تصاویر کمتر دیده شده از روزهای پس از ترور آیت الله خامنه‌ای
پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۲۴
کد مطلب: 367235
خودرو حامل آیت‌الله خامنه‌ای که از جماران حرکت می‌‌کرد، آن روز مهمان ویژه‌ای داشت؛ خلبان عباس بابایی که می‌خواست درد دل‌هایش را با نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع در میان بگذارد. آنها نیم ساعت زودتر از اذان ظهر به مسجد ابوذر رسیدند و گفت‌وگوشان را در همان مسجد ادامه دادند.
نماز ظهر تمام شد. آقا رفتند پشت تریبون. نمازگزاران همان‌طور منظم در صفوف نماز نشسته بودند. پرسش‌های نوشته‌ی مردم را به سخنران می‌دادند، اگرچه بعضی از پرسش‌ها تند و حتی گاهی بی‌ربط بود.
آقا در سخنرانی مقدمه‌ای چیدند تا به اینجا رسیدند که: «امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده و من می‌خواهم به بخشی از آنها پاسخ بدهم.»
بین جمعیت ضبط صوتی دست به دست شد تا رسید به جوانی با قد متوسط و موهای فری و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با ته‌ریش مختصر که آن روزها کلیشه‌ی چهره و تیپ خیلی از جوان‌ها بود. خودش را رساند به تریبون. ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران. دستش را گذاشت روی دکمه‌ی Play. شاسی تق تق صدا کرد و روشن نشد؛ مثل حالت پایان نوار، اما او رفت.
یک دقیقه نگذشت که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آقا همین‌طور که صحبت می‌کردند، گفتند: «آقا این بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همه‌ی جوامع بشری -نه فقط در میان عرب‌ها- مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدان‌های... انفجار!
از اولین تصاویری که از آیت الله خامنه ای پس از ترور برداشته شده است
از اولین تصاویری که از آیت الله خامنه ای پس از ترور برداشته شده است
شهید محمد علی رجایی و دکتر هادی منافی در عیادت از آیت الله خامنه ای
آیت الله خامنه ای درروزهای نقاهت/ در تصویر پاسدار آلادین نیز دیده می‌شود
آیت الله خامنه ای در روزهای نقاهت در کنار دو تن از جانبازان انقلاب اسلامی
آیت الله خامنه ای در روزهای نقاهت
آیت الله خامنه ای در روزهای نقاهت
آیت الله خامنه ای در روزهای نقاهت
آیت الله خامنه ای در وزهای نقاهت
آیت الله خامنه ای در روزهای نقاهت
حضرت آیت الله خامنه ای در روزهای نقاهت
حضور آیت الله خامنه‌ای در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری شهید رجایی در روزهای نقاهت
آیت الله خامنه‌ای در مراسم تحلیف خود در مجلس شورای اسلامی در روزهای نقاهت
و دستان پر محبتی که همچنان بر سر انقلاب سایه گسترده است ...
۲۶۱۴۰
فدای تو عزیز زهرا . اقاجون جانم به فدایت . دعای خیر ملت پشت و پناهتان اقاجون . تا کور شوند مخالفان ولایت فقیه و دشمنان بی اصل و نسب انقلاب. لبیک یا الامام خامنه ای
ایشان چشم امید همه مردم و مستضعفان جهان هستند که خداوند انشاء الله حفظ شان کند. اما برادر من همه منفی ها داعشی نیستند که . شما فکر نمی کنید که عملکرد یک سری از مسولین باعث بوجود آمدن این منفی هاست. یک سری از افرادی که دم از رهبری می زنند و در لفاظی کردن بسیار ماهر هستند و در ظاهر به شکل بسیار افراطی ایشان را توصیف می کنند بطوریکه اگر کسی نداند فکر می کند راجع به معصوم حرف می زنند ولی در عمل و در باطن به فکر منافع شخصی برای خود و فامیل هستند. ای کاش این منفی ها را با عملکرد صحیح و به دور از افراط گرایی به حد اقل برسانیم چرا که پاسخ افراط می شود افراط و داعش نیز یک گروه افراطیست.
آرزويي دارم بسيار بزرگ،آرزويي از عمق وجودم از آنجايي كه ايمان دارم وجود بزرگان و مومناني همچون مقام معظم رهبري واسطه ايشان رحمت الهي بر مردم جاري و ساري مي گردد،ايمان دارم كه مومنان موجب بركت و آسايش ساكنان زمين هستند،آرزيي دارم كه شايد براي من دست نيافتي باشد و صعب،اما به هر حال آرزو و اميد داشتن و خواستن عيب نيست،نه ريا بلدم و نه اينجا جايي براي ريا كاري است بلكه خواستم درد دلي بكنم زيرا فضاي مجازي بهترين جاست و جنبه ريا ندارد.آري آرزوي من اين است كه يك انگشتري تبرك شده بر دست مبارك مقام معظم رهبري را داشته باشم فقط همين .
بنام خدا
باسلام و درود فراوان به رهبر عزیزترازجانم و درودفراوان بر شهدای این مملکت
درفتنه سال 88 چندتن از همکاران اینجانب پشت سرحضرت آقا حرف های ناموزون می زدند ازطرفی بنده نیز توانایی مقابله با این دوستان را نداشتم و بسیار علاقمند به حضرت آقا بودم ولی نمی توانستم دفاع نمایم و مقداری ازاین قضیه نگران بودم و بعضی مواقع باخودم کلنجار می رفتم و می گفتم شاید حرفهای ایشان درست باشد تا اینکه بنده دریکی از آن شبها خوابی را دیدم که یک مرد شریفی که بنده ایشان را نمی شناختم در خواب برایم گفت "هرآنچه که سید علی می گوید را بدون پرس و جو قبول کن چونکه حق با ایشان است"
تا اینکه صبح همان روز این موضوع را به یکی از همکاران که پشت سر حضرت آقا صفحه می گذاشت در یک گوشه از محل کارم موضوع خواب را تعریف کردم تا اینکه دیدم ایشان دارند گریه می کنند گفتم که چه شده است گفت دوست عزیز، من هم خواب دیده ام که حضرت آقا به خوابم آمده و می گوید فلانی من چه بدی در حق شما کرده ام که شما این قدر از بنده بد می گویی . ایشان و بنده تصمیم گرفتیم تا خون در رگ داریم از حضرت آقا حمایت کرده و با افتخار بگوییم که ایشان را دوست داریم و هرآنچه که ایشان امر فرمایند با دل و جان پذیرا هستیم . با آرزوی سلامتی و توفیقات روز افزون برای ایشان و ملت عزیز ایران.
باسلام و درود فراوان به رهبر عزیزترازجانم و درودفراوان بر شهدای این مملکت
درفتنه سال 88 چندتن از همکاران اینجانب پشت سرحضرت آقا حرف های ناموزون می زدند ازطرفی بنده نیز توانایی مقابله با این دوستان را نداشتم و بسیار علاقمند به حضرت آقا بودم ولی نمی توانستم دفاع نمایم و مقداری ازاین قضیه نگران بودم و بعضی مواقع باخودم کلنجار می رفتم و می گفتم شاید حرفهای ایشان درست باشد تا اینکه بنده دریکی از آن شبها خوابی را دیدم که یک مرد شریفی که بنده ایشان را نمی شناختم در خواب برایم گفت "هرآنچه که سید علی می گوید را بدون پرس و جو قبول کن چونکه حق با ایشان است"
تا اینکه صبح همان روز این موضوع را به یکی از همکاران که پشت سر حضرت آقا صفحه می گذاشت در یک گوشه از محل کارم موضوع خواب را تعریف کردم تا اینکه دیدم ایشان دارند گریه می کنند گفتم که چه شده است گفت دوست عزیز، من هم خواب دیده ام که حضرت آقا به خوابم آمده و می گوید فلانی من چه بدی در حق شما کرده ام که شما این قدر از بنده بد می گویی . ایشان و بنده تصمیم گرفتیم تا خون در رگ داریم از حضرت آقا حمایت کرده و با افتخار بگوییم که ایشان را دوست داریم و هرآنچه که ایشان امر فرمایند با دل و جان پذیرا هستیم . با آرزوی سلامتی و توفیقات روز افزون برای ایشان و ملت عزیز ایران.
