کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

حیوانات غیر قابل اعتماد مشغول سیگار کشیدن هستند!

16 آذر 1393 ساعت 8:41

برنایز تصمیم گرفت در روز عید پاک که هرساله در آن روز رژه هزارن نفری در نیویورک برپا می شد یک نمایش به راه بیاندازد.


به گزارش جهان، وبلاگ "ژخار" نوشت:
در ابتدای قرن نوزدهم بود که ”ادوارد برنایز“ (پدر علم بازاریابی و بنیان گذار شاخه روابط عمومی) و خواهر زاده ”زیگموند فروید“(روانکاو یهودی) با دیدن شهر های شلوغ  ایالت متحده که حالا به دلیل هجوم مردم از روستاها به شهر ها ،به یک جامعه کاملا صنعتی تبدیل شده بودند به فکر مدیریت و بهره برداری اقتصادی بیشتر از این توده های جدید جمعیتی افتاد.

او به نوشته های دایی اش فروید مراجعه کرد؛ فروید در آن زمان نظریات نو و بدیعی درباره انسان ارائه کرده بود؛ او انسان را دارای دو بخش خودآگاه و ناخود آگاه می دانست و عقیده داشت اکثریت انسان ها به دلیل تسلط داشتن بخش ناخودآگاهشان برآنها اسیر قوه شهوت و غضب هستند؛ این ایده چنان در فروید قوت گرفت تا اینکه این روانشناس یهودی انسان ها را عده ای حیوان غیر قابل اعتماد خواند که قادر به کنترل بخش ناخودآگاه وجود خود نیستند.
 
ادوارد برنایز مجذوب نظریات دایی اش در باره نیروهای پنهان غیر عقلانی بشر شده بود و به این فکر می کرد که شاید بتواند با دستکاری بخش ناخودآگاه مردم پول بیشتری در بیاورد. برنایز به این نتیجه رسید که عوامل زیادی بر تصمیم گیری های انسان موثر است؛ او نهایتا این تصور را به شکل قاعده ای در آورد که شما می بایست به دنبال چیزهایی باشید که احساسات غیر عقلانی انسان ها را به بازی بگیرد. در واقع برنایز شیفته انسان هایی شده بود که می توانسستند در نقش حیوان های غیر قابل اعتمادی باشند که با کنترل رفتارشان به راحتی میتوان سود به جیب زد.

او به سبب همین دیدگاه از دیگر افراد جامعه خودش پیشی گرفت و جزو تاثیر گذارترین چهره های آمریکای مدرن شد. برنایز کار خود را با آزمایش هایی بر روی طبقه متوسط شهری آن روز جامعه آمریکا شروع کرد. مهیج ترین آزمایش او راضی کردن زنان به سیگار کشیدن بود.
 
در آن زمان زنان حق سیگار کشیدن نداشتند و اساسا دید مثبتی نسبت به سیگار کشیدن خانم ها وجود نداشت. همین موضوع باعث شد تا یکی از مشتریان قدیمی برنایز به نام جرج هیل (رئیس شرکت تنباکو آمریکا) از او خواست تا راهی برای شکستن این حریم پیدا کند. برنایز در مصاحبه ای میگوید که هیل به او گفت بود که با وضعیت فعلی ما داریم نیمی از بازار را از دست می دهیم. چون مردان به شدت مخالف سیگار کشیدن زنان در مکان های عمومی هستند.می توانی کاری کنی؟
 
برنایز ادامه می دهد که من در جواب گفتم بگذار فکر کنم؛ باید با یک روانکاو ملاقات کنم تا  بفهمم سیگار برای زنان چه معنایی دارد.
 
برنایز با دکتر بریل (روانکاو برجسته نیویورکی که از نخستین روانکاوان آمریکا بود) تماس می گیرد. بریل در ازای حق الزحمه هنگفتی به برنایز گفت که سیگار نماد مردانگی است، اگر بتوانی رابطه ای بین سیگار با قدرت مردانه پیدا کنی، زن ها سیگار خواهند کشید چرا که در آن صورت آنها نیز خواهان نمایش قدرت نمایی در برابر مردان هستند.
 
برنایز تصمیم گرفت در روز عید پاک که هرساله در آن روز رژه هزارن نفری در نیویورک برپا می شد یک نمایش به راه بیاندازد.
 
او یک گروه از دختران تازه کار ثروتمند را راضی کرد تا زیر لباسشان سیگار پنهان کنند و به رژه بپیوندد، سپس وقتی او علامت داد سیگارها را به طور ناگهانی روشن کنند. برنایز قبلا به روزنامه ها خبر داده بود که گروهی از طرفداران حقوق زنان با روشن کردن به اصطلاح مشعل آزادی برای اعتراض آماده شده اند.

برنایز با تحمیق زنان فمینیست ایده خود را عملی کرد. یکی از همکاران او در مصاحبه ای می گوید: او میدانست که این کار تظاهرات گسترده ای به پا میکند. تمام عکاسان آنجا هستند تا آن لحظه را ثبت کنند. بنابر این شما در اینجا نمای زنان جوان و تازه کاری را دارید که در مکان عمومی سیگار می کشند به این مفهوم که هرکس به این برابری اعتقاد دارد باید در جنجال های آینده آنها را یاری کند زیرا مشعل های آزادی در دست آنهاست!

صبح آن روز این خبر در سرار ایلات متحده منتشر شد. از آن زمان به بعد فروش سیگار به زنان افزایش یافت. آنچه برنایز خلق کرد این ایده بود که سیگار کشیدن یک زن باعث استقلال بیشتر و قدرتمند تر شدنش می شود؛ عقیده ای که هنوز هم پابرجاست.

این آزمایش او باعث شد تا او بهمد اگر کالاها را با احساسات و امیال هیجانی افراد مرتبط کنیم این امکان وجود دارد که آنها وادار به رفتار های غیر عقلانی بشوند. در واقع این عقیده که سیگار کشیدن زن ها آنها را آزادتر می کند کاملا غیر عقلانی است اما اگر مخاطب ما حیوانات غیر اعتمادی باشند که تمایلات ناخودآگاه بر او غلبه دارند به چیزی خواهیم رسید در جاوامع امروزی نیز مشهود است. سیگار باعث می شود که زن ها بیشتر احساس استقلال کنند. یعنی چیز های نامربوط می توانند به سمبل های احساسی قدرتمندی از آنچه فرد می خواهد برای دیگران به نظر برسد تبدیل شوند.
 
ادوارد برنایز توانست با نظریات منحط فروید و با انگیزه های اقتصادی، به کمک حماقت زنان فمینیست جامعه اش، باوری غیر عقلانی را ایجاد کند؛ حتی امروزه نیز در نظر بسیاری از زنان جامعه سیگار کشیدن یک قدرت نمایی و یک حرکت اعتراض آمیز است. جالب است که پس از گذشت سالها و با وجود اعترافات صریح افرادی چون ادوارد برنایز و روانکاوان هم عصر او هنوز هم عده ای حاضر به پذیرش انگیزه های فاسد پشت پرده دانش هایی چون روانکاوی، روابط عمومی، بازاریابی و ... نیستند؛ هنوز هم مدعیان کوته فکر فمینیسم در برابر چنین خیانت هایی که در جوامع مدرن علیه زنان روا داشته شده سکوت کرده و حتی به این تحمیق دامن می زنند و هیچگاه از انگیزه هایی اقتصادی پشت پرده  چنین نمایش هایی سخن نمی گویند.

انسان در نظر علمای مدرنیته حیوانیست که تا جایی که می شود باید از هر سو او را مورد سو استفاده قرار دارد و بر انبوه رفتارهای حیوانی و غیر عقلانی او موج سواری کرد. افراد بسیاری همچون ادوارد برنایز در تاریخ آمریکای مدرن حضور دارند که سبک زندگی حیوانی و لجام گسیخته امروزی آن را مطابق با منافع سردمداران یهودی و با بهره گیری از نظریات دانشمندان فاسد رقم زده اند؛ سبک زندگی که در آن حیوانات غیر قابل اعتماد و بی آزار با احساس رضایت تلقینی مشغول سیگار کشیدن هستند...!
پی نوشت: برگرفته از مستند قرن خود ساخته آدام کرتیس


کد مطلب: 394204

آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/sound/394204/حیوانات-غیر-قابل-اعتماد-مشغول-سیگار-کشیدن-هستند

جهان نيوز
  https://www.jahannews.com