به گزارش فارس، "يوكيا آمانو " مدير كل ژاپني آژانس بينالمللي انرژي اتمي اولين گزارش خود درباره برنامه هستهاي ايران را پنجشنبه منتشر كرد كه متن كامل آن به شرح زير است:
اجراي توافقنامه پادمانهاي انپيتي و مفاد مرتبط با قطعنامههاي 1737 (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008) و 1835(2008) شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران
گزارش مديركل
1. مديركل در تاريخ در 16 نوامبر 2009 درباره اجراي توافقنامه پادمانهاي انپيتي و مفاد مرتبط با قطعنامههاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران به شوراي حكام گزارش داد (GOV/2009/74). مديركل دو گزارش بيشتر در 8 و 10 فوريه 2010 منتشر كرد (GOV/INF/2010/1 and GOV/INF/2010/2, به ترتيب).
A. فعاليتهاي مرتبط غنيسازي فعلي
A.1. نطنز: تاسيسات غنيسازي سوخت و تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت
2. در نوامبر 2003 ايران به آژانس اطلاع داد كه تمام فعاليتهاي مرتبط غنيسازي و بازفرآوري در اين كشور را تعليق خواهد كرد. به ويژه، ايران اعلام كرد كه تمام فعاليتهاي در سايت نطنز را تعليق كرده، مواد تزريقي براي فرآيندهاي غنيسازي را توليد نكرده و موارد مرتبط غنيسازي را وارد نخواهد كرد. در فوريه 2004، ايران دامنه آن تعليق را گسترش داد تا مونتاژ و تست سانتريفيوژها، و اجزاي سانتريفيوژ ساخت داخل را نيز شامل كند. در ژوئن 2004، ايران اجراي اقدامات داوطلبانه گسترده در رابطه با ساخت اجزاي سانتريفيوژ و مونتاژ و تست سانتريفيوژها را متوقف كرد. در نوامبر 2004، ايران به آژانس اطلاع داد كه اين كشور تصميم گرفته بود "به طور داوطلبانه و بر اساس اقدامي فراتر به منظور اعتمادسازي، به تعليق تمام فعاليتهاي مرتبط غنيسازي و بازفرآوري ادامه داده و آن را گسترش دهد ". در ژانويه 2006، ايران به آژانس اطلاع داد كه تصميم گرفته است "فعاليتهاي تحقيق و توسعه در زمينه برنامه هستهاي صلح آميز را كه داوطلبانه و غيرالزامآور به لحاظ قانوني تعليق كرده بود "، از سر بگيرد كه اين شامل فعاليتهاي انجام شده در تاسيسات غنيسازي سوخت و تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت واقع در نطنز بود. ايران تستهاي غنيسازي در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت را در فوريه 2006 دوباره آغاز كرد؛ تاسيسات غنيسازي سوخت در فوريه 2007 آغاز بكار كرد.
3. دو بخش آبشاري در تاسيسات غنيسازي سوخت وجود دارند: بخش توليد A و ناحيه توليد B. با توجه به اطلاعات طراحي ارائه شده توسط ايران، 8 واحد (واحد A21 تا A28) براي بخش توليد A در نظر گرفته شدهاند كه 18 آبشار براي هر واحد در نظر گرفته شده است. هيچ اطلاعات طراحي دقيق و مفصلي براي بخش توليد B ارائه نشده است.
4. در 31 ژانويه 2010، ايران گاز يواف6 طبيعي به 17 آبشار واحد A24 و شش آبشار واحد A26 در تاسيسات غنيسازي سوخت تزريق ميكرد. يك آبشار واحد A24 و يك آبشار واحد A26 در آن تاريخ تحت خلا بودند. تعدادي از سانتريفيوژهاي 11 آبشار باقي مانده واحد A26 قطع شده بودند. 16 آبشار واحد A28 نصب شده بودند. از دو آبشار باقي مانده واحد A28، تمام سانتريفيوژها از يك آبشار جدا شده بودند و تفكيك سانتريفيوژها از آبشار ديگر در حال انجام بود (1). كار نصب در واحد A25 و A27 در حال انجام بود. تمام سانتريفيوژهاي نصب شده تا آن تاريخ دستگاههاي IR-1 با 164 دستگاه در هر آبشار هستند. هيچ كار نصبي سانتريفيوژها در بخش توليد B انجام نشده است.
5. آژانس مابين 21 نوامبر 2009 و دوم دسامبر 2009 يك راستيآزمايي فهرست اقلام فيزيكي در تاسيسات غنيسازي سوخت انجام داد و تاييد كرد كه از فوريه 2007 تا 22 نوامبر 2009، 21 هزار و 140 كيلوگرم گاز يواف6 طبيعي به آبشارها تزريق شده است و در مجموع، يكهزار و 808 كيلوگرم يواف6 با درصد غناي پايين توليد شده است. ميزان غنيسازي محصول يواف6 با درصد غناي پايين، آنگونه كه توسط آژانس اندازهگيري شده است، 47/3 درصد U-235 بود. آژانس به ارزيابي راستيآزمايي فهرست اقلام فيزيكي خود ادامه داده و درباره نتايج آن با ايران مذاكره ميكند. ايران تخمين زده است كه بين 23 نوامبر 2009 و 29 ژانويه 2010، 257 كيلوگرم يواف6 با درصد غناي پايين بيشتر توليد كرده است، (2) كه بنابراين مجموع توليد يواف6 با درصد غناي پايين از زمان آغاز بكار تاسيسات غنيسازي سوخت به دو هزار و 65 كيلوگرم ميرسد. مواد هستهاي در تاسيسات غنيسازي سوخت (شامل تزريق، محصول و دورريز) بعلاوه تمام آبشارهاي نصب شده و ايستگاههاي تزريق و تخليه تحت نظارت و مهار آژانس باقي هستند. (3)
6. نتايج نمونههاي محيطي گرفته شده در تاسيسات غنيسازي سوخت تا 21 نوامبر 2009 نشان ميدهند كه در آن مركز، حداكثر ميزان غنيسازي از ميزان اعلام شده توسط ايران در پرسشنامه اطلاعات طراحي مرتبط (كه همان كمتر 5 درصد غنيسازي U-235 است) فراتر نرفته است. (4) از زمان آخرين گزارش، آژانس 4 بازرسي سرزده را در تاسيسات غنيسازي سوخت با موفقيت انجام داده است، كه مجموع چنين بازرسيها از مارس 2007 تا كنون را به عدد 35 ميرساند.
7. آژانس بين 14 و 16 سپتامبر 2009 يك راستيآزمايي فهرست اقلام فيزيكي را در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت انجام داد، كه نتايج آن فهرست اقلام را همانگونه كه توسط ايران اعلام شده بود، تاييد كرد، البته با نامعلوميهاي اندازهگيري كه به طور طبيعي در چنين تاسيساتي است. بين 28 اكتبر 2009 و دوم فوريه 2010 در مجموع حدود 113 كيلوگرم گاز يواف6 طبيعي به يك آبشار 10 دستگاهه IR-2m، يك آبشار 10 دستگاهه IR-4، يك آبشار 20 دستگاهه IR-2m و سانتريفيوژهاي تكي IR-1، IR-2، IR-2m و IR-4 در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت تزريق شد.
8. آژانس در 8 فوريه 2010 نامهاي را به تاريخ 7 فوريه 2010 دريافت كرد كه به "اعلام رئيس جمهوري اسلامي ايران درباره توليد سوخت مورد نياز براي رآكتور تحقيقاتي تهران " و در آن رابطه به ارائه يك نسخه بازبيني شده پرسشنامه اطلاعات طراحي براي تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت اشاره داشت. ايران به آژانس اطلاع داد كه "تدارك توليد اورانيوم با درصد غناي پايينتر از 20 درصد در اين نسخه بازبيني شده پرسشنامه اطلاعات طراحي، ديده ميشود. " پرسشنامه اطلاعات طراحي "توليد يواف6 غنيشده تا 20 درصد " را تدراك ميبيند.
9. آژانس در 8 فوريه 2010 نامه جداگانهاي را به تاريخ 8 فوريه 2010 از ايران دريافت كرد كه به آژانس اطلاع ميداد كه اپراتور تاسيسات غنيسازي سوخت قصد دارد يواف6 با درصد غناي پايين توليد شده در تاسيسات غنيسازي سوخت را به ايستگاه تزريق تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت منتقل كند و تمام اين فعاليتهاي در 9 فوريه 2010 انجام خواهند شد. ايران از آژانس خواست تا در آن تاريخ در سايت فوق حاضر باشد.
10. آژانس در 9 فوريه 2010 به ايران نامهاي را نوشت تا توضيحاتي درباره تاريخ آغاز فرآيند توليد يواف6 با درصد غناي تا 20 درصد U-235 و ساير جزئيات فني ارائه شوند، و آژانس در اين نامه همچنين درخواست كرد تا مطابق ماده 45 توافقنامه پادماني، هيچ اورانيوم با درصد غناي پايين در اين فرآيند در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت به منظور غنيسازي مواد تا 20 درصد قبل از بكار گرفتن روند پادمانهاي بيشتر ضروري تزريق نشود.
11. در 10 فوريه 2010، زماني كه بازرسان آژانس در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت رسيدند، به آنها اطلاع داده شد كه ايران تزريق يواف6 با درصد غناي پايين را در يك آبشار در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت، عصر روز گذشته آن روز آغاز كرده است. به آنها همچنين گفته شد كه قرار است اين تاسيسات توليد يواف6 با درصد غناي تا 20 درصد را طي چند روز آغاز كند. همانگونه كه قبلا به شورا اطلاع داده شد، در حال حاضر فقط يك آبشار نصب شده در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت وجود دارد كه قابليت غنيسازي يواف6 تا 20 درصد را دارد.
12. ايران در 14 فوريه 2010 در حضور بازرسان آژانس حدود يكهزار و 950 كيلوگرم يواف6 با درصد غناي پايين را از تاسيسات غنيسازي سوخت به ايستگاه تزريق تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت منتقل كرد. بازرسان آژانس سيلندر حاوي مواد به مقصد ايستگاه تزريق را مهر و موم كردند. ايران نتايج طيف سنجي را كه نشان ميدهد ميزان غنيسازي تا 8/19 درصد در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت بين 9 و 11 فوريه 2010 حاصل شده را در اختيار آژانس قرار داد.
13. در حالي كه مواد هستهاي در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت، بعلاوه ناحيه آبشاري و ايستگاههاي تزريق و تخليه تحت نظارت و مهار آژانس باقي هستند، نياز به بكارگيري اقدامات بيشتر به منظور تضمين توانايي مستمر آژانس براي راستيآزمايي نبود انحراف مواد هستهاي در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت است. آژانس طي نامهاي به ايران به تاريخ 9 فوريه 2010 درخواست ترتيب دادن يك نشست براي بحث درباره رويكرد پادمانهاي بازبيني شده براي تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت ارائه كرد.
A.2 قم: تاسيسات غنيسازي سوخت فردو
14. در 21 سپتامبر 2009، ايران آژانس را از اين امر مطلع ساخت كه قصد داشته "تاسيسات غني سازي سوخت آزمايشي جديدي " بسازد كه تاسيسات غنيسازي سوخت فردو (FFEP) نام دارد و در نزديكي شهر قم واقع است. مقامات آژانس با مقامات ايران از تاريخ 25 تا 28 اكتبر 2009 ديدار كردند، در اين تاريخ آژانس راستي آزمايي اطلاعات طراحي را در تاسيسات فردو انجام داد و با مقامات ايران درباره زمانبندي طراحي و ساخت تاسيسات فردو و همچنين وضعيت و هدف اصلي آن گفتگوهايي انجام داد. آژانس تاييد ميكند كه تاسيسات فردو ساخته ميشود تا 16 آبشار را كه در جمع شامل حدود سه هزار سانتريفيوژ است، در خود جاي دهد. ايران اعلام كرد در حال حاضر در نظر دارد تا فقط سانتريفيوژهاي IR-1 را در تاسيسات فردو نصب كند اما اينكه اين تاسيسات بتوانند براي جاي دادن سانتريفيوژهاي پيشرفتهتر مجددا طراحي شوند، بستگي به تصميم ايران براي به كار بستن چنين سانتريفيوژهايي در آينده دارد. در 28 اكتبر 2009، ايران يك نسخه از پرسشنامه اطلاعات طراحي به روز شده مربوط به تاسيسات فردو را در اختيار آژانس قرار داد.
15. در نامهاي به تاريخ دوم دسامبر 2009 در پاسخ به پرسشهاي نامه شش نوامبر 2009 آژانس درباره زمانبندي تصميم ساخت سومين تاسيسات غني سازي در ايران كه به غير از تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت و تاسيسات غني سازي سوخت است، جمهوري اسلامي اعلام كرد كه "اين مكان [نزديك قم] اساسا به عنوان يك ناحيه عمومي براي پناهگاههاي احتمالي پدافند غيرعامل براي كاربردهاي متفاوتي در نظر گرفته شده است. نتيجتا اين مكان در نيمه دوم سال 2007 براي ساخت تاسيسات غني سازي سوخت انتخاب شد. " در تاريخ 16 دسامبر 2009، آژانس در نامهاي به ايران اعلام كرد كه برخي از پاسخهاي آن به طور كامل درخواستهاي آژانس براي شفاف سازي در خصوص تاسيسات فردو را تحت پوشش قرار نداده است. در اين نامه، آژانس به طور خاص به اين درخواست خود اشاره كرده كه ايران تاييد كند چه هنگامي تصميم به ساخت تاسيسات غني سازي سومي (به غير از تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت و تاسيسات غني سازي سوخت) گرفته است و نياز براي دسترسي به شركتهاي دخيل در طراحي و ساخت تاسيسات فردو به منظور تاييد اظهارات ايران در خصوص زمانبندي و هدف اين تاسيسات را تكرار كرده است. آژانس ايران را از اين موضوع مطلع ساخت كه اطلاعات گستردهاي از تعدادي منابع دريافت كرده كه شرح دهنده طراحي تاسيسات فردو هستند. اين اطلاعات با اطلاعات طراحي كه آژانس در طي راستيآزمايي اطلاعات طراحي دريافت كرده بود، مطابقت داشت و اينكه اين منابع مدعي هستند كه كار طراحي تاسيسات فردو در سال 2006 آغاز كرده است، به عبارت ديگر زماني كه ايران خود پذيرفته بود ملزم به كد تعديل شده 3.1 براي مطلع ساختن آژانس است.
16. در نامهاي به تاريخ 22 ژانويه 2010 آژانس به ايران پرسشنامه اطلاعات طراحي كاملي را به ايران ارائه داد و مجددا تقاضاي اكتبر 2009 خود مبني بر دسترسي به اسناد طراحي مرتبط و شركتهاي دخيل در طراحي اين تاسيسات غني سازي سوم در ايران را تكرار كرد. ايران تا كنون به اين درخواستها پاسخي نداده است.
17. از 26 اكتبر 2009، آژانس پنج راستيآزمايي اطلاعات طراحي را در تاسيسات فردو انجام داده است. در طي سه مورد اين از راستيآزماييها، آژانس نمونههاي محيطي گرفت. نتايج تحليلها [آناليزهاي] نمونههاي گرفته شده در 27 اكتبر 2009 از دو تانكر غيرفعال سازي تاسيسات فردو وجود مقدار اندكي ذرات اورانيوم استفاده شده را نشان داد كه شبيه ذرات يافته شده در نظنز است. بر اساس اعلام ايران، اين تانكرها از سايت نطنز به فردو آورده شدهاند.نتايج آناليز نمونههاي بعدي هنوز آماده نشده است. آژانس تاييد كرده است كه ساخت تاسيسات فردو ادامه دارد، اما تا تاريخ 16 فوريه 2010 هيچ سانتريفيوژي به اين تاسيسات وارد نشده است.
B. فعاليتهاي بازفرآوري
18. آژانس به نظارت استفاده و ساخت سلولهاي داغ در راكتور تحقيقاتي تهران (TRR) و تاسيسات توليد راديوايزوتوپ موليبدنيوم، يد و زنون (MIX) ادامه داده است. آژانس يك بازرسي و يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي را در راكتور تحقيقاتي تهران در تاريخ 11 نوامبر 2009 و در تاريخ 23 ژانويه 2010 در تاسيسات MIX انجام داد. هيچ نشانهاي از فعاليتهاي مرتبط با بازفرآوري در اين تاسيسات وجود نداشت. در حاليكه ايران اعلام كرده است هيچ گونه فعاليت مرتبط با بازفرآوري در اين كشور ندارد، آژانس اين امر را فقط در ارتباط با اين دو تاسيسات ميتواند تاييد كند، همانگونه كه مفاد پروتكل الحاقي در حال حاضر براي آن در خصوص ايران در دسترس نيستند.
C. پروژههاي مرتبط با راكتور آب سنگين
19. شوراي امنيت در قطعنامه 1737 (2006) و در بند مهم 2 تصميم گرفت كه ايران بايد فعاليتهاي مشخصي را تعليق كند كه شامل "كار بر روي تمام پروژههاي مرتبط با راكتور آب سنگين شامل ساخت يك رآكتور تحقيقاتي كه توسط آب سنگين كار ميكند، همچنين توسط آژانس راستيآزمايي شود ". شوراي امنيت در آن قطعنامه همچنين تصميم گرفت كه، ميان چيزهاي ديگر، ايران "چنين دسترسي و همكاري را مادامي كه آژانس نيازمند قادر بودن براي راستيآزمايي تعليق در نظر گرفته شده در بند 2 و حل مسائل باقيمانده مشخص شده در گزارشهاي آژانس است، فراهم كند. "
20. همانگونه كه در GOV/2009/74 اشاره شده، آژانس در جريان راستيآزمايي اطلاعات طراحي انجام شده در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان (UCF) در تاريخ 25 اكتبر 2009، تعداد زيادي مخزن مشاهده كرد كه ايران گفته است شامل آب سنگين هستند. آژانس در نامهاي به تاريخ 10 نوامبر 2009 از ايران خواست تا تعداد مخزنها و محتواي آنها را به منظور تامين اطلاعات درباره منشأ آب سنگين تاييد كند. ايران طي نامهاي به تاريخ 18 نوامبر 2009 در پاسخ به آژانس اعلام كرد كه "منشأ آب سنگين جمهوري اسلامي ايران است ".
21. با توجه به درخواست شوراي امنيت مبني بر اينكه آژانس تعليق توسط ايران، در ميان چيزهاي ديگر، پروژههاي مرتبط با راكتور آب سنگين را راستيآزمايي كند و اينكه گزارش كند كه آيا ايران تعليق كامل و مداوم آن را انجام داده است يا نه، آژانس نيازمند قادر بودن براي تاييد محتواي مخازن و منشا آب سنگين كه گفته ميشود در مخزنها وجود دارد، است. به اين منظور، آژانس در نامهاي به تاريخ ژانويه 2010 به ايران اطلاع داد كه در جريان راستيآزمايي اطلاعات طراحي در تاسيسات تبديل اورانيوم كه براي 17 ژانويه 2010 برنامهريزي شده بود، قصد دارد نمونههاي آب سنگين براي آناليز تخريبي بردارد. ايران در نامهاي به تاريخ 14 ژانويه 2010 به چنين نمونهبرداري اعتراض و اعلام كرد كه هيچ مفادي در توافقنامه پادمانها براي نمونهبرداري از مواد غيرهستهاي براي آناليز تخريبي وجود ندارد. آژانس در جريان راستيآزمايي اطلاعات طراحي در تاريخ 17 ژانويه 2010، تعداد مخازن 756 هزار و 50 ليتري را كه ايران گفته حاوي آب سنگين است، را شمرد و تعدادي از مخزنهاي انتخاب شده به طور تصادفي را وزن كرد، اما به آن اجازه داده نشد از آب سنگين به منظور تاييد محتواي مخزنها نمونهبرداري كند.
22. آژانس در 13 ژانويه 2010 يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي در تاسيسات توليد سوخت (FMP) انجام داد. اين راستيآزمايي تاييد كرد كه هيچ تجهيزات فرآوري جديدي در اين تاسيسات نصب نشده و اينكه هيچ مجموعه جديد، ميله يا صفحهاي از ماه مي 2009 به بعد توليد نشده بود. آژانس در 18 ژانويه 2010 يك پرسشنامه اطلاعات طراحي براي تاسيسات توليد سوخت دريافت كرد كه شامل اطلاعات درخواست شده توسط آژانس در ژوئن 2009 درباره ويژگيهاي طراحي ميلههاي سوختي راستيآزمايي شده توسط آژانس در جريان بازرسيهاي ماه مي 2009 آن در تاسيسات توليد سوخت است.
23. آژانس در 8 فوريه 2010 يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي در رآكتور IR-40 اراك انجام داد. آژانس راستيآزمايي كرد كه ساخت اين تاسيسات در حال انجام بود. هر چند همانگونه كه پيشتر به شورا اعلام شده بود، با توجه به امتناع ايران در اجازه به دسترسي آژانس به مركز توليد آب سنگين (HWPP)، آژانس بايد بر تصاوير ماهوارهاي براي نظارت بر وضعيت آن مركز تكيه كند. بر اساس تصاوير جديد، به نظر ميرسد كه مركز توليد آب سنگين دوباره در حال فعاليت است. اما، بايد خاطر نشان كرد كه اين تصاوير فقط ميتوانند اطلاعاتي را درباره اينكه چه اتفاقي در آن زمان كه تصاوير گرفته ميشدند، ميافتاد، در اختيار قرار دهند. طبق درخواست شوراي امنيت كه آژانس تعليق پروژههاي مرتبط با آب سنگين در ايران را راستيآزمايي كند و به ويژه با توجه به حضور در تاسيسات تبديل سوخت كه ايران آن را به عنوان منشا ايراني آب سنگين توصيف كرد، آژانس نيازمند دسترسي مستقيم به مركز توليد آب سنگين است.
24. آژانس در نامهاي به تاريخ 15 فوريه 2010 بر درخواستهاي خود تاكيد كرد مبني بر اينكه ايران ترتيبات لازم براي فراهم ساختن دسترسي هر چه سريعتر آژانس به موارد زير را مهيا كند: مركز توليد آب سنگين؛ آب سنگين ذخيره شده در تاسياست تبديل اورانيوم به منظور نمونهبرداري براي آناليز تخريبي؛ و هر مكان ديگري در ايران كه پروژههاي مرتبط آب سنگين در حال انجام هستند.
D. ديگر موضوعات اجرايي
D.1 تبديل اورانيوم
25. بر اساس اطلاعات طراحي كه توسط ايران ارائه شده و تا تاريخ 12 نوامبر 2009 مورد بازبيني قرار گرفته است، تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان (يوسياف) در نهايت شامل خطوط فرآروي زير خواهد بود:
* توليد هگزا فلوريد اورانيوم طبيعي از كنستانتره سنگ معدن اورانيوم به منظور غني سازي بيشتر (تكميل شده و فعال)؛
* توليد دي اكسيد اورانيوم طبيعي از كنستانتره سنگ معدن اورانيوم براي سوخت راكتور IR-40 (پيش بيني ميشود تا مارس 2010 تكميل شود)؛
* توليد شمشهاي فلز اورانيوم طبيعي از تترا فلوريد اورانيوم براي اهداف تحقيقات و توسعه (تكميل شده اما هنوز عملي نشده است)؛
* توليد دي اكسيد اورانيوم با درصد غناي پايين (حداكثر پنج درصد غني سازي اورانيوم 235) از هگزا فلوريد اورانيوم براي سوخت راكتور آب سنگين (در دست ساخت)؛
* توليد فلز اورانيوم با درصد غناي پايين (حداكثر 7/19 درصد غني سازي اورانيوم 235) از هگزا فلوريد اورانيوم براي اهداف تحقيق و توسعه (هنوز تجهيزاتي نصب نشده است)؛
* توليد پودر تترافلوريد اورانيوم مصرف شده از هگزافلوريد اورانيوم براي فرآيند تبديل بيشتر به فلز اورانيوم (در دست ساخت)؛
* و توليد فلز اورانيوم استفاده شده از تترافلوريد اورانيوم براي مقاصد ذخيرهاي و دفاعي (ساخت و ساز آن هنوز آغاز نشده است).
ايران در نامهاي به تاريخ 11 فوريه 2010 نسخه به روز شدهاي از پرسشنامه اطلاعات طراحي در خصوص مركز يوسياف اصفهان را تقديم آژانس كرد كه شامل اشارهاي به فعاليت تحقيق و توسعه اضافي درباره تبديل هگزافلوريد اورانيوم استفاده شده به U3O8 بود.
26. در اكتبر 2009، آژانس از ايران خواست تا اطلاعاتي در خصوص طراحي، تجهيزات و برنامه نصب يك لابراتوار تحليلي را ارائه دهد كه پيش از اين اعلام كرده بود در مكاني زيرزميني در يكي از نواحي ذخيره سازي (انبار) يوسياف نصب خواهد كرد. در نامهاي به تاريخ 13 دسامبر 2009، ايران نسخهاي به روز شده از پرسشنامه اطلاعات طراحي درباره يوسياف اصفهان كه از جمله شامل طراحي اين لابراتوار بود، ارائه داد. در 9 فوريه 2010، آژانس اظهاراتي درباره پرسشنامه اطلاعات طراحي فوق به ايران ارائه داد و تقاضاي خود مبني بر اينكه ايران اطلاعات مرتبط با تجهيزات و برنامه نصب اين آزمايشگاه را ارائه دهد، تكرار كرد.
27. در 17 ژانويه 2010 آژانس يك بازرسي و يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي را در مركز يوسياف اصفهان انجام داد. در آن زمان، اين مركز در مرحله تعمير و نگهداري قرار داشت. از 10 آگوست 2009 هيچ هگزافلوريد اورانيومي توليد نشده است؛ با اين همه، از آن تاريخ پنج تن اورانيوم به صورت هگزافلوريد اورانيوم كه پيش از اين توليد و در فرايند تبديل قرار داشت در تاريخ 15 نوامبر 2009 از اين فرايند خارج شد. بنابراين مقدار كلي اورانيوم به شكل هگزافلوريد اورانيوم توليد شده در مركز يوسياف از مارس 2004، 371 تن است (مقداري از آن به تاسيسات غني سازي سوختي و تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت انتقال داده شد) كه هنوز تحت نظارت آژانس قرار دارد. در حال حاضر، 42 تن اورانيوم به صورت كنستانتره سنگ معدن اورانيوم در مركز يوسياف نگهداري ميشود.
D.2 اطلاعات طراحي
28. ايران در نامهاي به تاريخ 29 مارس 2007 با آژانس اطلاع داد تصميم به تعليق اجراي متن تعديل شده بخش عمومي ترتيبات تكميلي موسوم به كد 3.1 گرفته است كه در سال 2003 پذيرفته بود. در 30 مارس 2007، آژانس از ايران خواست تا تصميم فوق را مجدد مورد بررسي قرار دهد. آژانس اين درخواست را در نامهاي به تاريخ 16 اكتبر 2008 تكرار كرد.
29. كد 3.1 تعديل شدهاي كه ايران در سال 2003 آن را پذيرفته بود، ارائه اطلاعات طراحي تاسيسات جديد به آژانس را در سريعترين زمان ممكن از اتخاذ تصميم ساخت آنها يا صدور اجازه ساخت تاسيساتي جديد، ممكن ميساخت. كد 3.1 تعديل شده همچنين ارائه اطلاعات طراحي بيشتر در مرحله ابتدايي تعريف پروژه، طراحي مقدماتي، مراحل ساخت و ساز و صدور اجازه را ممكن ميساخت.
30. بر اساس بند 39 "توافق پادماني ايران "، ترتيبات تكميلي موافقت شده نميتواند يكطرفه تغيير داده شود؛ همچنين اين سازوكاري نيست كه در توافق پادماني فوق براي تعليق يكي از بندهاي موافقت شده در ترتيبات تكميلي به كار رفته است. بنا بر اين، كد 3.1 تعديل شده همانگونه كه ايران با آن در 2003 موافقت كرد، براي ايران لازم الاجراء باقي ميماند.
31. هم در مورد تاسيسات دارخوين و هم در مورد تاسيسات فردو، ايران آژانس را در زمان مناسب در خصوص تصميم ساخت يا اجازه ساخت اين تاسيسات همانگونه كه در كد 3.1 تعديل شده ذكر شده، مطلع نكرده است و فقط اطلاعات طراحي محدودي را ارائه داده است. اقدامات ايران در اين زمينه مغاير با تعهد آن بر اساس ترتيبات تكميلي براي توافق پادماني آن است و نگرانيهايي را درباره تكميل بودن اعلانهاي ايران به وجود ميآورد.
32. آژانس در نامهاي به تاريخ 6 نوامبر 2009 با اشاره به تصميم ايران براي ساخت تاسيسات نطنز از ايران به علاوه موارد ديگر درخواست كرد تا تاييد كند كه تصميمي براي ساخت يا اجازه ساخت تاسيسات هستهاي ديگري اتخاذ نكرده است و اينكه در حال حاضر هيچ تاسيسات اين چنيني در ايران وجود ندارد كه به آژانس اطلاع داده نشده باشد. ايران در پاسخ خود به تاريخ دوم دسامبر 2009 اعلام كرد كه "جمهوري اسلامي ايران آژانس را، همانگونه كه پيش از اين اعلام كرده بود، در خصوص وجود تاسيسات هستهاي ديگر در ايران بر اساس توافق پادماني با آژانس مطلع خواهد ساخت (INFCIRC/214). "
33. آژانس در نامهاي به تاريخ دوم دسامبر 2009 به اعلام عمومي ايران درباره قصد آن براي ساخت 10 تاسيسات غني سازي اورانيوم جديد اشاره كرد و همچنين به اظهارات ايران مبني بر اينكه 5 سايت در حال حاضر درباره آنها تصميم گيري شده و پنج سايت ديگر كه در سراسر ايران ساخته خواهند شد، اشاره كرد و از ايران پرسيد كه آيا اطلاعات درج شده در اين گزارشهاي صحيح بوده يا خير. آژانس همچنين درخواست كرد در صورتيكه تصميم ساخت تاسيسات غني سازي جديد گرفته شده است، ايران به آژانس اطلاعات بيشتري درباره طراحي و برنامه ريزي ساخت چنين تاسيساتي ارائه دهد. در پاسخي به تاريخ 17 دسامبر 2009 كه ايران در آن به نامه 29 مارس 2007 خود درباره تعليق اجراي ترتيبات تكميلي 12 فوريه 1976 اشاره كرده بود، ايران اعلام كرد كه در صورت نياز به آژانس اطلاعات مورد نياز را ارائه خواهد داد.
34. بند 45 توافق پادماني ايران اعلام ميكند اطلاعات طراحي درباره تعديل مرتبط با مقاصد پادماني به شكل كافي بايد پيش از اقدامات پادماني هنگامي كه ضروري است، ارائه شود. افزايش اعلام شده سطح غني سازي اورانيوم 235 از 5 درصد به 20 درصد آشكارا با مقاصد پادماني مرتبط است و بر همين اساس، بايد به آژانس در زمان مناسب اطلاع داده ميشد تا اقدمات پادماني موجود در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت را تطبيق دهد.
35. ايران تاكنون اجراي كد 3.1 تعديل شده را از سر نگرفته است. اين تنها مورد از فعاليتهاي هستهاي قابل ملاحظه است كه توافق پادماني جامعي در اجرا دارد اما در حال اجراي مفاد كد 3.1 تعديل شده نيست. مهم است يادآوري شود كه نبود چنين اطلاعات اوليه اي زمان مورد نياز براي آژانس براي برنامه ريزي ترتيبات پادماني ضروري به ويژه براي تاسيسات جديد را كاهش ميدهد و سطح اعتماد را در نبود ديگر تاسيسات هستهاي كاهش ميبخشد.
D.3 ديگر موارد
36. در تاريخ 8 دسامبر 2009 به درخواست ايران، مهر و موم از 31 مخزن در نيروگاه برق هستهاي بوشهر باز شد تا بررسي فني مجموعههاي سوخت وارد شده از روسيه براي استفاده در نيروگاه بوشهر انجام شود. با توجه به تكميل بررسي فني، مجموعههاي سوخت توسط آژانس مجدد تاييد خواهد شد و مجددا مهر و موم ميگردد.
37. در تاريخ 9 ژانويه 2010، آژانس يك راستيآزمايي اطلاعات طراحي در لابراتوار تحقيقاتي چند منظوره جابر ابن حيان در تهران انجام داد كه در طي آن به آژانس اطلاع داده شد كه فعاليتهاي تحقيق و توسعه فرآوري دماي بالا در لابراتوار جابر ابن حيان آغاز شده تا توليد الكترومكانيكي فلز اورانيوم مورد مطالعه قرار گيرد. در نامهاي به تاريخ سوم فوريه 2010، آژانس از ايران خواست تا اطلاعات بيشتري در خصوص اين فعاليتها ارائه دهد.
38. بر اساس تصاوير ماهوارهاي، آژانس برآورد ميكند كه فعاليتهاي بازيافت اورانيوم در منطقه تاسيسات توليد اورانيوم بندر عباس ادامه دارد.
39. از ابتداي سال 2008، آژانس از ايران خواست تا دسترسي به مكانهاي ديگر مرتبط با توليد سانتريفيوژها، تحقيق و توسعه درباره غني سازي اورانيوم و استخراج و خرد كردن اورانيوم را فراهم كند(GOV/2008/15, para. 13). با توجه به توسعههاي اخير به طور خاص انجام شده در ايران و اعلام توسط اين كشور، ايران در حال بررسي ساخت و ساز برنامه ريزي شده تاسيسات هستهاي جديد است و آژانس از ايران درخواست ميكند تا ايران دسترسي به اين مكانها را هر چه زودتر فراهم كند.
E. ابعاد نظامي احتمالي
40. به منظور تاييد اينكه تمام مواد هستهاي در ايران در قالب فعاليتهاي صلح آميز هستند (همانطور كه توسط توافق پادماني درخواست شده است)، آژانس بايد به نبود بعد نظامي احتمالي برنامه هستهاي ايران اطمينان يابد. گزارشهاي قبلي مدير كل آژانس مسايل باقيمانده و اقدامات مورد نياز ايران را شرح داده است كه شامل اين است كه ايران پروتكل الحاقي را اجرا كند و اطلاعات و دسترسي مورد نياز براي حل سوالات مرتبط با مطالعات ادعايي را فراهم كند تا به اين شكل شرايط تحصيل سند فلز اورانيوم، تهيه و فعاليتهاي تحقيق و توسعه موسسات نظامي مرتبط و شركتهايي كه ميتواند به موضوع هستهاي ربط داشته باشد شفاف سازي شود. همچنين با اين روش توليد تجهيزات و قطعات مرتبط با برنامه هستهاي توسط شركتهاي متعلق به صنايع دفاعي شفاف سازي گردد.
41. اطلاعات در دسترس آژانس كه مرتبط با اين مسايل باقيمانده است، گسترده هستند و از منابع مختلفي در طول زمان جمع آوري شده است. همچنين از لحاظ جزئيات فني مهم و معتبر است كه چهار چوب زماني كه اين فعاليتها در آن انجام شد و افراد و سازمانهايي كه دخيل بودهاند، مشخص شوند. روي هم رفته، اين امر نگرانيهايي را درباره وجود احتمالي فعاليتهاي گذشته و حال اعلام نشده در ايران مرتبط با توسعه كلاهك هستهاي يك موشك به وجود ميآورد. اين فعاليتهاي ادعايي متشكل از شماري از پروژهها و پروژههاي فرعي شامل جنبههاي موشكي و هستهاي است كه توسط سازمانهاي نظامي مرتبط اداره ميشود.
42. از جمله فعاليتهايي كه آژانس تلاش داشته با ايران گفتگو داشته باشد عبارتند از: فعاليتهاي در برگيرنده سيستمهاي انفجاري همزمان با دقت بالا؛ مطالعات در باره چاشنيهاي انفجارات با قدرت زياد و مهندسي بدنه موشك با قابليت بازگشت؛ يك پروژه براي تبديل UO2 به UF4 مشهور به "پروژه نمك سبز " و فعاليتهاي مختلف مرتبط با خريد. بطور اخص آژانس از جمله درپي ابهام زدايي در خصوص موارد زير بوده است: آيا ايران در فعاليتهاي اعلام نشده براي توليد هگزافلوريد اورانيوم UF6 (نمك سبز) كه شركت كيميا معدن در آن درگير بوده، وارد شده؛ آيا فعاليتهاي ايران در مورد سيم هاي ارتباطي چاشني ها انفجاري منحصرا براي مقاصد غير نظامي يا متعارف نظامي بوده؛ آيا ايران يك سيستم كروي انفجار از داخل احتمالا با مساعدت يك كارشناس خبره خارجي در زمينه فناوري انفجاري را ساخته، آيا طراحي مهندسي و مطالعات مدلسازي كامپيوتري با هدف ساخت يك طراحي جديد براي محفظه چاشني يك موشك براي يك چاشني هستهاي بودند؛ و ارتباط بين تلاشهاي مختلف مقامات ارشد ايراني داراي ارتباط با سازمانهاي نظامي در ايران بمنظور كسب فن آوري و تجهيزات مرتبط با هسته اي.
43. آژانس همچنين مايل است با ايران در خصوص اين موارد گفتگو نمايد: پروژه و ساختار مديريتي فعاليتهاي ادعايي مرتبط با انفجارات هستهاي؛ ترتيبات ايمني مرتبط با هستهاي براي شماري از پروژه هاي ادعايي؛ جزئيات مربوط به با ساخت قطعات براي سيستم چاشني انفجارات با قدرت زياد؛ و آزمايشهاي مربوط به توليد و تشخيص نوترونها. بررسي اين موضوعات براي ابهام زدايي از نگراني هاي آژانس در خصوص اين فعاليتها و موارد يادشده بالا كه به نظر مي رسد پس از 2004 ادامه يافته، حائز اهميت است.
44. ايران از آگوست سال 2008 با اظهار اينكه ادعاهاي مرتبط با ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهاي آن بي پايه بوده و اطلاعاتي كه آژانس به آنها اشاره دارد مبتني بر جعليات است، از گفتگو در مورد مسائل ياد شده بالا با آژانس يا ارائه هرگونه اطلاعات و دسترسي بيشتر ( به اماكن و اشخاص ) براي پرداختن به اين نگراني ها امتناع ورزيده است.
45. به مرور زمان و احتمال از بين رفتن شانس شدن دسترسي به اطلاعات، اهميت دارد كه ايران بدون تاخير با آژانس در مورد اين موضوعات وارد گفتگو شده و اينكه آژانس اجازه يابد از كليه سايتهاي مربوطه بازديد نمايد، به تمامي تجهيزات و اسناد مربوطه دسترسي يابد و اجازه يابد كه با اشخاص مربوط مصاحبه نمايد. توافق واقعي ايران آژانس را قادر خواهد ساخت كه در كارش پيشرفت داشته باشد. بواسطه همكاري فعالانه ايران پيشرفت در موارد خاصي كه سوالاتي مطرح بوده در گذشته انجام شده است؛ اين امر مي تواند در مورد اين سوالات در باره ابعاد مربوطه نظامي نيز امكان پذير باشد.
F- خلاصه
46. درحالي كه آژانس به راستي آزمايي عدم انحراف مواد هسته اي اظهار شده در ايران ادامه مي دهد، ايران براي اجازه دادن به آژانس بمنظور تاييد اينكه تمامي مواد هسته اي در ايران در فعاليتهاي هسته اي صلح آميز قرار دارند، همكاري مورد نياز را فراهم نساخته است.
47. ايران ملزومات مندرج در قطعنامههاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت شامل اجراي پروتكل الحاقي را كه براي اعتماد سازي نسبت به مقاصد منحصرا صلح آميز برنامه هستهاي ايران و حل وفصل مسائل باقيمانده اهميت اساسي دارد اجرا نمينمايد. بويژه ايران براي شفاف سازي موضوعات باقيمانده كه موجب نگراني نسبت به ابعاد احتمالي برنامه هسته اي ايران هستند و اجراي متن اصلاح شده كد 3.1 از ترتيبات فرعي بخش عمومي مبني بر ارائه پيش هنگام اطلاعات طراحي نياز به همكاري دارد.
48. ايران برخلاف قطعنامه هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت، به عمليات در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت و تاسيسات غني سازي سوخت در نطنز و احداث يك تاسيسات جديد غني سازي در فردو ادامه داده است ايران همچنين قصد خود براي ساخت 10 كارخانه غني سازي جديد اعلام داشته است. ايران اخيرا تزريق هگزافلوريد اورانيوم (UF6) با غناي پايين توليد شده در تاسيسات غني سازي سوخت به يك آبشار تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت را با هدف غني سازي تا سطح 20 درصد بصورت اورانيوم 235 را آغاز كرد. مدت زماني كه ايران براي اعلام در خصوص تغييرات مربوطه ايجاد شده در تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت فراهم آورد براي اينكه آژانس بتواند قبل از اينكه ايران تزريق مواد به تاسيسات غنيسازي آزمايشي سوخت را آغاز كند رويههاي موجود پادماني را تنظيم نمايد، ناكافي بود. كار آژانس براي راستي آزمايي تاسيسات فردو و درك هدف اوليه اين تاسيسات و زمانبندي طراحي و احداث آن در دست انجام است. ايران دسترسي به اطلاعاتي از قبيل اطلاعات طراحي اوليه براي تاسيسات فردو يا دسترسي به شركتهاي درگير در طراحي و احداث كارخانه را فراهم نمي نمايد.
49. ايران همچنين برخلاف قطعنامه هاي مربوطه شوراي حكام و شوراي امنيت احداث راكتور IR-40 و ديگر فعاليتهاي مرتبط با آب سنگين را ادامه ميدهد. آژانس اجازه نيافته است كه از آب سنگين كه در يوسياف انبار شده است نمونه برداري نمايد و به كارخانه توليد آب سنگين دسترسي نيافته است.
50. مديركل از ايران درخواست مي نمايد اقداماتي را در جهت اجراي كامل موافقتنامه پادمان خود و ديگر وظايفش شامل اجراي پروتكل الحاقي اتخاذ نمايد.
51. مديركل به نحو مقتضي به گزارش دهي ادامه خواهد داد.