سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 16 Apr 2024
 
۰

او ذخیره برای حسین است

سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۶
کد مطلب: 388016
همه از شجاعت و دلاوری جوان ناشناس در شگفت بودند. در این وقت، امیرالمؤمنین علیه السلام به جوان ناشناس دستور داد كه بازگردد...
 به گزارش جهان، وبلاگ "ساقی" نوشت:
همه عاشقان حسینی علمدارش را به خوبی می شناسند، خصوصا شجاعت حضرت ابالفضل برای همه روشن است. كربلا نمایشگاه دلیری و دلاوری اوست و عباس علیه السلام در آن جا، انگشت نما و اسطوره مقاومت شد.
به یک نمونه از شجاعت فرمانده دشت کربلا اشاره می کنم:
در جنگ صفین حضرت عباس علیه السلام حضوری شجاعانه داشته او همچون بازویی برای برادرانش بود وهنگامی كه آب فرات به اشغال معاویه درآمد و سپاه علی علیه السلام از آن محروم و ممنوع شد، یكبار سواران برای آزادی آب عملیاتی انجام دادند، ولی موفق نشدند، برای بار دوم امام حسین علیه السلام حمله كرد و توانست آب را آزاد كند.
 
در یكی از روزهای صفین این حادثه عجیب روی داد: جوانی كه بر صورت خود نقاب زده بود، در برابر معاویه قرار گرفت و مبارز طلبید، چنان آثار شجاعت و هیبت از وجود او آشكار بود كه احدی از شامیان جرات این كه با او نبرد كند را در خود نمی یافت. معاویه كه در تنگنای مخوفی گرفتار شده بود، به مردی به نام «ابن شعثا» دستور داد شتاب گیرد و با جوان ناشناس به نبرد پردازد، او در پاسخ معاویه گفت: مردم مرا با ده هزار سوار برابر می شمارند، چگونه مرا به این جوان مامور می كنی؟
 
معاویه گفت: چه كار خواهی كرد؟ گفت: مرا هفت پسر است، یكی از آنها را به جنگ وی می فرستم، تا كارش را تمام كند.
 
سپس یكی از فرزندانش را به جنگ فرستاد، طولی نكشید كه فرزند ابن شعثا از پای درآمد. ابن شعثا فرزند دیگرش را فرستاد. او نیز كشته شد؛ سایر فرزندانش نیز یكی پس از دیگری به میدان آمدند و كشته شدند. ابن شعثا ناچار شد كه خود به جنگ جوان ناشناس بیاید، هنگامی كه با وی روبرو شد، گفت: فرزندانم را كشتی! به خدا سوگند، پدر و مادرت را به عزایت می نشانم، در جنگ تن به تن، لحظاتی زدوخوردها و كشمكش ها به طول انجامید، ولی سرانجام، جوان ناشناس، او را دو نیم كرد. همه از شجاعت و دلاوری جوان ناشناس در شگفت بودند. در این وقت، امیرالمؤمنین علیه السلام به جوان ناشناس دستور داد كه بازگردد، او بازگشت و نقاب از چهره اش برداشت، علی علیه السلام پیشانیش را بوسید و همه فهمیدند كه او ماه بنی هاشم عباس علیه السلام است سپاهیان گفتند یا امیرالمومنین اجازه بده تا کار را یکسره کند اما حضرت اجازه ندادند... فرمودند: اِنّهُ ذُخرُ الحسین... او ذخیره برای حسین است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *