جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۵
۱۰
سلوک ملازمان

مدل منسجم آرایش صحنه تعامل و تقابل فعالان و بازیگران ملی و بین‌المللی از منظر امام(ره) و رهبر انقلاب +اینفوگرافی

شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۴۴
کد مطلب: 388773
برای طی مسیر درست و بی‎خطا یا حداکثر با کمترین خطا نیازمند مواجهه روشمند و منطقی در مشارکت، همکاری، تعامل و تقابل با فعالان و بازیگران ملی و بین‎المللی از منظر ولایت هستیم از این رو در این مقاله خواهیم کوشید بر همین مبنا، مدلی منسجم با شاخصه‎‎هایی شفاف و نحوه مواجهه با فعالان و بازیگران عرصه سیاست در عرصه‎‎های جهانی، جهان اسلام و ایران عزیز را با بهره‎گیری از اندیشه ولایت تقدیم کنیم.
مدل منسجم آرایش صحنه تعامل و تقابل فعالان و بازیگران ملی و بین‌المللی از منظر امام(ره) و رهبر انقلاب +اینفوگرافی
جهان نيوز ـ علیرضا زاکانی: انقلاب اسلامی ایران در عداد انقلاب‎‎های بزرگی هم‎چون انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه و ۱۹۱۷ روسیه تزاری و بسیار بالاتر از آن‎ها می‎باشد که هم سبب احیای دین و حضور واقعی مردم در تعیین سرنوشت خویش شد و هم دستاورد‎هایی هم‎چون استبدادزدایی از ایران اسلامی و شکوفایی معنوی و مادی این خطه عزیز، بیداری مسلمین و مستضعفین جهان و تشکیل قطبی سلطه ستیز را بر کره خاکی و نهایتا اضمحلال سلطه گران و مستکبران به‎ویژه آمریکا را به‎دنبال داشت.

۱. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ نظام اسلامی تشکیل شد، همان حکومتی که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حفظ آن را اوجب واجبات شمردند و بیان داشتند: «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد، اهمیتش بیشتر است‎، برای اینکه امام عصر هم خـودش را فـدا مـی‎کند برای اسلام. صحیفه نور/ جلد ۱۵» و پیش‎بینی کردند که قرن کنونی قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران بوده و ان شاء الله زمینه ظهور منجی عالم بشریت حضرت امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) فراهم آید.

۲. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مراحل تکاملی انقلاب اسلامی را در پنج مرحله خلاصه کردند و فرمودند انقلاب اسلامی در سیر تکاملی خویش می‎بایست بعد از تشکیل نظام اسلامی، اهتمام در تشکیل دولت اسلامی و حرکت به‎سمت شکل‎گیری جامعه اسلامی را داشته باشد. تا در سایه الگو‎گیری از این‎ جامعه نمونه و تکثیر آن، تمدن اسلامی به فضل الهی تشکیل شود.

۳. با دقت در فرمایشات حضرت امام خمینی (رحمت‎الله علیه) و حضرت امام خامنه‎ای (مد ظله العالی) به نگاهی منسجم و پیشرو، مبتنی بر نگاهی اجتهادی و دقیق مطابق با اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) خواهیم رسید که همه فراز و نشیب‎‎های گذشته و مؤلفه‎‎های قدرت بخش و تضعیف‎کننده آینده را به خوبی بیان نموده و با نگاهی امیدبخش آینده درخشان انقلاب اسلامی را رونمایی می‎کند.

۴. برای طی مسیر درست و بی‎خطا یا حداکثر با کمترین خطا نیازمند مواجهه روشمند و منطقی در مشارکت، همکاری، تعامل و تقابل با فعالان و بازیگران ملی و بین‎المللی از منظر ولایت هستیم از این رو در این مقاله خواهیم کوشید بر همین مبنا، مدلی منسجم با شاخصه‎‎هایی شفاف و نحوه مواجهه با فعالان و بازیگران عرصه سیاست در عرصه‎‎های جهانی، جهان اسلام و ایران عزیز را با بهره‎گیری از اندیشه ولایت تقدیم کنیم. امیدواریم با دقت و فراست به آن نگریسته و در تکمیل آن ما را مدد کنید.

سلوک ملازمان
مشارکت، همکاری، تعامل و تقابل با فعالان و بازیگران ملی و بین‎المللی از منظر ولایت

مقدمه

قال علی (علیه‎السلام): «وَلاَ یحْمِلُ هذَا الْعَلَمَ إِلا أَهْلُ الْبَصَرِ والصبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَواضِعِ الحَقِ/ این پرچم را تنها کسانی می‎توانند بر دوش بگیرند که اهل بینش، پایداری و آگاه به مواضع حق باشند.» خطبه ۱۷۳

دقت در انگیزه ها، اهداف و غایت انقلاب اسلامی محلی برای تامل و توجه به آرمان‎های انقلاب، راه طی شده و افق پیش روست که فراروی همه حق مداران قرار دارد تا از رهگذر آن، فهم درست تکالیف میسر گردد و برنامه ریزی و دقت در رسیدن به نتیجه مطلوب امکان بهتری یابد.

بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی با پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ دو پیام رسا و روشن به همه مسلمانان و مستضعفان جهان اعلام کردند. اولا مسئولیت‎‎های دین در اداره جامعه و فرد را یادآور شدند و گوهر اسلام را عیان نمودند و ثانیا قدرت مردم و اراده آنان را برای تحقق خواسته هایشان معلوم کردند. این پیام روشن و مقاومت ملت رشید ایران و تدابیر و ایستادگی حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) تا‎کنون توانسته است ضمن اثبات پیام‎‎های ذکر شده، زمینه بیداری و تحول در کشور‎های جهان به‎ویژه در کشور‎های اسلامی را فراهم کند.

نظام سلطه به رهبری آمریکا که نتوانست مانع پیروزی و رشد انقلاب اسلامی در ایران اسلامی، منطقه و جهان شود با همه وجود تلاش کرده و می کند تا از تشکیل جامعه‎ای الگو و اسلامی، مبتنی بر ارزش‎‎های اسلامی و شعار‎های انقلاب اسلامی در ایران عزیز ممانعت به عمل آورد و در این راه از هیچ جنایتی فروگذار نکرده و نخواهد کرد.

راه فرارو و تکلیف همگان در ساختن ایران اسلامی و تلاش برای پیشرفت معنوی و مادی این قطعه از کره خاکی با الگوی پیشرفت اسلامی است که بی‎شک به مدد الهی مقدمه‎ای خواهد شد که با الگوبرداری توسط سایر جوامع به تشکیل تمدن اسلامی کمک کرده تا ان‎شاءالله مقدمات ظهور منجی عالم بشریت حضرت امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف و روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا) را مهیا سازد. این همان موضوعی است که با در نظر گرفتن آن آمریکا و همه ستمگران جهان، مرگ و اضمحلال خویش را در آینده پیش‎بینی کرده و با همه توان می‎کوشند از طرق توطئه، تفرقه، جنایت، رعب و وحشت و با بهره‎گیری از همه ابزار‎های تبلیغی و ستون پنجم خود به خواسته‎‎های نامشروع و غیرانسانی خود رسیده و به خیال خویش انقلاب اسلامی را در دوره اخیر از درون به انحراف و تسلیم کشیده و موجب انسداد در سلسله رخداد‎های تحقق وعده الهی شوند.

با رجوع به تاریخ، به‎ویژه در صدر اسلام و با دقت در راه طی شده ـ به‎خصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و دریافت مسئولیت بالا و ارزش بسیار، درک درست و عمل به هنگام و مجاهدانه در عصر غیبت و در دوره جهاد اکبر و خطرات این دوره در انحراف و سقوط عناصر، علی الخصوص افراد و گروه‎‎های تاثیرگذار در جامعه اسلامی ـ بیش از پیش نیازمند فهم درست زمانه، درک دقیق مطالبات رهبری، شناخت محیط پیرامونی، تشخیص جبهه حق و باطل، دریافت وظیفه درست و برنامه‎ریزی و اقدام به هنگام و مجاهدت و استقامت در رسیدن به پیروزی هستیم که شاه کلید آن بصیرت است.

برای کسب بصیرت رجوع به معیارها و ملاک های برگرفته از اسلام ناب محمدی (صلی‎الله علیه وآله وسلم) و ترسیم مدلی منسجم و چند وجهی از عناصر حاضر در صحنه بر مبنای معیارها و ملاک های پیش گفته ضروری می نماید.

از این رو در ادامه تلاش خواهم کرد درخور فهم اندک خویش، منظومه فکری حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را در عرصه سیاسی و معادلات داخلی، منطقه‎ای و جهانی درک کرده و به‎طور خلاصه شابلون و مدلی منسجم و برگرفته از اسلام ناب محمدی (صلی‎الله علیه وآله وسلم) را تقدیم کنم تا با مراجعه و دقت در آن، زمینه تعمیق بصیرت در جامعه بیشتر فراهم شده و به‎درستی، فهم چرایی موفقیت‎‎ها و ناکامی‎‎های گذشته را تحلیل کنیم. ضمن اینکه کلیه مناسبات خود در سطوح مختلف را با مبانی و معیار‎های اعتقادی خویش منطبق ساخته و در هر مسئله‎ای سطح آن و نحوه مشارکت، همکاری، تعامل و تقابل با فعالان و بازیگران ملی، منطقه‎ای و بین‎المللی را به دقت سنجیده و برنامه‎ریزی دقیق، عمل درخور و شایسته را انجام داده تا در سایه آن با نگاهی واقع‎بینانه به حقایق پیش رو، چگونگی ایجاد زمینه توفیق جبهه انقلاب اسلامی را فراهم کنیم. ان‎شاءالله

سعی گردیده براساس ملاک‎‎های برگرفته از فرمایشات ولایت، با بیان چارچوب و قواعدی کلی، عناصر حاضر در صحنه را در پنج سطح سه قسمتی تحلیل کرده تا واقعیت‎‎های موجود، نوع مواجهه مطلوب با آن‎‎ها و تکلیف خود را بهتر شناخته و با رعایت قواعد و بایسته‎‎های کلی و ضروری حاکم به وظیفه خویش، ان‎شاء‎الله به‎نحو احسن عمل کنیم.

بصیرت، رکن رکین توفیق در دوره جهاد اکبر

یکی از لوازم ضروری طی مسیر انقلاب اسلامی در همه لحظات و احوال ـ به‎ویژه در دوره کنونی جهاد اکبر ـ بصیرت است که خود دارای سطوح پنج‎گانه و زوایای مختلفی است که توجه به همه ابعاد آن، امکان توفیق و نقش‎آفرینی موثر را در جبهه انقلاب فراهم خواهد کرد:

۱. سطحی‎ترین لایه اصحاب بصیرت، شناخت حق و باطل است.

۲. لایه دوم، شناخت دوست و دشمن و همراهان و مبلغان آن‎‎ها براساس شناخت حق و باطل و مولفه‎‎های هر یک است.

۳. لایه سوم و عمیق‎تر، شناخت نقشه راه دو جبهه حق و باطل و اصلی، فرعی کردن عناصر آن برای اولویت‎بندی نوع مواجهه با هر یک با توجه به محدودیت منابع و فرصت‎ها خواهد بود.

۴. لایه چهارم، نوع مواجهه درست به همراه برنامه دقیق مواجهه با هر یک از عناصر حاضر در صحنه است که سطح دقیق‎تر و بالاتر دیگری از هنرمندی دارندگان بصیرت است.

۵. لایه پنجم، مواجهه مطمئن و فعال با همه عناصر و رخداد‎های ممکن در صحنه است که نیازمند برخورداری از میزان‎‎ها، ملاک‎ها، توان استنباط بالا و بهره‎مندی مجتهدانه و روشمند از آن‎‎ها برای فهم موقعیت خویش در جبهه حق و باطل و شناخت درست تکلیف و عمل به هنگام خواهد بود که دارنده آن را از عمیق‎ترین لایه بصیرت و آگاهی برخوردار خواهد کرد.

در همه مراحل پنج‎گانه فوق،

۱. شناخت به موقع و عنصر زمان‎شناسی

۲. تسلط بر حوزه تخصصی مورد نظر به‎عنوان مولفه‎‎هایی مهم و حیاتی، زمینه اثربخشی بالاتر و موفقیت صاحب بصیرت را مهیا خواهد کرد و مهم‎تر از همه،

۳. رعایت تقوا در همه عرصه‎‎ها از جمله در مسائل سیاسی و اجتماعی، راه‎‎های خروج از بن‎بست‎‎ها و موانع را فراهم خواهد نمود؛ زیرا به فرموده خداوند بزرگ «... وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا، وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ.../ هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بیرون‏شدنى قرار مى‏دهد، و از جایى كه حسابش را نمى‏كند به او روزى مى‏رساند» (سوره طلاق، آیات ۲و۳)

از ضروریات و مقدمات دیگر کسب عمیق‎ترین لایه بصیرت،

۴. آشنایی به میزان‎‎ها و ویژگی‎های مطلوب برگرفته از اسلام ناب محمدی (صلی‎الله‎علیه‎و‎آله‎وسلم) با نگاه اجتهادی حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنه‎ای (مدظله العالی) است که در کمال اطمینان‎زایی و حجیت، محک راستی و کژی گفتارها، رفتار‎ها و عمل هر یک از حق جویان با همراهان، رقبا و مخالفین قرار گیرد،

۵. داشتن منظومه کلی، شابلون و الگویی دقیق و قابل اطمینان برگرفته از شاخص‎‎های بخش چهار برای تعیین دقیق جایگاه هر عنصر و نسبت‎‎های بین آن‎‎ها و

۶. برداشتی واقعی از فعالان و بازیگران در صحنه را براساس شناخت درست خصوصیات همه عناصر آن فراهم نماید تا با

۷. برنامه‎ریزی، اقدام به‎هنگام و استقامت هوشمندانه در موضع حق،

۸. مخاطب‎شناسی درست و مواجهه تبیینی و اقناعی و

۹. تغییر روش‎ها با حفظ اصول بنابر نیاز صحنه با تاکید مجدد بر مقدمات ضروری پیش گفته از جمله رعایت تقوا در همه زمینه ها شرایط استنباطی فعال و اجتهادی روشمند و مواجهه دقیق و حساب شده با عناصر و پدیده‎ها را در محیط های پیرامونی فراهم آوریم.

قواعد و بایسته های کلی و ضروری

۱. اعتماد به سنت‎‎های الهی و حرکت در مسیر اراده و خواست متجلی شده خداوند در قرآن و سنت، اصلی است که اعتقاد به آن و عمل مناسب مطابق با آن، سبب فلاح و رستگاری خواهد بود.

۲. موفقیت و وظیفه قرارگیری و تقویت محور‎های سلطه‎ستیزی، اسلام ناب محمدی (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم)، خودی، خودی ملازم و آرمانگرای واقع‎بین (بخش‎‎های پنج‎گانه) با دقت در فرمایشات حضرت امام (ره) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی میسر خواهد شد.

۳. تعریف درست ارزش‎‎ها و آرمان‎‎های انقلاب اسلامی، داشتن نقشه راه درست برای رسیدن به آ‎ن‎ها، ایستادگی بر اصول و انعطاف مناسب و نوگرایی در روش‎‎ها در سایه توکل به خدا، مجاهدت خالصانه و صبر و مقاومت در برابر شداید، کلید‎های موفقیت هستند.

۴. نگاه جامع و درست به افراد و گروه‎‎ها و دیدن خوبی‎‎ها در کنار کاستی‎‎ها و عیوب و تلاش برای ارتباط فعال و استفاده از ظرفیت‎‎ها برای تقویت جبهه انقلاب ضروری است.

۵. «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» اصلی ضروری است ولی باید دقت داشت که در همه بخش‎‎های سه گانه در هر سطح ـ با عنایت به طیف بودن هر بخش ‎ـ، فرصت‎‎های زیادی در بین گسل‎‎های عناصر تشکیل‎دهنده رقبا، مخالفین و دشمنان هست که با هوشمندی می‎بایست از آن‎‎ها استفاده کرد؛ مثل استفاده از اختلافاتی که در بین قدرت‎‎های جهانی مشاهده می‎شود.

۶. ۱. محبت و احترام با رقبا حتی با مخالفین پنج بخش مطلوب در قاعده دوم، ۲. مواجهه منطقی حتی با همه حتی با دشمنان جبهه انقلاب اسلامی در سراسر جهان، ۳. بیان تبیینی در حد اعلاء و شعار در حد ضرورت، ۴. بهره مندی و استفاده از همه محاسن عناصر فعال و بازیگر در صحنه حتی دشمنان جبهه حق برای پیشبرد اهداف اسلامی و ۵. پرهیز از زشتی ‎های عناصر همراه، فعال و حتی موثر در جبهه انقلاب برای جدا کردن و افتراق بین عیوب و نقص افراد در جبهه حق از زیبایی و عظمت اسلام و نظام اسلامی، اصولی اسلامی و مهم می باشد.

۷. روحیه جذب و خیرخواهی حتی برای مخالفین و دشمنان، اصل کلی و مهمی است، آن‎گونه که حضرت امام (ره) منافقین را در وصیت‎نامه خویش مخاطب قرار دادند.

۸. در هر سطح می‎توان با مشارکت و همراهی، منافع مشترکی را تعریف کرد یا اقدام و موضعی مناسب نسبت به سطوح بالاتر اتخاذ کرد، همان‎طور که رهبر معظم انقلاب از غیرمعتقدان به نظام اسلامی نیز برای حضور در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری و تعیین سرنوشت خویش دعوت کردند.

۹. در صورت هم‎نوایی افراد و گروه‎‎های فعال در جبهه خودی (سطح چهار تحلیل مدل مفهومی) با دشمنان انقلاب اسلامی و سلطه‎گران ـ‎ خاصه آمریکا ‎ـ و عدم تصحیح مواضع‎ پس از تذکر به آن‎ها، باید به این عناصر شک کرد و بر منافق بودن آن‎‎ها ظن داشت.

۱۰. با دقت در نسبت تکلیف و نتیجه، به برداشت دقیقی در نظرات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری (دامت برکاته) می‎رسیم که در آن برنامه‎ریزی و اقدام دقیق برای رسیدن به بهترین نتیجه و رعایت همه جوانب کار پیروزی جبهه حق بخشی از تکلیف بوده که در صورت عدم رعایت، مکلف به وظیفه خود عمل نکرده و به‎درستی تکلیف خویش را انجام نداده است. علاوه ‎بر اینکه در صورت انجام مطلوب همه مقدمات، نتیجه نهایی هرچه بود باید راضی به رضای خداوند بود و در این مرحله نیز نتیجه و حاصل کار مقدمات تکلیف و وظیفه جدیدی را فراهم خواهد کرد و سبب خواهد شد با برنامه‎ریزی دقیق و اقدام به هنگام عناصر حق مدار همیشه در موضع فعال قرار گیرند. حضرت امام خمینی (ره)در تحریرالوسیله در خصوص امر به معروف و نهی از منکر به‎صورتی از موضوع اشاره کرده و حکم می‎دهند که در مواجهه با اهل منکر اگر ترک منکر جز به امر به منکر نباشد و هیچ مفسده دیگری نیز پیرامون امر به منکر وجود نداشته باشد، بر ما واجب است که امر به منکر کنیم زیرا حاصل آن ترک منکر خواهد شد.

سطوح پنج‎گانه عناصر حاضر در صحنه

۱
در سطح جهانی با موفقیت انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷، قطب سومی در کنار دو قطب موجود جهانی یعنی «سلطه‎گران» و «سلطه‎پذیران» پا به عرصه حیات گذاشت، و امروز ایران اسلامی به‎عنوان قطب «سلطه‎ستیزان» معادله قدرت در سطح جهانی را به‎هم زده است.

انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ در ایران به پیروزی رسید و نظام سلطه را در مبانی نظری و در عرصه عملی به چالش کشید. حضرت امام خمینی (قدس سره) در برابر مکتب لیبرال سرمایه‎داری غربی با شعار آزادی و سرمایه‎گذاری این مکتب برای بیش از چهار قرن و در مقابل بیش از ۷۰ سال تلاش کمونیست ها با مکتب سوسیالیسم و با شعار برابری و مساوات، اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله وسلم) را مطرح نمودند و با پیام معنویت و بازخوانی مسئولیت‎‎های دین اسلام راستین در حوزه فردی و اجتماعی و ارائه تعریف درست از آزادی و عدالت، مبانی نظری نظام سلطه را متزلزل کردند و در عمل هم با شعار «نه شرقی، نه غربی» خویش، ضمن تاکید بر استقلال کشور‎ها و عدم وابستگی ملت‎ها، نحوه مبارزه را نیز دگرگون کردند و راه جدیدی را فراروی جامعه بشری گشودند و روح تازه‎ای در کالبد حق‎جویان در جهان دمیدند.

گرچه امروز آمریکا به‎عنوان محور سلطه‎گران و به نمایندگی از کفر و صهیونیسم جهانی پیگیر جهانی‎سازی تصنعی و یکپارچه‎‎سازی دنیا بر محور خویش است ولی با وجود همه ددمنشی‎‎های خود، از گذشته ضعیف‎تر شده تا جایی که با مرور سه دهه گذشته در می‎یابیم که در سال ۱۳۷۰ بوش پدر وعده نظم نوین جهانی را داد و سه ماه بعد با فروپاشی شوروی، بسیاری تحقق این وعده را راه محتوم جهان می‎دیدند. در سال ۱۳۸۰ نیز بوش پسر بعد از حادثه برج‎‎های دوقلو در آمریکا، وعده خاورمیانه بزرگ را با سناریوی تغییر در همه کشور‎های شمال آفریقا و غرب آسیا داد و افغانستان و عراق را تصرف کرد. در سال ۱۳۸۵ خانم رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا بعد از حمله رژیم اشغالگر قدس به جنوب لبنان، وعده خاورمیانه جدید با تغییر در ۴ کشور لبنان، سوریه، عراق و ایران را داد. در سال ۱۳۸۷ غده سرطانی منطقه یعنی اسرائیل به غزه حمله کرد و با ناکامی و مقدمه‎چینی دیگر، آن را در بهمن ماه سال ۱۳۹۱ تکرار کرد و نهایتا از سر زبونی، امسال نیز برای سومین بار به غزه یورش برد که نتیجه آن با عنایت الهی چیزی جز شکست نبود. این درحالی است که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سال‎‎های ۱۹۴۸، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳، اسرائیل در سه جنگ با کشور‎های عربی پیروز میدان بوده و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ حضور اشغال گرانه این رژیم جعلی از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۹ در جنوب لبنان و جنگ‎‎های ۳۳ روزه در جنوب لبنان در ۱۳۸۵ و ۲۲ روزه در ۱۳۸۷ و ۸ روزه در ۱۳۹۱ و ۵۳ روزه در ۱۳۹۳ در غزه جز شکست، حاصلی برای این رژیم وحشی و نژادپرست نداشته و این رژیم جعلی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در همه نبردها شکست خورده است.

از سویی از قدیم‎الایام، بسیاری از دولت‎‎ها و ملت‎‎ها به‎واسطه حاکمیت فرهنگ ذلت‎پذیری، بی‎اعتقادی، بی‎بصیرتی یا فقدان جرات و جسارت مطالبه حقوق خود از زورمندان، شرایط را برای استثمار خویش توسط سلطه‎گران فراهم کرده و همیشه عزت و آبروی ملی خود را فدای جبن و ترس از ظالمان کرده‎اند.

در مقابل، ایران اسلامی به نمایندگی از قطب سلطه ستیزان ـ شامل مسلمین و مستضعفین جهان ـ در مقابل آمریکا به‎عنوان محور سلطه‎گران نقش‎آفرینی می‎کند. انقلاب اسلامی به‎دنبال زمینه‎سازی در تحقق وعده الهی برای حکومت صالحان بر کره خاکی و جهانی شدن آن است که ان‎شاءالله با ظهور منجی عالم بشریت، حضرت حجت (عجل‎الله‎تعالی‎فرجه‎الشریف) محقق خواهد شد، از این رو پیام اعتقادی، فرهنگی و عقلانی ایران اسلامی زلزله‎ای بر پایه‎‎های استکبار افکنده و در سایه الطاف الهی امروز کانون این تحول خدایی در سطح جهانی از همیشه توانمندتر گشته و به‎صورت زیبایی راه «تقابل» با فرهنگ سلطه‎پذیری و فراتر از آن مقابله با سلطه‎گران برای اضمحلال آن‎‎ها را در پیش گرفته و با منطق درست در «رقابت» با سلطه‎گران برای جذب سلطه‎پذیران به تقویت جبهه سلطه‎ستیزان می‎پردازد.

می‎توان با تحلیل جهان در پرتو اندیشه سیاسی اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله وسلم) پیرامون الگو‎های حاکم بر جهان «سلطه‎گری»، «سلطه‎پذیری» و «سلطه‎ستیزی»، ویژگی‎‎ها و نوع مواجهه با هر یک را به‎اختصار بیان داشت:

الف) سلطه‎گران

۱. بر محور آمریکا به نمایندگی از کفر و صهیونیسم جهانی و زورگویان عالم

۲. برخورداری از قدرت‎ مادی هوشمند و خوی سلطه‎گری و پیگیری مجدانه جهانی‎سازی تصنعی و یکپارچه‎سازی دنیا در قالب نظم نوین جهانی

۳. پیگیری توسعه مدل غربی و گسترش آن در سراسر جهان

۴. تلاش برای حفظ رژیم صهیونیستی و پیشرفت سلطه در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا با اختلاف‎افکنی در بین مسلمین

۵. برخورداری از بن‎بست‎‎ها و شکاف‎‎های اجتماعی مختلف در جوامع خویش

۶. توسل به دروغ، خشونت، غارت و جنایت برای رسیدن به اهداف نامشروع خود

۷. رو به افول و اضمحلال بودن و برای رسیدن به اهداف خود در وضعیت ضعیف‎تر و زبون‎تر از گذشته قرار گرفتن

ب) سلطه‎پذیران

۱. شامل اکثر دولت‎‎های جهان

۲. فقدان جرات و جسارت مطالبه حقوق خود به‎علت حاکمیت فرهنگ ذلت‎پذیری، بی‎اعتقادی، بی‎بصیرتی

۳. پیروی از مدل‎‎های توسعه غربی دیکته شده توسط سلطه‎گران

۴. فدا نمودن عزت و آبروی ملی به‎واسطه جبن و ترس از ظالمان

۵. درمانده و خسته از پیروی، بردگی و غرب‎زدگی

۶. ظلم‎‎پذیر ولی علاقه‎مند به سلطه‎ستیزان که فرصتی برای انقلاب اسلامی است.

ج) سلطه‎ستیزان

۱. ایران اسلامی، محور و نماینده قطب سلطه‎ستیزان (شامل مسلمین و مستضعفین جهان) است

۲. پیگیری و زمینه‎سازی برای تحقق وعده الهی در حکومت صالحان و جهانی شدن

۳. پیروی از مدل پیشرفت اسلامی

۴. در حال عبور سخت و دشوار از دسیسه‎‎های سلطه‎گران و آفات دوره جهاد اکبر و حرکت در مسیر ارائه الگویی نمونه

۵. پیام اعتقادی، فرهنگی و عقلانی در کانون این تحول خدایی، زلزله ای است‎ بر پایه‎‎های استکبار

۶. ایران اسلامی توانمندتر از همیشه در سطح جهانی است.

نوع مواجهه ما در سطح یک:

«مخالفت» با سلطه‎گران و فرهنگ سلطه‎پذیری در سراسر جهان

«تقابل» با سلطه‎گران برای اضمحلال آن‎ها

ارائه منطق درست «رقابت» با سلطه‎گران برای جذب سلطه‎پذیران

«تعامل» جدی با سلطه‎پذیران برای همراه کردن آن‎ها

بهره‎مندی از همه فرصت‎‎های منطقه‎ای و جهانی برای کمک به سلطه‎ستیزان، محرومین و مظلومین جهان و انسجام بین آن‎ها

«مذاکره» با سلطه‎گران با رویکرد نرمش قهرمانانه، مثل مذاکره پیرامون موضوع فناوری هسته‎ای یا در صورت تصور منفعت برای مستضعفین و مسلمین جهان، مثل مذاکره سه‎جانبه ایران، عراق و آمریکا برای کمک به مردم شریف عراق

تقویت ساخت مستحکم درونی نظام اسلامی به‎عنوان مهم‎ترین پاسخ به سلطه‎گران در همه شرایط.

۲
انقلاب اسلامی با طرح «اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله وسلم)» در کنار دو الگوی اسلام آمریکایی یعنی «اسلام تکفیری» و «اسلام سکولار» که از سوی غرب و نظام سلطه در جهان اسلام تبلیغ و حمایت می‎شد، الگوی جدید و اندیشه اصولگرایی، معتدل و عقلانی را به جهانیان معرفی کرد:

تا پیروزی انقلاب اسلامی، حاکمیت اسلام آمریکایی در کشور‎های اسلامی، در دو قالب اسلام متحجر و اسلام سکولار رخ نمایی می‎کرد ولی از سال ۱۳۵۷ با تجلی اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله وسلم) در ایران، عملا جهان اسلام شاهد رقابت این سه‎گانه است.

عربستان به‎عنوان عامل بی‎واسطه سلطه‎گر در جهان اسلام، با ترویج اسلام متحجر و تکفیری «محور سازش» را در قبال رژیم جعلی اسرائیل شکل داده و با ترویج تعصب، تحجر و خشونت میان ادیان یا مذاهب اسلامی نمودی از «اشداء با مومنین و رحماء با کفار» بوده که خود باعث اسلام‎هراسی، ترویج سکولاریسم و بی‎دینی می‎شود.

در بین ملل اسلامی نیز، ترکیه منادی اسلام سکولار بوده و به فکر ظهور امپراتوری عثمانی ثانی است. پس از بیداری اسلامی در جهان اسلام، این کشور با همکاری مصر و قطر در رویه‎ای دوگانه و منفعت‎طلبانه به تقویت «محور اخوانی» پرداخته و با پیگیری سیاست‎‎های توسعه‎طلبانه در منطقه‎، مشکلات فراوانی ایجاد کرد. با شکست این سیاست‎‎های نادرست، اینک نیز با هم‎دستی با سلطه‎گران و سرپنجه‎‎های متحجر آنان در محور سازش در منطقه با ادامه کمک به جنگ‎‎های قبیله‎ای و مذهبی در عراق، سوریه، لبنان و... درحال دامن‎زدن به سیاست‎‎های سلطه‎گران در جهان اسلام است.

اما در مقابل، ایران اسلامی با تمسک به اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه وآله وسلم) با تشکیل «محور مقاومت» و پیگیری وحدت جهان اسلام و آزادی قدس شریف با ارائه الگویی اعتقادی، حماسی و عقلانی به مسلمانان و مظلومان و نمودی جامع از تکیه به اسلام عزیز و تاکید بر عزت‎مداری، استقلال‎جویی، آزادی‎طلبی و پیشرفت‎خواهی توانسته راه اعتلا و ترقی خویش را طی کند.

نتیجه بیش از ۳۵ سال هماوردی سه رویکرد غالب در حوزه کشور‎های اسلامی ـ به‎ویژه بعد از بیداری اسلامی در منطقه‎ـ، قدرت گرفتن اسلام انقلابی و تقویت محور مقاومت تا حدی است که امروز بدون حضور و اراده ایران در معادلات منطقه‎ای هر راهبردی بی‎اثر یا کم اثر خواهد بود، ولی راه مطلوب فراروی منادیان اسلام ناب «تقابل هوشمندانه» با محور سازش و «رقابت مدبرانه» با اسلام سکولار و اخوانی است تا ضمن تعامل مطلوب با فعالان جهان اسلام، روزبه روز بتوانند محور حق را در جهان اسلام با برادری بین مذاهب اسلامی سنی و شیعی گسترش داده و اسباب اضمحلال اسلام آمریکایی را فراهم آورند.

از این رو به اختصار می‎توان در تحلیل جهان اسلام در پرتو اندیشه سیاسی اسلام ناب محمدی (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم)، به فعالان و بازیگران این صحنه، مروجان «اسلام متحجر و تکفیری»، «اسلام سکولار» و «اسلام ناب محمدی (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم)» پرداخت و به ویژگی‎‎ها و نحوه تعامل با آن‎‎ها اشاره کرد:

در ارتباط با تحلیل جهان اسلام در پرتو اندیشه سیاسی اسلام ناب به اختصار می‎توان گفت:

الف) اسلام متحجر و تکفیری

۱. با محوریت عربستان

۲. تشکیل محور سازش با رژیم جعلی اسرائیل در برابر محور مقاومت برای آزادسازی قدس شریف

۳. ترویج تعصب، تحجر و خشونت میان ادیان یا مذاهب اسلامی و پیگیری شیوه اشداء با مومنین و رحماء با کفار

۴. تلاش برای گسترش الگوی بدوی خود در سطح جهان

۵. مخالفت با ارکان تفکر و تمدن اسلامی (نوگرایی، سماحت، عقلانیت و...)

۶. فراهم کردن اسباب اسلام‎هراسی و ترویج سکولاریسم و بی دینی با معرفی زشت دین اسلام

۷. دامن زدن به جنگ‎‎های قبیله ای و مذهبی در جهان اسلام و ترویج تروریسم و خشونت در جهان

۸. عامل مستقیم سلطه‎گران در جهان اسلام با دامن زدن به تفرقه بین مذاهب اسلامی و تحریک گروه‎‎های سلفی و تکفیری برای ایجاد جنگ شیعه و سنی

ب) اسلام سکولار

۱. با محوریت ترکیه

۲. معتقد به جدایی دین از سیاست

۳. شرکت موثر در تقویت محور اخوانی در جهان اسلام

۴. تلاش برای گسترش الگوی غربی در جهان اسلام

۵. بهره‎مندی از لیبرال‎ـ دموکراسی درجه دوم و تقلیدی و افتادن به دام اسلام مطلوب واشینگتن، لندن و پاریس

۶. مماشات با رژیم صهیونیستی و دراز کردن دست آشتی به‎سوی آمریکا و ناتو

۷. همکاری با نماد اسلام متحجر و خشن

۸. ترویج روحیه سلطه‎پذیری در جهان اسلام

ج) اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه وآله وسلم)

۱. با محوریت ایران اسلامی

۲. تشکیل محور مقاومت در بین ملل اسلامی و تلاش برای آزادی قدس شریف

۳. دفاع از قرآن و سنت پیامبر (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) و اهل بیت (علیهم‎السلام) و احیای امت اسلامی

۴. معتقد به کمک به همه مستضعفین و مسلمین و حمایت از همه مجاهدان اهل سنت و شیعی به‎عنوان واجب شرعی

۵. اعتقاد، التزام و تاکید بر آزادی و حضور واقعی مردم در تعیین سرنوشت خویش با توسعه عملی مردم‎سالاری دینی (نه لیبرال‎ـ ‎ دموکراسی غربی)

۶. تاکید بر استقلال ملت‎ها (نه مجوز زیست ملت‎‎ها در قالب برده‎داری نوین تحمیلی از سوی استکبار جهانی)

۷. ترویج اسلام رحمانی با پیام اشداء علی الکفار و رحماء بینهم (نه اسلام نفاق و مروج کفر و خشونت)

۸. تاکید بر ارزش‎‎های ناب اسلامی (نه سرمایه داری غرب و مصرف زدگی و انحطاط اخلاقی)

۹. معتقد به قیام ملت‎‎ها (و نه به ترور)

۱۰. اعتقاد به وحدت اسلامی (نه غلبه و تضاد مذاهب) و برادری مسلمین (نه برتری قومی و نژادی)

۱۱. معتقد به جهاد اسلامی (نه خشونت علیه بی گناهان)

۱۲. پیگیری تشکیل تمدن اسلامی

نوع مواجهه ما در سطح دو:

«تقابل هوشمندانه» منادیان اسلام ناب محمدی (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) با محور سازش

«رقابت مدبرانه» پیروان اسلام ناب با اسلام سکولار و اخوانی

«ترویج برادری» بین مذاهب اسلامی سنی و شیعی برای اضمحلال اسلام آمریکایی

کمک به نهضت‎‎های آزادی‎بخش و ملت‎های مظلوم در جهان اسلام

مقابله با خط تسامح‎انگاری صهیونیسم و تاکید بر اصل بودن مسئله فلسطین و آزادی قدس شریف

آگاهی ملت‎‎ها و پیگیری تشدید بیداری اسلامی و بازیابی هویت اسلامی

«همکاری» با همه کشور‎های اسلامی و تلاش برای تحقق تمدن اسلامی

۳
نسبت گروه‎‎ها با نظام اسلامی در عرصه سیاسی کشور نیز فارغ از عِده و عُده هر بخش، شامل سه گروه «حامیان انقلاب اسلامی و خودی»، «عناصر ضد انقلاب و غیر خودی» و عوامل «بی‎تفاوت و غیر سیاسی» است.

بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با چهار گروه در اندیشه و روش، مبارزه و رقابت کردند ـ ۱. عناصر وابسته، فراماسونر و حامی رژیم سفاک پهلوی با تفکر باستان‎گرایانه و فرصت‎طلبانه که مقوم دستگاه ستم شاهی بودند ۲. گروه‎‎های اسلامی متحجر و غیرانقلابی که بیشترین ضربه را به انقلاب و امام (ره) زده و اساسا قائل به مبارزه با طاغوت برای رفع فساد و ستم نبودند ۳. ملی‎گرا‎ها و گروه‎‎های التقاطی اسلامی ـ غربی (نهضت آزادی) که مبارزه پارلمانتاریستی را ترویج و درخواست اصلاحات با حضور شاه را داشتند. ۴. گروه‎‎های التقاطی اسلامی ـ شرقی (منافقین) و گروه‎‎های الحادی (فدائیان و...) که هر دو دسته حرکت‎‎های کور مسلحانه را پیشه‎ کرده بودند ـ وپس از پیروزی انقلاب نیز ضدیت با نظام اسلامی به‎طور بالفعل یا بالقوه در چهره عناصر چهارگانه مشخص و آشکار شد و تاکنون جنایت‎‎ها و خیانت‎‎های متعددی از آن‎ها علیه اسلام عزیز، نظام اسلامی و مردم شریف ایران اسلامی رخ داده است؛ لذا این عناصر پایه غیرخودی‎‎ها را بنیان نهادند. طی ۳۵ سال گذشته نیز افراد و گروه‎‎هایی که به دلایل مختلف و متفاوت با روند رو به رشد انقلاب اسلامی همراهی نکرده و به‎عنوان ریزش‎‎های انقلاب به کاروان چهارگانه فوق‎الذکر پیوستند از جمله عناصر غیر خودی محسوب می‎شوند. این گروه‎‎ها علی‎رغم اختلافات نظری و عملی مختلف پس از چهار نشست مقدماتی در تابستان ۱۳۹۱ در پاریس به وحدت رسیده و هماهنگی لازم برای فعال کردن همه گسل‎‎های مذهبی، قومی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و... در ایران را در دستور کار قرار خود دادند.

گروه‎‎های بی‎تفاوت و غیرسیاسی نیز هرچند کم تعداد هستند ولی همیشه مورد نظر بوده و باید به‎عنوان ظرفیت‎‎هایی که به‎طور جدی فرصت یا تهدیدی بالقوه هستند، مدنظر قرار گیرند.

گروه‎‎های خودی همیشه در کلام نورانی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و خلف صالح ایشان حضرت امام خامنه‎ای (مدظله العالی) مورد تاکید و حمایت قرار گرفته‎اند. این عناصر علی‎رغم اختلاف سلایق و نظرات مختلف که دارند انقلاب، کشور و نظام جمهوری اسلامی را از خود می‎دانند و به اصل اسلام، حاکمیت آن و آرمان‎‎های برخاسته از انقلاب اسلامی و راه امام، وصیت‎نامه‎ ایشان و ولایت فقیه به‎عنوان میراث بزرگ آن عزیز سفرکرده معتقد بوده یا لااقل در بیان، اظهار همراهی می‎کنند.

از همین رهگذر مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۸ با فراخوان همه طیف‎‎ها و گرو‎‎های سیاسی خواستار همدلی و همراهی آنان برای تشکیل جبهه دفاع از انقلاب اسلامی براساس چهار اصل اسلام، انقلاب اسلامی، سیره و روش حضرت امام و ولایت فقیه شدند که این امر بازگوکننده اهمیت وحدت و دقت نظر خودی‎‎ها برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی است. این عناصر می‎‎بایست هوشیار بوده و از سر غفلت یا نادانی یا از سر کینه‎توزی با سایر گروه‎‎های معتقد به انقلاب اسلامی رفتاری خصمانه نکنند برای اینکه در صورت حرکت در مسیر ضدیت با قانون و لغزیدن در دام دشمن، بی‎شک از جرگه خودی‎‎ها خارج خواهند شد. آن‎گونه که با کمال تاسف در فتنه سال ۸۸ رخ داد و جمعی از خودی‎‎ها را به‎ علت دنیاپرستی، مقام‎دوستی و همراهی با دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی از جرگه همراهی با انقلاب و جبهه خودی به تقابل با آن کشاند.

از این رو در ارتباط با تحلیل سطح ملی در پرتو اندیشه سیاسی اسلام ناب (نسبت گروه‎‎ها با نظام اسلامی) به اختصار می‎توان گفت:

الف) غیرخودی‎ها

۱. غریبه‎‎های مشتاق سلطه آمریکا

۲. وحدت شکن و پیاده‎کننده خواست دشمنان و بلندگوی افکار و اهداف آنان

۳. صف آرایی در مقابل نظام اسلامی دارند.

۴. غیرقابل اعتماد بوده ولی برخوردار از همه حقوق شهروندی و امنیت کامل در سایه نظام اسلامی تا زمان عدم پیوستگی علنی به دشمن و انجام اقدامات غیر مسالمت‎آمیز هستند، همان گونه که امیرالمومنین (علیه‎السلام) با خوارج برخورد کردند و در نماز جمعه، هنگامی که مردی شعار خوارج را سر داد «لا حکم الا الله‎» یکی دیگر از خوارج هم برخاست و می‎خواستند اخلال ایجاد کنند که حضرت به آن‎‎ها فرمود: بنشینید! بله حکمی جز حکم خدا نیست ولکن این جمله‎ای است که از آن اراده باطل دارید، من هم‎ منتظر حکم خدا در مورد شما هستم؛ سپس فرمودند:«الا آن لکم عندی ثلاث خلال ما کنتم/ آگاه باشید تا با ماهستید (نه بر ما و مخالف مسلحانه) شما را از سه حق ممنوع‎ نخواهم کرد: «ان نمنعکم مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و لانمنعکم فیئا ما کانت ایدیکم معنا و لا نقاتلکم حتی تقاتلو/ ۱‎ـ‎ شما را از حضور در مسجد برای یاد خدا ممنوع نخواهیم کرد ۲‎ـ‎ حقوقتان را مادامی که با ما هستید قطع نخواهیم ساخت ۳‎ـ‎ تا وقتی که دست‎به سلاح نشدید با شما نخواهیم جنگید». و در سخنی دیگر حضرت فرمودند: «ان سکتوا ترکناهم و آن تکلموا حاججناهم و آن افسدوا قاتلناهم/ اگر سکوت کنند، آنان را به حال خودشان واخواهیم گذاشت و اگرحاضر به گفت‎وگو باشند با آن‎‎ها گفت‎وگو و محاجه خواهیم کرد و اگر افساد کنند با آنان خواهیم جنگید».

ب) گروه‎‎های بی‎تفاوت و غیرسیاسی

۱. پرهیز از ورود به عرصه سیاسی

۲. بی‎تفاوت نسبت به انقلاب اسلامی و سرنوشت کشور

۳. کم تعداد ولی مورد طمع غیرخودی‎‎ها و فرصت برای خودی‎ها

ج) گروه‎‎های خودی

۱. دلبستگی به انقلاب، کشور و نظام جمهوری اسلامی

۲. معتقد به اسلام، حاکمیت آن و آرمان‎‎های برخاسته از انقلاب اسلامی و راه امام و ولایت فقیه به‎عنوان میراث بزرگ ایشان

۳. اعتقاد به آزادی و استقلال ایران عزیز، عزت این ملت و پیشرفت علمی کشور

۴. زبان گویای مردم و فداکار در مسیر آرمان‎‎ها و مصالح این مرز و بوم

۵. مخالف سرسخت دشمنان ملت

نوع مواجهه ما در سطح سوم:

هوشیاری در عدم دشمن‎انگاری خودی‎‎ها در برابر هم و دوری از رفتار خصمانه با یکدیگر به‎علت غفلت، نادانی یا کینه‎توزی نسبت به‎هم

رقابت هوشمندانه خودی‎‎ها در اداره کشور و وحدت برابر تهدیدات خارجی و حصول به منافع ملی

مرزبندی شفاف خودی‎‎ها با روشنگری و بصیرت‎بخشی نسبت به غیرخودی‎‎ها و «تقابل منطقی و قاطع » با آن‎‎ها در صورت قانون‎شکنی و وابستگی و پیوستگی آن‎‎ها به بیگانگان

«مواجهه مدبرانه» و تلاش برای جذب بی‎تفاوت‎‎ها توسط خودی‎ها

۴
در داخل کشور نیز برای سنجش بیشتر جریان‎‎های سیاسی خودی نسبت به ولایت فقیه به‎عنوان تداوم‎بخش راه ولایت انبیا و معصومین (علیهم السلام) با اصطلاحات برگرفته از تعابیر دینی و مذهبی در نهج البلاغه و ادعیه شاهد سه گروه «خودی متاخر»، «خودی متقدم» و «خودی ملازم» هستیم. گرچه در ادبیات اعتقادی ما «فالراغب عنکم مارق، واللازم لکم لاحق و المقصر فی حقکم زاهق/ رویگردان از شما، خارج از دین هستند و لکن، ملازم شما به شما می‎پیوندد و آنکه در حق شما کوتاهی کرده، هلاک خواهد شد.» (زیارت جامعه کبیره) سرنوشت غیرملازمین قرین به سعادت نخواهد بود.

یکی از نمود ‎های بارز تلقی «خودی متاخر» یا عقب افتاده از ولایت فقیه متجلی در تفکرات گروه ‎هایی هم‎چون کارگزاران سازندگی و اصلاح‎طلبان است.

«خودی متقدم»، جلو رونده نسبت به ولایت فقیه نیز در قامت عناصری هم‎چون جریان انحرافی رخ می نماید و «خودی ‎های ملازم» نیز در سنجش نسبت به خط ولایت فقیه، کسانی هستند که علاوه بر اعتقاد به باور‎های انقلاب اسلامی، با پیگیری تحقق آرمان ‎های بنیانگزار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(رحمت‎الله علیه)، پیروی از خلف صالح او مقام معظم رهبری را بر خود فرض می دانند و به‎دنبال ساخت جامعه‎ای الگو و اسلامی براساس الگوی پیشرفت اسلامی است.

چند نکته مهم:

۱. آحاد مردم، خودی بوده و این توانایی و هنر نخبگان است که برای حفظ آنان در مقابل تهاجمات همه‎جانبه دشمنان اسلام بکوشند و در این زمینه از منظر نگاه اجتهادی حضرت امام خمینی (ره) با محوریت وصیت‎نامه ایشان و فرمایشات و منویات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به هدایت و جذب ایشان بپردازند.

۲. تقویت و مطالبه عناصر سازنده ساخت مستحکم درون نظام اسلامی با اولویت توجه به فرهنگ با عنایت به عدم دغدغه انقلابی تجدیدنظرطلبان در این حوزه، تهاجم فرهنگی نظام سلطه و ضرورت تقویت جناح فرهنگی مومن، تداوم و گسترش کار فرهنگی توسط جوانان مومن انقلابی، نقادی هوشمندانه و منصفانه، همگانی‎سازی اقتصاد مقاومتی و توسعه گفتمان پیشرفت علم با هدف اینکه افکار عمومی را متوجه کند که راه برون رفت از مشکلات، سازش نیست، بلکه روی پای خود ایستادن است.

۳. با عنایت به طیف بودن هر سه بخش و اینکه اکثریت طیف خودی‎‎های متقدم و متاخر، عمدتا از سر بی‎اطلاعی دچار مشکل شده و جذب حداکثری آن‎‎ها ضروری است، اکثریت آن‎‎ها خودی محسوب می‎شوند ولی عناصر افراطی این دو بخش غیرخودی هستند.

۴. تلاش برای جلوگیری از تکرار قطعه تلخی از تاریخ صدر اسلام و آسیب‎رسانی کسانی که سابقه مجاهدت در انقلاب اولیه اسلام را داشتند اما در مسیر پیروی از اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله وسلم) ثابت‎قدم نماندند و به مردم بی‎اعتقادی خود را اعلام نکرده و با تابلوی انقلابی‎گری بر طبل تفرقه، سستی و بی‎ایمان کردن مردم کوبیده و آب به آسیاب دشمن ریخته و سبب اشتباه توده‎‎های مردم شدند.

در صورت مشاهده همراهی و هم نوایی یکی از عناصر جبهه خودی با دشمنان انقلاب اسلامی و سلطه‎گران، به‎ویژه آمریکا می‎بایست در ابتدا ایشان را از نادرستی فعلشان مطلع کرد و در صورت عدم اصلاح در گفتار، رفتار و اعمال، انگشت اتهام نفاق را به‎سویشان نشانه رفت و دیگران را از خطرشان آگاه کرد.

از این رو در خصوص جبهه انقلاب در پرتو اندیشه سیاسی اسلام ناب محمدی (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) و نسبت گروه‎‎های خودی با ولایت فقیه به اختصار می‎توان گفت:

الف) خودی‎‎های متاخر

۱. عقب افتاده از ولایت فقیه در چهره گروه‎هایی هم‎چون کارگزاران سازندگی و اصلاح‎طلبان

۲. اقتباس از الگوی توسعه غربی

۳. جریان سازش با سلطه گران با قبول نظم ظالمانه حاکم سلطه در جهان و پیگیری زیست مسالمت‎آمیز با دنیای غرب به رهبری آمریکا

۴. فراموش‎کردن جهت‎گیری نهضت حضرت امام (ره) و عدول از آرمان‎‎های امام راحل و عدم پایبندی جدی به آرمان‎ها و شعار‎های انقلاب اسلامی

۵. روایت لیبرال از انقلاب اسلامی و ترویج سبک زندگی رفاه‎زده و غربی

۶. در عرصه جهانی سلطه پذیر بوده و در جهان اسلام نیز پیگیر تحقق الگوی اسلام سکولار هستند.

۷. حداکثر افق فراروی ایران را کشوری با تاثیرات متوسط منطقه‎ای آنهم به شرط همراهی با نظام سلطه و با اجازه ایشان می‎دانند.

۸. نداشتن تقوای جمعی و نفی فتنه سال ۱۳۸۸ و حمایت تلویحی از فتنه گران

۹. بی‎دقتی در مصرف بیت المال و رونق فساد در زیر مجموعه آن ها.

همان گونه که اشاره شد یکی از نمود ‎های بارز تلقی «خودی متاخر» یا عقب افتاده از ولایت فقیه متجلی در تفکرات گروه ‎هایی هم‎چون کارگزاران سازندگی و اصلاح‎طلبان رخ می‎نماید. به‎طور نمونه در صفحه ۷۶ جلد اول «مبانی نظری برنامه چهارم توسعه کشور» که در تابستان سال ۱۳۸۳ توسط سازمان مدیریت و برنامه‎ریزی کشور در دو جلد، در زمان جناب آقای خاتمی منتشر شد آمده است: «شواهد موجود حاکی از وجود نوعی سلسله مراتب قدرت در سطح نظام بین‎المللی است: ابر قدرت آمریکا، (تاثیرگذار بر ساختار نظم جهانی)، قدرت‎‎های بزرگ (روسیه، اتحادیه اروپا، چین و تا اندازه‎ای هند، ژاپن، برزیل در آینده با تاثیرگذاری نسبی و عمدتا منطقه‎ای بر ساختار نظم جهانی)، قدرت‎‎های متوسط (که درجه تاثیرگذاری آن‎ها بر نظم جهانی قابل توجه نیست)، قدرت‎‎های کوچک (تاثیرپذیر از قواعد نظم جهانی)».

همچنین در این مجلد آمده است:

«دولت‎‎های ملی در تنظیم و اجرای قوانین داخلی ناگزیر باید از قوانین، قواعد، استاندارد‎ها و هنجار‎های بین‎المللی تبعیت نمایند».

«اهمیت طرح این مباحث، از آن روست که اکنون در شرایط نوین مناسبات سیاسی و اقتصادی و بین‎المللی، نوعی گرایش‎‎های مسلط و قانونمندی‎‎ها شکل گرفته که همه کشورها و از جمله کشور‎های در حال توسعه به‎نحو اجتناب ناپذیری در فرآیند توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود باید از آن آگاه باشند تا بتوانند از فرصت‎‎هایی که در جریان جهانی شدن اقتصاد برای همه کشور‎ها پیش آمده بهره‎مند گردند. ایران نیز از این قاعده کلی مستثنا نیست».

«امروزه بر همه مسئولین جمهوری اسلامی ایران اثبات شده که کشورمان در تقابل با قدرت آمریکا و اسرائیل، با حالت انزوا و صرفا متکی بر خود، قادر نخواهد بود مسائلی از قبیل فقر، بیکاری، عدم توسعه، عدم تولید، عدم صادرات و... را حل نماید. حل معضلات فوق در همه جهان با اتصال به اقتصاد جهانی و بهره‎برداری از سرمایه‎گذاری و تکنولوژی خارجی، مقدور و ممکن می‎باشد. لذا این عامل مهم در برنامه چهارم توسعه، بایستی به دقت مورد مداقه قرار گیرد و جایگاه آن به وضوح برای جهانیان و سرمایه گذاران خارجی روشن شود».

«برای موفقیت یک برنامه توسعه‎ای، بایستی در سطح بین‎المللی چهره‎ای همگرا، همکار و ائتلافی از خود نشان داد. هرگونه تغییر نوازندگی خارج از ارکستر بین‎المللی، به خارج کردن جمهوری اسلامی ایران از فهرست کشور‎های مطمئن برای سرمایه‎گذاری، و به اطلاق کشوری با درجه ریسک بالا، و به کشوری که صدور تکنولوژی به آن خطرناک است و از این قبیل تبدیل می‎شود، که وقوع چنین حالاتی سم مهلک برای هر برنامه توسعه در نسخه قدرت ملی می‎باشد».

ب) خودی‎‎های متقدم

۱. جلو افتاده نسبت به ولایت فقیه در قامت عناصری هم‎چون گروه انحرافی

۲. دارای حرکت‎های غیر منطقی و بی‎مبنا و برخوردار از حرکت‎‎های سینوسی و بدون داشتن الگوی پیشرفت و توسعه خاص

۳. عدم کمک به تحقق شعار‎های اساسی انقلاب با حرکت‎های شعارگونه و احساسی بدون عمل مناسب و شایسته

۴. زدن آسیب جدی به جبهه انقلاب و به‎ویژه به وحدت خودی‎های ملازم

۵. در سطح جهانی به ظاهر سلطه ستیز بوده ولی به‎دنبال ارتباط پنهانی با آمریکا هستند.

۶. به‎دنبال رسالت‎‎های جهانی با تشکیل جبهه محرومین اما با برنامه و شعار‎هایی غیر از شعار‎ها و برنامه‎‎های نظام اسلامی

۷. عدم شناخت اسلام و مواجهه سطحی و غیر درست با آن

با توجه به ویژگی‎‎های ذکر شده این بخش، این عناصر در قامت گروه‎ها و افرادی مثل گروه انحرافی در دولت قبل رخ می نماید. بی‎منطقی ایشان و نادرستی تفکرشان در بیان هولوکاست و در کنار اعلام دوستی با مردم اسرائیل، دادن شعار عدالت خواهی و مبارزه با فساد، ولی برای اطرافیان خویش حریم و خط قرمز قائل شدن یا در خصوصی‎سازی سایپا، اموال بیت المال را به یغما دادن حکایت از تاکید بر شعار و عدم التزام به عمل مناسب دارد. در خصوص نوع نگاه به اسلام نیز، عبور از اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) ـ مطابق با نگاه اجتهادی حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری ـ و اظهار رسیدن به سعادت بدون نیاز به مسلمان شدن و... نکاتی از این دست می‎باشند.

ج) خودی‎‎های ملازم

۱. توجه به ارزش‎‎های اسلامی و انقلابی و همراهی با ولایت فقیه ویژگی ممتاز این گروه‎ها می‎باشد.

۲. اصلاح‎طلبی و مبارزه با فقر، فساد و تبعیض در کنار آزادی خواهی و عدالت طلبی

۳. اعتقاد به باور‎های انقلاب اسلامی و پیگی پیگیری تحقق آرمان‎های آن در سراسر جهان

۴. سلطه ستیز و مخالف سیاست‎های استکباری نظام سلطه و مقابله مدبرانه با آن

۵. فرض دانستن دفاع از مظلومین و مستضعفین جهان

۶. به‎دنبال ساخت جامعه‎ای الگو و اسلامی براساس الگوی پیشرفت اسلامی

۷. پیگیری تحقق تمدن اسلامی

نوع مواجهه ما در سطح چهارم:

پرهیز از دشمن‎انگاری این سه گروه نسبت به یکدیگر

رقابت سیاسی سالم با هم برای کسب پیروزی در انتخابات

همکاری و مشارکت در ساختن ایران اسلامی با الگوی درست پیشرفت اسلامی

وحدت در دفاع از مصالح عمومی (دفاع از فناوری هسته‎ای و...) و در مقابل دشمن انقلاب اسلامی و ایران عزیز (تهدید دشمنان داخلی و خارجی و...) برای جلوگیری از آسیب‎پذیری و رخنه در صفوف ملت برابر بیگانگان

ضرورت پرهیز همه خودی‎‎ها از نزدیکی به غیرخودی‎‎ها و دشمن به‎ویژه آمریکا

تذکر به خودی‎‎های همراه و هم‎نوا با دشمنان انقلاب اسلامی به‎خصوص آمریکا و در صورت عدم تجدیدنظر این عناصر، متهم کردن آن‎‎ها به نفاق، دوری از ایشان و آگاهی مردم نسبت به چهره واقعی آن‎ها

۵
در سال‎‎های اخیر تفاوت‎‎هایی میان طیف‎‎های مختلف جریان خودی‎ ‎ملازم رخ داد که با خصوصیت‎‎های مطرح شده از منظر مقام معظم رهبری، آن‎‎ها را می‎توان به سه گروه «آرمان‎گرای واقع‎بین»، «آرمانگرا» و «واقع‎گرا» دسته‎بندی کرد. ابتدای دهه ۸۰ با بهره‎گیری از سه ویژگی، رخداد مبارکی آغاز شد:

۱. مبانی نظری صحیح برگرفته از فرمایشات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی

۲. استفاده از فرصت دعوت به همگرایی گروه‎‎های داخل جبهه انقلاب در سال ۱۳۷۸ توسط مقام معظم رهبری

۳. بهره‎برداری از تعریف درست اصلاحات ارائه شده توسط معظم‎له و ایجاد مطالبات حقیقی صورت گرفته توسط ایشان با تاکید جدی بخشی از خودی‎‎ها بر اصول اساسی انقلاب اسلامی به‎همراه دوری از سهم‎خواهی و تجدیدنظر در روش‎ فعالیت اجتماعی.

همه این عوامل سبب شد تا جهت اداره کشور تغییر کرده و در مقام عمل نیز اصولگرایان موفقیت‎‎های متعددی را در انتخابات‎‎های مختلف به‎دست‎ آورند. اما در ادامه آفات سهم‎خواهی، غرور، تفسیر نادرست از اصول و شرایط کشور، تفرقه را در بین خودی‎‎های ملازم حاکم کرد و در پرتو عملیات روانی و نفوذ برخی عناصر دیگر نیز روند جدایی بین آن‎‎ها تسریع یافت. اینک برای جبران خطا‎های گذشته و دقت در مسیر آینده نیازمند کالبدشکافی دقیق براساس مطلوب‎‎های ارائه شده از سوی حضرت امام خمینی (ره) و حضرت امام خامنه‎ای (ادام الله ظله الشریف) هستیم.

چند نکته مهم:

۱. هر گروه یا فرد ممکن است در یک رخداد سیاسی اجتماعی رفتاری از سنخ «آرمانگرایی واقع بینانه»، «واقع بینی صرف» یا «آرمانگرایی صرف» داشته باشد. مهم درک صحیح راه درست و شیوه مورد پسند از منظر اسلام ناب است که پیگیری آن ما را موفق به طی طریق درست برای آینده می نماید.

۲. هر عنصری با هر نام و نشانی با تطبیق رفتار‎های خویش با «آرمانگرایی واقع بینانه» می تواند در زمره افراد یا گروه ‎هایی قرار گیرد که در مسیر درست انقلاب اسلامی در حرکت هستند.

۳. اساس موفقیت آینده جبهه انقلاب در تکثیر خالصین با مولفه های «آرمانگرایی واقع بینانه» و وحدت بر محور اصول، تقویت جایگاه خدمتگزاری به مردم و حضور فعال و دقیق مطابق با نیاز‎های جامعه در عرصه های مختلف می باشد.

۴. توجه به تکلیف و نتیجه در بیان و سیره عملی حضرت امام و مقام معظم رهبری، که بیان گر تفکیک بین برنامه‎ریزی دقیق و به کارگیری همه تدابیر برای رسیدن به نتیجه مطلوب ـ به‎عنوان بخشی از تکلیف در مقابل نگاه عمل‎گرایانه یا بدون توجه به وظایف مکلفین در پیگیری نتیجه در چارچوب ارزش‎ها و احکام ناب اسلامی ـ است که بی‎دقتی و خلط در آن، سبب شکست جبهه انقلاب اسلامی خواهد شد.

۵. افراد و گروه ‎هایی که عالمانه مسیری غیر از «آرمانگرایی واقع بینانه» را طی می کنند خود را از قافله انقلاب اسلامی جدا نموده و مسیر ناصوابی را دنبال می نمایند که آسیب آن برای همه خواهد بود.

۶. انتخاب اصلح برای اموری هم‎چون تقلید و انتخاب امام جماعت با انتخاب اصلح برای انتخابات تفاوت‎‎های جدی دارد. در انتخابات باید کوشید شایسته‎ترین را شناخت و به مردم معرفی کرد و برای پیروزی آن تلاش کرد ولی در صورت عدم اقبال اجتماعی به فرد مورد نظر و عدم امکان پیروزی ایشان، باید اصلح را در قامت فردی دید که در بین عناصر صلاحیت دار، بالاترین اقبال مردمی را دارد. در واقع در انتخاب نهایی، اصلح همان صالح مقبول است که بعضا در تعارض با برداشت‎‎های سطحی از اصلح قرار می‎گیرد.

۷. با دقت در مدل ارائه شده بیشترین ارتباط را می توان بین «خودی متاخر با واقع گرایان صرف» و «خودی متقدم با آرمانگرایان صرف» مشاهده کرد.

از این رو پیرامون پیروان راستین ولایت در پرتو اندیشه سیاسی اسلام ناب و مطلوب‎‎های بیان شده در کلام ولایت به اختصار می‎توان گفت:

الف) واقع‎گرایان صرف

۱. کم رنگ کردن جوهره ارزشی و اعتقادی خود

۲. بی‎توجهی به تکلیف و پیگیری صرف کسب نتیجه

۳. بی‎دقتی در ضرورت خالص‎سازی و مرزبندی شفاف با خودی‎‎های متاخر و متقدم

۴. اتحاد و ائتلاف بدون مرز با دیگران به شرط محوریت خویش و مشارکت براساس سهم‎خواهی بدون توجه به ضرورت امانتداری و شایسته‎گزینی

۵. مصلحت‎سنجی مفرط

۶. عدم فسادستیزی و عدالت‎خواهی

۷. دقت در جذب حداکثری و بی‎توجهی به دفع حداقلی

۸. غرق شدن در واقعیت‎‎ها و بی‎توجهی به آرمان‎ها

۹. عملگرایی و همراهی با جریان‎سازی‎‎های اجتماعی

ب) آرمانگرایان صرف

۱. تاکید بر ارزش‎‎ها و توجه شعاری به آن‎ها

۲. تکلیف‎مداری فارغ از توجه به نتیجه مطلوب

۳. معتقد به خالص‎سازی از طریق حذف و تاکید بر مرزبندی حتی در درون نیرو‎های معتقد به ولایت

۴. معتقد به اتحاد بر محور اندیشه خویش

۵. نفی مصلحت‎سنجی

۶. فسادستیزی و عدالت‎خواهی برپایه شور و احساس

۷. ترجیح حداقل خالص بر جذب حداکثری

۸. اعتقاد به ذکر آرمان‎‎ها بدون توجه به واقعیت‎‎ها و بدون ملاحظه سازوکار‎های معقول و منطقی رسیدن به آن‎ها

۹. خیال‎پردازی و دوری از واقعیت‎‎ها و متن توده‎‎ها

ج) آرمانگرایان واقع بین

۱. تاکید بر ارزش‎‎ها و تبیین مستدل پیرامون آ‎ن‎‎ها و تلاش برای عینیت‎بخشی به آرمان‎‎ها با توجه به واقعیت‎ها

۲. تکلیف‎گرایی با رویکرد دقیق برنامه‎ریزی شده برای کسب نتیجه مطلوب

۳. ولایت‎مداری، تحول‎خواهی و پیشرفت‎جویی بر مبنای بهره‎مندی از همه ظرفیت‎‎های قابل حصول در جامعه اسلامی

۴. نگاه منطقی و درست برای حفظ ظرفیت‎‎های افراد و گروه‎‎ها در جبهه انقلاب و محاسبه محاسن و معایب هر فرد و گروه در کنار هم و خالص‎سازی براساس تکثیر خالصین

۵. معتقد به اتحاد و وحدت بر محور اصول و ارزش‎‎های اسلامی

۶. مصلحت‎سنجی براساس کسب منافع ملی و مصالح جامعه اسلامی

۷. فساد‎ستیزی و عدالت‎خواهی بر مبنای عقلانیت، تدبیر، شور و شعور انقلابی

۸. نگاه جبهه‎ای به امور و مدافع سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی در تقویت جبهه انقلاب اسلامی

۹. مجاهدت و آرمان‎گرایی با واقع‎بینی درست و دوری از پرخاش گری همراه با تبیین مستدل و جذاب

۱۰. نقد منصفانه و دفاع واقع‎بینانه از موضوعات و حساب گری دقیق و دوری از مواجهه احساسی صرف با امور

۱۱. برخورداری از نگاهی جامع و کلان به امور کشور و اصلی ، فرعی کردن آن‎‎ها و تنازل برای امور اصلی و مهمی مثل وحدت در بین خودی‎‎های ملازم


نوع مواجهه ما در سطح پنجم:

تعامل و مشارکت در حفظ اصول انقلاب و ضرورت اتحاد در برابر حضور جریان‎‎های رقیب (خودی‎‎های متقدم و متاخر)

رقابت سیاسی سالم برای کسب پیروزی در انتخابات‎‎ها در صورت نبودن رقیبی قدرتمند از خودی‎‎های غیرملازم

هم‎گرایی و اغماض نسبت به خودی‎‎های ملازم در برابر خودی‎‎های متقدم و متاخر و گذشت از همه خودی‎‎ها در مقابل غیر خودی‎ها

مقابله هوشمندانه با غیر خودی‎ها

تلاش برای پیوستگی بیشتر با بدنه نخبگی کشور در حوزه و دانشگاه

کـوشـــش بــرای عمق بخشی اجتماعی و همبستگی بیشتر با قاعده هرم اجتماعی


امید است ان‎شاءالله با توجه به امور فوق، خودی‎‎های ملازم بتوانند در آینده توفیقات جدی در کسب نظر مردم و ارائه الگوی خوب از خدمت شایسته به مردم شریف ایران اسلامی را به منصه ظهور برسانند.

در انتها باز توجه خود را به خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه جلب می‎نمایم آنجا که امام علی (علیه‎السلام) فرمودند: «ای بندگان خدا! شما را به تقوا و ترس از عذاب خدا توصیه می‎کنم؛ زیرا تقوا بهترین چیزی است که بندگان، یکدیگر را به آن توصیه می‎نمایند و بهترین مرحله پایان کار در پیشگاه ‎خداست. هم اکنون آتش نبرد بین شما و اهل قبله روشن گشته است. این پرچم‎ را جز افراد بینا، با استقامت و آگاه به موارد حق به دوش نمی‎کشند؛ بنابراین آنچه را فرمان ‎دادند انجام دهید و در برابر آنچه نهی کردند، توقف نمایید و در هیچ کاری تا بر شما روشن‎ نشود عجله نکنید» .

در پایان با توجه به اینکه ان‎شاءالله مطلب فوق به‎طور تفصیل با بهره‎گیری از قرآن و سنت، منویات و فرمایشات و سیره عملی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و خلف صالح او، تاریخ اسلام و تاریخ معاصر به‎ویژه رخداد‎های بعد از انقلاب اسلامی به کتاب تبدیل خواهد شد و در ابعاد دیگر فرهنگی اجتماعی و... نیز این مهم قابل تکرار می‎باشد، خواهشمندم نظرات اصلاحی و تکمیلی خویش را برای تکمیل مدل مفهومی ارائه شده و اجزای آن و ارائه نظرات در ساحت‎‎های دیگر به اینجانب به آدرس zakani۱۳۴۲@gmail.com ارسال کنید، تا ان‎شاءالله گام بعدی به فضل و کرم الهی انجام پذیرد.
متشکرم
والسلام علیکم و رحمت‎الله و برکاته

دانلود کتاب ضمیمه
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
خدايا تو را در اين روزهاي عزيز به مظلوميت حسينت قسم مي دهيم كشور ايران اسلامي را حفظ فرما...
حلاج
انشاءالله
SAABER
Canada
... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ....
Iran, Islamic Republic of
اسلام پیروز است مثل همیشه

Iran, Islamic Republic of
جالب بود. به نظرم جریان شناسی خوبی صورت گرفته است. البته یقینا برخی آن را نخواهند پذیرفت.
United States
ممنون از نماینده ارزشی مردم تهران.همشو خوندم با اینکه طولانی بود
Iran, Islamic Republic of
يك گام عقب نشيني يعني دها سنگر را از دست دادن ...
Iran, Islamic Republic of
می تواند راهگشای تصمیمات سخت باشد
رهبر معظم انقلاب حقیقتا ادامه دهنده راه امام است
کامل و جامع