انگلیس پایه اصلی جاسوسی از اتحادیه اروپا
چهارشنبه ۱۲ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۴۳
کد مطلب: 296792
از آنجا که افکار عمومی این موضوع را نقض حقوق خصوصی افراد می‌داند و به دلیل فشار‌هایی كه به سیاستمداران وارد آورده دولتمردان اروپایی واکنش گسترده‌تري را تنها در سطح رسانه‌ای انجام داده‌اند.
اما به سبب در هم‌تنیدگی منافع آمریکا و اروپا این مسئله یک موضوع گذرا خواهد بود و اگر چه تا مدت‌ها جنجال رسانه‌ای برسر آن ادامه پیدا خواهد کرد، اما نخواهد توانست تأثیر تعیین کننده‌ای بر روابط راهبردی فرا آتلانتیکی بین آمریکا و اروپا داشته باشد.
همانطور که افشای وجود زندان‌های سری آمریکا در اروپا تأثیری در روابط میان آنها نداشت و به راحتی سیاستمداران اروپایی از کنار آن عبور کردند.
پروازهای جاسوسی که آمریکا بر فراز اروپا انجام می‌دهد و یا همانطور كه اشاره شد؛ جاسوسی مکالمات اروپایی‌ها توسط شبکه فوق پیشرفته اشلون علي‌رغم صدمات فراوانی که در زمینه اقتصادی به اتحادیه اروپا وارد كرد، پس از مدتی تعمدا از سوی سیاستمداران اروپایی به بوته فراموشی سپرده شد.
افشاي این قبيل موضوعات تأثیری بر روابط اقتصادی فی‌مابین آمریکا و اتحادیه اروپا و در نتیجه آن ارزش دلار و یورو نخواهد داشت چراکه کشورهایی در اتحادیه اروپا وجود دارند که آشکار و پنهان در این پروژه‌ها شریک بوده و این مسئله را اداره می‌کنند.
به عنوان مثال شاهد هستیم که انگلیس یکی از پایگاه‌های اصلی سیستم جاسوسی اشلون است به‌طوری که تمام اطلاعات شنیداری و مکتوب را توسط دستگاه‌های پیشرفته‌ای كه در سفارتخانه‌های خود در سراسر دنیا کارگذاشته، دریافت كرده و آنرا مستقیما به مرکز امنیت ملی آمریکا جهت تجزیه و تحلیل ارسال می‌کند.
بنابراین انگلیس به‌عنوان یک کشور اروپایی خود پایه اصلی جاسوسی از اتحادیه اروپا است، کشور دیگری که به این مسئله ورود پیدا کرده فرانسه است، بطوری‌که این کشور بویژه بعد از دوران "ژاک‌شیراک" و در دوره "سارکوزی" به‌عنوان بخشی از پروژه‌های جاسوسی آمریکا عمل کرده است و تحت عنوان موهوم تروریست نه تنها افراد متهم را دنبال کرد، بلکه این چتر را بر سر همه آحاد جامعه گستراند؛ همین وضعیت را در ارتباط با آلمان نیز شاهد هستیم.
اگرچه برخی از احزاب، نهادهای اجتماعی و حتی برخی از آحاد جامعه نسبت به این مسئله حساس هستند اما بعید به نظر می‌رسد این حساسيت بتواند منجر به کاهش روابط اتحادیه اروپا و آمریکا شود چراکه، اگرچه اتحادیه اروپا متشکل از ۲۸ کشور است از آنجا كه کشورهای کوچک اروپایی نقش چندان تعیین‌کننده‌ای در معادلات اروپایی ندارند، اين اتحاديه نمی‌تواند در برابر قدرت بزرگ آمریکا تأثیر تعیین‌کننده‌ای داشته و در برابر هژمونی این کشور بایستد.
علاوه بر آن در اتحادیه اروپا برخی کشورها گرایش فرا‌آتلانتیکی بسیار قدرتمندي دارند به‌طوری‌که انگلیس عملا سیاست‌های آمریکا را در این اتحادیه نمایندگی می‌کند.
اغلب افکار عمومی در کشورهای غربی توسط رسانه‌ها سازماندهی می‌شوند و این رسانه‌ها هستند که نقش کانونی در بسیج مردم داشته و دستور کار افکار عمومی را در دوره‌های مختلف تعیین می‌کند.
باتوجه به آنكه شبکه‌های قدرتمند رسانه‌ای سیاست‌های خود را در جهت خط مشی مالکان خویش تعیین می‌کنند و منافع آنها هم راستا با منافع دولتمردان غربي است، اگرچه گروه‌هایی از فعالان حقوق بشر که البته تریبون کافی ندارند دیدگاه‌ها و اعتراضاتی خواهند داشت اما از آنجا که صدای آنها از هیچ رسانه فراملیتی بزرگی منتشر نخواهد شد، موضوعاتی از این دست پس از مدتی حداقل از دستور کار خارج مي‌شود.
نکته‌ای که یادآوری آن ضروری به نظر می‌رسد؛ آنچه در سال‌های گذشته شاهد بودیم آمریکا و انگلیس به بهانه واهی و برای پیدا کردن سلاح‌های کشتار جمعی به عراق حمله کرد که البته بعدا معلوم شد این موضوع از اساس دروغ بوده، در آن زمان تنها شاهد چند تظاهرات ضد جنگ بودیم و سرانجام این موضوع به بوته فراموشی سپرده شد.
همچنين در مورد حمایت اتحادیه اروپا و آمریکا از جنگ ناعادلانه رژیم جعلی صهیونیستی بر ضد مردم غزه و لبنان نیز افکار عمومی تأثیر تعیین‌کننده‌ای بر سیاست دولتمردان غربی نداشت.
واکنش افکار عمومی اتحادیه اروپا در قبال این موضوع كه هر روزه شاهد بمباران مردم غیرنظامی توسط هواپیماهای بدون سرنشین آمريكا در افغانستان، یمن، سومالی و سایر کشورهای جهان و قتل عام شمار زیادی از زنان و كودكان بي‌گناه هستيم، چه بوده است؟
اگرچه افکار عمومی نسبت به موضوعاتی از این‌دست خشمگین و نگران است اما این مسئله نتوانسته روابط در هم‌تنیده سیاستمداران آمریکا و اروپا را تحت تأثیر قرار دهد چراكه در میان سیاستمداران غربی گوش شنوایی نسبت به خواسته‌هاي افکار عمومی وجود ندارد.
