در حاشیه اخلاق سیاسی تکراری مسعود پزشکیان/ ژست اخلاقی درست درباره سران فتنه چیست؟
آقای پزشکیان همیشه از این دریچه اخلاقی ورود می کنند که اخلاق این است که عدالت را درباره افراد رعایت کنیم و درکنار بدی ها از خوبی های افراد بزرگ نیز بگوییم.
حال این سوال پیش میاید که عدالت بزرگ تر کدام است؟ زیرا برای آقای پزشکیان که گرفتار مغالطه و فرض های غلط شده اند، حداقل پاسخ وی به این سوال برای خود ایشان راهگشا می باشد.
گروه سیاسی جهان نیوز: «نباید این همه نامرد باشیم که خدمات موسوی و لیدر اصلاحات را برای «چند اشکال» نادیده بگیریم!»
این ها بخشی از اظهارات به ظاهر اخلاقی آقای مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس شورای اسلامی است.
«مسعود پزشکیان» از نمایندگان اصلاحطلب و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با ایلنا اظهار کرده است: کسانی که در این مملکت تلاش کردهاند را باید قدر بدانیم. آیا کسی از هاشمی، خاتمی و موسوی بیشتر به این نظام خدمت کرده است؟ این افراد همگی عیبهایی هم داشتهاند اما قطعاً نکات مثبت فراوانی نیز داشتهاند. نمیگوییم که این افراد هیچ عیب و نقصی نداشتهاند، همه عیب دارند اما هرچه در چنته داشتند، برای مردم و انقلاب گذاشتند.
وی تصریح کرده است: عیبها و ایرادهای این افراد را ببینیم اما زحمات و خدماتش را نادیده نگیریم. نباید اینقدر نامرد باشیم که همه خوبیها را بهخاطر چند اشکال نادیده بگیریم.
اما درباره ابعاد فتنه 88 آنقدر اسناد منتشر کرده اند و آنقدر سران فتنه در سال 88 در بیانیه هایشان از اهداف خود از ایجاد اغتشاشات در آن سال آنچنان شفاف قلم فرسایی کرده اند که بعید است چهره مطلعی همانند آقای پزشکیان که سابقه سالها نمایندگی مجلس و حتی وزارت را دارند، از آن بی خبر باشند و بعد بزرگ ترین فتنه پس از انقلاب را در حد یک اشکال بدانند.
زیرا تا این حد بی اطلاعی را نمی توان در اینباره توجیهه کرد ولی با توجه به اینکه عموما و به صورت تکراری آقای پزشکیان در سخنان جنجالی خود تلاش می کنند از دریچه یک ژست اخلاقی مواضع خود را بیان کنند، باید از همین دریچه هم سخنان وی را مورد نقد قرار داد.
البته قواعد دینی درباره قیاس خوبی و بدی افراد وزن کشی های خاص خود را دارد و روایت های فراوان از سرگذشت افراد بزرگی در تارخ اسلام و ماقبل آن در ادیان بزرگ الهی وجود دارد که گاه با گرفتن یک موضع بد در یک بزنگاه مهم عاقبت بخیر نشدند.
اما جدا از اعتقاد به این مبانی که اینگونه ژست اخلاقی گرفتن را باطل می کند، ژست اخلاقی درست در اینباره چیست؟
آقای پزشکیان همیشه از این دریچه اخلاقی ورود می کنند که اخلاق این است که عدالت را درباره افراد رعایت کنیم و درکنار بدی ها از خوبی های افراد بزرگ نیز بگوییم.
حال این سوال پیش میاید که عدالت بزرگ تر کدام است؟ زیرا برای آقای پزشکیان که گرفتار مغالطه و فرض های غلط شده اند، حداقل پاسخ وی به این سوال برای خود ایشان راهگشا می باشد. اما عدالت بزرگ تر کدام است؟ رعایت حدود الهی یا مثلا گفتن چند خوبی (به فرض باطل نشدن و یا حتی فرض خیلی بزرگ بودن این خدمات) از برخی سران فتنه؟!
آیا عدالت بزرگ تر رعایت منافع یک نظام اسلامی ودیدن و محاسبه کردن هزاران رنج اقتصادی مردم که مستقیما به علت کاری بودن ضربه فتنه گران به کشور بود، نیست؟ می شود مدعی اخلاق گرایی بود و همزمان خیانت چند نفر را (با همه سوابق قابل تحسین شان) به یک نظام اسلامی و حدود الهی و همچنین میلیون ها فرد که آسیب دیده اند ترجیح داد؟ این روش سیاسی با کدام مکتب اخلاقی جور در می آید؟
مگر غیر از این است که ژست اخلاقی درست این می باشد که به حکم خداوند درباره برخی از سران فتنه راضی بود! به همین سادگی!
حکمی که آقای پزشکیان اگر از یک کارشناس رده چندم قضایی نیز درباره برخی از سران فتنه بپرسند خواهند شنید: محاربه!
اما آخرین نکته اینکه آیا اخلاق غیر از راضی بودن به حکم خداوند است؟ قطعا نیست، مگر اینکه ژست اخلاقی مان سیاست زده باشد یا در منجلاب یک اخلاق لیبرالی گرفتار باشیم.