جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۸
۹
نگاهی به فیلم تگرگ و آفتاب؛

تلفیق "صادق هدایت" و "دفاع‌مقدس" یا چگونه از بنیاد فارابی پول بگیریم؟!

دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۱۰
کد مطلب: 407654
"تگرگ و آفتاب" را باید فیلمی دانست که نه تنها دغدغه ای برای زنده نگاه داشتن فرهنگ جبهه‌ها ندارد بلکه به اعتراف خود عوامل فیلم، «از روی تعمد داستانی که بر اساس داستان کوتاه "داش آکل" صادق هدایت نوشته شده را با آن تركيب كرده اند»
تلفیق "صادق هدایت" و "دفاع‌مقدس" یا چگونه از بنیاد فارابی پول بگیریم؟!
گروه فرهنگ جهان‌نیوز ـ زهره مرادی: مشکل عدم در مخطاب از سوی فیلمسازان یکی از بزرگترین بیماری‌های سینمای ایران است که در چند سال اخیر به شدت قابل لمس بوده است. در همین راستا جشنواره فیلم امسال نیز از همین ضعف بزرگ رنج می‌برد و برخی از فیلم‌ها با همین دست فرمان راهی پرده شده بودند كه البته در مقايسه با سال قبل از لحاظ كمی، كاهش داشت.

یکی از این فیلم‌هایی که در جشنواره فجر امسال به نمایش درآمد و در نشست هم اندیشی سینما انقلاب نیز مورد برسی قرار گرفت، "تگرگ و آفتاب" ساخته رضا کریمی است؛ فیلمی که در زمان اکران در حوزه هنری با خنده های تمسخرآمیز بییندگان دست زدن‌های مثلا الکی آنها در دقایق پایانی فیلم که واکنشی بود به خسته کننده بودن فیلم؛ مواجه شد.


رزمنده‌ای به اسم حاج یحیی که آوازه فرماندهی‌ و موفقيت‌های گردان‌اش، در جبهه‌ها پیچیده، در آستانه یک عملیات بزرگ با اصرار دوستان به مرخصی سه چهار روزه‌ای می‌آید و بعد از دل بستن به دختری که ۱۰،‌ ۱۲ سال از خودش کوچکتر است، علیرغم نیاز جبهه به فرماندهی او در شهر ماندگار می‌شود و به عمليات برنمی‌گردد. دست آخر هم بعد از آنکه می‌فهمد دخترک خواستگار دارد، به جبهه برمی‌گردد و شهید می‌شود تا داستان مثلا دفاع مقدسی هم شده باشد و برای گرفتن مجوز دلایل خوبی هم جور شده باشد.

شاید بتواند بزرگ‌ترین عیب این فیلم‌نامه را در نگاه اشتباه کارگردان به شرایط جبهه‌ها و نادیده گرفتن مسئله "عفاف" خصوصا در ميان خانواده‌های قشر انقلابی و مذهبی در دهه شصت دانست.


فیلمساز با نگاه کاملا عرفی خود كه متاثر از اندیشه‌های سکولار و لیبرال و از روی تجربه شخصی است، به طور كاملا غلطی به روایت مسئله رابطه رزمنده فیلم با مادر و دختری که نقش آنها را پریوش نظریه و پردیس احمدی بازی می‌کنند پرداخته و سکانس‌هایی همچون "ناهار خوردن رزمنده فیلم با مادر و دختر"، "تلاش قهرمان داستان برای خواستگاری کردن از دختر بدون اطلاع خانواده حاج یحیی"، "داخل شدن به منزلی که تنها در آن دختر جوان خانه حضور دارد" و ... نشان از همین بی اطلاعی و نگاه عرفی کارگردان دارد.

"تگرگ و آفتاب" را باید فیلمی دانست که نه تنها دغدغه‌ای برای زنده نگاه داشتن فرهنگ جبهه‌ها ندارد بلکه به اعتراف خود عوامل فیلم، «از روی تعمد داستانی که بر اساس داستان کوتاه "داش آکل" صادق هدایت نوشته شده را با آن تركيب كرده اند» تا احتمالا بتوانند همچون برخی ديگر از هم‌قطاران خود، روند جذب بودجه از بنیاد فارابی* و تامین سرمایه‌گزار برای فیلم را راحت‌تر کند!

"تگرگ و آفتاب" فیلمی است با سکانس‌های نامتجانسی كه در کنار هم قرار داده شده؛ از خواندن مکرر آیه قران توسط حاج يحیی تا خدمت کردن رزمنده فیلم به یک جانباز كه هیچ ربط خاصی به خط اصلی فیلم ندارد و به صورت کاملا واضحی توی ذوق مخاطب همراه با فيلم می‌‌زند و برای آنها باورپذیر نیست.


نکته جالب دیگر آنکه نقش این رزمنده عاشق سرخورده را هم یک خواننده راک ایفا می‌کند که تماما در غرب تحصیل کرده و در مصاحبه های خود با روزنامه‌های اصلاح‌طلب از بسته بودن فضای هنر در کشور و سیاست زده بودن آن انتقاد کرده و گرفتن مجوز انتشار آلبوم موسیقی اش از دفتر نظارت بر موسیقی وزارت ارشاد را باعث پایین آمدن کیفیت کارهایش می‌داند!

همه اینها را وقتی در کنار بازی ضعیف بازیگران، کارگردانی از آن بدتر و البته خلاهای بسیار فیلم همچون نبود موسیقی متن در سرتاسر فیلم بگذاریم، ملغمه‌ای پیدا می شود به اسم "تگرگ و آفتاب" که حقاً این اسم برازنده‌ترین نقطه قوت فیلم برای آن خواهد بود.

پی نوشت: * بنیاد سینمایی فارابی بر طبق اساسنامه سازمانی است غیردولتی و غیرانتفاعی که زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به عنوان بازوی اجرایی وزارتخانه در زمینهٔ سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های فرهنگی و هنری فعالیت می‌کند و علاوه بر تولید و توزیع فیلم در داخل و خارج از کشور، سرمایه‌گذاری و پشتیبانی تولید، خدمات فنی (از جمله لابراتوار، تدوین، استودیوی صدا، دوبله و...) نیز ارائه می‌کند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


meti
....4 تا سکانس مثل آدم نتونستید با تدوین سر هم کنید.حیف این همه پول که میره تو 1 جای بعضیا.هالیوود نگاه کن الکی ترین و سخیف ترین فیلمشون هم 1 پیام داره.اونا چه جور پای آرماناشون وایسادن ما چه طور.وزارت ارشاد هم که کپکش زده.1 باید بیاد اینارو ارشاد کنه.اونای که مسئول ممیزی هستن برید خانوادشون رو ببینید.... همه چی میاد دستتون.گزینش سیخی چند
من ديدم اين فيلم رو ... خيلي ضعيف بود
Iran, Islamic Republic of
وقتی وزیر فرهنگ دغدغه خود را نان و وضعیت اقتصادی مردم عنوان کرده وبه دنبال خصوصی سازی در وزارت فرهنگ به عنوان متولی امور فرهنگی است می شود این آش شوری که صدای مراجع تقلید را هم در آورده است...
صادق هدایت دیگه کیست خدا لعنت کند صادق هدایت رو خدا لعنت کنه کرکی می خواهد از این ملعون در این مملکت نامی برده شود
صادق هدايت رواي نهيليست در ادبيات ايران و نابغه اي كه بارها خودكشي كرد!
عین سین
Iran, Islamic Republic of
از کوزه همون برون تراود که در اوست متاسفانه اکثر سناریست ها خیلی از کارگردانها ویک بخش از هنرپیشه ها(البته هنرپیشه نقش بازی میکنه و پول میگیره)نه اطلاعات خوبی دارند نه تعهدی باید افراد خوب وارد این عرصه بشوند و میدان داری کنند
مریم
Iran, Islamic Republic of
فیلم سراسر بود از تناقض رفتاری آدم ها با زمان خودشان - افتضاح بود ...
داستان داش آكل ، زيباترين داستان كتاب سه قطره خون است. داش آكل يك لوطي است كه به خيلي از اخلاقيات پايبند است يك لوطي مقيد است. ...
م
United States
دوست عزیز
گویا نمی دانی که یأس فلسفی صادق هدایت در سه قطره خون، بوف کور، و ... از کجا آمده است؟ جناب صادق خان هدایت بعد از دیدن سه فیلم اکسپرسیونیستی آلمان به یأس فلسفی دچار شدند اتفاقا آن فیلم ها برای تخلیه ی هیجان آلمانی هایی ساخته شده بود که از تخریب، قتل، کشتار و .... جنگ جهانی اول برمی‌گشتند. در این زمینه و برای آنکه بدانی چه شد که صادق خان هدایت، صادق هدایت شد و آن کتابهای نهیلیستی را نوشت پیشنهاد می کنم فیلم گفتگو با سایه ی خسرو سینایی را ببینی که به این موضوع پرداخته است