آقای احمدینژاد این بار "ظریف" بخندید!/ آلبومی از عکسهای یادگاری؛ هم با مسجدیها هم با هدیه تهرانی
این بازگشت که قطعا معنا و مفهوم توبه از آن برداشت نمیشود در حالی بعد از یک هفته تبلیغات سنگین اتفاق میافتد که جریان نزدیک به محمود احمدینژاد یعنی همان افرادی که در اذهان مردم به جریان انحرافی شناخته میشوند تمام مراسمات و میتینگهای خود را طی سالیان گذشته در هتلها، ورزشگاهها، محل برگزاری جشنوارهها و غیره برگزار میکردند.
گروه سیاست جهان نیوز ـ سید یوسف آلداود: امروز بعدازظهر محمود احمدینژاد قصد دارد تا با سخنرانی در مسجد جامع المهدی(عج) شهر ری یاد و خاطره سالهای ابتدایی خود در ریاست جمهوری را زنده کند. وی که اواخر دوران ریاست جمهوری نهم با چرخشی عجیب جریان ارزشی را رها کرده و به دامن روشنفکرنماها پناهنده شد دوباره پیچ تاریخی جدیدی را آغاز و نیت کرده تا به دامن مسجد بازگردد.
حدود یک هفته است که اطلاعرسانی یاران رئیس جمهور سابق برای سخنرانی احمدینژاد در یکی از مساجد جنوب شهر تهران آغاز شده است. موجی از پیامکها و خبررسانی سایتهای وابسته به جریان انحرافی که سعی داشت یاد و خاطره شور و شوق مردم در ایام انتخابات ۸۴ را زنده کند.
اطرافیان محمود احمدینژاد که مدتهاست با اطلاعرسانیهای کذب و درج اخبار محفلی نادرست سعی در القای جدایی وی از مشایی دارند اکنون میخواهند پشتوانه اجتماعی جریان مذهبی کشور را برای حضور سیاسی موثر بازیابی کنند.
این افراد که تا پیش از این خواهان استفاده از پتاسیل آنچه که "ظرفیت اجتماعی" امثال هدیه تهرانی میخواندند، بودند و با هزینهها و پولهای هنگفتی که به پای این افراد ریختند و پشت پا به اصل خویشتن زدند و منحرف شدند اکنون بعد از سالها دوباره به پایگاه اصلی و مردمی جریان ارزشی یعنی مسجد برگشتهاند.
این بازگشت که قطعا معنا و مفهوم توبه از آن برداشت نمیشود در حالی بعد از یک هفته تبلیغات سنگین اتفاق میافتد که جریان نزدیک به محمود احمدینژاد یعنی همان افرادی که در اذهان مردم به جریان انحرافی شناخته میشوند تمام مراسمات و میتینگهای خود را طی سالیان گذشته در هتلها، ورزشگاهها، محل برگزاری جشنوارهها و غیره برگزار میکردند.
قشر مذهبی جامعه که دیگر خوشبینی خود را در رابطه با رئیس جمهور سابق به طور کلی از دست داده معتقد است این چرخش دوباره به مسجد یک نمایش واقعی نیست و بهتر بود با توجه به برگزاری جشنواره فیلم فجر و حضور اعوان و انصار سینماگر با همه نوع خط و مشی روشنفکری و شبه روشنفکری و ظواهر آراسته! مراسم سخنرانی محمود احمدینژاد در همین مراسم اجرا میشد.
گرچه تحلیلگران سیاسی معتقدند احمدینژاد با راهانداختن بازی نامهنگاری رحیمی به وی خواهان آغاز یک دیالوگ بوده و مراسم امروز نیز در همین راستاست اما باید گفت در خوشبینانهترین حالت خروج از آنچه که جریان انحرافی نام سکوت برایش گذاشتند انتخابات سال آینده به عنوان یک هدفگذاری است.
رئیس جمهور سابق و اطرافیانش که سالهاست با مردم روراست نبوده و نشان دادند تمام عکسهای انداخته شده با قشر مستضعف را برای یادگاری میخواستند اکنون بعد از سالها قرار است پا به یکی از محلات جنوبی تهران بگذارند.
گر چه جریان انحرافی تمام سعی خود را کرده تا برای احمدینژاد تصویری از "مطالبه حضور" را به نمایش بگذارند اما باید گفت دست فریب برای مردم نمایان شده و قرار نیست جریان، گروه یا قشری از جامعه نقش پله را بازی کنند.
از ابتدای انتخابات سال ۸۴ بود که پای قشر مستضعف به میان کشیده و این جامعه موثر به عنوان "رکن انتخاباتی" جریان خاص سیاسی مبدل شد. پرستیژ مردمی بودن با حضور در مناطق شوش، دولتآباد، شهرری، جوادیه و راهآهن تهران اما خیلی زود رنگ باخت.
در انتخاباتهای بعدی بود که عکسهای یادگاری با دستان پینه بسته پیرمرد روستایی تبدیل به نشست و برخاست با هدیه تهرانی شد. البته دستان لرزان و نگران عزتالله انتظامی که میگوید در یک تدلیس به تمام معنا قرار گرفته بود نیز آخرین تیری بود که در دوران نامنویسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ رونمایی شد.
میتوان گفت اگر احمدینژاد امروز به جنوب تهران و دامن مسجد برگشته تا از اشتباهات گذشته خود ابراز پشیمانی کند باید به سوالات متعددی در اذهان عمومی پاسخ دهد و حداقل برای یک بار هم که شده لحن شوخی و خنده خود را کنار بگذارد و تکلیفش را خیلی صریح، شفاف و روشن با امثال مشایی مشخص نماید و الا این مردم دیگر حاضر نیستند تا بازی مضحک گذشته امثال او را تحمل کنند.
بارها از اول انقلاب شاهد این بودیم که امثال احمدینژاد دوران افول و انزوای خود را در محلات پایین تهران سپری کردند و با سخنرانیهای پرشور احساسات مردم را به بازی گرفتند و وقتی به صندلی قدرت تکیه زدند حتی گذرشان هم به این طرفها نیفتاد.
برای مردم کار چندانی سختی نیست که احمدینژاد سال ۸۴ را با احمدینژاد ۹۲ مقایسه کنند و بفهمند که رئیس جمهور مشاییدوست سال ۹۲ دکتر ساده دل و مردمی سال ۸۴ را قورت داده است. بهتر است آقای دکتر فراموش نکند که نظام برای صیانت از آرای وی چه هزینه سنگینی را در مقابل طبقه اشرافیت و رانتی جامعه تحمل کرده است اما در ازای آن شاهد حرکات ناموزون سیاسی در سالهای بعد از فتنه بود.
احمدینژاد و یارانش اگر هنوز گمان میکنند که جریان ارزشی سه میلیون رای بیشتر ندارند بهتر است وقت خود را برای جنوب تهران و تریبونهایی چون مسجد تلف نکنند اما اگر واقعا معتقدند که عمده مردم از همین قشر هستند باید در ابتدا تکلیف خود را با خیلی از مسائل که یکی از آنها یازده روز خانه نشینی و دست دوستی به مردم اسرائیل بود، مشخص کنند.