چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۲۷
۴۱
طنزنوشته «رضا احسان پور»

رقصی چنین میانه‌ میدان، مذاکره!

پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱۷
کد مطلب: 412250
رضا احسان پور، از طنزپردازان جوان، موضوع مذاکرات هسته ای را به شعر در آورده و محتوای آنرا را به کندوکاو نشسته است.
رقصی چنین میانه‌ میدان، مذاکره!
جهان نيوز - رضا احسان پور:

چشم امید ملّت ایران، مذاکره
حتّی شده است باور و ایمان، مذاکره

دی شیخ با چراغ همی گشت در ژنو
کز پنج و یک ملولم و دیوان مذاکره،

اصلاً بلد نبوده و هرگز نمی‌کنند
یک بار مثل بچّه‌ی انسان، مذاکره

گفتم که: شیخ! خانه خراب است، مانده‌ای،
در فکر نقش‌بندی ایوان؟ (مذاکره؟)

ارسال کرد شیخ، پیامی ظریف که:
"یک ذرّه هم نرفته به بهمان، مذاکره

ای بی سواد و بی خبر از حُسن "جان کری"
دارد چقدر سود به قرآن، مذاکره

وقتی کنار "اشتون‌"م انگار... بگذریم!
گاهی گرفته حالت عرفان، مذاکره

تا زیر چشم در گل تحریم مانده‌ایم
راه خروج از این همه بحران، مذاکره

دم‌های این گروه، مسیحایی است ها!
روحی به جسم مردم بی جان، مذاکره

تشدید مشکلات جوانان، مقاومت
پایان مشکلات جوانان، مذاکره

تولید و خودکفایی ملّی بهانه‌اند
تنها دلیل رونق و عمران، مذاکره

ترمیم جای زخم سفارت گرفتن و
بهبود و دیپلماسی جبران، مذاکره

در شرق و غرب، بحث دراز مذاکره است
حتّی رسیده تا ته کیهان، مذاکره

بدبختِ ماتِ هسته! به آزادگی مناز
هست ای عمو برای تو دکّان، مذاکره

هی راست می‌روی چپکی نطق می‌کنی
حس می‌کنم که با خود شیطان، مذاکره،

دارم؛ بیا و بگذر از این موضع خشن
بی فایده است همره جولان، مذاکره

ما اهل اعتدال و شما اهل اغتشاش،
هستید و کرده‌اید پریشان، مذاکره

سهراب در نبرد نمی‌گشت خط خطی
می‌کرد اگر که رستم دستان، مذاکره

هر جا که گلّه‌ای تلفاتش اصولی است
کرده است گرگ با سگ و چوپان، مذاکره

پس بیخیال عزّت ملّی، نمی شود،
کرد این زمانه ساده و آسان، مذاکره

باید به ساز غرب برقصیم تا شود
رقصی چنین میانه‌ی میدان، مذاکره
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


دمش گرم خیلی خوب گفته
تازه مسلمان نروژی مقیم ایران
بسیار زیبا و نغز بود این شعر به قول رهبرعالی شما آیت الله خامنه ای حفظه الله طیب الله انفاسکم
نه بابا!
مسافر
Romania
برادر نروژی ! حضرت آقا رهبر شما هم هست اخوی...
یمنا
بسم الله
سلام علیکم
تازه مسلمان عزیز.چرا رهبر شما؟؟؟....رهبر هر کسی هست که به دین اسلام درآمده است.در هر گوشه از دنیا....بله.شهر بسیار زیبایی بود.
نیم نمره نداشت
امیرسعید ابوزهرا
ایول
یعنی نمره شعرش 19/5 میشه؟
امیرسعیدابوزهرا
این نیم نمره یک پروسه است.
اگرمطالب قبلی این جوان نویسنده رابخوانی ، می فهمی.
مراد
بخش جالبیه که در جهان نیوز ایجاد کردید تشکر
United States
زمان جلیلی کجا بود این شاعر پر آوازه؟!!
زمان جلیلی هفته ای دوبار مذاکره نمی کردند الان مکان اصلی وزارت خارجه ایران تو وین است
Iran, Islamic Republic of
سلام بر چماعت همیشه غرغرو
جلیلی کجا واین اقایان کجا!چیزی مونده که این کاربلدهای لبخند به دنبا ، به کدخدا کادو نداده باشند.به قول کری هیچ تحریمی هم برداشته نشده وپولهای قسطی خودمون هم به یه حساب غیرقابل دسترس رفته!خیلی هنر دارند ،بایدهم مدیحه سرایی براشون بکنند!
جلیلی
سلام. متاسفانه از روی بی اطلاعی، در مورد ایشان بد قضاوت کردید؛ شعری که در ادامه مینویسم از آقای احسان پور است که برای آقای جلیلی سروده:

به گمانم که آب و نان داری...
که فقط حرف و گفتمان داری

گفتمان کار خوب و نیکویی است
چیز دیگر به غیر از آن داری؟!

مثلاً طرح یا که برنامه
یا نه! اصلاً بگو توان داری؟

در صفای تو شک ندارم من
نه فلانیّ و نه فلان داری!

نور ایمان ز چهره‌ات پیداست
بر جبین از خدا نشان داری

تا نگردد ریا، به پیشانی
موی چتری چو سایه‌بان داری!

در ستادت علاوه بر "اخوی"
یک اکیپ از برادران داری

(یک نفر از برادران می‌گفت:
عشقِ بنزی، ولی ژیان داری!

آن قدر ساده زیست هستی که
خبر از نرخ سنگدان داری!

نه فلان جا آپارتمان داری
نه سهام دپارتمان داری

یک پتو جای مبلمان داری
جای فنجان هم استکان داری)

باید امّا عملگرا باشی
گرچه پارتی در آسمان داری

رستم از هفت خوان گذر کرد و...
تو هزاران هزار، خوان داری

هی نگو من فلان و من بهمان
گوشه چشمی به الامان داری؟!

هی نخواهی به ما بگویی که:
در گلو تیغ و استخوان داری

از مصادیق ظرفیت، شکم است!
مثل ماها تو هم دهان داری

چه کسی از شعار، سیر شده‌است؟
نکند قوت رایگان داری؟

یو کن اسپیک خارجی! احسنت!
از کجا مدرک زبان داری؟

نکند مثل دیگران دستی
در مدیریّت جهان داری؟

این که خوب است! یک نفر می‌گفت:
قصد تسخیر کهکشان داری!

نامزد جان! از این هوس بگذر
تو مگر عمر جاودان داری؟

فکر نان باش؛ خربزه آب است!
چند سالی مگر زمان داری؟

اشتغال، ازدواج، مسکن و ...
توی خانه، خودت جوان داری

نه! خدایی برای این مردم
فکر تامین خانمان داری؟!

یا که در چاد و آنگولا یکسر
قصد عمران لامکان داری؟!

دلمان خون و زخممان چرکین...
قصد تعویض پانسمان داری؟!

حرف آخر: برای این شاعر
پست خوبی در اصفهان داری؟!

یا نه! جای دلستر انگور!
عیش با نوش شوکران داری؟!
عشق است دکتر جلیلی
جلیلی آدم مذاکره نبود اگر ایشان توافقی نمی کرد ولی در عوض جلوی تحریم های ظالمانه را تا حدی میگرفت باز خوب بود ولی دیدیم که هر وقت از مذاکرات بر میگشت چندتا تحریم تازه هم سوغات می آورد
ابو سفيد ابول خيك !!؟؟
جليلى از كنايه ات به ياران كدخدا
مشعوف گشت بگو باز شعر دارى؟؟؟؟؟
جهان اگر كنى سانسور ---- آهِ ما را در پى دارى،،
سرباز آخر
آقای جلیلی در انتخابات برنامشون گفتمان انقلاب بود
شعار شون گفتمان انقلاب بود
عمل و زندگیشون گفتمان انقلابه
فکر شون گفتمان انقلابه
به خاطر همین شایسته ی ریاست جمهوری این انقلابه
گرچه در این روزها همه فکر میکنن کسی که خودش از شکمش میزنه یا حرف از اسلام و انقلاب میزنه ، میخواد مردمو فقیر کنه
و از اونطرف هرکی بیشتر خورده و بیشتر برده ، میخواد مردمو پولدار کنه
اما واقعیت اینه که اونی که کمتر میخوره به خاطر اینه که مردم سیر تر باشن
Iran, Islamic Republic of
هم اين شعر هم شعر مذاكره واقعا خوب بود.
خيلي خنديدم
میثم
Iran, Islamic Republic of
اتفاقا زمان آقای جلیلی هم بودن ایشون و یه شعر هم درباره ی شخص آقای جلیلی گفتند


تفکر امثال شما اینه که هر کی به مذاکرات انتقاد کنه افراطی و احمدی نژادی و ترسو و تازه به دوران رسیده هستش ولی واقعا اینجور نیست
ناصر
زمان جلیلی بود که به بیست درصد رسیدیم.دولت مذاکره با اندوخته ی "زمان جلیلی" است که "فرصت مذاکره "پیدا کرده است.برادر یاخواهر گرامی! اندکی از تعریف و توصیف مقامات غربی (امریکایی) درباره ی مزایا ودستاوردهای 5+1 را مذاکرات که بدون هیچ لاپوشانی ابراز می دارند مطالعه بفرما شاید نگرش دیگری نسبت به منافع ملی ومصالح ایندگان به دست اید.
مگه زمان اقای جلیلی اشعار ... نبود
....
باران
درود بردکتر جلیلی
ما زمان جلیلی مذاکره می کردیم ولی کار خودمون رو هم می کردیم
اقتدار داشتیم
ازمون می ترسیدن
در ضمن اون موقع اونها نمی خواستن توافق به نام جلیلی ثبت بشه
اما الان...
امیر سعید ابوزهرا
اینک مذاکره ، بعدازمعانقه
وای وای چه خوبست ،مذاکره

سال سیاهه دوهزارو پانزدهه
بازم مذاکره ، مذاکره

آنقدر مذاکره تاجان به لب رسد
اما بیاپیاده رویم،ازبرای مذاکره

هرچه حاج حسینه کیهان بگوید ،ای ظریف
چون می روی پیاده برای مذاکره

نیم نمره.




هرچه حاج حسین بگویدپیاده نرو
این است ... شاعر مذاکره!
ghoraishi
شیطان بزرگ
گفت روح الله آن مرد بزرگ و کم نظیر
هست آمریکا، پلید و پست و خونخوار و حقیر
گفت: "شیطان بزرگ" است این لعین بی حیا
کار او باشد فریب و خدعهء خلق خدا
می مکد خون خلایق، با دو صد مکر و فریب
فاقد شرم و حیا باشد، خبیث و نا نجیب
واقعاً ابلیس، چون شاگردی اندر پیش او
هر زمانی که شود با او، به هر جا روبرو
هرکه با شیطان نشیند، همره شیطان شود
گر تداوم کرد، آخر بی سرو سامان شود
هرکه هستی، هر کجایی، همره شیطان نشو
گر شدی همره، همیشه روز نو روزی ز نو
آنقدر تمدید مهلت می کند از بهر خویش
با سماجت کار خود را می برد کم کم به پیش
باش دائم با خود و با نفس خود اندر ستیز
کن حذر از هر که با شیطان نشیند دور میز
بارالها شر شیطان را تو از ما دور کن
اسم ما را جزء محبوبین خود منظور کن
دور کن از هرکه با شیطان نشیند، بنده را
من نخواهم دید اندر صورتش آن خنده را
گرچه خنده هست بر هر درد بی درمان دوا
لیک درد خندهء بیجا، بود بس ناروا
قهقه مذموم باشد در دیانت ای عزیز
بالاخص وقتی که با شیطان نشینی دور میز
چون که می گوییم بسم الله الرحمن الرحیم
سوی یزدان می رویم از شر شیطان رجیم
گر تو بسم الله گفتی، میشود شیطان بعید
میشود از انحرافت از ره حق، نا امید
گر که دل بستی به شیطان و شدی امیدوار
مطمئن هستم که یک روزی بگردی خوار و زار
گر تو با شیطان توافق کردی، پس حتماً بدان
یا که شیطان، گشته آدم، یا که تو مانند آن
اینکه شیطان، گشته آدم، یک خیال باطل است
لیک انسان از فریب ومکر شیطان غافل است
گر نمایی توبه و لعنت تو بر شیطان کنی
شادمان قلب خود و مردان با ایمان کنی
من پناه از شر شیطان میبرم سوی خدا
باشد اینکه، او نخواهد بنده را از خود جدا
ای قریشی هیچگه غافل تو از شیطان مباش
گر شدی غافل، به چاه افتی و گویی کاش کاش
امامی
خیلی روان و زیبا و البته خنده دار بود؛ حتی می شد یواشکی گریه هم کرد!
به روان پزشک مراجعه کنیدحالت اورژانسیه
France
همین چیری که شما به سخره گرفته اید بیش از صدبار حمایت کردند...
اين جوان باز هم نطق كرد !!! با كدام تجربه و سابقه چنين حرفهايي ميزند .؟. اصلاً معني مذاكره و شيطان و رقص !! را ميفهمه ؟ با يك برنامه حبه قند توي تلويزيون كه ادم شاعر و ناصح مردم نميشه !!!
اونوقت تخصص و تجربه و سابقه شما چیه که در مورد ایشان نطق میکنی؟!
شما میفهمی بسه برای دنیا عامو !!
شما که مذاکره میفهمی میبینم که2سال شده چرخ هر چی میچرخید ذو پنچر کردید.!
مینازی به خودت این گوی و این میدون!!!
میخ آری، ولی نخواهد رفت
توی سیمان کلید روحانی!
....
بسیار م... است با پوزش
Iran, Islamic Republic of
بیست که نمیشه داد................نمره اش صد!!!!
مهدی خلج
سالها دست بخنجر زپی گرگ دویدیم
تاجمله به سرمنزل مقصود رسیدیم
هر چه که اراده بنمودیم همان شد
برعجز جوانان خط بطلان بکشیدیم
آن گرگ هم از هیبت ما گشت فراری
زیرا که به همت شکمش را بدریدیم
اکنون همه هستی خود درکف اخلاص
بنهاده و تقدیم به آن گرگ نمودیم
گفتیم بیا هر چه که داریم بخور تو
چون کبک به زیر تپه برف خزیدیم
چشم دل خود بسته و با چشم سر خویش
هرچیز که فرمود ولی هیچ ندیدیم
او گفت که از گرگ نکن تو طمع میش
افسوس که دلسوزی رهبر نشنیدیم
رفتیم و نمودیم مذاکره به هرجا
دست از همه شوکت و قدرت بکشیدیم
امید کرم بسته به روباه و به گرگیم
از خویش وتوانایی خود جمله بریدیم
ای دوست نکن بیهوده اینقدر تقلا
بیخود ز اوباما وکری ها به امیدیم
یک لحظه تامل کن و با دست جوانان
آن شیر دلان ، صف شکنانی که ندیدیم
یکبار دگر نقشه یک شیر بکش تو
آن شیر که صد بار به تحریم کشیدیم
دست مریزاد. شعر زیبایی بود. کلی حال کردم.
دم شما گرم