php?title=
