جماعت شبه روشنفکر ایرانی، استاد حمله به باورهای اصیل ملت ایران و ایجاد «شبه رسومات» جعلی برای موازی کاری با آن است؛ رویکردی که اساسا قائل به تمایز میان خود و فرهنگ مردم است و بیشتر از هر چیز به دنبال «اسلام زدایی» از باورهای عمومی ایرانیان است. برای مقابله با دین مردم، از هیچ دستاویزی فروگذار نمیشود؛ گاهی با چنگ زدن به نژادپرستی ایرانی و جعل افسانه درباره عظمت تاریخی قوم پارس و گاهی هم با کوبیدن بر سر همان فرهنگ ایرانی و تاریخ پرشکوه و متعالی نشان دادن فرهنگ غربی.
به گزارش جهان به نقل از رجانیوز، مدتی است که درگذشت برخی چهرههای فرهنگی و هنری تبدیل به رودخانه پر از ماهی برای این جماعت شده تا آب را بدون توجه به اینکه در فرودست کسی جرعهای آب بر میدارد، گِلآلود کنند و کاسبی خود را رونق ببخشند.
از قدیمالایام ایرانیان رسومات خاصی برای تدفین مردگان داشتند و با گرایش مردم ایران به دین اسلام، این روند شکل و شمایل خاصی به خود گرفت تا بالاترین میزان احترام به متوفی از سوی تشییع کنندگان صورت بگیرد. احترام به پیکر تازه درگذشته، قرائت قرآن و فاتحه برای مغفرت وی، پرهیز از خنده و شوخی در مراسم تدفین و رعایت شئونات مراسم، بخشی از آداب تشییع و تدفین مردگان است که قرنهاست در این کشور از سوی مردم اجرا میشود و در حکم مقدسات آنان قرار گرفته است.
حالا چند صباحی است که شبه روشنفکران که این دینمداری مردم به مذاقشان خوش نیامده، یک «مسجد ضرار» درست کردهاند و مراسم درگذشت برخی از هم طیفان خود را به نحوی برگزار میکنند که علاوه بر توهین به فرهنگ و اعتقادات تاریخی یک ملت بزرگ است، زمینهساز وهن و طعن به متوفی را نیز فراهم میکند.
کف و سوت بر سر جنازه حمید سمندریان
ماجرا از کف و سوت به افتخار «حمید سمندریان»، کارگردان مطرح تئاتر بر سر جنازهاش در سالن اصلی تئاتر شهر رنگ و بوی تازهای به خود گرفت تا به روز گذشته و تشییع پیکر «سیمین بهبهانی»، شاعری که چند روز پیش فوت کرد، رسید. در روز شهادت امام صادق (ع) که بزرگ مکتب تشیع است، پیکر سیمین بهبهانی هم بدون قرائت فاتحه و تلاوت قرآن و فقط با سوت و کف و آوازخوانی رفیق گرمابه و گلستان «گوگوش» از تالار وحدت به سمت بهشت زهرا (س) تشییع شد.
حتی زمانی که یک قاری قرآن در پشت تریبون قرار گرفت تا به تلاوت قرآن و هدیه ثواب آن به مرحومه درگذشته بپردازد، جماعت شبه روشنفکر با دست و جیغ و سوت، به این مساله اعتراض کردند.
در پایان این مراسم هم پیکر سیمین بهبهانی در حالی تشییع شد که جمعیت حاضر، با وجود تاکید و درخواست چندین باره مجری مراسم، به جای بیان عبارت مرسوم در مراسم تشییع همانند «لاالله الا الله» و نیز قرائت فاتحه، به بیان عباراتی چون «درود بر سیمین بهبهانی» و «سیمین بهبهانی در قلب ما میمانی» بسنده کرده و در حین مراسم تشییع نیز به خوانش سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر» پرداختند.
اینکه سیمین بهبهانی که بوده و چه رویکرد اعتقادی و سیاسی در دوران زندگی خود داشته است، تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد نمیکند. اسلام برای همه درگذشتگان ارزش بسیار بالایی قائل است و به همین دلیل، مسلمانان را به شرکت در تشییع جنازه یکدیگر دعوت میکند و اعمال و مناسکی را درنظر گرفته تا اگر متوفی خطا و یا گناهی هم در دوران زندگی خود داشته است، به لطف همراهی دیگر مسلمانان حداقل از عذاب قبر رهایی یابد و بتواند در لحظاتی که روح هنوز به طور کامل از بدن جدا نشده، بار گناهان خود را کم کند.
حالا اینکه چهچهه زدن همایون شجریان قرار است بار آمرزش کدام گناهان و خطاهای مرحوم بهبهانی را به دوش بکشد، جای سوال و پژوهش دارد!
این بزرگترین ظلم به امثال مرحوم سمندریان و بهبهانی است که به جای اذکار و ادعیه توصیه شده در این زمان، «چرا رفتی» و «کولی کنار آتش» بر سر پیکر آنها خوانده شود که سودی برای درگذشتگان ندارد و فقط لذت حضور در یک کنسرت موسیقی رایگان را نصیب حاضرین در مجلس میکند. بیچاره کسانی که در پاسخ به سوالات نکیر و منکر قرار است به جای بیان کلماتی که در «تلقین» به آنان یادآوری شده، «کولی کنار آتش، رقص شبانهات کو؟ / شادی چرا رمیده، آتش چرا فسرده؟» بخوانند.
تبدیل مراسم هشداردهنده و تسلیبخش تشییع و تدفین مردگان به یک سوگوارهٔ غمناک که صرفا قرار است در آن ترانههای غمگین خوانده شود و کوچکترین توجهی به معنویت نشود و حتی احترام متوفی نیز زیر پا گذاشته شود، یکی از دستاوردهای درخشان شبهروشنفکران در این سرزمین است که بزرگترین افتخار خود را ذبح کردن اعتقادات و باورهای آیینی مردم ایران میدانند.
«پارتی اشک و آه» شبه روشنفکران اگرچه تاثیری در اعتقادات راستین مردم این سرزمین ندارد و اتفاقا آنان را بر پرشکوهتر برگزار کردن مراسم آیینی خود مصممتر میکند، تنها یک نتیجه دارد و آن هم، زیاد و زیادتر شدن فاصله بدنه جامعه ایرانی با کسانی است که داعیه فرهنگ و هنر دارند و کبادهٔ روشنفکری میکشند اما هنوز آنقدر بیسوادند که نمیدانند اولین گام برای تاثیرگذاری بر یک جامعه، احترام به باورها و اعتقادات مردم آنجامعه است؛ نه شمشیر کشیدن بر آنها.
یک زره تنبه واثری در این جماعت دیده نمی شود
حتی بی دین ترین انسانها نیز به احترام متوفی حالت غمگین بخود می گیرند ولی اینها باعث عذاب بیشتر خود و بهبهانی هستند.
اینا با اعتقادات مذهبی مشکل دارن وگرنه احترام به مرده در همه ادیان وجود داره.
از غربی ها فقط لباس پوشیدن و دست دادنشون (که با اصول دینشون منافاتی نداره) را تقلید میکنن ولی رفتارهای محترمانشون در مراسم خاکسپاری را نمیبینن!
از قديم ميگن : از كوزه همان تراود كه در درون اوست . اين جماعت سوت و كف زن و به اصطلاح هنرمند ، ذاتا دين گريزند و بويي از معنويت و آخرت نبردن كه شما ازشون توقع حرمت شهادت امام جعفر صادق و احترام به ميت دارين ....اينا اگه مجبور نبودن و در ديالوگ فيلم هاشون نبود به خدا يه بسم اله هم از زبانشون جاري نميشد . باز دم هنرمنداي قديم گرم كه به احترام دوست و رفيق مردشون ،پيراهن مشكي مي پوشيدن و با دهن نجس مسجد نميرفتن باسه سوم و هفتم و چهلمش . اين جماعت ظاهرشون امروزيه ولي به خدا عقبه فكريشون زير خاكيه و پوسيده .
طلب آمرزش و آرامش برای متوفی در هر دین و آیینی جایگاه ویژه ای دارد و این نیست مگر ندای طبیعی فطرت هر انسانی است ، اما رفتار این قبیل به اصطلاح روشنفکر که عبارت شیرین فکر مناسب تر است نشان از عمق سقوط اخلاقی این جماعت بی هدف دارد
((( اما هنوز آنقدر بیسوادند که نمیدانند اولین گام برای تاثیرگذاری بر یک جامعه، احترام به باورها و اعتقادات مردم آنجامعه است؛ نه شمشیر کشیدن بر آنها.)))
به نظرم بهتر هست در گمراهی خود غرق باشند واین جمله هایی که راه را به انها نشان میدهد به کار نرود.باید از این توهم ضربه ی سنگینی بخورند تا به یاد داشته باشند دشمنی با احکام خدا نمیشود داشت
تازه این جا که سهل است توی آخرت هم هر چی هی بگه کاشکی بین من شما فاصله مشرق و مغرب بود کاش فلانی رو به دوستی نمی گرفتم و ...دیگر فایده ای ندارد و اصلا آن جا نمی گویند چقدر شعر زیبا سرودی بلکه می پرسند چه سرودی و زندگیت را با چه باور و عملی مهرکردی ؟
شده مثل قضیه شوخی و تفریح عکس گرفتن اوباما و رفقا در مراسم ماندلا! البته ماندلا کجا و این مورد کجا! شاید برای
همچین مرده ای همین حرکات کافی باشه. هر کسی لیاقت نداره با فاتحه و صلوات راهی دیار باقی بشه!
تو اروپا و آمریکا هم تو مراسم تشییع جنازه کسی سوت و دست نمی زنه یه دقیقه سکوت میکنن ولی از این کارا نمی کنن خب که چی مثلا میخوان بگن روشنفکرن یکی نیست یه روزی میرسه که خودشون و تشییع می کنن به فکر لحظه ای باشن که چشمشون از کاسه سرشون میزنه بیرون
متاسفانه همینها الگوی خیلی از جوانها هستند. البته در خیلی از مراسم های افراد متمول اعتقادی به خواندن قرآن و فاتحه ندارند و فقط با لباسهای شیک و آرایشکرده به مراسم می آیند انگار اومدن عروسی. و حتی بعضی ها بعد از مراسم به منزل مرده می روند و به عیاشی و سرو مشروبات الکلی می پردازند این حقیقت جامعه امروزی ما است
چه کسی باید پاسخگو باشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در تشییع مرجع تقلیدشان منتظری در قم من بودم و از نزدیک دیدم که دختران بی حجاب و پسران آرایش کرده با کف و سوتو رقص و خنده و اختلاط !!!! آن نامرحوم را تشییع کردند و شعار منتظری پیش نداست ( نه خدا ... بلکه ندا خانم ) امروز ..... بدرقه شد .
فقط یک دیوانه که عقلی برای بروز رفتار سنجیده و متین نداره این حالتها رو در مراسم عزاداری از خودش نشون می ده! خدا شفاشون بده! اینا بیشتر به دعا و فاتحه نیاز دارن!
اینااگه باباشون هم بمیره توی ختمش دست و سوت میزنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میخوان با این کارها چیو ثابت کنن؟؟؟؟
میخوان بگن ما غرب زده ایم؟ما خیلی متمدنیم؟ما خیلی متمدنیم؟خیلی متجددیم؟خیلی با حالیم؟خیلی خفنیم؟
با این کارشون فقط حقارت خودشونو ثابت کردن