جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳ - 24 May 2024
 
۰

افشاگری السفیرازپشت‌پرده وقایع منطقه

پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۵۳
کد مطلب: 339259
روزنامه السفیر در گزارشی مفصل و مشروح به افشای رخ‌دادهای جاری پشت‌پرده حوادث منطقه‌ای از جمله درباره دو پرونده ایران و سوریه می‌پردازد، از جمله تأکید مسکو بر ابقای اسد و هشدار درباره مانع‌تراشی ریاض در برابر توافق هسته‌ای ایران.
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، روزنامه لبنانی «السفیر» در گزارشی مفصل و مشروح به بررسی رخ دادهای جاری در پشت پرده حوادث منطقه‌ای از جمله دیدارهای صورت گرفته توسط شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس دستگاه اطلاعات عربستان سعودی با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه می‌پردازد و در این‌باره می‌نویسد:

سازمان ملل به خواست آمریکا زمان دعوت از ایران برای حضور در کنفرانس ژنو ۲ را با ورود توافقنامه‌ هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ به مرحله اجرا از روز دوشنبه گذشته همزمان کرد.

در حالی که آمریکایی‌ها دعوت از ایران را امری خوشایند بیان کرده بودند، سعودی‌ها تاب نیاورده و به ائتلاف معارضان سوری دستور دادند که اعلام به تحریم نشست کند. آمریکایی‌ها از این اقدام ائتلاف خشمگین شدند، اما از «بان کی مون»، دبیرکل سازمان ملل خواستند، دعوت ایران را لغو کند.

این اقدامات در حالی صورت می‌گرفت که سراسر منطقه بسیار ناآرام و پر تنش نشان می‌دهد، قطر و عربستان و امارات متهم به حمایت از تروریسم هستند، بحرین درگیر انقلاب خویش است، عراق نیز درگیر مبارزه‌اش با تروریسم القاعده و ترکیه که به شدت سر در گریبان مشکلات داخلی خود دارد.

اما جان کری، وزیر خارجه آمریکا با وجود تمام تلاش‌هایش برای دستیابی به سازش نهایی میان دو طرف تشکیلات خودگردان و اسرائیلی ناکام نشان می‌دهد، چون خواسته‌های طرف اسرائیلی چنان زیاد است که برای برآوردن این خواسته‌ها باید قضیه فلسطینی، دولت، کشور، پایتخت، حق بازگشت و پناهندگان، قدس اشغالی و غیره همه بر اساس خواست و اراده صهیونیست‌ها تنظیم شود.

در لبنان اوضاع بهتر از دیگر کشورهای منطقه نیست و این کشور به شدت در معرض بمبگذاری‌های تروریستی است و هرآنچه که دیروز از آن سخن گفته می‌شد، امروز در عمل اجرا می‌شود.

در لبنان همه معادلات پیچیده نشان می‌داد، اما یک باره ایران همه ورق‌ها را برگرداند و تصمیم گرفت دست یاری به دولت «تمام سلام» دهد. به این ترتیب این رهیافتی آمریکایی – ایرانی در لبنان شمرده می‌شود تا براساس آن دو سناریو مطرح شود:

- اینکه یا مقام رهبری در ایران همچون امام راحل جام زهر را درباره توافق هسته‌ای با غرب و روسیه نوشیده

- ویا اینکه یکی از دیگر از چشمه‌های هوش و ذکاوت ایرانی است که «حسن روحانی» را به ریاست جمهوری رسانده که برنامه‌ها و طرح‌هایی را به اجرا بگذارد که مقدمات آن را هم اکنون مشاهده می‌کنیم.

هرچه هست، نتیجه این اقدام مهم است، ایران از قید و بند محاصره رهایی یافت و بار دیگر درستی اقدام امام راحل به اثبات رسید.
اما چگونه؟

در تابستان ۱۹۸۷ امام راحل قطعنامه آتش‌بس را پذیرفت و تصمیم به نوشیدن جام زهر کرد.

اما نتیجه چه بود؟

بعد از ربع قرن ایران دارای نفوذ و قدرت بسیار در افغانستان، حوزه دریای خزر، جمهوری مسلمان و غیر مسلمان اتحاد شوروی سابق تا دریای مدیترانه و از آنجا تا عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شده است.

بنابراین این گونه به نظر می‌رسد که خوردن سم آداب و اصولی دارد و اینکه اگر به اندازه و از نوعی خاص و در زمان مناسب خورده شود، نه تنها زیان‌بار نیست، بلکه بسیار سودمند است و حتی مرده را نیز زنده می‌کند.

گفته شده مناقشه‌هایی میان رهبر انقلاب، روحانی و محمد جواد ظریف،‌ وزیر خارجه درباره پرونده هسته‌ای ایران در جریان بوده که با تصمیم رهبری انقلاب مقرر شد که گفت‌وگو درباره پرونده هسته‌ای ایران منحصر به آمریکایی‌ها و هم پیمانان آن شود. آمریکایی‌ها همه راه‌ها و ابزارها و کانال‌های ارتباطی را برای توسعه و گسترش دامنه مذاکرات تا پیش از تفاهم اخیر و به سرعت پس از آن انجام دادند.

آمریکایی‌ها صرف نظر از پرونده هسته‌ای ایران خواهان گفت‌وگو درباره پرونده‌های افغانستان و خلیج فارس و عراق و سوریه و قضیه فلسطینی نیز با ایرانی‌ها بودند، در حالی که ایرانی‌ها خواستار محضور کردن موضوع گفت‌وگوها بودند.

ایرانی‌ها به خوبی از میزان تاثیرگذاری خود بر پرونده‌های منطقه‌ای اگاه بودند. آمریکایی‌ها پیام را گرفتند و به خواسته تهران احترام گذاشتند. گفت‌وگوها به پرونده هسته‌ای محدود شد و نه هم پیمان روس از هم پیمان ایرانی خود گذشت و نه ایران از آنچه آن را حق مشروع خود می‌دانستند، چشم پوشی کردند.

در آستانه سال جدیدی میلادی همه در پاریس برای تدارک برگزاری ژنو ۲ گرد آمده بودند. در این میان تنها محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران راهی بیروت می‌شود. این اولین سفر ظریف در منطقه به شمار می‌آید. ۵۴ روز از انفجار سفارت ایران در بیروت در منطقه «بئر حسن» می‌گذرد. این دومین واکنش ایران به شمار می‌آید، در واکنش اول، پس از انفجار «حسین امیر عبد اللهیان» را به لبنان فرستادند، کسی که در دستگاه دیپلماسی ایران به پرونده لبنان و جهان عرب اشراف کامل دارد.

بیروت از زمان امضای معاهده طائف تاکنون شاهد تشدید اوضاع امنیتی نشده بود، به همین دلیل برای حضور ظریف در لبنان تدارکات امنیتی گسترده‌ای تدارک دیده شده بود. در این سفر وزیر خارجه ایران در میهمانی شامی حضور یافت که سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان آن را تدارک دیده و برای حضور در آن از ظریف دعوت به عمل آورده بود، میهمانی که تا سپیده دم روز بعد ادامه داشت.

تحلیلگران تحلیل‌های بسیاری بر این دیدار داشتند و تاکید کردند که ظریف حامل پیام‌هایی مقام رهبری برای دبیرکل حزب الله لبنان بود و شاید ظریف‌ترین نکته‌ای که ظریف در طول تصریحات خود در لبنان از آن سخن گفت، آن بود که دولت لبنان را به شدت تشویق کرده بود، در کنفرانس ژنو ۲ حضور و مشارکت داشته باشد.

ایرانی‌ها پیش از آنکه دبیرکل سازمان ملل برای حضور در کنفرانس ژنو ۲ از آنها به عمل آورد و پس از چند ساعت با سرعت آن را پس بگیرد، تصمیم گرفتند، بسیار هوشمندانه با کنفرانس ژنو ۲ تعامل کنند و ظریف تصمیم گرفت، به سرعت سفرهایی به کشورهای منطقه و سفری مفصل به سوریه داشته باشد. در این میان ترکیه در اوایل ژانویه اولین هدف ظریف بود تا پس از آن لبنان و عراق و اردن و سوریه دیگر مقاصد ظریف باشد و در این بین پیام این دیدارها همه یکی بود، «به ژنو بروید».

در پس این خواسته ایرانی‌ها چه بود؟

اگر همه دنیا در ژنو ۲ گرد هم آیند و ایران در آن مشارکت نداشته باشد، روند سیاسی در سوریه همچنان با مانع و مشکل مواجه خواهد بود. درست است که روس‌ها در این کنفرانس با مشارکت ایران کامل‌تر می‌شوند، اما مشارکت ایران پای میز مذاکرات به همان اندازه که برای ایران مفید و سودمند است، برای دیگران نیز چنین است، این موضوعی بود که ایران به خوبی از آن مطلع بودند، به همین دلیل نه خواستار شرکت در آن شدند و پذیرفتند که در حاشیه کنفرانس قرار گیرند. البته این حق آمریکایی‌ها بود که خشم سعودی‌ را بر نیانگیرند. اما از سوی دیگر عدم حضور ایران مفید نیز بود؟

چرا؟


بهتر آن بود که ایران در مذاکرات ژنو ۲ شرکت نکند، تا خود را زیر بار تعهدات و قوانین و اصول و الزامات آن قرار ندهد. بی‌تردید مشارکت ایران در کنفرانس ژنو ۲، این کشور را ملزم به تبعیت از مقررات آن می‌کرد، حال چه به سود ایرانی‌ها باشد، چه به زیان آنها. همان طور که عدم حضور آنها در ژنو ۱ نیز موجب شد تا این کشور متعهد به توافقات صورت گرفته در آن نباشد.

این جاست که دو احتمال مطرح می‌شود، اگر نتایج کنفرانس آنگونه باشد که مورد نظر ایرانی‌ها باشد که همه طرف‌های شرکت کننده به آن متعهد خواهند شد و این همان چیزی است که تهران به دنبال آن است و اگر نتایج به دست آمده برخلاف خواست و تمایل ایران باشد که ایران اصلا در این کنفرانس حضور نداشته که ملتزم به اجرای توافقات کنفرانس باشد.

آمریکایی‌ها به خوبی این موضوع را دریافتند و دیدارهای سه جانبه «سرگئی لاروف» و «ولید المعلم» و «محمد جواد ظریف» چیزی جز برای هماهنگی‌های نهایی برای ژنو ۲ نبود.

سعودی‌ها از دعوت ایران خشمگین شدند، به همین دلیل از «ائتلاف معارضان سوری» خواستند تا در ژنو ۲ شرکت نکنند. اجرای این تصمیم برای هم پیمانان ائتلاف و حامیان معارضان بهای سنگینی در بر داشت و این نکته‌ای بود که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز به آن اشاره کرد و گفت که نمی‌توانید، تصور کنید که اگر معارضان در از حضور در ژنو ۲ منصرف شوند، چه رخ خواهد داد؟ البته در بطن این گفته تهدیدی برای معارضان نیز نهفته بود. بالطبع این اقدام، اقدامی صد در صد سعودی و به سمت ایران نشانه گرفته شده بود.

چرا؟


چون عربستان در برخی عرصه‌ها از جمله در لبنان و عراق اگرچه به موفقیت‌هایی دست یافته بودند، اما در سوریه به هر در زده بود، به بن بست خورده بود. بنابراین ما در برابر تلاش‌هایی قرار داریم که در صدد تجزیه و ایجاد شکاف در یک جبهه منسجم است.

آیا می‌توان گفت که طرح تشکیل دولت لبنان را باید بر باد رفته به شمار آورد؟

آخرین تغییرات و تحولات روی داده در عرصه پرونده سوریه مانع از تشکیل دولت جدید در لبنان نشد. تا زمانی‌ که عربستان سعودی و ایران درباره لبنان به توافقاتی نرسیده باشند، سخن گفتن از تشکیل دولت در لبنان امری بیهود و نوعی یاوه سرایی است.

حسن روحانی پس از رسیدن به منصب ریاست جمهوری به دعوت پادشاهی عربستان برای ادای حج عمره پاسخ نداد و گفته شده در تهران پرونده رابطه تهران و ریاض تنها در دست مقام رهبری است. تا پیش از اغاز بحران سوریه تجربه نزدیکی بین ریاض – تهران تجربه خوشایندی نشان داد. در دوره ریاست جمهوری «محمود احمدی نژاد» رابطه دو طرف بیش از هر زمان دیگری بحرانی نشان داد. «علی اکبر هاشمی رفسنجانی»، رئیس شورای مصلحت نظام با اجازه مقام معظم رهبری راهی ریاض می‌شود و مورد استقبال ویژه پادشاه عربستان قرار می‌گیرد. دو طرف به بحث و تبادل نظر درباره پرونده‌های منطقه‌ای و روابط دو جانبه پرداختند، اما ملک عبدالله ذره‌ای از موضع خود در قبال ایران را تغییر نداد و این بار دیگر قطعی روابط دو جانبه را به دنبال داشت.

از آن زمان تا پایان دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد روابط دو جانبه در پایین‌ترین سطح خود قرار داشت، اما با رسیدن روحانی به منصب ریاست جمهوری بار دیگر امیدها بر آن رفت که شاید بار دیگر باب گفت‌وگو و مذاکره میان دو طرف گشوده شود. این گونه شد که تلاش‌های تهران بار دیگر برای برقراری رابطه با ریاض آغار شد، اما تلاش‌ها با بن بست مواجه شدند، چون هدف تلاش برای دور کردن تهران از ژنو ۲ بود.

ایرانی‌ها از این اقدام خشمگین و منفعل نشدند، چون تمام درب‌ها از اقیانوس تا خلیج فارس همه به روی ایران باز بود. کسی نمی‌تواند، ایران را عزل و برکنار کند. به عبارت دقیق‌تر تهران تاکید کرد، کسانی‌ که بخواهند ما را از عرصه دور کنند، خود دور و معزول خواهند شد.

دلیل این امر هم رخ دادی بود که کسی از آن بی‌اطلاع بود:

یک دیپلمات عربی مقیم واشنگتن می‌گوید که قبل از سفر حسن روحانی به نیویورک در سپتامبر گذشته برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، ریاض به اعضای شورای همکاری خلیج فارس ایده تشکیل هیئتی مشترک به ریاست شیخ جابر الأحمد الصباح، امیر کویت تشکیل دهد و آن را راهی واشنگتن کند تا در دیدار با مسئولان امریکایی اعتراض خود به روند تغییر روابط ایران و آمریکا را اعلام کند.

ضربه بزرگ برای عربستان سعودی زمانی بود که امیر کویت با این خواسته و طرح سعودی‌ها از پایه و اساس مخالفت کرد. پس از مخالفت کویت، «سعود الفیصل»، وزیر خارجه عربستان سعودی به همتایان خود در شورای همکاری خلیج فارس پیشنهاد داد که هیئت مشترکی تشکیل دهند و این بار در اعتراض به توافقات حاصل شده درباره پرونده هسته‌ای ایران راهی واشنگتن شوند، چراکه هرگونه توافق در این امر به اعتقاد سعودی‌ها به زیان منافع استراتژیک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بود.

ضربه سنگین‌تر به سعودی‌ها از سوی تمام اعضای شورای همکاری خلیج فارس به جز بحرین در اینجا وارد شد. چون همه اعضا این طرح را رد کردند و اینجا بود که ریاض دریافت در نبردش با واشنگتن تنها مانده است.

قضیه به اینجا تمام نشد. حکومت سعودی تصمیم می‌گیرد، با ارسال هیئتی به تل‌آویو از نفوذ اسرائیلی در ایالات متحده و روسیه و دیگر اعضای ۱+۵ استفاده کند و مانع امضای توافقنامه هسته‌ای میان ایران و غرب شود. اسرائیلی‌ها به سعودی‌ها وعده دادند، هرآنچه در توان دارند، در این راه انجام خواهند داد تا مانع توافق هسته‌ای ایران و غرب شوند.

به همین منظور هیئت‌هایی را راهی واشنگتن و پایتخت‌های اروپایی کردند، اما هیچ چیز را نتوانستند، تغییر دهند. تصمیم ایران درباره دستیابی به توافق هسته‌ای به هر طریق ممکن قطعی و تغییر ناپذیر بود و تهران به هر قیمت قصد داست، تلاش‌های اسرائیل برای ناکام کردن روند توافقات حاصل شده را به بن بست بکشاند.

روس‌ها با توافق هسته‌ای ایران تعامل مثبتی داشت، همان طور که درباره پرونده سلاح‌های شیمیایی سوریه نیز تعامل درست و مثبتی از خود نشان دادند. «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه خواستار دیدار می‌شود.

نتانیاهو در دیدار خود با پوتین در ۲۰ نوامبر گذشته ماجرای سفر هیئت سعودی به تل‌آویو و در خواست ریاض از مسئولان اسرائیلی برای ادامه فشار بر آمریکایی‌ها برای مقابله با توافق هسته‌ای ایران و جلوگیری از این توافق را به اطلاع وی رساند و درباره خطرات توافق هسته‌ای ایران برای منطقه و به ویژه عربستان سخن ‌سرایی‌های بسیاری کرد.

پوتین از نتانیاهو درباره روابط اسرائیل – عربستان و دلیل این پافشاری‌های اسرائیلی برای حفظ امنیت عربستان و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را سوال کرد، اما پاسخ نتانیاهو تنها سکوت بود.

ایرانی‌ها توان تاثیرگذاری بر سوریه و همچنین لبنان و عراق را بیش از هر طرف منطقه‌ای دارند. این در حالی است که محمد جواد ظریف در این اواخر موفق شده بود، به تفاهم استراتژیک با ترک‌ها درباره مبارزه تروریسم نیز دست یابد و به آنها درباره تجارب دیگر کشورهای در این خصوص هشدار دادند، پاکستان که درگیری طالبان شده و سوریه که هم اکنون گرفتار داعش شده و هم اکنون بر سر دروازه‌های ترک‌ها ایستاده و این روزهاست که وارد ترکیه شود. این در حالی است که دولت ترکیه هم اکنون درگیری بحران داخلی و در آستانه انتخابات قرار دارد.

محمد جواد ظریف لحظه‌ای در تشویق کردن «عبد الله دوم»، پادشاه اردن در رفتن به ژنو ۲ تردید نکرد و در این‌باره به اردن درباره خطر نفوذ تروریست‌ها به این کشور هشدار داد و دلیل این مدعا حوادثی بود که در این اواخر در لبنان می‌گذشت و تاکید کرد، بهتر آن است که امان در این راه مواضع خود را با عراق هماهنگ کند و مرزهای خود را به روی تروریسم ببندد.

رابطه عربستان - روسیه

عربستان و روسیه ۸۸ سال است که روابط عمیق و گسترده‌ای با یکدیگر ندارند. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق موجب شده بود تا برخی از کارشناسان پیش بینی کنند که شاهد مرحله‌ای جدید در روابط دو کشور باشند، اما دوره جنگ سرد نیز نتوانست بهبودی در این روابط ایجاد کند و در این دوران روس‌ها و سعودی‌ها در عرصه‌های اقلیمی متعددی رو در روی یکدیگر قرار گرفتند که اوج این رویارویی‌ها را باید در افغانستان مشاهده کرد. جایی که سعودی‌ها به حمایت از «اسامه بن لادن» در قبال نظام کمونیستی اتحاد شوروی سابق پرداختند تا پس از فروپاشی اتحاد شوروی این مولود تازه شکل گرفته به سازمان تروریستی خطرناکی شود که رقم زننده حوادث ۱۱ سپتامبر در آمریکا باشد.

ظهور چنین گروه‌هایی از دامان عربستان سعودی و طرف‌های هم پیمان آن امری دور از انتظار نبود، این در حالی است، تولید این نمونه‌ها همچنان ادامه دارد و در حال حاضر و طی بحران سوریه بارزترین نمونه چنین افرادی در تروریست‌های چچنی نمود پیدا می‌کند و اگر بخواهیم به سخنان «اخضر ابراهیمی»، فرستاده ویژه سازمان ملل در بحران سوریه هم اکنون بیش از ۲ هزار گروه تروریستی از مشرب‌ها و افکار و اندیشه‌ها و ملیت‌های مختلف در حال مبارزه با نظام سوریه هستند که اغلب آنها دارای افکار و اندیشه‌های سلفی افراطی می‌باشند و در میان این گروه‌ها بیش از ۱۰ گروه چچنی هستند.

در دیدار جنجالی ولادیمیر پوتین با شاهزاده «بندر بن سلطان»، رئیس دستگاه اطلاعات عربستان سعودی که در ژوئیه گذشته صورت گرفت، بندر بن سلطان لحظه‌ای در استفاده از کلمه «منافع مشترک» نه غافل شد و نه تردید کرد و تلاش زیادی انجام داد تا روس‌ها را با وعده‌‌ قراردادهای تسلیحاتی مصری و سرمایه گذاری‌ها و مشارکت‌های استراتژیک نفتی و گازی و پیروشیمی تطمیع کند و مسکو را در دو پرنده سوریه و ایران با ریاض همراه کند.

نکته قابل توجه در دیدار پوتین – بندر آن بود که بندر بن سلطان سخنان خود با پوتین را با این گفته آغاز کرد که عربستان آماده است، تضمین‌های لازم به روسیه در خصوص برگزاری بازی‌های المپیک زمستانی در امنیت کامل را بدهد که قرار است، از هفتم فوریه آینده در شهر «سوشی» برگزار شود و در این‌باره به پوتین تاکید کرد: گروه‌های تروریستی چچنی که می‌توانند تهدید کننده بازی‌ها باشند، تحت فرمان ما هستند و آنها تنها پس از انجام هماهنگی‌های لازم با ما راهی کشور می‌شوند.

واکنش پوتین چه بود؟


لبخند تند و تیز پوتین که بیشتر به یک تیر می‌مانست، پاسخ رئیس جمهوری روسیه به شاهزاده بندر بن سلطان بود و این واکنش همان واکنشی بود که در دیدار دوم آنها که در ماه گذشته صورت گرفت، بود.

در همان دقایق اولیه دیدار پوتین – بندر بن سلطان که سیزدهم دسامبر سال گذشته میلادی صورت گرفت، بندر به پوتین گفته بود: اجازه دهید من به شما تعهد دهم که شخصا حمایت از امنیت بازی‌های المپیک زمانی سوشی را برعهده دار باشم و در ادامه با اشاره به جیب کتش خطاب به پوتین گفته بود که گروه‌های تروریستی چچنی در اینجا هستند.

رئیس جمهوری روسیه در پاسخ می‌گوید که امنیت روسیه تنها بازی‌های المپیک زمستانی را در برنمی‌گیرد، ما تلاش می‌کنیم، امنیت خود را در همه جا از جمله سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌های خود در سراسر جهان تامین کنیم و در عین حال تلاش خواهیم کرد، همکاری‌های خود در مبارزه با تروریسم که سراسر جهان را تهدید می‌کند، افزایش دهیم. هم اکنون و براساس برآوردهای اطلاعاتی و نظامی روسی حدود ۳۵۰ چچنی در سوریه در حال مبارزه علیه نظام سوریه هستند و ما خواهان تضمین عدم بازگشت آنها به روسیه هستیم.

بندر در اینجا سر خود را تکان می‌دهد و می‌گوید: اقای رئیس جمهور اجازه دهید درباره قراردادهای تسلیحاتی سخن بگوییم.

پس از آن بندر بن سلطان شرح مفصلی از توافق ژوئیه ۲۰۱۳ داد و اینکه اولویت عربستان در حال خاضر مسلح کردن ارتش مصر است که با چالش‌های امنیتی و داخلی و منطقه‌ای بسیاری مواجه است و در این راه امارات متحده عربی به ما اعلان آمادگی کرده که توان کمک به مصر و ارتش آن را دارد، اما ما خواهان کمک‌های مسکو به مصر هستیم.

پس از آن نیز بندر به نقل از عبد الفتاح السیسی، وزیر دفاع مصر از لطفو کرم روسی‌ها در سفر هیئت‌اشان به مصر سخن گفته بود و اینکه مسکو اعلام آمادگی کرده بود، هزینه قراردادهای تسلیحاتی خود را حتی به صورت اقساط و در دراز مدت دریافت کند.

پوتین در ادامه افزوده بود که مصری‌ها نیازهای تسلیحاتی خود را به ما اطلاع داده بودند، از جمله موشک‌های بالستیک میان برد تا به وسیله آنها ایران را هدف قرار دهند که ما با این امر مخالفت کردیم، چون مسکو و واشنگتن این سلاح‌ها را به تعداد معدودی از کشورها فروخته‌ایم و براساس معاهده گسترش سلاح‌های هسته‌ای تعداد معدودی از این موشک‌ها تولید می‌شود.

در اینجا شاهزاده بندر ساکت می‌شود و سر خود را به نشانه تاسف و ناامیدی از تفاهمی که روسیه و ایران انجام داده بودند، پایین می‌اندازد و پس از آن پوتین ادامه بحث بر سر پرونده قرارداد فروش سلاح‌های روسی به مصر را به مدیر اطلاعات نظامی این کشور می‌سپارد.

مابین دو دیدار اول و دوم پوتین و بندر بن سلطان ۵ ماه فاصله بود که طی آن دو حادثه رخ داد که به شدت حشم سعودی‌ها را برانگیخت: اول، دستیابی به تفاهم درباره سلاح‌های شیمیایی سوریه و دوم، دستیابی به تفاهم هسته‌ای درباره ایران.

در هر دو پرونده روسیه نقش فعال و تاثیرگذاری را ایفا کرد و نتیجه حاصل از آنها تامین امنیت اسرائیل و دور کردن گزینه اقدام نظامی علیه ایران و سوریه و از بین بردن محاصره اقتصادی علیه آنها و فراهم کردن زمینه شکل گیری مرحله سیاسی جدید در عرصه بین المللی بود.

روس‌ها به خوبی می‌دانند که عربستان صدها میلیارد دلار در جنگ صدام حسین علیه ایران هزینه کردند، همانگونه که صدها میلیارد دلار دیگر برای مقابله با ایران در عراق و لبنان و بحرین و یمن و فلسطین و سوریه هزینه کردند و این جدای از ده‌ها میلیارد دلاری است که به مبارزه با کمونیسم در افغانستان و سراسر نقاط جهان اختصاص دادند. یک دیپلمات روس می‌گوید: مسکو از تمام این اقدامات به خوبی آگاه است و پوتین به این جهت بندر بن سلطان را به کرملین فراخواند تا قول حضور و مشارکت عربستان در کنفرانس ژنو ۲ را بگیرد و به این ترتیب معارضان سوری را به حضور در کنفرانس تشویق کند.

دلیل این امر هم این بود که مسکو به خوبی به توان عربستان سعودی در بر هم زدن توافقات بین المللی آگاه بود و مهم‌ترین دلیل بر این مدعا نقش بازدارنده‌ای بود که پاریس در نشست‌های ۱+۵ در گنو و نشست‌های هسته‌ای ایران در اکتبر بازی کرد تا بعدها آشکار شود که تمام این اقدامات پاریس با هماهنگی و توطئه‌ ریاض صورت گرفته است.

یک دیپلمات عربی مقیم یکی از پایتخت‌های اروپایی می‌گوید که دو پیش از دیدار بندر با پوتین و به طور مشخص در ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳ پوتین با ملم عبد الله، پادشاه عربستان تماس تلفنی داشت و در این تماس وی ۳ ساعت با ملک عبد الله گفت‌وگو کرد و در آن از ریاض خواست تا نقشی مثبت و ایجابی را در پرونده هسته‌ای ایران بازی کند تا بتوان به توافقی بین المللی در این خصوص دست یافت. در این گفت‌وگو با بنابر اظهار این دیپلمات عرب، پیش از آنکه ملک عبد الله جمله «ان شاء الله» را به پوتین بگوید؛ بندر دخالت می‌کند و بحثی به زبان عربی بین ملک عبد الله و بندر در می‌گیرد و به این ترتیب این گفت‌وگوی تلفنی با هشدارهای روسیه از تشدید اوضاع در منطقه و پس از آن در جهان در صورت عدم دستیابی به تفاهم هسته‌ای با ایران پایان می‌یابد.

اما بخش دیگر این گفت‌وگوی تلفنی به سوال پوتین درباره پرونده سوریه اختصاص داشت و هنگامی‌که رئیس جمهوری روسیه از ملک عبد الله سوال کرد که درباره پرونده سوریه چه موضعی اتخاذ خواهید کرد، پادشاه عربستان پس از مکثی یک دقیقه‌ای پاسخ می‌دهد که منتظر سفر شاهزاده بندر بن سلطان به مسکو باشید، پرونده سوریه بر عهده اوست.

بندر بن سلطان در آخرین سفر خود که ۱۳ دسامبر صورت گرفت، سه نشست را در یک روز با مشارکت «رحاب محمد إبراهیم مسعود»، مشاور این روزهایش در امور منطقه و به خصوص پرونده لبنان و مدیر دستگاه اطلاعات روسیه و وزیر خارجه این کشور و همچنین ولادیمیر پوتین انجام داد و طی آن در گفت‌وگوهای صورت گرفته میزان اختلاف نظر دو کشور درباره بحران سوریه که ۳ سال از آن می‌گذشت، کاملا آشکار شد.

با وجود حمایت آشکار روسیه در از نظام سوریه، پوتین در این دیدار گفت: ما یک موضع بی‌طرفانه دیگر صرف نظر از حمایت از نظام سوریه داریم و آن پایان دادن به خشونت‌ها مسلحانه و انجام اصلاحات و آشتی ملی و آبادانی و ترمیم و تعمیر خرابی‌ها و ویرانی‌های ناشی از جنگ است، در حالی که شما و دیگر طرف‌ها و کشورهای هم پیمان‌اتان تنها یک هدف را دنبال می‌کنید و آن سرنگونی «بشار اسد» است. در حالی که باید بدانید اوضاع میدانی در حال تغییر است و حقایق جاری در آن به سود معارضان سوری و گروه‌های مسلح تروریستی نیست.

این سخنان پوتین در زمانی ایراد شد که تلاش‌های نظامی بندر ین سلطان برای نفوذ در غوطه شرقی دو هفته پیش از آن با شکست مواجه شده بود و گزارش‌های نظامی ارائه شده به پوتین نشان می‌داد که تمام تلاش‌های عربستان برای ارسال کمک‌های لجستیکی از مرزهای اردن به گروه‌های تروریستی در سوریه به درب بسته خورده بود تا به این طریق تمام صحبت‌ها درباره حمله به دمشق به یاوه سرایی‌هایی پوچ تبدیل شود.

با این حال و با وجود تمام این شکست‌ها و ناکامی‌ها باز بندر نشان می‌داد که تسلیم شدنی نیست. با این حال بندر بن سلطان به شدت از تغییر موضع آمریکا در قبال بحران سوریه گله‌مند بود و تاکید داشت که تاکنون دلیل این تغییر موضع ناگهانی را نتوانسته دریابد و این موجب شده تا در داخل عربستان مخالفت‌هایی با حضور ما در سوریه صورت گیرد، به عنوان مثال اگر به سخنان مفتی‌های ما گوش می‌دهید، می‌بینید که بسیاری از آنها ما را مسئول ریختن خون‌ها در سوریه می‌دانند و همه اینها به دلیل تغییر موضع آمریکایی‌ها در قبال پرونده سوریه بود و همین موجب می‌شود تا ما دیگر به آمریکایی‌ها اعتماد نداشته باشیم و آنچه هم اکنون از شما می‌خواهیم این است که تا جای ممکن ما را از پرونده سوریه دور کنید.

این سخنان نشان یاس و ناامیدی شدید بندر از پرونده سوریه داشت. پوتین در پاسخ ضمن تاکید بر اینکه بسیاری بر این باورند که عامل اصلی آنچه در سوریه می‌گذرد، عربستان سعودی است، صحبت‌های خود با ملک عبد الله را یادآور می‌شود و اینکه آیا ریاض هم اکنون آماده حل سیاسی بحران سوریه را دارد یا خیر.

پوتین به جواب روشن و شفافی در این خصوص دست نیافت، غیر از اینکه بندر تاکید کرد که حتی غرب نیز با سیاست آمریکا در قبال توافق هسته‌ای با ایران همراه شده و اطلاعات موجود نشان می‌دهد که ملک عبد الله نیز تلاش می‌کند تا با تغییر و تحولات عرصه میدانی خود را همگام کند.

بندر به این طریق تلاش کرد تا دریابد، روس‌ها برای ژنو ۲ چه در سر می‌پرورانند، پوتین نیز در این باره به بندر گفت:‌ طرح پیشنهادی روسیه این است که بشار اسد طی مرحله انتقالی و براساس آنچه در ژنو ۲ درباره آن توافق حاصل خواهد شد، در راس قدرت باقی بماند و اختیارات خود ار به صورت موقت و براساس توافقی بین المللی به دولت انتقالی بدهد و در قبال آن بر اساس قطعنامه‌ای که شورای امنیت صادر خواهد کرد، از هر اقدام و گزندی در امان بماند. این مرحله از زمان اجرا یک سال طول خواهد کشید و طی آن قانون اساسی سوریه تدوین و به همه پرسی گذاشته خواهد شد. همچنین انتخاباتی پارلمانی و پس از آن انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد و مسکو با آمریکا به توافق رسیده که افراد کاندیدا برای تصدی پست نخست وزیری دولت انتقالی را مشخص کنیم و در پایان باید به شما بگویم که روسیه به هیچ عنوان گفت‌وگو درباره آینده بشار اشد را نمی‌پذیرد و این مردم سوریه هستند که سرنوشت و آینده خود را مشخص خواهند کرد و هیچ مشور به نیابت از آنها اجازه چنین کاری را ندارد. همان طور که هیچ قانون بین المللی وجود ندارد که اجازه شرکت یک رئیس جمهوری در انتخابات آتی کشور خود را بدهد یا وی را از آن منع کند و من بار دیگر تکرار می‌کنم که در ژنو ۲ سعی کنید حضوری سازنده و مثبت داشته باشید.

بندر در پاسخ تاکید می‌کند که اختیار دادن پاسخ قاطع درباره این سوالات را ندارد و در این خصوص باید با ریاض رایزنی کند. به این ترتیب دو طرف به توافق می‌رسند که نشستی همان روز بین بندر و وزیر خارجه روسیه برگزار شود. در این دیدار که بیش از نیم ساعت به طول نیانجامید، بندر گفت که به ریاض مباحثات صورت گرفته را اطلاع داده و ریاض از موضع جانبدارانه روسیه از نظام سوریه بسیار نگران است و این جانبداری به دنبال خود موجب بروز شکاف‌ها و جبهه گیری‌هایی در منطقه می‌شود و همین موجب می‌شود تا ما نتوانیم به دیدگاه‌های مشترکی با یکدیگر دست یابیم، به همین دلیل من نمی‌توانم وعده هیچ اقدامی را بدهم. علاوه بر اینکه من پاسخ ملک عبد الله در قبال سوالاتی که رئیس جمهوری روسیه مطرح کردند را نمی‌دانم. به هر روی در چنین شرایطی آنچه مهم است، اینکه ارتباط خود را حفظ کنیم و شما آخرین تغییر و تحولات صورت گرفته برای برگزاری نشست ژنو ۲ را به ما اطلاع دهید.

بندر ین سلطان به ریاض باز می‌گردد و روس‌ها منتظر پاسخ وی می‌مانند و چون جوابی دریافت نمی‌کنند، سراغ وی را می‌گیرند، اما هربار فقط می‌شنوند که بندر بیمار است و در مرخصی است، آن در واشگتن.

گزارش‌ها نشان می‌دهد که تغییراتی تدریجی اما کند در حکومت عربستان در جریان است و روس‌ها شرط بندی کرده‌اند که افرادی همچون شاهزاده محمد بن نایف، ‌پسر ولی‌عهد سابق عربستان و شاهزاده عبد العزیز بن عبد الله،‌ پسر ملک عبد الله سکان هدایت حکومت سعودی را در دست خواهند گرفت.

داده‌های اولیه بر این امر تاکید دارد و دلایل بسیاری که در لبنان مشاهده می‌شود، این گفته‌ها را تایید می‌کند. آیا ممکن است، باور کرد که یک خبرنگار سعودی به نام «داود الشریان» به خود اجازه دهد، از مفتی‌های سعودی بدون گرفتن چراغ سبز از حکومت سعودی انتقاد کند؟

آیا ممکن است، نویسنده‌ای سعودی مقاله‌ای در انتقاد از حکومت سعودی در عملیکردش در لبنان منتشر کند. آیت ممکن است دولتی سیاسی در لبنان بدون مخالفت عربستان تشکیل شود؟ مثال‌ها و نمونه‌ها در این خصوص بسیار و بی‌شمار هستند و در این میان تنها باید در انتظار حوادث جاری در سوریه و عراق و لبنان باشیم و برگزاری امن بازی‌های المپیک زمستانی سوچی باشیم.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *