شنبه ۱۶ تير ۱۴۰۳ - 6 Jul 2024
 
۰
باز تولید گفتمان ایدئولوژیک یک کارگردان;

سریالی که صدای هنر پیشه هایش در خیابان شنیده می شود

چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۰۱
کد مطلب: 90951
 محمد تاجیک : مجموعه " به کجا چنین شتابان " ساخته ابوالقاسم طالبی از مجموعه های موفق تلویزیونی است که به تازگی با استقبال بسیار خوب مخاطبان  مواجه شده است . 

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان ,کافی است در زمان پخش یک سریال موفق در خیابانهای تهران قدم بزنید , از تلویزیونهای روشنی که در مغازه ها صدای یکسان هنر پیشه های یک سریال  را پخش می کند می توان فهمید که آن سریال واقعا مردم را با خود درگیر کرده است .قدم زدن در تعدادی از خیابانهای تهران و شنیدن صدای بازیگران سریال آقای طالبی از تلویزیون مغازه ها نشان می دهد که این سریال توانسته جای خود را در بین مردم باز کند.
  
 /روایت منتقدان/
مجموعه به کجا چنین شتابان " همچنین بااستقبال نسبتا خوب منتقدان مواجه شده است . منتقدی درباره این سریال نوشته :طالبي در اين فيلم بدون افتادن در دام شعار، قصه خود را تعريف كرد و چون سراغ موضوعي تازه رفته بود، مورد ستايش منتقدان سينما هم قرار گرفت. به كجا چنين شتابان اولين سريالي است كه طالبي آن را كارگرداني مي‌كند، اما در اين سريال از تجربيات سينمايي خود استفاده كرده و دكوپاژ و ميزانسن قابل قبولي را براي سريال طراحي كرده و بازي‌هاي قابل قبولي را هم از بازيگران گرفته است؛ هرچند در بازي گرفتن از بازيگران هم خط سياه و سفيد را رعايت كرده و با بزرگنمايي رفتار و كنش شخصيت‌هاي منفي آنها را تا حدودي غيرقابل باور كرده است.

این منتقد درادامه مطلب خود می نویسد :انتخاب بازيگران سريال به كجا چنين شتابان خوب است. آهو خردمند را مي‌توان بهترين گزينه براي نقش عزيز دانست. بازيگري كه تاكنون او را در نقش مادر بزرگ نديده‌ايم. خردمند حس‌هاي مادري دلسوز را كه مي‌خواهد با كلام خود فرزندان و نوه‌هاي خود را از ناهنجاري‌ها دور كند بخوبي به بيننده منتقل مي‌كند. خردمند، رضا رويگري و بابك حميديان از بازيگراني هستند كه در به كجا چنين شتابان توانسته‌اند بازي‌هاي خود را كاملا كنترل كنند و غلوآميز ظاهر نشوند.
آنها هرچند بايد ديالوگ‌هايي را كه كارگردان به آنها داده مقابل دوربين بگويند، اما تجربه سال‌ها بازي در نقش‌هاي مختلف به آنها كمك كرده كه نوع بيان، نوع نگاه و كنش‌هاي خود را كنترل كنند تا بتوانند شخصيتي قابل باور به مخاطب ارائه كنند؛ شخصيتي كه بيننده با او همذات پنداري كند و او را تقلبي و ساختگي نداند.
البته منتقد دیگری درباره این سریال می نویسد :اين سريال 25 قسمتي كه هر بخش آن 45 دقيقه‌ است، بي‌ارتباط با دنياي شخصي كارگردان نيست و به نوعي بازتوليد گفتمان ايدئولوژيك ابوالقاسم طالبي در تلويزيون است كه در ساختار زمينه‌اي اجتماعي روايت مي‌شود و در واقع دغدغه اخلاقي كارگردان را در مناسبات اجتماعي و انساني بررسي مي‌كنند. 
این منتقد درادامه مطلب خود می نویسد :انتخاب بابك حميديان در نقش جواني كه مي‌خواهد يك‌شبه ره صدساله را طي كند، قابل توجه است. او با چهره معصومانه‌اش از يك سو و روياها و آرزوهاي بزرگي كه در سر مي‌پروراند از سوي ديگر، تصوير كارگردان را از قهرمان اصلي قصه خود ترسيم كرده است. گرچه گاهي احساس مي‌شود نوعي ظاهربيني و سطحي‌نگري در رفتار او ديده مي‌شود كه شايد به تلقي كارگردان از نسل جوان مربوط مي‌شود و نوعي يكدستي و يكسونگري در شخصيت‌پردازي او ديده مي‌شود كه در عين زرنگ دانستن خود، خيلي زود و كودكانه فريب مي‌خورد. او نمادي از جوانان احساسي و هيجاني است كه نوعي شتاب‌زدگي در آنها وجود دارد و البته همين شتاب‌زدگي است كه گاهي زمينه سقوط آنها را فراهم مي‌آورد. طالبي اگرچه به سمت يك داستان اجتماعي درباره نسل جوان رفته است اما قصه دست‌كم اين امتياز را دارد كه به جاي طرح مساله ازدواج و عشق‌هاي دختر و پسري، تفكر، رويكرد و نگاه به زندگي را در نگاه غالب جوان امروزي، بويژه طبقه متوسط شهري محور كار خود قرار ‌دهد. البته تعاملات و تضادهاي اجتماعي را نيز در نسبت سنت و مدرنيته در ذات خود پنهان دارد و در فرآيند قصه بازگو مي‌كند. بابك حميديان جوان سردرگمي است كه در ميانه سنت و اخلاقيات و ارزش‌هاي آن از يك سو ايستاده و عزيزخانم مادربزرگش نماد تجسم‌يافته آن ارزش‌هاست. دنياي مدرن و پر زرق و برق در شخصيت فريدون احتشام تجلي مي‌يابد.

/شخصیتی جنجالی/

رضا رویگری ايفاگر نقش «فريدون احتشام» از شخصیتهای جنجالی این سریال است ؛ نقشي که گویا  قرار بود مرحوم شکيبايي بازي کند و رویگری  براي نقش ديگري انتخاب شده بوديد؟
آن طور که رضا رویگری درمصاحبه ای دراین باره گفته :ابوالقاسم  طالبي رویگری  را براي بازي در نقش هاتف که الان علي عمراني آن را بازي مي کند، انتخاب کرده بود. و زماني هم که خسرو شکیبایی  از دنيا رفت، آقای طالبی  به دنبال بازيگري بود که بتواند از پس اين نقش بربيايد. .رضا رویگری وقتی فیلمنامه را خوانده وبا  نقش فریدون احتشام آشنا شده ، با آقای طالبي تماس گرفته و گفته يا فريدون احتشام يا اصلاً بازي نمي کنم.او  هم که ظاهراً از قبل خودش به اين نتيجه رسيده بود، نقش را به رویگری می  سپرد. 
از نظر رضا رویگری  احتشام يک شخصيت خاکستري است؛ يک نقش پر فراز و نشيب از آنهايي که مي شود به خوبي رويشان کارکرد و مانور داد. رویگری گفته : وقتي فيلمنامه را خواندم، عاشق فريدون شدم.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *