اگر گردوها را برای رضای خدا به من دادهای، مطمئن باش خدا ...
به گزارش جهان، سایت "سبک زندگی اسلامی" نوشت: آوردهاند که... روزی مردی بهلول را دید. چند عدد گردو به او داد و گفت: این گردوها را بشکن و بخور و برای من دعا کن. بهلول گردوها را شکست و خورد و دعایی هم نکرد. مرد متعجب شد و پرسید: گردوها را خوردی نوش جانت، ولی نشنیدم دعایی بکنی؟ بهلول گفت: اگر گردوها را برای رضای خدا به من دادهای، مطمئن باش خدا صدای شکستن گردوها را میشنود.