پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - 18 Apr 2024
 
۲
۴
بررسی ابعاد مختلف نبرد «القلمون»

«القلمون» از لحاظ استراتژیکی چه اهمیتی دارد و پیامد و تاثیرات این عملیات در چه ابعادی است؟!

سه شنبه ۵ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۱۰
کد مطلب: 424538
بخش سخت عملیات القلمون مربوط به منطقه عرسال در لبنان و منطقه نزدیک آن یعنی یبرود در سوریه است که علت اصلی آن نیز محدودیت حزب الله و ارتش سوریه در انجام عملیات در منطقه عرسال است.
«القلمون» از لحاظ استراتژیکی چه اهمیتی دارد و پیامد و تاثیرات این عملیات در چه ابعادی است؟!
گروه بین الملل جهان نيوز: در اواخر ماه آوریل و در امتداد آن در می ۲۰۱۵ خبری در رسانه‌های عربی و منطقه برجسته شد و آن آغاز عملیات القلمون توسط حزب الله لبنان با همکاری ارتش و نیروهای مردمی سوریه برای پاکسازی این منطقه از گروه‌های مسلح به ویژه گروه سلفی جبهه النصره بود. حال سوالی که پیش می‌آید این است که منطقه القلمون از لحاظ استراتژیکی داری چه اهمیتی است و پیامد و تاثیرات این عملیات در چه ابعادی قابل بررسی می‌باشد.

منطقه القلمون از نظر جغرافیایی به سلسله جبال شرقی لبنان در غرب سوریه گفته می‌شود که به طول تقریبی ۱۴۵ کیلومتر از جنوب دشت حمص آغاز و تا منطقه جبل الشیخ در جولان، شمال به جنوب امتداد دارد. لازم به ذکر است حد فاصل سلسله جبال شرقی لبنان و سلسله جبال غربی لبنان دره بقاع می‌باشد.

به دلیل واقع شدن این سلسله جبال در نزدیکی دریای مدیترانه و وجود بارش‌های مناسب دارای دامنه‌ها و کوهپایه‌های با قابلیت‌های بالای کشاورزی می‌باشد و شهرها و روستاهای زیادی در این منطقه واقع شده که ارتفاعات و دامنه شرقی در استان ریف دمشق و دامنه غربی در لبنان واقع شده است. برای نمونه مناطق مهمی همچون التل، صیدنایا، عین منین، معلولا، رنکوس، تلفیتا، بخعة، جبعدین، حلبون، النبک، القطیفة، الرحیبة، جیرود، یبرود، قارة، دیرعطیة، راس المعرة، قریة السحل و عسال الورد در پیرامون منطقه القلمون در سوریه واقع شده‌اند.

از دیرباز این منطقه به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن، منطقه مناسبی برای اشخاص فراری و اقلیت‌های تحت فشار حکومت مرکزی برای اقامت بوده به طوری که بسیاری از ساکنین آن را مسیحیان، دورزی‌ها و شیعیان تشکیل می‌داده است. به همین دلیل امروز نیز محل مناسبی برای مخفی شدن و تمرکز نیروهای مخالف دولت سوریه می‌باشد. منطقه القلمون از چند جهت دارای اهمیت استراتژیک می‌باشد که عبارتند از:

۱. واقع شدن بین دو کشور سوریه و لبنان: منطقه القلمون در منطقه‌ای‌ بین سوریه و لبنان قرار گرفته است و وضعیت طبیعی یعنی ارتفاعات این منطقه به شکلی است که تسلط بر آن باعث ایجاد موقعیت استراتژیکی برتر می‌شود، زیرا به دلیل ارتفاع این منطقه و تسلط استراتژیک آن بر دو پایتخت عربی یعنی دمشق و بیروت، ارزش استراتژیکی بسیار بیشتری را برای گروه‌های مخالف نظام سوریه ایجاد کرده است. از نظر امنیتی و نظامی تسلط بر القلمون این امکان را به این گروه‌ها می‌دهد که هرگونه تحرک نظامی در سوریه و لبنان را تحت نظر داشته باشد.

۲. واقع شدن در مسیر خطوط مواصلاتی بین بنادر سوریه و لبنان با دمشق: موقعیت القلمون به‌گونه‌ای قرار دارد که بر خطوط استراتژیک بین دمشق و بنادر سوریه و لبنان همچون طرطوس، لاذقیه، طرابلس و بیروت مسلط است. جاده استراتژیک دمشق- بیروت، دمشق- طرطوس و لاذقیه که از بنادر مهم شرق دریای مدیترانه محسوب می‌شوند موجب تبدیل شدن این خطوط مواصلاتی به خطوط لجستیکی و پشتیبانی برای محورهای عملیاتی ارتش و نیروهای مردمی سوریه و نیروهای مقاومت لبنان شده است. گروه‌های مسلح همواره با هدف کاستن از فشارهای وارده به آن ها در محورهای عملیاتی سعی در ایجاد نا امنی در خطوط مواصلاتی دارند.

۳. موقعیت استراتژیک سلبی: تسلط بر القلمون به معنای سلب موقعیت برتر نظامی سوریه بر مناطق غربی خود می‌باشد و همین امر باعث برتری روانی در برابر نظام سوریه و محور مقاومت است.

۴. ایجاد منطقه امن بین سوریه و برخی مناطق لبنان: منطقه القلمون منطقه‌ای بین سوریه و برخی مناطق خارج از نفوذ امنیتی حزب الله لبنان همچون منطقه عرسال و منطقه عکار می‌باشد این گروه‌ها با ایجاد این منطقه امن سعی در حفظ این مناطق به عنوان مراکز لجستیکی و پشتیبانی خود برای ضربه زدن به نظام سوریه از طرف شرق و حزب الله لبنان در غرب را دارند.

با آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ این منطقه به دلیل جایگاه استراتژیک شاهد تحولات زیادی بوده است که مهمترین آن فعالیت گسترده گروه‌های مسلح به ویژه گروه تکفیری جبهه النصره در آن است که به دنبال تامین اهداف خود در ضربه زدن به محور مقاومت در سوی مرزهای لبنان و سوریه است. به طوری که این گروه‌ها تغییر نظام سوریه و خلع سلاح حزب الله را از اهداف اساسی خود می‌دانند.

لازم به ذکر است که در لبنان از لحاظ ماهوی، قدرت سیاسی در اختیار رهبران سیاسی طوایف مختلف است[۱] و هر چه طایفه قدرتمندتر و متحدتر باشد، جریان سیاسی آن نیز قدرتمندتر است. این کشور دارای هجده طایفه است، ولی قدرت بین سه طایفه‌ی مسلمان شیعه، مسلمان سنی و مسیحی مارونی تقسیم شده است و دروزی‌ها نیز همواره به عنوان متوازن‌کننده‌ی قوا در بین این سه طایفه عمل می‌کنند.[۲]

طوایف لبنان، به عنوان شبکه‌های قدرت، از تأثیرگذاری زیادی در عرصه‌ی سیاست و امنیت برخوردارند. همین ساختار تقسیم قدرت بین شبکه‌های مختلف، موجب به وجود آمدن دولت ضعیف در لبنان شده طوری که از قدرت تأثیرگذاری آن به شدت کاسته است. به دلیل ضعف ساختاری دولت هر یک از جناح‌های سیاسی طوایف برای حفظ امنیت طایفه در مناطقی که آن طایفه دارای اکثریت است قدرت سیاسی و نظامی امنیتی را در اختیار دارند و ارتش لبنان نیز در این مناطق حضور دارد که بر اساس یک قانون نا نوشته بدون توافق با سران سیاسی مناطق اقدامی نمی‌کند.

در این میان حزب الله لبنان و جنبش امل به عنوان دو متحد با توجه به شرایط کشور لبنان در مناطق شیعه نشین مستقر و امنیت این مناطق را تامین می‌کنند و در مقابل نیز جریان المستقبل به رهبری سعد الحریری مناطق سنی نشین را در اختیار دارند بر همین اساس مناطق شیعه نشین بعلبک و هرمل تحت نظر حزب الله لبنان است و منطقه عرسال و عکار نیز تحت نظر جریان المستقبل است. با آغاز بحران سوریه گروه‌های تکفیری و معارض سوریه با توجه نزدیکی نظام سوریه با حزب الله و جنبش امل سعی در وارد کردن بحران سوریه به داخل لبنان داشته‌اند.

جریان المستقبل که متحد جریان محافظه کار منطقه می‌باشد همسو با متحدانش به دنبال تغییر نظام در سوریه هستند نیز در مناطق تحت سیطره خود با باز گذاشتن دست این گروه‌ها سعی در آسیب زدن به نظام سوریه از یک سو و ضربه زدن به رقیب سیاسی خود در داخل لبنان داشتند فضا را برای اقدامات این گروه‌ها باز گذاشته و حتی در راستای منافع مشترک از آن ها حمایت نیز می‌نمایند.

همین مسئله باعث شده در این چند سال اخیر امنیت مردم لبنان به دلیل سیاست بازی جریان المستقبل به خطر بیفتد و مناطق عرسال و عکار به مناطق امن گروه‌های تکفیری تبدیل شود و در آن سوی مرز در سوریه منطقه القلمون به دلیل ارتفاعات و کاهش توان نیروهای امنیتی و نظامی این کشور در مناطق مختلف نیز تبدیل به جولانگاه گروههای معارض شده است.

در یک سال اخیر گروه‌های تکفیری حملات خود را به مناطق شیعه نشین افزایش داده‌اند و حزب الله لبنان در ابتدا با همکاری ارتش لبنان سعی در ایجاد امنیت این مناطق را داشت ولی منشا این اقدامات در سوریه بود. همین امر حزب الله که خود را مسئول حفظ امنیت شیعیان لبنان در خلاء قدرت ارتش می‌داند را مجاب کرد که به کمک ارتش و نیروهای مردمی سوریه رفته تا این منطقه را پاکسازی کنند. لازم به ذکر است که قبل از این هم حزب الله لبنان در اقدامی مشابه برای حفظ امنیت شیعیان در خاک سوریه در منطقه القصیر نیز اقدامی مشابهی انجام داد و زمینه پاکسازی این منطقه را ایجاد کرد.

با توجه موارد فوق الذکر حزب الله لبنان، ارتش و نیروهای مردمی سوریه بعد از ماه‌ها طرح، آماده سازی و برنامه ریزی عملیات، اواخر آوریل ۲۰۱۵ عملیات خود را با هدف نهایی تامین امنیت مناطق مرزی بین سوریه و لبنان و همچنین مسدود کردن گذرگاه‌هایی که گروه‌های مسلح در سوریه از آن ها به عنوان خطوط لجستیکی و پشتیبانی برای خود در لبنان مورد استفاده قرار می‌دهند، به صورت محدود آغاز کردند.

در اوایل ماه می به صورت مرحله‌ای بر شدت آن افزودند به طوری که تا کنون سه مرحله از این عملیات به انجام رسیده و تقریبا بیشتر اهداف هر مرحله عملیات به نتیجه رسیده است به طوری که مناطقی از راس العین، راس المعره، عسال الورد، الطفیل، الحصینه و تپه‌های الفلیطة را آزاد کردند و توانستند ضربات سنگینی را به گروه‌های تروریستی همچون جبهه النصره، جیش فتح القلمون، گردان های السیف عمری، نسور دمشق، رجال القلمون، تجمع القلمون الغربی و الغرباء الشام وارد کنند.

تا کنون سه مرحله از این عملیات به انجام رسیده و تقریبا بیشتر اهداف هر مرحله عملیات به نتیجه رسیده است بخش سخت عملیات القلمون مربوط به منطقه عرسال در لبنان و منطقه نزدیک آن یعنی یبرود در سوریه است که علت اصلی آن نیز محدودیت حزب الله و ارتش سوریه در انجام عملیات در منطقه عرسال است.

بخش سخت عملیات القلمون مربوط به منطقه عرسال در لبنان و منطقه نزدیک آن یعنی یبرود در سوریه است که علت اصلی آن نیز محدودیت حزب الله و ارتش سوریه در انجام عملیات در منطقه عرسال است زیرا این منطقه در حوزه نفوذ جریان المستقبل می‌باشد، سران سیاسی این منطقه با گروه‌های معارض سوریه ارتباطات زیادی دارند که به منطقه امنی برای معارضان تبدیل شده است و هرگونه اقدام حزب الله موجب بحران داخلی در لبنان شده که این امر خط قرمز حزب الله محسوب می‌شود و همین طور ارتش سوریه نیز هرگونه اقدامی اگر بر علیه این منطقه انجام دهد موجب می‌شود که تجاوز خارجی محسوب شده و آن نیز هزینه‌های بین المللی خود را دارد.

در جمع‌بندی مطالب فوق باید گفت در هم شکستن محور مقاومت از اهداف گروه‌های تکفیری و معارض سوریه و همچنین محور محافظه کار منطقه می‌باشد در همین راستا تمام توان خود را در جهت ضربه زدن به حزب الله لبنان و نظام سوریه گذاشته و از هیچ اقدامی فروگذار نمی کنند. ارتفاعات القلمون به دلیل واقع شدن در بین لبنان و سوریه بهترین مکان برای این امر می‌باشد نیروهای مقاومت نیز با شناخت صحیح این امر سعی در ناکام گذاشتن این هدف دارند.

[۱]. یوسف قزما خوری، الطائفیة فی لبنان: من خلال مناقشات مجلس النواب ۱۹۲۳-۱۹۷۸، بیروت، دار الحمراء، ۱۹۸۹، ص ۵-۱۰.

[۲]. نگاه کنید به: عیسی اسکندر المعلوف، المسألة الطائفیة فی لبنان: الجذور والتطور التاریخی، بیروت: دار الحمراء للطباعة والنشر، ۱۹۹۷.
منبع: تبیین
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


فان حزب الله هم الغالبون
United States
داعش و النصره رو به نابودی
باحلواحلوا گفتن دهن شیرین نمیشه
لطفا یه نقشه هم بذارید.