پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۲۴
۸
سیروسلوک آیت‌الله خوشوقت در گفتگوی جهان با فرزند ایشان؛

ماجرای مکاشفه آیت‌الله خوشوقت با امیر المومنین(ع)/ رابطه معلم اخلاق با رهبر انقلاب

ظلم بزرگی به آیت الله خوشوقت شده است
پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۳۸
کد مطلب: 273173
آیت الله خوشوقت مکرر و مکرر و مرتبا در تمام جلسات تاکید می فرمودند که هدف ما می بایست کسب رضایت پروردگار باشد آن هم از طریق انجام واجبات و ترک محرمات.
ماجرای مکاشفه آیت‌الله خوشوقت با امیر المومنین(ع)/ رابطه معلم اخلاق با رهبر انقلاب
جهان نيوز - گروه فرهنگی:
سخن گفتن و زبان به تحسین و تعریف حضرت آیت الله خوشوقت کاری نیست که آدمی به راحتی بتواند از پس آن بر بیاید. عالمی که مکاشفه ها و کرامات فراوانی در طول عمر داشته و همواره پنهان می کرده است. با وجود مشغله های فراوانی که خانواده محترم ایشان داشتند فرصتی را در اختیار ما گذاشتند و پسر بزرگ ایشان "حسین خوشوقت" مکاشفه ایشان با امیر المومنین علی علیه السلام را برای ما روشن کردند که گوشه ای از لطفا اهل بیت را به این عالم ربانی را مطلع شویم. مشروح گفتگوی جهان نيوز با فرزند آیت الله خوشوقت در ادامه می آید:

حضرت آیت الله خوشوقت یکی از عرفائی بودند که همواره کرامات اخلاقی که نائل به آن ها می شدند را کتمان می کردند، حالا که از فیض ایشان بهره مند نیستیم جا دارد که کرامات این عالم ربانی سخن به میان بیاورریم. بفرمائید.

علماء ربانی اگر هم اهل کشف و شهود باشند هیچ گاه ابراز نمی کنند. مگر اینکه برخی موارد کسانی که تصادفی در جریان برخی از مسائل قرار می گیرند نقل کنند. حضرت آیت الله خوشوقت به عنوان یک عالم ربانی و فقیه صمدانی مخالف با ترویج بحث کشف و کرامات بودند.

چرا؟

منطق ایشان این بود که اینگونه مسائل برای کسانی که طالب حق و تقرب به خداوند و طی طریق در مسیر هدایت هستند منحرف کننده است. چرا که هدف رسیدن به این مسائل نیست. اگر بنا باشد کشف و کرامات مطرح شود هدف اصلی که نیل به الی الله و رسیدن به قرب و رضای
به رغم اینکه طی چند سال اخیر رنج می بردند از بیماریهای مختلف و سن زیادشان و کهولت سن هم مانع انجام فعالیت های ایشان و رسیدگی به سئوالات مردم می شد
الهی است مغفول واقع می شود. بنابراین کسانی هم که می آمدند خدمت ایشان و راجع به کشف و کرامات صحبت می کردند ایشان در جواب سکوت می کردند و مسیر بحث را به مسیر اصلی هدایت می کردند که آن مسیر همان تقواست. ایشان مکرر در مکرر و مرتبا در تمام جلسات تاکید می فرمودند که هدف ما می بایست کسب رضایت پروردگار باشد آن هم از طریق انجام واجبات و ترک محرمات، و مقدمه انجام واجبات و ترک محرمات هم شناخت واجبات و محرمات است. یعنی می بایست با رجوع به رساله عمیله مرجع تقلیدمان و مطالعه و تعمق در قرآن نسبت به احکام دین شناخت پیدا کنیم و عامل به آنها باشیم. ایشان معتقد بودند اگر چنین کردیم می شویم عبد پروردگار و به مقام تقرب می رسیم و به پروردگار نزدیک می شویم. همچنین ابوی گرامی معتقد بودند کسی که این مقام را به دست بیاورد طبیعتا کراماتی هم به او اعطاء می شود که حکم کاه در کنار گندم را دارد، چرا که هدف کرامت نیست، هدف هدایت و طی صراط مستقیم و کسب رضایت پروردگار است. لذا هدف حضرت آیت الله خوشوقت این بود که به هدف اصلی پرداخته شود.

بحثی مطرح است که در سلوک الی الله انسان باید بدن خود را به رنج بیندازد و سختی های فراوانی را تحمل کند، ایشان به عنوان یک سالک الی الله نظرشان در خصوص این مسئله چه بود؟

ایشان به هیچ عنوان موافق نبودند که یک سالک به بدن خودش سختی بدهد و دچار مشقت شود. اینگونه نباید باشد که سالک به بهانه سیر و سلوک کم بخورد، درست از حلال های طیبه الهی استفاده نکند، خودش را به زحمت بیندازد و در محرومیت نگه دارد. ایشان می گفتند باید انسان از نعمت های پروردگار بهره ببرد، منتهی می بایست مراقب باشد حرامی مرتکب نشود و واجبی را هم ترک نکند. این نهایت سفارش ایشان بود و مسئله ای بود که همواره برای سعادت در دنیا
حضرت آیت الله خوشوقت در بُعد زندگی اجتماعی تاکید فراوانی بر تقوا داشتند، می فرمودند اگر تقوا داشته باشیم اجتماع هم می شود گلستان، مردم به یکدیگر دروغ نمی گویند، کلاه سر هم نمی گذارند، به یکدیگر اعتماد می کنند و به یکدیگر کمک می کنند
و آخرت به دیگران توصیه می فرمودند.

در خصوص کرامات اخلاقی از آنجایی که جنابعالی از نزدیکان ایشان بودید مسلما حقایقی نیز برای شما روشن شده است که خواهشمندیم نمونه ای را به عنوان هدیه به مخاطبان جهان نيوز بفرمائید.

منظورتان کرامات است یا سجایا؟

کرامات اخلاقی.

در حال حاضر برای مطرح کردن کرامات زمان مناسبی نیست، ان شاء الله بعدا، ولی در خصوص سجایای اخلاقی ایشان باید عرض کنم که حضرت آیت الله خوشوقت تقید و التزام بدون رو در بایسی نسبت به حلال و حرام الهی داشتند. بسیار بسیار مقید بودند که خدایی ناخواسته حلالی را حرام نکنند و واجبی را ترک نکنند به حرامی مرتکب نشوند و همواره دیگران را به این امر توصیه می کردند. در کنار این مسائل حسن خلق، بردباری، مدارا، مردم داری و تواضع از دیگر سجایای اخلاقی ایشان به حساب می آمد. حضرت ابوی به رغم اینکه طی چند سال اخیر رنج می بردند از بیماریهای مختلف و سن زیادشان و کهولت سن هم مانع انجام فعالیت های ایشان و رسیدگی به سئوالات مردم می شد. علی رغم این مسئله هیچوقت مانع از این نمی شدند که جوانها و مومنین محروم از درک محضرشان بشوند، یا اینکه بخواهند در را ببندند و وقت ندهند. حتی بنده مکرر به ایشان عرض می کردم حضرتعالی سلامتی تان به خطر افتاده است و کمی استراحت به خودتان بدهید، و این ملاقات ها را کم کنید. ایشان در جواب می فرمودند من نمی توانم این کار را انجام دهم و فقط به فکر سلامتی خودم باشم، مردم نیاز دارند سئوال دارند. واقعا هم همین گونه بود، ایشان تمام عمرشان را وقف مردم و خدمت به خدا و خلق خدا کرده بودند و تا لحظات آخر هم به همین منوال عمل کردند.
 
من مجددا خواهش می کنم حدالمقدور یک نمونه از کرامات اخلاقی ایشان را که برای شما آشکار شده و منتشر نشده است بیان بفرمائید.

حضرت آیت الله خوشوقت در تفسیر قرآن یک طرز فکر خاصی داشتند که منشاء آن را در آموختن زبان عربی به طور کامل و دانستن تاریخ اسلام و شان نزول آیات می دانستند. و در عین
آنچه که مقدور برای ایشان بود در کمک به مبارزین مسلمان انجام می داند و در پی ترویج و بستر سازی قیام امام خمینی (ره) بودند و بعد از انقلاب هم دفاع جانانه و غیرتمندانه حضرت ایشان از نظام اسلامی از امام خمینی(ره) و از مقام معظم رهبری زبانزد همگان شد و بر همه گان آشکار بود، دفاع ایشان دفاع غیرتمندانه و بسیار مشهود بود
حال به شدت اجتناب داشتند و پرهیز می فرمودند از تفسیر فلسفی قرآن.

چرا؟

ایشان مطرح می کردند خداوند در قرآن می فرماید: انا انزلناه قرآنا عربیا... ما قرآن را به زبان عربی آشکار نازل کردیم و قرآن کتاب هدایت است، لذا این کتاب هدایت که آشکار نازل شده است نمی بایست برای عموم مردم پیچیدگی داشته باشد و مقلق باشد. بنابراین ما اگر بخواهیم بنشینیم آیات قرآن را به گونه ای تفسیر کنیم که ذهن مخاطب را درگیر درک مفاهیم سختی کنیم، درست نیست. می بایست ببینیم این آیه در زبان نزول چه مسئله ای را می خواسته مطرح کند و راهش هم این است که زبان عربی را درست یاد بگیریم و مسلط به تاریخ اسلام باشیم. من از ایشان سئوال کردم که این افاضه ای که به حضرتعالی شده است که اینگونه روان و سلیس آیات و روایات را تفسیر می کنید و هیچگونه ابهام و پیچیدگی هم در آن وجود ندارد، این تسلط شما چگونه به دست آمده است. آیا تماما نتیجه تلمذ در خدمت حضرت علامه طباطبایی هست یا عوامل دیگری هم دخیل هست. ایشان در جواب بنده فرمودند که من بهره های زیادی برده ام از حضرت آیت الله علامه طباطبایی، اما زمانی این قدرت در من پدیدار شد که در عالم مکاشفه، محضر امیرالمومنین علی علیه السلام رسیدم و ایشان یک جام کوچکی که در آن شربتی مثل شربت زعفران بود به من دادند و من وقتی این را نوشیدم حلاوت و شیرینی این شربت را نه فقط با زبانم حس کردم که با تمام وجودم و با تک تک سلولهایم این شیرینی را چشیدم ، و بعد از آن بود که فهم من از قرآن به گونه ای دیگر شد و من مسلط شدم به این نوع فهم از قرآن و توانا شدم بر این نوع از تفسیر قرآن. این نمونه ای بود که به خاطر اصرار فراوان شما (خبرنگار جهان نيوز) عرض کردم. البته آنچه که من عرض کردم یکی از ثمرات تقوا و زهدی است که حضرت آیت الله خوشوقت به آن مقید بودند.

در خصوص توصیه ها و وصیت نامه ایشان و اینکه در لحظات آخر چه توصیه ای ایشان داشتند؟

البته ابوی در هجده روز گذشته در حالت خواب مصنوعی به سر می بردند. محضر ایشان را درک نکردیم.

خواب مصنوعی یعنی در کما؟

خیر در کما نبودند. ایشان بخاطر دستگاه ها و لوله هایی که در مری، نای و ناحیه گوارشی بدن شان قرار گرفته بود اگر
دختر حضرت آیت الله خوشوقت، هم شیره بنده، عروس مقام معظم رهبری هستند. بعد از این وصلت ارتباط قوی تر شد و رابطه صمیمی و احترام آمیزی بود
می خواستند بیدار باشند تحمل دردی که این دستگاه در درون بدن شان به وجود می آوردند را نمی توانستند داشته باشند، لذا دکتر ایشان با خواب مصنوعی مشکل درد را برطرف کردند، و ما هم طبیعتا محضر ایشان را در روزهای آخر درک نکردیم. ولی مسئله ای که می توانم خدمت شما در این فرصت کم عرض بکنم این است که حضرت آیت الله خوشوقت در بُعد زندگی اجتماعی تاکید فراوانی بر تقوا داشتند، می فرمودند اگر تقوا داشته باشیم اجتماع هم می شود گلستان، مردم به یکدیگر دروغ نمی گویند، کلاه سر هم نمی گذارند، به یکدیگر اعتماد می کنند و به یکدیگر کمک می کنند. این جامعه می شود گلستان و خیلی سفارش به این مسائل می کردند. به شدت مخالف هرگونه ظلم و ستم بودند، چه در رابطه زناشویی و محیط خانواده، و چه در محیط گسترده تر که روابط اجتماعی بشریت می شود. در همین چارچوب هم همواره مخالفت خود را با رژیم ستمگر پهلوی اعلام می داشتند. آنچه که مقدور برای ایشان بود در کمک به مبارزین مسلمان انجام می داند و در پی ترویج و بستر سازی قیام امام خمینی (ره) بودند و بعد از انقلاب هم دفاع جانانه و غیرتمندانه حضرت ایشان از نظام اسلامی از امام خمینی(ره) و از مقام معظم رهبری زبانزد همگان شد و بر همه گان آشکار بود، دفاع ایشان دفاع غیرتمندانه و بسیار مشهود بود.

رابطه تنگاتنگ مقام معظم رهبری با ایشان نیز زبانزد خاص و عام بود. خاطره ای در این خصوص ذکر بفرمائید.

شکی در این نیست که مقام معظم رهبری در مراتب علم و تقوا والا مقام هستند، با این حال هر زمانی که ما خدمت ایشان با ابوی می رسیدیم، رهبری می فرمودند که آیت الله خوشوقت چند جمله ای جمع را نصیحت کنند. در این جمع مقام معظم رهبری هم حضور داشتند و ایشان متواضعانه گوش جان می سپاردند به
ظلم بزرگی در حق آیت الله خوشوقت صورت گرفت آن هم به خاطر غفلتی بود که در پخش نظرات ایشان صورت گرفته بود
نصایح حضرت آیت الله خوشوقت و این مطلب برای ما بسیار درس آموز بود.
رابطه خیلی دوستانه و بسیار احترام آمیزی میان این دو بزرگوار حاکم بود. طی این 20 سال گذشته که ارتباط حضرت آیت الله خوشوقت و رهبری بر سر وصلتی که صورت گرفت رابطه تنگاتنگ تر نیز شد.

وصلت بین کدام یک از اقوام دوطرف برقرار شده بود؟

دختر حضرت آیت الله خوشوقت، هم شیره بنده، عروس مقام معظم رهبری هستند. بعد از این وصلت ارتباط قوی تر شد و رابطه صمیمی و احترام آمیزی بود.

متاسفانه برخی از طلاب و هیئتی ها اعتراض شدید و گاهاً توهین آمیزی نسبت به نظر ایشان در خصوص حضرت رقیه (س) داشتند، بفرمائید که اصل بحث چه بوده است.

بله ظلم بزرگی در حق آیت الله خوشوقت صورت گرفت آن هم به خاطر غفلتی بود که در پخش نظرات ایشان صورت گرفته بود. اعتقاد آیت الله خوشوقت این بود که ما نمی توانیم به صورت قطعی حکم صادر کنیم که حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام بودند. کما اینکه اولین کسی که این مسئله را مطرح کرده است شیخ مفید است که قدیمی ترین عالم بزرگوار شیعه محسوب می شود. ایشان معتقدند که حضرت رقیه (س) در میان عائله امام حسین بوده اند و فرزند یکی از شهداء کربلا هستند ولی اینکه فرزند حضرت ابا عبدالله باشند یقین نمی شود کرد. مطلبی که روشن است این است که در اصل وجود حضرت رقیه (س) شکی نیست، ولی در این خصوص که ایشان دختر ابا عبدالله علیه السلام بوده اند حکم قطعی نمی توان صادر کرد. البته این نظریه را ایشان مطرح کردند و در ادامه فرمودند این مسئله چیزی را عوض نمی کند. راه کربلا روشن است. تکلیف ما معلوم است و آثار قیام کربلا روشن است و ارزش اسرا روشن است. حالا این مسئله که حضرت رقیه فرزند امام حسین باشند یا نباشند مشکلی به وجود نمی آورد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


United States
روحشان شاد
Iran, Islamic Republic of
ما هم خيلي امورات رو كشف كرديم
صدق
شما فرق كشف و كفش را مى دانيد؟
Iran, Islamic Republic of
اهانت برخی افراد مطرح در مداحان و اطرافیان به ایشان نشانه عدم لیاقت بسیاری از متدینین بود! و این چنین است که کفر نعمت موجب سلب نعمت از طرف خداوند می شود.
Iran, Islamic Republic of
حقیقتا همین است.
کفر نعمت بزرگی مثل ایشان سبب سلب این نعمت شد.
غفر الله لنا من سیئات اعمالنا
علی
رحلت آیةالله خوشوقت را به ملت مسلمان و شریف ایران تسلیت عرض می نمایم
محمد
Iran, Islamic Republic of
به نظر بنده اينجور افراد درآسمان ها بسيار شناخته شده تر هستند تا در زمين و اين دنياي مادي.
اي كاش هنوز درميانمان بود.اي كاش...
اما او هم رفت، رفت پيش آقاي بهجت وآقاي قاضي و رفت پيش مولامون اميرالمومنين(عليه السلام).
وما مانديم غوطه ور در گناهان خويش.
مختار
Iran, Islamic Republic of
السلام علیک یا رقیه بنت الحسین