راستی آزمایی سيلی زدن فرزند شاه به گوش كاردار سعودی
شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۰۸
کد مطلب: 416690
در نتیجه در سال ادعا شده در شایعه نه علیرضا پهلوی زنده بوده و نه فرودگاه جده ساخته شده بوده است!
به گزارش جهان، پخش سريع شايعات بي پايه و اساس در شبکه هاي اجتماعي يکي از معضلات اينترنت در سال هاي اخير است. پخش شايعات مختلف به ويژه در مورد برخي اتفاقات تاريخي در هفته اخير، موج جديد انتقادات از شبکه هاي اجتماعي در محافل رسانه اي و دانشگاهي به راه افتاده است.
شايد نتوان اقدام بي شرمانه دو مامور سعودي در تجاوز به دو نوجوان ايراني در فرودگاه جده را برخلاف ادعاي برخي مستقيما به پاي دولت اين کشور نوشت، اما سياهه اقدامات آل سعود عليه مردم منطقه علي الخصوص ايران مثنوي هفتاد من کاغذ است. اما متاسفانه برخي گروههاي شايعه ساز كه وقايع روزانه و تاريخي را تحريف مي كنند براي ضربه و ايجاد شكاف بين حاكميت و مردم، دروغ هاي شاخداري را به مردم القاء مي نمايد.
متن شایعه
سال ۱۳۳۸ شرطه عرب توهمین فرودگاه جده میزنه توگوش ی نفر پیرمرد زایر ترک ارومیه ای میادپیش شاه شکایت، شاه بی درنگ سفیرعربستان رو میخواد، که سفیرشون ایران نبوده!!
میگه سرکنسولشون بیاد، طرف میاد کاخ مرمر؛ توسالن انتظار، شاپور علیرضا برادرشاه وپسررضاشاه که خیلی هم قلدربوده داشته تنیس بازی میکرده، شاه صداش میکنه ،میگه بروبزن توگوش سرکنسول عربستان؛ شاهپورمیگه ولی اعلیحضرت!!!
میگه حرف نباشه و...ثانیه ای بعد...سرکنسول عربستان با صدای غرغروناراحتی کاخ مرمرروترک میکنه و بعد از ۵ روز مراتب عذرخواهی کتبی عربستان به ایران میرسه؛ به اون میگفتن، قلدری، عزت، اقتدار.
در پاسخ به شایعه
درگوشی زدن به سرکنسول عربستان توسط علیرضا پهلوی به دستور شاه ... !!
۱- شاپور علیرضا پهلوی برادر محمد رضا و فرزند رضاخان در سال ۱۳۳۳ در سانحه هوایی کشته شد!
۵- سفارتخانه در پایتخت کشورها مستقر می شود و کنسولگری در شهرهایی که مراودات خاصی در آنجا بین دو کشور باشد و پس از سفیر ، مقامی چون وزیر مختار یا کاردار عهده دار امور سفارتخانه است.
لذا کنسولگری در تهران نبوده که کنسول آن احضار شود!
۶- حادثه اخیر فرودگاه جده قلب تک تک ایرانیان را به درد آورده است و شایعاتی نیز جهت سواستفاده از این حادثه منتشر می شود که بعنوان مثال این مورد جهت القای کفایت سیاسی حکومت پهلوی تهیه شده است .
* حاجي ايراني كشته شده به دست مأموران سعودي به اتهام توهين به خانه خدا
ابوطالب مدني جواني ۲۲ ساله از يزد و متولد ۱۳۰۰ش. بود كه در سال ۱۳۲۲ش./ ۱۳۶۲ق. همراه همسرش به قصد انجام عبادت حج با كارواني عازم مكه شد. آنان از مرز قصر شيرين وارد عراق و سپس كويت شدند و از آنجا به عربستان رفتند و از مسير شني با تحمل سختي فراوان در روز دوم يا سوم ذيحجه به مكه مكرّمه رسيدند و بي درنگ اعمال عمره تمتع را آغاز كردند. شب نهم ذيحجه راهي عرفات شده، به ترتيب اعمال عرفات، مشعر و منا را انجام دادند و روز سيزدهم براي انجام دادن اعمال مكه به طرف مسجدالحرام رفتند.
ابوطالب در حال طواف بر اثر گرمي هوا و پر بودن شكم، دچار حالت تهوع شد و براي اين كه زمين مسجد آلوده نشود، گوشه جامه احرام خود را مقابل دهان گرفت و در آن استفراغ كرد و اطراف آن را گرفت تا در مسجد نريزد. اما قدري از آن مواد از گوشه جامهاش بر سنگهاي مسجدالحرام ريخت. شُرطيهاي سعودي به گمان آن كه او قصد نجسكردن مسجد را دارد، وي را دستگير كردند و همراه چند مصري به عنوان گواه، به شرطيخانه بردند و از آنجا نزد قاضي فرستادند. مصريها به ناحق گواهي دادند و قاضي به قتل آن حاجي بيگناه حكم كرد. وي را روز بعد ۱۴ ذيحجه پيش چشم مردم در برابر مروه در خيابان با ضرب شمشير، به جرم آلودهكردن خانه خدا كشتند.(۱)
بر پايه اتفاقنظر مذاهب چهارگانه فقهي اهل تسنن و نيز تشيع، حكم تنجيس عمدي بيت الله، همانند حكم ارتداد، اعدام است. اما به اتفاقنظر همگان براي احراز جرم بايد شرايط فاعل از عقل و بلوغ و قصد و اختيار محقق باشد. نيز گواهي عادلان يا اقرار فاعل لازم است.(۲)بر پايه گزارش هفتهنامه ام القري، مقامهاي رسمي عربستان اعلان كردند كه ابوطالب فرزند حسين از اتباع ايراني و منتسب به شيعه در ۱۲ ذيحجه ۱۳۶۲ق. با همراه داشتن نجاسات به هدف افكندن آن در محل طواف و آزار حاجيان و اهانت به اين مكان مقدس در حين ارتكاب جرم دستگير شده و پس از تحقيق، جرم وي ثابت و حكم شرعي اعدام درباره او صادر و روز شنبه ۱۴ ذيحجه ۱۳۶۲ق. جاري شد.(۳)
همسر ابوطالب در شرح اين رخداد ميگويد: پيش از ورود به حرم در رستوراني نزديك به آنجا ناهار خورديم كه احتمالاً غذايش فاسد بود. خستگي فراوان و گرمي هوا هم در اين اتفاق تأثير داشت. روز بعد كه حكم صادر شد، مردم مقابل مروه تجمع كردند. ابوطالب دست بسته در ميان مردم و شرطيها قرار داشت و چون عربي نميدانست، خيره خيره به اطراف مينگريست. آنگاه يكي از شرطيها در گوشش چيزي گفت كه بعداً معلوم شد جرم او (تلويث بيت*) را به وي گوشزد و كيفر آن را اعلام كرده است. اما وي چيزي نفهميد و هيچ واكنشي از خود نشان نداد. آنگاه جلاد آماده شد و شمشير را از پشت به گردن او زد. وي كه اكنون به ماجرا پي برده بود، سرش را شتابان به جلو كشيد و تنها زخم كوچكي برداشت. در اين لحظه تنها توانست اين سخن را بگويد: «بالاخره كار خود را كرديد!» آنگاه ضربه ديگر جلاد سرش را بر زمين انداخت.(۴)
بر پايه نقل حاجيان ايراني، جسد ابوطالب را پس از اعدام به پزشكي قانوني بردند. چند ساعت بعد اجازه انتقال جسد به همراهانش داده شد. هنگام دريافت پيكر ديدند سرش بر عكس به بدنش دوخته شده و نيز مسئول بيمارستان هزينه دوختن سرش را طلب ميكند. يكي از حاجيان با ناراحتي فرياد زد: هزينه را از كسي بگير كه حكم اعدامش را داده است! سرانجام جسد تحويل حاجيان شد و آنان پس از غسل دادن و كفن كردن، او را در قبرستان ابوطالب به خاك سپردند.(۵)
نقل شده كه گروهي در ۱۴ ذيحجه همان سال در مسجدالحرام گرد آمدند و به شادي پرداخته، قتل ابوطالب را به يكديگر تبريك گفتند. آنان با مشاهده هر حاجي ايراني به او اهانت كرده، وي را تهديد به قتل مينمودند. بر اثر اين رخدادها، بيم و وحشت ميان حاجيان ايراني پديد آمد. آنان ميكوشيدند به تنهايي جايي نروند و حتي هنگام نماز اهل سنت در مسجد نباشند و هنگام نماز و طواف نيز مراقب خود باشند.(۶)
پيش از اين رخداد نيز اختلافي درباره روز عرفه و عيد قربان ميان شيعيان و ديدگاه رسمي عربستان پديد آمده بود. به رغم توصيه آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني براي همراهي با نظر رسمي سنيان در عربستان و پرهيز از ايجاد اختلاف در مناسك حج، برخي شيعيان ايراني در نامهاي به پادشاه عربستان خواهان انجام مراسم عرفه و منا در ايام مورد نظر خود شده بودند. همين درخواست خشم پادشاه را برانگيخت و گويا در ايجاد يا تهييج اين فتنه و دست كم پيشگيري نكردن از آن، اثر داشته است.(۷)
پس از رسيدن خبر قتل ابوطالب، موجي از خشم و ناراحتي و اعتراض در ميان شيعيان جهان پديد آمد. آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني كه آن هنگام در كربلا مقيم بود، واكنشي تند نشان داد و در نامهاي به شاه ايران، سكوت او را ناروا دانست و خواهان واكنشي مناسب شد. اهالي نجف و كربلا اعتراضشان را در همايشها و راهپيماييهايي اعلان كردند.(۸)در ايران عزاي عمومي اعلام و در اكثر شهرها مجالس ختم برگزار شد. دو خواهر ابوطالب در مدّتي كوتاه بر اثر اندوه آن حادثه جان باختند.(۹)روزنامهها و مجلات ايراني چون اطلاعات، آژير، آذربايجان، تهران مصور، اميد، رعد، وصداي ايران و نيز نشريات عربي مانند منبر الشرق به بازتاب خبر و احياناً نقد رفتار حكومت سعودي و طرح انديشه ضرورت اصلاح سازمان مديريت حج و حرمين پرداختند.(۱۰)نيز مكاتباتي ميان دولت ايران و عربستان از جانب سفير ايران در مصر صورت گرفت كه حاوي اعتراض ايران و پاسخ عربستان بود. اين رويداد به قطع روابط ايران و عربستان به مدت پنج سال انجاميد و تا سالها جز افرادي اندك، آن هم مخفيانه، كسي از ايران به حج نرفت. در سال ۱۳۲۷ش. به دستور نخستوزير، ديگر بار روابط برقرار و باب حج گشوده شد.(۱۱)بازگشايي ارتباط و سفر حج ايرانيان بر پايه درخواست و تمايل هر دو كشور به جهت منافع مالي براي عربستان و تمايل شديد ايرانيان براي اداي مناسك حج رخ داد.(۱۲)
منابع آهنگ حجاز:سيد علي رضا حجازي، قم، فارس الحجاز، ۱۳۸۷ش؛ابوطالب يزدي شهيد مروه:سيد علي قاضي عسكر، تهران، مشعر، ۱۳۸۴ش؛الرحلة الحجازيه:محمد لبيب البتنوني، مصر، المطبعة الجماليه، ۱۳۲۹ق؛شرح لمعه:سيد محمد جواد ذهني تهراني، وجداني، ۱۳۶۶ش؛الفقه علي المذاهب الاربعة و مذهب اهل البيتعليهم السلام:سيد محمد غروي، مازج ياسر، بيروت، دار الثقلين، ۱۴۱۹ق؛خاطرات صدر الاشراف:محسن صدر، وحيد، ۱۳۶۴ش.
شما خودتان در پاراگراف آخر نوشته اید: "اين رويداد به قطع روابط ايران و عربستان به مدت پنج سال انجاميد و تا سالها جز افرادي اندك، آن هم مخفيانه، كسي از ايران به حج نرفت. در سال ۱۳۲۷ش. به دستور نخستوزير، ديگر بار روابط برقرار و باب حج گشوده شد." پس معلوم است در آن زمان قاطعیت لازم در برخورد با وهابیون وجود داشته است. (البته قبول دارم که داستان سیلی زدن شاهپور علیرضا به سفیر عربستان عاری از واقعیت است)
حالا شاهپور نزده یک شخص دیگه که زده!! طرف کنسول نبوده لابد کارداراول یا دوم سفارت یا دبیر سفارت بوده بالاخره تبعه سعودی مشغول بکار درسفارت عربستان که بوده!!!!
حالا اون سال فرودگاه جده نبوده یه فرودگاه دیگه بوده که ...
حالا اینطوری نبوده اونطوری بوده که ...
بالاخره آقا یکی به یکی سیلی زده و شاه خیلی باجربزه! بوده و مردم بی غیرت! ایران تو سال 57 اشتباهی انداختنش بیرون.
این دوتا حادثه با هم قابل مقایسه نیست. زیرا اعدام زایر ایرانی به طور رسمی و در ملا عام و با دستور قضایی و حمایتهای قبلی و بعدی حکومت سعودی انجام شده. اما حادثه جده خودسرانه و توسط پلیسی که از نظر حکومت سعودی نیز متخلف است و اکنون هم در حبس منتظر محاکمه است انجام گرفته. والبته این سخن منافاتی با برخورد قاطع مسئولان و حتی تعطیلی عمره مفرده و اقدامات دیگر ندارد.
خداوند مجتهد مجاهد آیت الله ابوالحسن اصفهانی را رحمت کند. البته ایشان در زمان حادثه مقیم کربلا و در زمان وفات (1325) مقیم نجف بودند و روابط ایران و عربستان دو سال پس از وفات ایشان به حالت عادی درآمد.
خیلی هم بده.میخوان الکی ازشون پهلون پنبه درست کنن.بزرگ این طایفه که همه بهش رضا قلدر میگفتن تو جزیره موریس قدم میزد و میگفت: "شاهنشاه قدر قدرت، شاه شاهان، رضاشاه پهلوی، آی زکی".
اگر اشتباه نکنم قضیه سیلی به سفیر ایران تو شوروی برمیگرده که وقتی گزارش به امام ره میرسه میگن این موضوع باید تکرار بشه سفیر شوروی فراخونده میشه و سیلی میخوره!!!
در اینکه باید به اقدام سعودی پاسخ دندان شکنی داد هیچ شکی نیست.
اماآگه مردم بدونن جونهای ایرانی در لبنان ، سوریه ، عراق ، ویمن چه سیلی محکمی به این شازده های تکفیری زدن به خودشون می بالن
من حج نرفتم ونمیروم ولی یکی از دوستانم که حج رفته از احانت ماموران عربستان به او و کاروانشون برام تعریف کرده مثل پاره کردن کتاب دعا کتک زدم زاعران هنگام زیارت بقیع این احانت ها کم نبود حالا تجاوز هم اضافه شد .بعد انقلابم که درزمان رمی جمله چندین ایرانی را بخاک وخون کشیدن ما تاکی باید تحمل کنیم احانت علیه مردم ایرانو
قطع کردن روابط کار شاقی نیست شاه ایران هنر نکرده آیا شاه قاتل ابوطالب را قصاص کرد؟
و البته شرایط الان بسیار فرق داردزیرا:
اولا: خود وهابی ها دوست دارند که ما حج نرویم تا به صراحت بگویند شیعیان کافرند.
دوم : وهابی همین الان هم که شیعیان به حج و عمره می روند می گویند که اینها را حکومت ایران می فرستد و به مردم پول داده می شود تا در عربستان حضور پیدا کنند.
سوم : شما خود را جای کسانی بگذارید که آرزوی حج رفتن و مدینه رفتن دارند، واقعا دوست داری که حج تعطیل بشود؟
خدا لعنت کند پهلوی های فاسد و بی عرضه که نوکرتمتم عیار آمریکاییها و انگلیسیها بودندو خدا هدایت کند آنهایی را که می خواهند این شایعات سخیف را چماق کنند و بر سر جمهوری اسلامی مقتدر که یک تنه در مقابل استکبار جهانی و رژیم های مرتجع در غرب ایستاده بکوبندو اگر قابل هدایت نیستند،خوار و ذلیل و رسوا فرمابد؛
گیریم تمام چیزهائی که نوشتید درست باشه . دولت اون وقت 5 سال با عربستان قطع رابطه کرده ( نقل از متن خودتون) ولی حالا ما منتظر میشیم ببینیم عربستان با مامورهای خاطی چیکار میکنه بعدش ما هم یه فکری بکنیم!!
جناب! اونی که تو متن آمده در مورد اعدام رسمی یک ایرانی بیگناه بوده. تازه شاه خودش روابط را قطع نکرده...پس از کلی فشار توسط مرجعیت زمان این کار را کرده....
جالبه بدونیدکه همین شاپورعلیرضاپهلوی درمنطقه
مسجدسلیمان طی یک سفرکه به این منطقه داشته
بوده به قوم بختیاری توهین میکنه که توسط یکی از
سران بختیاری به اسم یاورخان سلطانی قندعلی
سیلی میخوره