چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۰

مشروطه؛ پیشینه شوم "اعتماد به غرب"

چهارشنبه ۳ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۴۹
کد مطلب: 429810
با نگاهی به تاریخ مشروطه می‌توان دریافت كه "اعتماد به غرب" نه تنها كمكی به پیشرفت كشور نمی‌كند بلكه با افول بنیان‌های نیم بند دموكراسی زمینه استعمار و استثمار را برای غرب در ایران به وجود می‌آورد. این برهه از تاریخ تقابلی از رویكرد "اعتماد به غرب" و "عدم اعتماد به غرب" شكل گرفت كه گذار تاریخ نشان می‌دهد در نهضت مشروطه هم اعتماد به غرب راه به جایی نبرد و دیكتاتوری را در ایران حاكم كرد.
به گزارش جهان به نقل از سايت مركز اسناد انقلاب اسلامی، جنبش مشروطه یكی از بزرگترین تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران به شمار می رود؛ دوره‌ای كه گفتمان غالب آن اعتماد به غرب و اقتباس از آن بود و در این زمینه تبلیغات وسیعی صورت گرفت تا القاء كنند انگلستان به عنوان ناجی مشروطه است. این ظاهرسازی‌ها و تبلیغات گسترده حتی موجب شد تا بسیاری از گروه‌های مخالف حضور سیاست انگلستان در ایران نیز از موضع خود عقب نشینی كرده و اعتماد به غرب را بپذیرند ولی نتیجه "اعتماد به غرب" موجب شد تا از دل مشروطه دیكتاتوری رضاخان سربرآورد.

اما در دوران مشروطیت روحانیون شیعه با ورود جدی به این نهضت، دوره نوینی از طرح نظریات مختلف درباره مبانی سیاسی مشروطه را با بهره گیری از میراث فقه سیاسی شیعه بنیان گذاشتند. در این میان شیخ فضل الله نوری با طرح نظریه مشروطه مشروعه به مبارزه با بدعت گذاری سكولارهای غربگرا برخاست. وی كه باور داشت نظام مشروطه در تضاد مستقیم با مبانی شریعت است تلاش كرد تا از افول ارزش‌های اسلامی در ایران جلوگیری كند.

این برهه از تاریخ تقابلی از رویكرد "اعتماد به غرب" و "عدم اعتماد به غرب" شكل گرفت كه گذار تاریخ نشان می‌دهد در نهضت مشروطه هم اعتماد به غرب راه به جایی نبرد و دیكتاتوری را در ایران حاكم كرد.

هدف اصلی مشروطه خواهان رهایی از یوغ استبداد داخلی به هر قیمت ممكن بود تا جایی كه برای رسیدن به این مهم حتی به دامان استكبار خارجی پناه بردند. روشنفكران مشروطه خواه كه مشروطه را با قالب غربی پذیرفته بودند با تحصن در سفارت انگلستان اصلی ترین عنصر جنبش، یعنی استقلال را نادیده گرفتند. بدین ترتیب با بست نشینی در سفارت انگلیس، علاوه بر اینكه قداست جنبش را زیر سوال بردند، سنت تحصن در سفارت خانه‌های بیگانه را نیز بنیان نهادند.

این در حالی بود كه علما ابتدا در حرم حضرت عبدالعظیم و سپس در قم تحصن كرده بودند. این حركت در نهایت به امضای فرمان مشروطه از سوی مظفرالدین شاه منجر شد و بدین ترتیب صحنه سیاسی كشور دچار دگرگونی شد اما این پایان ماجرا نبود.

تقابل گفتمان "اعتماد به غرب" و "عدم اعتماد به غرب"

درحالی كه اوضاع سیاسی كشور به سمت سكولاریزه شدن می‌رفت شیخ فضل الله نوری با تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم گفتمان نوینی را بنیان نهاد. وی كه خواستار نظارت علما در قوانین مجلس بود آرای خود را در مجموعه ای كه بعدها به «لوایح شیخ فضل الله» معروف شد منتشر كرده و مبارزات خود را ادامه داد.[۱] عمده نظرات مطرح شده توسط شیخ در رسائل خود ناظر به نقد جریان مشروطه خواهی سكولار است. به عنوان مثال اگر شیخ فضل الله در مقام ضدیت با آزادی بر می آید، این ضدیت در واقع واكنش به خواسته مشروطه خواهان غربی از طرح مسئله آزادی است. در واقع شیخ با آن نوع از آزادی كه مدنظر روشنفكران غرب زده است مخالف بوده و آن را در تعارض با شریعت اسلام می داند. [۲]

درحالی كه مشروطه خواهان و مشروعه خواهان به دنبال تبیین آرای خود بودند، تداوم دشمنی محمدعلی شاه با مشروطه، به كودتای نظامی وی علیه مجلس ختم شد. اما دیری نپایید كه دوران استبداد صغیر نیز پایان یافت و فاتحان تهران محمدعلی شاه را از سلطنت خلع كردند.

اینك نوبت شیخ فضل الله بود تا با غضب مشروطه طلبان مواجه شده و در ۱۳ رجب ۱۳۲۷ بر دار كشیده شود. شیخ كه حافظ منافع شریعت بود تا پای دار همچنان بر نظرات خود تاكید كرد و هرگز حاضر به عقب نشینی نشد. وی به دلیل حضور و فعالیت برخی جریان های غیر اسلامی و گاه ضد اسلامی، كوشید تا با نقد مبانی نظری نظام مشروطیت به دفاع از مبانی اسلام برخیزد و به دلیل باورهای دینی عمیقی كه داشت حاضر شد تا در این راه از جان خود نیز بگذرد. این ایستادگی شیخ تا پای جان به وضوح نشان دهنده دغدغه وی در حفظ اسلام و باور قلبی او می باشد.[۳] به تعبیر امام خمینی (ره) «جرم شیخ این بود كه قانون باید اسلامی بوده و موافق اسلام باشد.» [۴]

اعدام شیخ فضل الله پیش زمینه ای برای تفوق غرب بر ایران شد. در همین رابطه جلال آل احمد در كتاب «در خدمت و خیانت روشنفكران» می نویسد: «من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی می‌دانم كه به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از ۲۰۰ سال كشمكش بر بام سرای این مملكت افراشته شد»[۵]. از این پس، انگلستان با دور كردن علما از سیاست، صحنه را برای فعالیت روشنفكران غربگرا آماده ساخت. گفتمان غالب در این دوران اعتماد به غرب بود به طوری كه تبلیغات وسیع در این زمینه باعث شد تا انگلستان به عنوان ناجی مشروطه خواهان معرفی شود. این ظاهرسازی ها و تبلیغات گسترده حتی موجب شد تا بسیاری از گروه های مخالف حضور سیاست انگلستان در ایران نیز از موضع خود عقب نشینی كرده و اعتماد به غرب را بپذیرند. نتیجه آنكه از دل جنبش مشروطه دیكتاتوری رضا خان سربرآورد.

اما تاریخ تكرار شده و آنچه در هیاهوی مشروطیت رخ داد امروز نیز اتفاق می افتد. در آن دوران عده ای از روشنفكران غربگرا آواز اعتماد به غرب سر داده بودند و پیشرفت كشور را منوط به ارتباط به غرب می دانستند.

امروز نیز گروهی از روشنفكران كه به عقیده خود به دنبال ترسیم آینده ای روشن برای ایران هستند با تبلیغات پر دامنه خواهان اعتماد و ارتباط با آمریكا هستند ولی این گروه توجه نمی‌كنند كه تاریخ گواهی می‌دهد ارتباط با غرب راه پیشرفت نیست بلكه تجربه تلخ مشروطه را تكرار می كند.

پی نوشت:
حسین آبادیان، مبانی نظری حكومت مشروطه مشروعه، تهران: نشر نی، ۱۳۷۴، ص ۴۰.
غلامحسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، تهران: كویر، ۱۳۷۳، ص ۱۶۲.
علی محمد طرفداری و جمال رضایی، «تاملی در مبانی نظری و ضرورت های تاریخی نظریه مشروطه مشروعه شیخ فضل الله نوری»، تهران: فصلنامه گنجینه اسناد، سال بیست و یكم، ۱۳۹۰، ص ۲۰.
صحیفه نور، جلد ۱۳، ص ۱۷۵.
جلال آل احمد، در خدمت و خیانت روشنفكران. تهران، انتشارات خوارزمی، جلد دوم، صفحه ۴۰۲.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *