پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

روایت ۳۵ سال همراهی اهل‌سنت با انقلاب

سه شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۸
کد مطلب: 425798
مولوی حسین‌بر، از علمای اهل‌سنت ایران و امام جمعه خاش می‌گوید: انقلاب امام خمینی(ره) اسلامی بود و به همه مسلمانان قدرت و جسارت بخشید. این انقلاب شیعه و سنی را با هم در بر می‌گرفت.
به گزارش جهان، بحث‌ و گفتگو پیرامون اندیشه و انقلاب امام خمینی(ره) در رسانه‌ها و فضای مجازی فراوان است. در تمام سال‌های استقرار و استمرار جمهوری اسلامی، مردم و علمای دینی اهل سنت همراهی‌های بسیاری در روزهای فراز و فرود و بحران‌های آن داشته‌اند. روایت و نگاه آنان کمتر در فضای رسانه‌ها انعکاس یافته است. مولوی «یعقوب حسین‌بُر» مردی با اخلاقی نیکو و از علمای بزرگ اهل سنت ایران و امام جمعه شهر خاش است.

حسین‌بر، امام خمینی(ره) را مدیری شایسته در زمینه رهبری انقلاب می‌داند و معتقد است که او رهبری بود که بدون دستور و زور و با روشنگری و آگاهی بخشی مردم را به‌سوی حقانیت و آزادی هدایت و دعوت کرد. او انقلاب امام را «اسلامی» می‌داند و از همین منظر می‌گوید که شیعه و سنی زیر این پرچم با هم برابرند و هیچ انشقاقی را نمی‌پذیرد. او می‌گوید: «چون انقلاب اسلامی بود و بر مبنای قرآن و اسلام مردم قیام کردند و شعار حضرت امام خمینی(ره) نیز ایجاد یک حکومت اسلامی بود، دلیلی وجود ندارد که این همراهی میان اهل سنت و شیعیان برای پیروزی انقلاب نباشد. شکل‌گیری یک حکومت اسلامی لازمه‌اش حضور عموم مسلمانان است. گرچه عموم مردم ایران را شیعیان تشکیل می‌دهند اما بخشی نیز مسلمانان اهل سنت هستند. وقتی در داخل این مژده به مردم رسید مردم تفکیک نکردند که چون رهبر انقلاب شیعه هست پس ویژه شیعیان است. عنوان انقلاب، انقلاب اسلامی بود که شیعه و سنی را در بر می‌گرفت پس همه آمدند و انقلاب انجام و پیروز شد».

حسین‌بر با سخنانش از حقیقتِ استواری اهل سنت ایران بر این هم‌پیمانی پرده بر‌می‌دارد، استواری‌ای که به‌دلیل جابه‌جایی اولویت‌های برخی رسانه‌ها کمتر از آنچه هست انعکاس یافته است. او معتقد است که در مجموع هر دو گروه شیعه و سنی در مسئله حاکمیت به یک نقطه می‌رسند که همان سکان‌داری و رهبری حاکم اسلامی است و می‌گوید: «امروز در ایران چه شیعه و چه سنی این را پذیرفته‌اند که حاکمیت و مدیریت دینی باید در کشور وجود داشته باشد و ولی فقیه هم در رأس قرار دارد و همه هم وظیفه دارند از او اطاعت کنند».

متن گفتگوی تسنیم با «مولوی یعقوب حسین‌بر» را در ادامه می‌خوانید:

- علاقمندم برای شروع صحبت، نظر شما را در مورد انقلاب اسلامی ایران به‌رهبری امام خمینی(ره) بدانم. دریافت شما از جدیت امام خمینی(ره) در دفاع از اسلام و انقلاب چیست؟ به‌طور مثال ارزیابی شما از واکنش امام خمینی(ره) به انتشار کتاب آیات شیطانی و حکمی که ایشان برای سلمان رشدی صادر کردند چیست؟

حسین‌بر: همان‌طور که مستحضرید حضرت امام خمینی(ره) با توجه به شخصیت علمی و سیاسی که داشتند توانستند انقلابی را رهبری کنند که برگرفته از آرمان‌های اسلام و قرآن بود. ایشان با ایجاد چنین حرکتی توانستند خود را جهانی کرده و در مقابل توطئه‌هایی که جهان استکبار علیه اسلام و انقلاب اسلامی ایران ایجاد کرد مقاومت کنند. رهبری یک انقلاب کار بسیار مشکلی است اما مدیریت و رهبری امام خمینی(ره) در نوع خودش نمونه و بی‌نظیر بود. امام خمینی(ره) در مقابل یک حاکمیت طاغوتی تا دندان مسلح که از طرف آمریکا و استکبار جهانی حمایت می‌شد و به‌عنوان ژاندارم منطقه او را نگه داشته بودند، انقلاب کرد.

این انقلاب در حقیقت حاصل تلاش ۱۷ساله ایشان بود که از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ ادامه داشت. ایشان با ارسال پیام‌هایشان حرکت‌های بسیار خوبی را برای ایجاد انقلاب اسلامی زمینه‌سازی کردند. در واقع امام خمینی(ره) به همه انسان‌های آزادی‌خواه جهان اثبات کردند که اگر شخصیتی با مردم باشد و بتواند خود را در خدمت مردم قرار بدهد، قطعاً مردم از او حمایت خواهند کرد.

یکی دیگر از علت‌های استقبال مردم از انقلاب امام خمینی(ره) این بود که ایشان پایه انقلاب خودشان را بر پایه اسلام بنا کردند و چون مردم تشنه اسلام بودند از این انقلاب حمایت کردند. از داخل و خارج ایران مردم به فریاد آزادی‌خواهانه امام خمینی(ره) لبیک گفتند و این‌چنین بود که انقلابی بر پایه اسلام شکل گرفت.

وقتی انقلاب اسلامی ایران تثبیت شد به این علت که در نوع خود و در قرن بی‌نظیر بود، دشمنان اسلام به عناوین مختلف شروع کردند به توطئه و حتی کار را به آن جایی رساندند که برای جریحه‌دار کردن احساسات عموم مسلمانان توطئه‌هایی را برنامه‌ریزی کردند که از آن جمله انتشار کتاب آیات شیطانی بود. باور من این است که آمریکایی‌ها در واقع سلمان رشدی را تحریک کردند که یک چنین جسارتی را به خودش بدهد و اهانت علنی را به مقدس‌ترین کتاب مسلمانان بکند. آن‌ها در واقع می‌خواستند محک بزنند که مسلمانان در مقابل این توهین چه واکنشی نشان می‌دهند.

در آن زمان عموم مسلمانان جهان جبهه گرفتند اما واکنش حضرت امام خمینی(ره) که فتوای ارتداد سلمان رشدی را دادند در دنیا عکس العمل بزرگی را ایجاد کرد. این مسئله موجب شد مسلمانان دنیا و کسانی که وابسته به اسلام بودند قدرت گرفته و همه به‌تبعیت از این فتوای حضرت امام خمینی(ره) به خیابان‌ها ریختند. در عموم کشور‌ها، چه اسلامی و چه غیراسلامی، به‌نوعی تنفر و انزجارشان را از این توطئه شیطانی آمریکا که علیه کتاب مقدس قرآن انجام شده بود، نشان دادند.

من خاطرم هست که در سال ۱۳۷۵ با جمعی از دوستان شیعه و سنی کنار هم سفری به هندوستان داشتیم و دیدارهای مختلفی را با شخصیت‌های هند انجام دادیم. در آن سفر یکی از علمای هند در زمانی که امام خمینی(ره) فتوای ارتداد سلمان رشدی را داده بودند به این علت که آگاه نسبت به شخصیت حضرت امام خمینی(ره) نبودند در مقابل فتوای امام خمینی(ره) مقاله‌ای نوشته بود.

ما به دیدار ایشان رفتیم و از نزدیک حدود سه ساعت با او گفتگو کردیم. یکی از اعتراضاتش این بود که فتوای ارتداد را قاضی می‌تواند بدهد و امام خمینی(ره) به چه استنادی فتوا داده است. وقتی ما جریان را برای او توضیح دادیم که حضرت امام خمینی(ره) در ایران حکم رئیس جمهور نداشته بلکه حکم رهبری دینی و اسلامی حاکمیت و قدرت انقلابی ایران را دارد و به‌عنوان یک مرجع تقلید و فقیه بر حکومت مشرف است و همچنین در مقام قضاوت هم می‌تواند بنشیند، جمله بسیار زیبایی گفت که هیچ‌گاه از خاطر من نمی‌رود، جمله این بود: «انتم اخرجتمونی من الظلمات الی نور». بعد از این دیدار ایشان مقاله‌ای بسیار مفصل در دفاع از فتوای امام خمینی(ره) نوشتند و از ایشان حمایت کردند.

- در قرن‌های اخبر انقلاب‌های متعددی در نقطه نقطه دنیا شکل گرفت و خیلی از آن‌ها بعد از چند نسل از مسیر گفتمانی خود خارج شدند و شکست خوردند، ارزیابی شما از پیش‌بری انقلاب به‌رهبری امام با عنایت به همه تهدیدها و جنگ‌های سخت و ترورها و ... چیست؟ اساساً نظر شما درباره رهبری یک عالم دینی بر حکومت که به‌نوعی تز و ایده امام تحت عنوان ولایت فقیه بود، چیست؟

انقلاب کردن کاری آسان ولی انقلاب نگاه داشتن و رهبری آن کار بسیار سختی است. در دنیا انقلاب‌های بسیاری را داشتیم که به‌علت ضعف رهبری شکست خوردند. انقلاب ایران به‌علت اینکه انقلابی اسلامی بود، توطئه در مقابلش خیلی زیاد شد. در درون مشاهده کردیم که گروه‌های توده، کمونیست‌ها، مخالفین حکومت اسلامی و ... همه در مقابل انقلاب اسلامی ایستادند، چون حامی انقلاب اسلامی نبودند به این نتیجه رسیدند که اگر این انقلاب به مطلوب واقعی خود برسد اهداف آن‌ها همه به نابودی کشیده می‌شود پس شروع به توطئه کردند، از ترور رئیس جمهور و نخست وزیر گرفته تا کودتای نوژه و طبس. در تمام این مدت توطئه‌های زیادی انجام گرفت. در دهه اول حضرت امام خمینی(ره) که در قید حیات بودند ایشان خیلی با ظرافت و مدیریت بالایی که داشتند توانستند رهبری بکنند و نقشه دشمنان را بر آب کنند.

اساس کار این است که تا ولایتی بر یک قدرت حاکم نباشد انقلابی اسلامی نمی‌تواند پا بگیرد. یک سری اختلافاتی میان فقهای اهل سنت و شیعه هست اما به هر حال اهل سنت ولایت فقه را می‌پذیرند و اینکه مجری فقه باز هم فقیه است را قبول دارند، اما در تشیع شخصیت رهبری است که ولی فقیه هست و در قید غیبت امام غایب یک رهبر دینی می‌تواند این کار را انجام بدهد اما در مجموع هر دو گروه در نهایت به یک نقطه می‌رسند که همان سکان‌داری و رهبری حاکمیت اسلامی است.

امروز در ایران چه شیعه و چه سنی این را پذیرفته‌اند که حاکمیت و مدیریت دینی باید در کشور وجود داشته باشد و ولی فقیه هم در رأس قرار دارد و همه هم وظیفه دارند از او اطاعت کنند. ما در مسائل فقهی یک سری تعریفات متفاوتی در مورد ولایت فقیه و ولایت فقه داریم و در این مورد اختلافاتی جزئی بین علما مشاهده می‌شود اما اختلافات به این معنا نیست که حاکمیت و فرمانروایی ولایت فقیه خدشه‌دار بشود، بلکه ولی فقیه می‌تواند در رأس حکومت باشد و برای اجرای قوانین و دستورات اسلامی اقدام کند. حکومت اسلامی باید بر مبنای اسلام پیش برود و این زمانی حاصل می‌شود که یک حاکم اسلامی و ولی فقیه و کسی که مسلط به علم فقه و مسائل آن هست نظارت و مدیریت بکند.

- اشاره کردید به این مسئله که شیعیان و اهل سنت روی کلیات ولایت فقیه اجماع نظر دارند و اختلافات مربوط به جزئیات است، آنچه بیان شد در حوزه نظر و تئوری است. امام خمینی(ره) سعی کردند این نظریه را در عرصه عمل اجرا بکنند، چیزی که حدود سه دهه پایدار مانده است، به‌نظر شما این الگو در عرصه عمل موفق بوده است؟

حسین‌بر: بله. ببینید اگر این الگو عملی نمی‌شد ما با این‌همه توطئه مواجه نبودیم. اگر امروز به‌طور مثال در جریان مذاکرات هسته‌ای یا در تصویب قوانین بزرگ کشوری نظر رهبری نباشد مشکلات ایجاد می‌شود و دشمن می‌تواند نفوذ کند. وقتی دشمن توطئه می‌کند و کار به آن نقطه‌های حساس می‌رسد، رهبری با آن مدیریت و درایت دینی که دارند می‌توانند نظارت بکنند و مشکل را برطرف کنند.

- همواره در این سال‌ها شاهد همراهی اهل سنت با انقلاب امام خمینی(ره) بودیم، اولاً علت این همراهی را بیان بفرمایید که چه هست و نظر اهل سنت نسبت به ایشان چطور است؟ علاقمندم قدری از مشاهدات عینی خود از حضور اهل سنت در روزهای انقلاب ۵۷ و دفاع مقدس را بیان کنید.

حسین‌بر: ببینید چون انقلاب اسلامی بود و بر مبنای قرآن و اسلام مردم قیام کردند و شعار حضرت امام خمینی(ره) نیز ایجاد یک حکومت اسلامی بود، دلیلی وجود ندارد که این همراهی نباشد. شکل‌گیری یک حکومت اسلامی لازمه‌اش حضور عموم مسلمانان است. گرچه عموم مردم ایران را شیعیان تشکیل می‌دهند اما بخشی نیز مسلمانان اهل سنت هستند. وقتی در داخل این مژده به مردم رسید مردم تفکیک نکردند که چون رهبر انقلاب شیعه هست پس ویژه شیعیان است. عنوان انقلاب، انقلاب اسلامی بود که شیعه و سنی را در بر می‌گرفت پس همه آمدند و انقلاب انجام شد.

من خاطرم هست زمانی که انقلاب شد مولوی عبدالعزیز ملازاده رحمت الله علیه، که از رهبران اهل سنت هست با جمعی از علما مدتی در محضر امام حضور داشتند و در قانون اساسی همراهی کردند و در خیلی از برنامه‌ها از این هیئت نظر خواسته شده بود. همین طور علمای گلستان، گنبد و ...، اختلافات جزئی وجود داشت ولی در کل و اساس همه توده علمای اهل سنت امام خمینی(ره) را همراهی کردند.

- روزی که امام خمینی(ره) دار فانی را وداع گفتند موجی از عزاداری‌ها در ایران برپا شد. جمعیتی برای عزای ایشان به میدان آمده بود که تا پیش از آن دنیا به خود ندیده بود، قدری از مشاهدات عینی خود در آن زمان را برای ما بگویید؟ برداشت شما از حال و هوای آن روزهای کشور چیست؟

حسین‌بر: در سال ۶۸ من در ایران بودم. همان‌طور که قیام ایشان ــ امام خمینی(ره) ــ حرکتی بی‌نظیر در دنیا بود که ابرقدرت‌ها را غافل‌گیر کرد و در مقابل استقلال‌طلبان و انسان‌های آزادی‌خواه را شادمان کرد، وفات امام خمینی(ره) نیز دنیا را به لرزه در آورد. پس از وفات امام خمینی(ره) دشمنان انقلاب اسلامی تحرکاتشان در این زمینه بود که این انقلاب دار و ندار و وابستگی‌اش به امام خمینی(ره) است و پس از ایشان انقلاب به نابودی کشیده می‌شود و روی این محور تبلیغات می‌کردند و دنبال ایجاد یأس و ناامیدی در مردم بودند.

اما اینها در مورد مردم اشتباه فکر می‌کردند، هدف مردم از انقلاب محدود به زنده بودن یا نبودن امام خمینی(ره) نبود. امام خمینی(ره) نیز در زمان حیاتشان فرزندان و شاگردانی تربیت کردند که ادامه دهنده خط امام خمینی(ره) بودند. دشمنان وقتی حضور پرشور مردم در تشییع جنازه امام خمینی(ره) را دیدند متوجه اشتباه خود شدند و متوجه شدند این مردم پشت سر امامشان و برنامه‌هایی که او ریخته و کسانی که ایشان تربیت کرده ایستاده‌اند و این انقلاب با همان روش امام خمینی(ره) پیش خواهد رفت.

امروز نام امام خمینی(ره) در همه‌جای دنیا مطرح است. من به کشورهای مختلفی سفر کرده‌ام و با شخصیت‌های علمی، سیاسی و فرهنگی زیادی ملاقات کرده‌ام. عموم مردم شخصیت امام خمینی(ره)‌ را در خودشان نهادینه کرده و پذیرفته‌اند. این مسئله محدود به موافقان نیست بلکه مخالفان نیز نتوانستند امام خمینی(ره) و ایده‌اش را انکار کنند و موافقان روز به روز پذیرششان از این ایده بیشتر شد.

انقلاب اسلامی در مرزهای ایران محصور نشده است، بلکه شما بروید در لبنان ببینید حزب الله چه‌کارهایی کرده است، بروید در کشورهای مختلف اروپایی با مردم صحبت کنید، از ونزوئلا تا ایرلند شمالی و کشورهای غرب آفریقا علاقمندان به امام را می‌توانید ببینید. مردم نسبت به امام خمینی(ره) عشق و علاقه‌شان را به‌عناوین مختلف نشان داده‌اند چرا که انقلاب به همه اینها قدرت و جسارت بخشید.

علت اینکه انقلاب در دنیا اثر خودش را گذاشت و آزا‌دی‌خواهان را تقویت کرد این بود که انقلاب محصور به ایران نشد. بلکه به همه آموخت که اگر عالم دینی سیاسی باشد و در رأس قدرت قرار بگیرد می‌تواند صورت یک حکومت اسلامی را پیاده کند و جهان اسلام را مدیریت کند که نمونه‌اش امام خمینی(ره) بود.

- جناب مولوی، همواره گروه‌های تندرو میان شیعیان و اهل سنت دستمایه‌ای بوده‌اند برای ارائه تصاویر انحرافی از اسلام راستین که ابزار دشمنی و کینه‌توزی میان مسلمانان هم می‌شدند، اما در سیره بزرگان دین و همین‌طور امام راحل همواره اعلام برائت از این جریانات را به‌صورت مستمر شاهد بودیم، علاقمندم نظر شما را هم در این باره بدانم.

حسین‌بر: چون انقلاب ما انقلاب اسلامی است، دشمن برای اینکه اختلاف و تفرقه را بیشتر دامن بزند برنامه‌های زیادی طرح‌ریزی می‌کند و برای اینکه اثرات این انقلاب به دنیا نرسد و ثمره این انقلاب شامل حال عموم جهان نشود توطئه‌های زیادی را می‌چیند. پس از انقلاب اسلامی این‌ها تبلیغات خودشان را به‌صورت گسترده در چندین شبکه ماهواره‌ای شروع کردند.

این‌ها از داخل شیعه و سنی افرادی را تغذیه کردند و پرورش دادند که بیایند علیه انقلاب ایران موضع‌گیری کنند و به تبلیغات بپردازند. در مقابل در طول تاریخ علما و اندیشمندانی بوده‌اند که ادامه دهنده راه وحدت تقریب بوده‌اند، از علمای الازهر از شیخ شلتوت و محمد عبده و سید قطب تا آیت الله بروجردی و آیت الله قمی و حضرت امام خمینی(ره) که طلیعه‌دار انقلاب اسلامی شد و شخص مقام معظم رهبری و شخصیت‌های بزرگ دیگر که در جهان شیعه و سنی داریم. همه اینها به هر صورت به‌نوعی دنبال این بودند که وحدت حفظ شود.

همان‌طور که منافع مسلمانان در وحدت است می‌دانید که در مقابل وحدت منافع دشمن در تفرقه است. دشمن برای اینکه به اهداف شوم خودش برسد تمام برنامه‌ها را محک زد، از ترور و جنگ تحمیلی و کودتا و حمله نظامی طبس و ... این‌ها را انجام داد و دید که راه به جایی نبرد؛ آخرین برنامه‌اش این بود که جنگ فرقه‌ای و مذهبی را ایجاد کند و تعدادی از تندروهای شیعه و اهل سنت را با تبلیغات از طریق کانال‌های ماهواره‌ای و کتاب‌ها و مطبوعات و ... به جان هم بیندازد بلکه شاید بتواند به اهداف شوم خود برسد.

غافل از اینکه همواره در مقابل این توطئه‌ها افرادی وحدت‌طلب هستند، به‌طور مثال شخص امام خمینی(ره) نمونه بارز وحدت و تقریب بود. ایشان با اندیشه وحدت و تقریب را نهادینه کرد. مسلمانان را کنار هم قرار داد و به گروه‌های اندک تفرقه‌طلب فرصت و مجال کار نداد.

لذا ذلت و بدبختی در تفرقه است و پیروزی در وحدت است و همیشه تفرقه، کار دشمن است و مسلمانان باید بیدار باشند. از تفرقه تنها دشمن سود می‌برد. وقتی که سلمان رشدی به قرآن اهانت می‌کند یا وقتی کاریکاتور پیامبر را می‌کشند اینجا دیگر بحث شیعه و سنی نیست بلکه بحث اسلام است. همه ما دنبال اصل هستیم، دنبال حفظ قرآن، کعبه و پیامبر هستیم؛ اینجا بحث جهان اسلام است.

- همین جریانات تندرویی که اشاره فرمودید امروز در منطقه جنگ نیابتی به راه انداخته و از کشتار مردم بی‌گناه حمایت می‌کنند؛ نظر شما درباره این جریانات چیست؟

حسین‌بر: این حرکت‌هایی که امروز در منطقه انجام گرفته، بعد از اینکه بیداری اسلامی و در حقیقت نتیجه و ثمره انقلاب اسلامی بعد از سه دهه علناً وارد منطقه شده و بیداری اسلامی در منطقه به منصه ظهور نشست و حرکت‌هایی در مقابل دیکتاتورها مثل مصر مثل لیبی و ... انجام گرفت دشمنان به این نتیجه رسیدند که اگر این روند ادامه پیدا کند منافع‌شان در خطر می‌افتد.

از آن طرف غربی‌ها، از این طرف دیکتاتورها به این رسیدند که باید کاری کنند که منطقه ناامن بشود و منافع خودشان را در ناامنی منطقه دیدند و آمدند در بعضی کشورها حرکت‌هایی را به‌نوعی ایجاد کردند که با این حرکت‌ها هم مسلمانان را نابود بکنند، هم کشورهای اسلامی را به نابودی بکشانند و هم اهداف شوم خودشان را پیاده کنند.

اگر امروز ما شاهد جنگ داعش و القاعده و ... هستیم این‌ها همه جز خون‌ریزی و نابودی و به تباهی کشاندن امت اسلامی و سرمایه‌های امت اسلامی چیز دیگری نیست و اگر در کشور مسلمان عربی و غیرعربی کسی از این گروه‌ها حمایت کند این حمایت مورد پذیرش عموم جهان اسلام نیست بلکه افراد خاصی هستند که اهداف خودشان را و بقای خودشان را در این نوع جریانات می‌بینند.

امروز اگر می‌بینیم بخش بزرگی از مردم سوریه آواره شده‌اند و این‌همه مسلمان در عراق به شهادت می‌رسد، این‌ها همه به‌ضرر جهان اسلام و به‌نفع دشمن است و در حقیقت منافع دشمن حفظ می‌شود نه اینکه حکومتی اسلامی پیاده بشود. چون ایجاد یک حکومت جهانی اسلامی را ما همه دنبال می‌کنیم اما با شرایطی که مردم در درون کشور خودشان تصمیم بگیرند و برای ایجاد آن برنامه‌ریزی کنند. در واقع خود مردم با این نوع برنامه‌ها موضع سیاسی حکومتشان را جابه‌جا و مشخص می‌کنند نه اینکه گروهی از بیرون بیایند در یک کشور و ادعای حاکمیت بکنند. کلیت این نگاه از نظر ما محکوم است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *